۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۵
کد خبر: ۷۲۹۲۸۷

در شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس چه گذشت؟

در شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس چه گذشت؟
در ساعت ۲۲:۱۰ روز 20بهمن‌ماه سال 1364، محسن رضایی با گفتن رمز عملیات «یا فاطمه الزهرا»، گفت:: امروز روزی است که 7 سال پیش در چنین زمانی، امام (ره) فرمان داد؛ حکومت‌ نظامی باید لغو شود، شما برادران نیز حکومت‌نظامی صدام را لغو کنید.

عملیات والفجر ۸ که منجر به تصرف شبه‌جزیره فاو در غرب رودخانه اروند و در خاک عراق توسط رزمندگان ایرانی شد، یکی از مهم‌ترین و در عین‌ حال شگفت‌انگیزترین عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس، بلکه طول قرن است.

گذشته از اهمیت سیاسی که تصرف این بخش از خاک عراق برای ایران داشت و باعث می‌شد که جمهوری اسلامی از موضع قدرت در فرآیند مربوط به چانه‌زنی و مذاکرات پایان جنگ وارد شود، خود شیوه و شکل عملیات و عبور از رودخانه پهناور و پرخروش اروند برای رسیدن به خط اول دشمن در آن‌ سوی ساحل، مبحث مهم، استراتژیک و مهیجی است که حیرت بسیاری از استراتژیست‌های نظامی دنیا را به همراه داشت که به مناسبت سالروز این عملیات غرورآفرین به آن می‌پردازیم:

آماده‌باش سه هزار غواصان 

رزمندگان غواص پس از پوشیدن لباس مخصوص و صرف شام و اقامه نماز، در نقاطی از حاشیه اروند، در انتظار دستور ورود به آب نشسته‌اند. همه امید فرماندهان به این پیشتازان است و رمز اصلی پیروزی عملیات در دست آن‌هاست.

در ساعت ۸ شب ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴، سه هزار رزمنده غواص در طول جبهه عملیاتی پا به اروندرود می‌گذارند. سکوتی عمیق منطقه را فراگرفته و وجود لکه‌های ابر مانع از روشنایی کامل مهتاب شده است.

از این لحظه علائم دلهره بیش‌ از پیش در کلیه فرماندهان عملیاتی پدیدار می‌شود. در محورهای مختلف، غواص‌ها، ستون به ستون به سمت دشمن در حرکت‌اند. برای آن‌ها مشخص ‌شده است که در صورت انحراف و یا بروز هر حادثه‌ای، می‌بایست از هر نقطه‌ای که به ساحل دشمن رسیدند، پس از گشودن معابر نفوذی، وارد عمل شوند و راه بازگشتی برای آن‌ها وجود ندارد.

برخلاف زمان ورود گروهان‌های غواص به اروند که هیچ اثری از تلاطم آب مشاهده نمی‌شد و حرکت آب راکد به نظر می‌رسید، اینک در حالی‌ که نیروهای غواص همگی به وسط اروند رسیده‌اند، سطح آرام آب متلاطم شده و شدت امواج رودخانه افزایش‌ یافته است.

این مسأله در آغاز کار موجب بروز مشکلاتی می‌شود، فین‌های تعدادی از برادران از پایشان درآمده که آن‌ها بی‌درنگ رو به ساحل دشمن شنا می‌کنند، پاره‌ای نیز براثر تلاطم شدید رودخانه، آب زیادی خورده‌اند و دچار حالت تهوع شده‌اند. تعدادی از برادران را حرکت سهمگین آب با خود می‌برد، ولی در مجموع، قریب به ‌اتفاق غواصان همچنان با موفقیت پیشروی می‌کنند.

نورافکنی که آزمایشی بر روی اروند روشن شد!

در ساعت ۲۱ عده‌ای به ساحل دشمن دست ‌یافته و عده‌ای هنوز در بین راه به تلاش خود ادامه می‌دهند. در حالی‌ که نیروهای غواص در محور وسط عملیات سرگرم تکمیل عبور از اروند هستند، قسمتی از خط دفاعی دشمن، با نورافکن روشن می‌شود و به حالت ساکن برای چند لحظه‌ای ادامه می‌یابد.

خبر این مسأله از قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) به کلیه قرارگاه‌های ذی‌ربط جهت آماده‌باش صادر می‌شود. این امر در اغلب فرماندهان بازتاب روحی سختی ایجاد می‌کند. بسیاری با نگرانی و ناامیدی می‌گویند: پس اینکه دشمن تا به‌ حال سکوت کرده بود، برای رسیدن چنین لحظه‌ای بوده است!

غواص‌هایی که در شعاع نور پروژکتور قرار گرفته‌اند، تلاش زیادی می‌کنند تا از معرض دید نگهبانان دشمن مخفی شوند. سرعت پا زدن و شنا کردن غواص‌ها افزایش‌ یافته است. آن‌ها همه‌ چیز را تمام‌ شده می‌دانند. اما دقایقی بعد، در حالی‌ که قرارگاه تصمیماتی برای عکس‌العمل و آغاز حمله اتخاذ کرده است، نورافکن خاموش می‌شود.

بعداً اطلاع حاصل شد که فرمانده عراقی آن محدوده، برای آزمایش موتوربرقی که تازه دریافت کرده بود، مبادرت بدین عمل کرده است.

بسیاری از نیروهای غواص به چولان‌ها (پوشش گیاهی به صورت فشرده در حاشیه آب‌گرفتگی‌ها) رسیده و با پنهان شدن در آنجا، منتظر دستورات بعدی هستند. در این زمان همچنان فرماندهان لشکر از سرنوشت نیروهای غواص بی‌اطلاع‌اند و به هر خبری در حول‌وحوش این مسأله به‌ سرعت حساسیت نشان می‌دهند.

در این لحظه به دلیل اختلال در یکی از نهرها و فعالیت پر سر و صدای دستگاه مهندسی برای رفع موانع موجود در آن، دشمن را از وجود تحولی در ساحل روبرو آگاه می‌کند. دشمن نسبت به چنین سروصداهایی حساس‌تر گشته است و اقدام به تیراندازی و اجرای آتش ‌بر سطح اروند و نقاطی از ساحل خودی می‌کند. همچنین تعدادی منور بر فراز اروند پرتاب می‌کند. طوری که آسمان و فضای منطقه عملیات روشن‌ شده است و این در حالی است که فقط تعداد کمی از برادران غواص هنوز شناکنان به سمت ساحل دشمن در حرکت‌اند و اغلب با موفقیت به ساحل رسیده‌اند.

نگرانی فرماندهان از لو رفتن عملیات

 در این حال؛ کلیه فرماندهان احساس می‌کنند که حمله لو رفته است و بسیاری از برادران بر این تصورند که عملیات به‌ طور زودرس آغاز شده است، ولی از سوی فرماندهان نیروهای غواص هیچ‌گونه خبری دال بر تأیید شروع حمله نمی‌رسد.

یکی از مسؤولان نیروهای غواص در توصیف این برهه از عملیات و نتیجه نهایی آن می‌گوید: همین‌که به ساحل دشمن رسیدیم، یک‌ مرتبه عراقی‌ها با وحشت یکدیگر را خبر کرده و به طرف سنگرهای نگهبانی رفته و بلافاصله به تیراندازی و ریختن آتش پرداختند. ما نیز موانع خورشیدی را پشت سر گذاشتیم و درست در نزدیکی سنگر تیربار دولول قرار گرفتیم.

تیربار به‌ طور مدام، آتش می‌کرد و تیربارهای دیگری نیز از اطراف او شلیک می‌کردند، حتی با آر.پی.جی ۷ نیز شلیک می‌کردند. از پنج سنگری که ما نزدیک آن بودیم، مدام تیراندازی می‌شد. ولی ما همین‌طور زیر سنگرها خوابیده بودیم. دیگر آتش شدید شده بود. بچه‌ها گفتند حمله را شروع کنیم، ولی ما به فکرمان رسید که این تیراندازی‌ها علائم شروع عملیات نمی‌تواند باشد، زیرا که از طرف ساحل خودمان هنوز کسی آتش نمی‌کرد.

پس از دقایقی، آتش دشمن نیز قطع شد و منطقه را سکوت پر کرد. سنگرهای نگهبانی دشمن به‌ مرور خالی شد و ما با شنیدن سروصدای عراقی‌ها و شوخی و خنده‌شان احساس کردیم که دشمن مطمئن شده است که چیزی آن‌ها را تهدید نمی‌کند.

سرانجام بر اثر هوشیاری و صبر و تحمل غواص‌ها و به‌ خصوص خدمه قبضه‌های مستقر در ساحل خودی، از هرگونه واقعه و عکس‌العمل نامطلوب، ممانعت به عمل می‌آید و صدها نفر از جان‌ برکفان غواص در فاصله‌ای نزدیک به دشمن و در میان چولان‌ها خود را آماده می‌کنند تا لحظاتی بعد با رمز عملیات، حمله را آغاز کنند.

اعلام رمز عملیات/ حکومت‌نظامی باید لغو شود

سرانجام در ساعت ۲۲:۱۰ برادر محسن رضایی از سوی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) با گفتن رمز عملیات «یا فاطمه الزهرا»، به کلیه بسیجیان و پاسداران شرکت‌کننده در عملیات با لحنی حماسی خطاب می‌کند: امروز روزی است که هفت سال پیش در چنین زمانی، امام (ره) فرمان داد؛ حکومت‌ نظامی باید لغو شود، شما برادران نیز حکومت‌نظامی صدام را لغو کنید و إن‌شاءالله بریزید توی شهر و روستا و همه، حکومت‌نظامی را به هم بریزید.

نام حضرت زهرا (س) در کلیه بی‌سیم‌ها تا رده گروهان به صدا درمی‌آید. در این زمان، یکی از گروهان‌های غواص توانسته است خود را به پشت کمین و سنگرهای دشمن برساند، این گروهان با شنیدن صدای موتور قایق‌های خودی حامل نفرات گردان‌های پیاده، پی به آغاز حمله می‌برد و به دستور فرمانده خود، بلافاصله حمله را آغاز می‌کند.

یکی از فرماندهان رزمندگان غواص درباره چگونگی آغاز درگیری می‌گوید: من خودم توی یکی از سنگرهای اجتماعی دشمن رفتم. در را باز کردم، همه خوابیده بودند. وقتی بیدار شدند، خیال کردند از خودشان هستم، با من عربی صحبت کردند. اصلاً ما متعجب مانده بودیم، زیرا درگیری را که شروع کردیم، هنوز فکر می‌کردند ما از نیروهای خودشان هستیم و ما را نمی‌زدند. البته بسیاری از ما را هم نمی‌دیدند.

از ساحل خودی مشاهده انفجار نارنجک در سنگرهای نگهبانی دشمن که یکی پس از دیگری برای چند ثانیه‌ای سنگرها را روشن و سپس منهدم می‌کند، صحنه‌ای تکان‌دهنده و غرورانگیز ایجاد کرده است. در نقاطی که آثاری از آتش و درگیری مشابه وجود ندارد، اجرای آتش از ساحل خودی، حجم زیادی از گلوله‌های تانک و تفنگ ۱۰۶ میلی‌متری و خمپاره و تیربارهای کالیبر بزرگ را روی آن نقاط متمرکز کرده است.

هجوم نیروهای قایق‌سوار

تا ساعت ۲۲:۳۰ اکثر نیروهای غواص وارد ساحل دشمن می‌شوند و برای شکستن نسبی خط اول نیز، نیم ساعت وقت بیشتر صرف نمی‌شود. سنگرهای اجتماعی عقب‌تر از خط اول نیز، رفته‌رفته تخلیه می‌شود و افراد آن به ‌محض اطلاع از وسعت عملیات، به سمت نخلستان می‌گریزند. در این زمان، نیروهای پیاده خودی که اغلب در ساحل اروند پهلوگرفته و پیاده شده‌اند، با کمک افراد غواص، پاک‌سازی خط اول را به پایان می‌رسانند.

فرمانده یکی از گردان‌ها درباره این مقطع از عملیات می‌گوید: در حوالی اسکله، کلیه قایق‌ها به سمت محوری که غواص‌ها موفق بودند، حرکت کردند. بچه‌ها با استفاده از یک منور دشمن، موفق شدند، معبر را پیدا کنند. معبر هنوز برای پهلو گرفتن آماده نشده بود. دیدیم قایق‌ها تجمع کرده‌اند، گفتیم دیگر نباید منتظر چیزی ماند، الله‌اکبر گفتیم و از قایق بیرون پریدیم. در حالی‌ که تا سینه در آب بودیم، از موانع عبور کردیم. خودم می‌دیدم، سیم‌خاردارها به بدن بچه‌ها گیر می‌کرد ولی بچه‌ها دست‌هایشان را می‌کشیدند و می‌رفتند. گوشت بدن بچه‌ها کنده و خراشیده و خونی شده بود. بالاخره با تعدادی زخمی وارد منطقه شده و پاک‌سازی را که غواص‌ها شروع کرده بودند، ادامه دادیم.

با گذشت نزدیک به یک ساعت از آغاز عملیات از ساعت ۲۳ تا ۲۳:۳۰ در سراسر ساحل دشمن، سکوتی غیرقابل‌ تصور حکمفرما می‌شود. این سکوت حاکی از انهدام و پاک‌سازی کامل خط اول دشمن است که طی کمتر از یک ساعت، کلیه نفرات آن، در برابر قدرت رزمندگان اسلام تسلیم ‌شده، به اسارت درآمده و یا کشته و متواری شده‌اند.

پس از کمی پیشروی، اثر باران گلوله‌های توپ و خمپاره خودی نشان می‌دهد که افراد دشمن، بعد از کمی عقب‌نشینی، در میدان مرگبار آتش پشتیبانی خودی به ذلت ابدی دچار شده‌اند و اجسادشان به‌ صورت متلاشی‌شده در باتلاق‌ها و کنار سنگرها افتاده است.

تحرک واحدهای پشتیبانی در ساحل خودی

بسیاری از افراد که به انتظار نتیجه عمل غواص‌ها نشسته‌اند، با ارسال خبر موفقیت غواص‌ها از آن‌ سوی اروند، عاشقانه در انجام وظایف محوله خویش می‌کوشند. مسؤولان امور پشتیبانی به‌ محض ایجاد کوچک‌ترین نقص در عملیات، بلافاصله برای رفع آن اقدام می‌کنند.

آن‌ها در زمانی کوتاه، نیازمندی‌های نیروهای خط‌شکن را در قایق‌های مخصوص جای می‌دهند و منتظر دستور فرماندهان برای عبور از اروند هستند. قایق‌های مأمور انتقال رزمندگان گردان‌ها هریک در مسیری خاص، در عرض اروند در تردد هستند و به‌ سرعت جابجایی ساحل به ساحل را انجام می‌دهند.

ساحل مملو از جمعیت و محل تلاش دسته‌جمعی رزمندگان شده است. در زمانی کوتاه، به تعداد قایق‌ها افزوده می‌شود. مهمات، غذا و امکانات دیگر فوراً با کمک افراد در قایق‌ها جای می‌گیرد. در آن‌ سوی ساحل، مسؤولان پشتیبانی به کمک نیروهای خود، محموله قایق‌ها را تخلیه می‌کنند و در فاصله کوتاهی، نیروهای درگیر در خط مقدم، از جنبه‌های گوناگون تدارک می‌شوند.

دراین‌ بین نیروهای یگان‌های ادوات و توپخانه خودی، مستقر در نخلستان، فعالانه تلاش می‌کنند تا راه را برای پیشروی رزمندگان اسلام هموار کنند.

یک‌ لحظه صدای آتش توپ و خمپاره‌های خودی قطع نمی‌شود. جالب اینکه آن‌ها به دلیل پیشروی سریع و چشمگیر رزمندگان اسلام مجبورند؛ لحظه‌ به‌ لحظه، برد آتش خود را افزایش دهند و گلوله‌های فراوان را دورتر از محدوده عمل گردان‌ها و در عمق خاک دشمن فرو ریزند.

تصرف کامل فاو

روز اول عملیات (۲۱ بهمن‌ماه) در حالی سپری می‌شود که دشمن به دلیل غافلگیری طولانی و ناآگاهیش از اوضاع و نیز به دلیل ابری بودن آسمان، برای هرگونه عکس‌العمل زمینی و هوایی، مهلتی نمی‌یابد و حتی از سرمایه‌گذاری جدی برای به‌کارگیری نیروهای پیاده و تجهیزات آماده خود عاجز می‌ماند.

بعدازظهر این روز، دیگر برای کلیه فرماندهان عراقی حاضر در صحنه، این امر مسجل گشت که منطقه فاو کاملاً سقوط کرده و راهی برای بازپس‌گیری آن وجود ندارد، لذا یا به نحوی خود را تسلیم رزمندگان می‌کنند و یا برخی با وعده و وعیدهایی که از صدام یا فرماندهان عالی عراق توسط بی‌سیم می‌شنوند، به همراه وسایل مهم نظامی، منطقه را ترک می‌کنند.

منبع: نداف، مجید، نبرد فاو، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

احسان قنبری نسب
منبع: فارس
ارسال نظرات