تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دیدار رهبر معظم انقلاب با جمعی از کارکنان سازمان تبلیغات اسلامی، تلاشهای دولت برای رفع مشکلات مردم، تخریب دولت سیزدهم توسط رسانههای اصلاح طلب و معاند، پایان جولان جاسوسان کشورهای مختلف در ایران با اعدام علیرضا اکبری و ناراحتی شدید دولتهای غربی از اعدام جاسوسان آنها و پیشرفتهای کشور با تصویب تحریمها علیه سپاه و تلاش برای تحریم رئیس جمهور و دستگاه قضایی ایران را در این نوبت از تحلیل هفته بخوانید.
دیدار رهبر انقلاب با جمعی از کارکنان سازمان تبلیغات اسلامی
رهبر معظم انقلاب در این هفته طبق روال سابق دیدارهایی که پیش از شیوع ویروس کرونا انجام میدادند، دیداری ویژه با جمعی از کارکنان سازمان تبلیغات اسلامی داشتند. ایشان در این دیدار به خوبی وضعیت فعلی، مسیر آینده این سازمان و نیز وظایف آن را تبیین نمودند. سازمان تبلیغات اسلامی که در سال 1358 با فرمان امام خمینی(ره) تشکیل شد، وظیفه سازماندهی و جنگیدن در میدان فرهنگی را برعهده گرفت.
آیات جنتی، محمدی عراقی و حجت الاسلام سیدمهدی خاموشی ریاست این سازمان را در برهههای مختلف برعهده داشتند. حجت الاسلام محمد قمی نیز هم اکنون ریاست این سازمان را برعهده دارد. حوزه هنری انقلاب اسلامی مهمترین زیر مجموعه این سازمان است که بسیاری از هنرمندان انقلابی از درون حوزه هنری شکل گرفتند و در جامعه حضور پیدا کردند.
نکات قابل توجهی که میتوان بدان اشاره کرد، تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر جدیت در اجرای فرامین الهی بود. قطعاً در این روزها بسیاری از کسانی که خود استادپندار یا خود کارشناسپندار جبهه انقلابی به میدان آمدهاند و در پویشهایی مانند «محجبهام؛ اما مخالف حجاب اجباری هستم» در حالی که شناختی از فرامین الهی ندارند، به اظهارنظر در هر موضوع فقهی و اسلامی میپردازند. کسی هم نیست که به این جماعت بگوید شما که تخصص ندارید؛ حق ندارید سخن بگویید. مؤمن واقعی کسی است که به هیچ عنوان از حربههای دشمن نمیترسد و به برخی مصلحت اندیشیهایی که باعث زمین ماندن فرامین الهی میشود، تن نمیدهد.
رهبر انقلاب درباره لزوم وارد شدن به بازار فکر و محصولات نو نیز دغدغه خود را ابراز کردند و همچنین نارضایتی خود را درباره کم کاریها در این عرصه ابراز داشتند. رهبر انقلاب با اشاره به حواشی سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری در دورانهای سابق مسؤولان فعلی سازمان تبلیغات اسلامی را به کار و تلاش مضاعف دعوت نمودند. نکات بسیار مهم دیگری نیز توسط رهبر انقلاب برای ادامه مسیر سازمان تبلیغات اسلامی بیان شد.
مردمی سازی سازمان تبلیغات اسلامی و عنایت به نیروهای انسانی زبده و کارآمد و نیز پرهیز از جناح گرایی را مورد توجه قرار دادند. همچنین رهبر انقلاب حرکت سازمان تبلیغات اسلامی به سمت جشنوارههای مردمی مانند جشنواره عمار را به مدیران این مجموعه توصیه فرمودند.
طعنه به بزرگترین شبکه گازرسانی کشور توسط شارلی ابدوهای ایرانی!/ قوه قضاییه به جای اصل برائت، اصل استصحاب را برای دولتمردان روحانی جاری کند
دولت روحانی به حقیقت یک دولت مین گذاری شده است. از زمانی که دولت به آیت الله رئیسی تحویل شد، یک به یک این مینها منفجر شدند. قیمت دلار پیش از تحویل دولت قیمتی حدوداً 30 هزار تومان داشت؛ اما روحانی با تزریق همه بودجهها و خزانه به بازار، در یک هفته منتهی به تحویل کامل دولت قیمت آن را به حدود 20 هزار تومان کاهش داد تا ادعا کند قیمت دلار را ارزانتر تحویل داده است. نتیجه آن خالی بودن کامل خزانه و بحران دولت برای مدیریت کشور در ماههای ابتدایی بود. الحمدلله دولت توانست این بحران را مدیریت کند.
کمبود تولید برق و تضعیف شبکه برق رسانی توسط دولت قبلی، از همان ابتدا با ورود جدی دولت کنترل شد و شاهد بودیم برخلاف قطعیهای مکرر برق در سالهای پایانی دولت روحانی، مردم کمترین قطعی برق را تجربه کردند. بحران دیگر استقراضهای شدیدی بود که توسط دولت روحانی انجام شده بود و به دولت اجازه نمیداد درآمدهای حاصل از فروش نفت را پس انداز کند و همیشه بایستی بدهیها پرداخت میشد، با این وجود حقوق پایه و یارانه مردم افزایش داشت.
حالا هم که برودت هوا و کمبود ذخیره سازی گاز مطرح شد، معلوم شد سال 1397 دولت روحانی اقدام به انحلال شرکتهای ذخیره سازی گاز کرده است. اقدامی که بیشتر به یک کودتا شباهت دارد. بسیاری از اغتشاش گران برنامه داشتند در این روزها به نیروگاهها حمله کنند. وقتی نیروگاهها به این میزان حساسیت دارند که حمله به آنها تبعات سنگینی دارد، چرا یک تصمیم بدون پشتوانه منطقی و عقلی، اصل برائت نهادهای حقوقی و قضایی را به اصل استصحاب تبدیل نمیکند تا به پیگیری تمام ترک فعلهای عامدانه دولت قبلی بپردازد؟
بدتر از همه رسانههای اصلاح طلبی بودند که میتوان آنها را شارلی ابدوهای ایرانی دانست که مانند رسانههای معاند به فتوشاپ و کاریکاتور پناه بردند. آنها خود را به فراموشی زدهاند که بر سر یک تصمیم دولت روحانی برای افزایش قیمت بنزین، صدها نفر از مردم و نیروهای امنیتی به شهادت رسیدند؛ اما رئیس جمهورشان قهقهه سرداد که من تازه صبح جمعه فهمیدم. یکی صبح جمعه در برنامه تهاجم سایبری دشمن به سیستم سوخت رسانی، خود را به وزارت نفت و جایگاههای بنزین میرساند، دیگری وقت ریش رنگ کردن خود را با آرایشگر فیکس میکند و متن قابل تأمل سخنرانی خود را برای صبح شنبه تمرین میکند.
حداقل دولت آیت الله رئیسی انقدر مرد بود که همه واقعیتها را با مردم در میان گذاشت، آنها را عاقل دانست و همراه کرد و مشکل قطعی گاز 17 هزار مشترک از 23 میلیون مشترک را حل کرد، شجاعانه نیز به درب خانههای مردم رفت و با دادن هدایایی رسماً از مردم عذرخواهی کرد؛ اما دولت روحانی چه کرد؟
زلزله در خوی نیز دیگر تفاوت دولت آیت الله رئیسی با دولت روحانی را نشان داد. آن یکی برای زلزلهها و سیلها به سرعت به جاهای بلند فرار میکرد، این یکی همه نهادها و دستگاهها را برای حل مشکل بسیج میکند. آری، فرق میکند چه کسی رئیس جمهور باشد. شما که از ابتدای دیماه سخنی از حاج قاسم را در رسانههایتان نیاوردید تا چهره هاشمی را تطهیر کنید، قطعاً تلاشهای بدون استراحت و وقفه دولت برای حل مشکلات مردم در خوی را پوشش نخواهید داد تا به حواشی بیشتر دیگری بپردازید.
اعدام اکبری، اعتراض انگلیس و تحریم سپاه/ سوخت اروپاییها بعد از نفت و گاز، چوب و مدفوع حیوانات به دماغ سوختگی رسید
کشورهای اروپایی برای نجات جاسوسان خودشان، هرگونه تلاشی را انجام میدهند تا دیگر جاسوسان آنها از فعالیت خود اطمینان خاطر حاصل کنند. اصلاً یکی از دلایلی که دولت قبل، دولت جاسوسان بود، تبادل تعداد زیادی از جاسوسان به طور رسمی یا غیر رسمی با دولتهای غربی بود. علیرضا اکبری که علاقه و ارادت شدیدی به دولت روحانی نشان میداد و سعی میکرد با تحلیلهایش، نظر مردم را به این دولت جلب کند، جاسوس انگلیس از آب درآمد، ناخواسته مهره دوجانبه سرویسهای اطلاعاتی ایران شد تا برخی از اطلاعات محرمانه و مهمی که سرقت کرده بود، سوخت شود و در یک فرصت مناسب در اختیار مقامات قضایی قرار گرفت، محاکمه و مجازات شد.
حالا صدای انگلیسیها به خصوص وزیر خارجه آن بلند شده است که چرا یک تبعه ایرانی و انگلیسی اعدام شده است؟ انگار اعدام این سرشبکه بزرگ جاسوسی یا ابرجاسوس انگلیس در دل دستگاههای امنیتی و نظامی ایران، برای آنها گران آمده است که هنوز نفهمیدهاند دیگر دستگاه حاکم بر ایران، آن دستگاهی نیست که برای تبادل جاسوس له له بزند، لبخند بزند و سینه چاک بدهد.
به همین جهت اتحادیه اروپا دست به کار شد تا قطعنامهای را علیه حاکمیت ایران و به خصوص سپاه پاسداران اعمال کند. به نظر میرسد که سوز سرمای زمستان برای آنها گران تمام شده است و میخواهند با این اقدامات مذبوحانه، اندکی از سوزش خود را جبران نمایند. وقتی نمیتوانند در مقابل سادهترین تجهیزات و فناوریهای ایرانی که توسط ارتش روسیه به کار گیری شده است، مقاومت کنند، بدیهی است که با تحریم سپاه پاسداران که مبدع چنین طرحهایی است، درگیر خواهند شد.
بالأخره آنها خرجها و هزینههای زیادی برای رساندن تجهیزات به اوکراین کردهاند و در مقابل پهپادهای ساده و کم خرج روسی که با فناوری و فکر ایرانی ساخته شده است، ایشان را به هرکاری وادار میکند. اروپاییها همانند گربهای که در گوشهای گیر افتادهاند، جیغ میکشند و چنگ میاندازند. از یک سو اعتراضات داخلی در کشورهای اروپایی که سودای آشوب داخلی در ایران و تجزیه را در سر داشتند، از یک سو سرمای سخت زمستان و نداشتن امکانات و انرژی کافی برای گذر از این زمستان سخت، از سوی دیگر هزینههای سنگین برای دفاع در خاک اوکراین و جلوگیری از تهاجم روسیه و از سوی دیگر شکست آنها در اتکا به عوامل نفوذیشان در ایران باعث شده است عقدههای درونی خود را با تصویب این چنین قطعنامههایی خالی کنند.
جالب اینجاست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در حالی تحت عنوان تروریسم از سوی اتحادیه اروپا تحریم شده است که بیشترین محبوبیت را درمیان مردم کشورهای منطقه دارد. البته آنها اگر بخواهند امروز واقعیت و موجودیت سپاه در منطقه را تحریم کنند، باید حشد الشعبی و بسیاری از گروههای مقاومت اسلامی دیگر در عراق، دفاع الوطنی در سوریه، انصار الله در یمن، حزب الله در لبنان، حماس و گروههای مقاومت اسلامی در فلسطین، حیدریون پاکستان، فاطمیون افغانستان و ... را نیز تحریم کنند.
شاید تروریسم خواندن سپاه و تحریم آن توسط دولت آمریکا روزگاری تنها به مرزهای ایران محدود میشد؛ اما امروز اگر دولتهای اروپایی میخواهند واقعاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را تحریم کنند و تروریستی بخوانند، باید کل منطقه جنوب غرب آسیا را تحریم کنند. منطقهای که روزگاری جولانگاه استعمار اروپایی بود. منطقهای که در ابتدای هزاره دوم میلادی به محلی برای آزمایش انواع و اقسام تسلیحات آمریکایی و رزمایشگاهی برای نیروهای ناتو تبدیل شده بود؛ اما همین سپاه با پشتوانه کمکهای مردم منطقه توانست آرامش را به آنها بازگرداند.
به نظر میرسد، امروز اوج درگیریها میان دو جبهه حق و باطل جریان دارد و دشمن نیز کم کم برای دشمنیهای خود منظمتر از سابق و همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره داشتند، مهندسی شدهتر از سابق عمل خواهند کرد؛ اما علت پیروزی جبهه حق، توکل به خدا و مهندسی الهی خواهد بود. آیا بهتر نیست رسانههای معاندی که به هر آشوب و شلوغی در ایران علاقه نشان میدادند، به جای مطالب پوچ و خبرهای تکراری، اندکی از آشوبها در خیابانهای فلسطین اشغالی را به نمایش بگذارند؟