۰۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۹
کد خبر: ۷۳۰۲۱۱
یادداشت؛

«جنگل پرتغال» هم «می‌تو» بود

«جنگل پرتغال» هم «می‌تو» بود
باید گفت که فیلم «جنگل پرتغال» را تماشگر می‌پسندد و مخاطب از دیدن این فیلم خسته نشده و آن را دوست دارد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، فیلم «جنگل پرتغال» یکی از فیلم هایی است که از طرف بنیاد سینمایی فارابی در جشنواره فیلم فجر شرکت داده شده است.

با وجود اینکه بنیاد سینمایی فارابی جزء برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر می باشد اما نکته حائز اهمیت این است که در جشنواره فجر امسال قریب به ده فیلم از طرف بنیاد سینمایی فارابی حضور دارد و این عمل جای سؤال ایجاد می‌کند و عرصه را برای فیلم های مستقل تر تنگ‌تر می کند.

فیلم سینمایی «جنگل پرتغال» شخصیت پردازی نسبتا خوبی دارد و داستان همراه کننده‌ ای دارد.

«جنگل پرتغال» جزء دسته فیلم‌های «می‌تو»

داستان این فیلم حول نوستالژی‌بازی‌های دوران دانشجویی در یک شهر کوچک شمالی اتفاق می‌افتد و شخصیت اصلی فیلم که آقا است در تهران مشغول معلمی ادبیات است و از طرف مدیر مدرسه مجبور می‌شود که لیسانس یا فوق لیسانش را از دانشگاه شمال بگیرد.

اما نقدی که به فیلم وارد است این است که نیاز مالی برای نگه داشتن کار و برگشتن به تهران برای تدریس پررنگ نشان داده نمی‌شود و مخاطب همراه داستان نمی‌شود و اهمیت این مسئله برای شخصیت ضروری و حیاتی نمی‌شود.

شخصیت اول فیلم دغدغه مالی ندارد و در اجاره کردن خانه، هدیه دادن و ماشین سوار شدن مشکل و نیاز مالی ندارد.

به نظر می‌رسد که این فیلم کپی دسته چندم از فیلم «در دنیایی که ساعت چند است» می‌باشد و فقط جاهای شخصیت زن و مرد عوض شده است.

مخاطب به دلیل کمدی های موقعیت و زبانی با فیلم همراه است و این فیلم را دوست دارد.

فیلم «جنگل پرتغال» مانند چند فیلم دیگر جشنواره به مسئله آزار زنان پرداخته و آن را به عنوان موقعیت مرکزی فیلم قرار داده است.

«جنگل پرتغال» جزء دسته فیلم‌های «می‌تو»

شخصیت اصلی در دوران دانشجویی دختری را که دوست داشته و به او پیام های عاشقانه داده است صدای او را در بین دانشجویان پسر پخش می‌کند و شخصیت دختر را خورد می‌کند و آزار روحی زیادی به این شخصیت می‌رساند و به خاطر همین داستان این فیلم جزء دسته «می تو» جشنواره فیلم فجر قرار می‌گیرد.

در پایان بندی فیلم قرار است شخصیت اصلی فیلم متبه شود که این تنبه را می بیند و با وجود اینکه فیلم شاد است اما پایان غم انگیزی را دارا می‌باشد و پسر فیلم با وجود اینکه متنبه می‌شود و به خاطر دختر تغییر در خود ایجاد می‌کند تا بلکه به وصالی در عشق برسد، دختر قرار است از ایران برود و همان مسئله رفتن از ایران در این فیلم تکرار می‌شود.

نقطه تحول پسر در جایی که تصمیم می‌گیرد که همه گذشته را جبران کند متأسفانه از یک پارتی و مستی شروع می‌شود که بر اساس اصطلاح عوام که می‌گویند راستی و مستی شکل گرفته است که بدآموزی فیلم محسوب می‌شود و جای تعجب دارد که بنیاد فارابی این چنین پیامی را در فیلم قرار داده است.

در مجموع فیلم «جنگل پرتغال» که تماشگر آن را می پسندد و مخاطب از دیدن آن خسته نمی‌شود و آن را دوست دارد. 

ارسال نظرات