فرهنگی که دیده نمیشود
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مقام معظم رهبری به مسئله فرهنگ توجه و اهتمام ویژهای دارند تا آنجا که ایشان در برخی از سخنرانیهای خود مسئله فرهنگ را مقدم و حتی مهمتر از مسائل اقتصادی می دانند و در توضیح آن می فرمایند: «مسئلهی فرهنگ از مسائل اقتصادی مهمتر است، از مسائل سیاسی مهمتر است. فرهنگ چیه؟ فرهنگ عبارت است از آن درک، برداشت، فهم، معتقَد و باور انسانها و روحیات و خلقیات آنها در زندگی؛ آنهائی است که انسان را به کار وادار میکند. فرهنگ حاکم بر یک کشور مثلاً اگر چنانچه فرهنگ مسئولیتپذیری بود، این عمل مردم را هدایت میکند. نقطهی مقابل، حالت بیمسئولیتی است که انسان نسبت به حوادث، نسبت به قضایا، نسبت به آینده، نسبت به دشمن، نسبت به دوست، احساس مسئولیت نکند.
مسئولیتپذیری، تزریق مسئولیتپذیری و هدیه کردن او به ارواح مردم، به افکار مردم و روحیات مردم، این تقویت فرهنگ است. ایثارگری، وجدان کاری، انضباط، تعاون اجتماعی، سازگاری اجتماعی، پرهیز از اسراف، اصلاح الگوی مصرف، روحیهی قناعت، استحکام در آنچه که تولید میکنیم؛ اینها فرهنگ است. اینها را باید در مردم تقویت کرد. درستکاری، زنده نگه داشتن اندیشههای امام و انقلاب، روحیهی انسجام و اتحاد اسلامی - آن چیزی که قرآن هم ما را به او امر میکند، تفکرات ما هم به او امر میکند، انقلاب هم ما را به او حمل میکند و امر میکند - با برادران مسلمان، با هممیهنان، حالت اتحاد و انسجام داشتن، تعصب متقابل مثبت نسبت به یکدیگر داشتن، که در عرض گسترهی امت اسلامی هم همین جور است. اینها فرهنگ است. یکی از آنها هم البته فرهنگ عفاف و فرهنگ سادهزیستی است.» ۲۵/۰۶/۱۳۸۹
ایشان همچنین در سخنرانی دیگری برای درک بهتر از مهمتر بودن فرهنگ نسبت به اقتصاد آن را با مثالی ساده چنین بیان می فرمایند: «عزیزان من! فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد.» ۰۱/۰۱/۱۳۹۳
توسعه همه جانبه در پرتو توسعه فرهنگی
تا چند دهه قبل عقیده اکثر قریب به اتفاق صاحب نظران براین بود که توسعه دارای مفهومی اقتصادی است. به عبارت دیگر توسعه صرفاً جنبه اقتصادی داشت و کشورها در جهت دستیابی به توسعه به تقویت اقتصاد خویش می پرداختند. اما این وضعیت با شکست کشورهایی که صرفاً معیارهای اقتصادی را در برنامه ریزی خود در دستیابی به توسعه گنجانده بودند تغییر یافت ، و موجب از دست رفتن مفهوم یک بعدی توسعه شد . اکنون مشخص شده است که مبنای هرنوع توسعه ، توسعه فرهنگی است و از آنجا که دغدغه اصلی دولت ها رسیدن به توسعه همه جانبه است و از آن جائیکه مبنای این توسعه انسان ( موجودی فرهنگی ) می باشد ، زیربنای توسعه حقیقی و پایدار توسعه فرهنگی می خواهد و لازم است تلاش و کوشش فراوان شود که در ارتقاء سطح فرهنگ جامعه کوشا بوده و تلاش مضاعف به کار بندیم.
فرهنگ غریزی نیست؛ بلکه آموختنی است. به عبارت دیگر فرهنگ از عادات و تجربیاتی تشکیل می شود که افراد در طول حیات خویش می آموزند . فلسفه وجود تعلیم و تربیت در جامعه انسانی بر اساس همین ویژگی است.
فرهنگ، افراد یک جامعه را قادر به پیش بینی رفتار یکدیگر می کند به طوریکه افراد می توانند برحسب رفتار و گفتار خود ، واکنش ها ی دیگران را از پیش تشخیص دهند و بدانند که برای دریافت واکنش مطلوب چه رفتار و گفتاری باید داشته باشند . اهمیت توسعه فرهنگی با توجه به تعاریف مطرح شده و فرهنگ سیاستگذاری و برنامه ریزی و طراحی اقدامات و فعالیتها در حوزه مدیریت فرهنگی می باید همواره بعد زیرین فرهنگ را مورد توجه قرار دهد . زیرا هرگونه برنامه ریزی در این حوزه بدون توجه به بعد معنوی فرهنگ اثربخش نخواهد بود . از سوی دیگر اثرات ابعاد معنوی فرهنگ از طریق: محصولات ، آثار ، فعالیتها و مصرف فرهنگی در قالب سطح مشهود آن می توان مورد ارزیابی قرار داد . فرهنگ است که تعیین می کند اعضای آن فرهنگ ، رابطه شان را با محیط و مردم درون و بیرون فرهنگ شان چگونه تنظیم و حفظ کنند . فرهنگ است که معین می سازد ، چگونه اطلاعات دریافتی از محیط ، روش تفسیر و روش مورد استفاده آن را درک کرده و به کار بریم . به عبارت دقیق تر ، فرهنگ واقعیات را برایمان معنا می کند. (تری یاندیس ، 1378 : 44 و 47)
آیا با این همه تاکیدات سهم فرهنگ آنچنان که باید در بودجه دیده شد؟
توقع از دولت محترم و انقلابی این بود که با توجه به نگاه مقام معظم رهبری بر مهم بودن امر فرهنگ در جامعه و حتی مهمتر بودن فرهنگ نسبت به اقتصاد و همچنین نظرات صاحب نظران در خصوص دستیابی به توسعه و نگاه به فرهنگ در جهت رسیدن همه جانبه به توسعه،کاری عملی و نه در حد شعار و یا حرف در حوزه فرهنگ انجام دهد اولین قدم در این راه توجه به بودجه فرهنگی در سال ۱۴۰۲ بود که با توجه به استقرار و تجربه یکساله دولت انقلابی انتظار آن، انتظار بی جایی نبود اما متاسفانه آنگونه که توقع می رفت توجه ویژه ای به امر فرهنگ صورت نگرفت.
و همان رویه کاهش بودجه فرهنگی نسبت به کل بودجه که در دولت پیشین شکل گرفته بود در این دولت هم ادمه پیدا کرد. در حالیکه تفاوت ماهوی در رویکردهای این دولت و دولت گذشته به لحاظ گفتمانی و نگاه انقلابی وجود دارد.
به طور مشخص در لایحه بودجه ۱۴۰۲ ظاهراً سهم فرهنگ از ۱/۲٪ (دو و یک دهم درصد) به ۹/۱٪ (یک و نه دهم درصد) تقلیل پیدا کرده است؛ درحالی که در دولت احمدی نژاد بودجههای فرهنگی ۶/٪۴ (چهار و شش دهم درصد) نسبت به کل بودجه کشور بوده است، ولی در دولت روحانی این سهم به صورت پلکانی کاهش پیدا کرد تا در آغاز دولت آیت الله رئیسی به ۴/۲٪ (دو و چهار دهم درصد) رسید.
بودجه کم موجب تعطیلی مراکز فرهنگی
یکی از آثار مستقیم کاهش بودجه فرهنگی تعطیلی و یا فرسودگی مراکز فرهنگی خواهد بود. بدون تردید کارهای فرهنگی هم نیازمند مخارج و بودجه لازم میباشد،در غیر این صورت نمی توان به اهداف لازم دست پیدا کرد،اما بنا بر آنچه خود مسئولین در این زمینه بیان داشته اند تغييرات بودجه دستگاههاي فرهنگي، طيفي را شامل ميشود كه از رشد منفي هست تا رشد مثبتي كه حداكثر شايد ۲۵ درصد باشد.
ميانگين رشد بودجه دستگاههاي فرهنگي در لايحه بودجه ۱۴۰۲ نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۱، حدود ۱۰,۵ درصد است، و اين عدد، شامل بودجه هزينهاي و بودجه تملك داراييهاي سرمايهاي ميشود. حتي رشد بودجه هزينهاي بخش فرهنگ در لايحه ۱۴۰۲ نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۱، حدود ۶.۵ درصد است كه رشد بالايي نيست و این درحالی است که متاسفانه شاهد کاهش ارزش پول ملی و همچنین نرخ تورم بالا نسبت به سال گذشته هستیم. و این رشد نسبت به تورم بسیار ناچیز است و در مجموع به کل بودجه هم نسبت به گذشته کاهشی بوده است.
این کاهش بودجه ها در سالهای گذشته هم تعطیلی و یا از کار افتادگی مراکز فرهنگی و رسانهای متعدد را در پی داشته است و حال آنکه در مقابل روز به روز شاهد هزینه های هنگفت دشمنان برای مقابله با جمهوری اسلامی و فرهنگ ایرانی اسلامی خود هستیم. از این رو لازم است دولتمردان محترم در نگاه به مقوله فرهنگ و هزینه برای آن تجدید نظر نمایند.
اغتشاشات اخیر ثمره عدم توجه به فرهنگ در سال های گذشته
اگر چه پدیده های اجتماعی را نمیتوان تنها موثر از یک عامل دانست اما بی شک برخی از عوامل می تواند سهم عمده ای در شکل گیری حوادث اجتماعی داشته باشد.
در سالهای گذشته دشمنان همواره از طریق فرهنگی سعی در صدمه زدن به جمهوری اسلامی ایران داشتند به همین خاطر مقام معظم رهبری مکرراً از واژههای تهاجم فرهنگی ویا شبیخون فرهنگی، برای هشدار به این موضوع خطرناک استفاده می کردند. این تهاجمات با شکل گیری پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی در اوایل دهه ۹۰ به شکل فزاینده تری نسبت به گذشته انجام گرفت؛ اما متاسفانه در همین زمان و در بمباران شدید شبهات، دروغ ها،انحرافات اخلاقی و...
با نگاه دولت گذشته هر سال بودجه فرهنگی نسبت به کل بودجه روند کاهشی داشت و همین عدم توجه لازم به فرهنگ که خیلی ها از آن به سادگی عبور کردند زمینه ای را فراهم کرد که برخی جوانان امروز دهه هفتادی و هشتادی با فریفتگی در این دام های فرهنگی پایه های اصلی برای اغتشاشات اخیر در ایران اسلامی ما باشند.
از این رو از دولت انقلابی توقع میرود امروز هم پیش از آنکه دیر شود به فرهنگ اهمیتی در حیطه عمل دهد که مهمترین نشان آن توجه ویژه به بودجه فرهنگی است.