دولت اصلاحات پیاده نظام دشمن در غائله کوی دانشگاه بود
اشاره: تیرماه ۱۳۷۸ آبستن حوادثی بود که پیش از آن کمتر کسی شبیه آن را دیده بود، حادثهای که به جان دانشگاه آتش انداخت و یک اتفاق اجتماعی را به کوی دانشگاه تهران رساند.
در تیرماه ۱۳۷۸ کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم طرحی را بهعنوان اصلاحیهی قانون مطبوعات به تصویب رساند و همزمان با ارسال این طرح به هیئترئیسه مجلس گروهها و احزاب اصلاحات در بیانیهها و روزنامهها به آن واکنش نشان دادند و بیان میکردند که سایه استبداد بر سر مطبوعات کشور میگستراند. در ادامه این بیانیهها و اعتراضات روزنامههای زنجیرهای اصلاحات در روزنامه سلام در ۱۵ تیرماه اقدام به انتشار سندی محرمانه از وزارت اطلاعات نمود با این تیتر که «سعید امامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است» که تعجب همگان را برانگیخت؛ و منجر به توقیف روزنامه سلام شد.
در ادامه همین اقدام روزنامههای زنجیرهای اصلاحات ۱۷ تیرماه بهطور گسترده تعطیلی روزنامه سلام را مهمترین سوژه خبری خود قرار دادند و هشدار دادند که این محدودیت شعلههای خشم مردم را در پی خواهد داشت و دانشجویان در مقابل این اقدام ساکت نخواهند بود.
با بررسی دقیق فضای جامعه پس از انتخابات دوم خرداد بهخوبی مشخص میشود که غائله کوی دانشگاه برنامهای از پیش طراحیشده بود که نقش مطبوعات و ایجاد جنگ روانی در آن زمان بهخوبی نشاندهنده این مساله است.
این فتنه سال ۷۸ و حتی سال ۸۸ ابعاد و اهداف مشترکی داشتند که از جمله آنها عبارت است از: هدف قرار دادن جایگاه رهبری، سرمایهگذاری بر روی قشر جوان بهخصوص دانشجویان، ایجاد جنگ روانی در رسانهها.
اما در نهایت... حماسه ۲۳ تیر ملت ایران ضعف غرب و ورشکستگان سیاسی داخلی از فهم انقلاب اسلامی ایران را نشان داد. مخالفان نظام اسلامی ایران که میپنداشتند مردم ایران بعد از انتخابات دوم خرداد از اهداف انقلابی رویگردان شدهاند با خیالی خام سعی در اجرای سناریو برای آشوب در کشور و تضعیف ولایتفقیه کردند که درنهایت منجر به براندازی نظام شود آنها با برنامهریزیها و مقدمه سازیهایی کشور را در تیرماه ۷۸ به التهاب کشاندند و ذوقزده از به نتیجه رسیدن خواب آشفتهشان منتظر بودند که حضور حماسی و قدرتمند ملت ایران در دفاع از انقلاب اسلامی مشت محکمی شد به دهان استکبار و دستنشاندههای احمق داخلیاش و این حضور غرب را بهتزده و تمام برنامههای چندسالهشان را نابود کرد.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام حمزه علی وحیدی منش عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به گفتوگو در این موضوع پرداخته است که متن کامل آن به شرح ذیل می باشد.
رسا- به مناسبت 18 تیرماه و فتنه کوی دانشگاه در سال 78، نقش و کارنامه اصلاح طلبان در ایجاد، زمینه سازی، توسعه، تکثیر و حمایت از جریانهای فتنه گر و مخل آرامش کشور در طول این سالها را چطور ارزیابی می کنید؟
از زمانی که انقلاب اسلامی به عنوان یک نظام دینی در مقابل نظام کفر و استبداد شکل گرفت، تمام قدرت دشمنان معطوف به این شد که به انقلاب ضربه بزنند و آنرا از بین ببرند؛ دشمنان نمی خواهند یک چنین نظامی که ماهیت دینی دارد به نتیجه برسد به همین خاطر بود که از همان اوایل شکل گیری نهضت مخالفتشان چه از طرف بلوک شرق و چه بلوک غرب آغاز شد، اما انقلاب به نتیجه رسید و بعد از به نتیجه رسیدن هم نظام استبداد جهانی به دنبال زمین زدن این انقلاب برآمد و به دنبال آن فتنه های مختلفی را ایجاد کرد.
مهم ترین فتنه جنگ هشت ساله بود که به طور طبیعی و با آن فضا و کمبود امکانات باید انقلاب زمین می خورد اما به لطف الهی و رهبری حکیم و ملتی بیدار نتیجه معکوس و پیروزی برای نظام به دست آمد و این پیروزی بزرگ موجب شد دشمن استراتژی خود را تغییر دهد و اگر در گذشته دشمنی ها به صورت نظامی بود، دشمنان انقلاب را به این نتیجه رساند که مبارزه باید فرهنگی و با تهاجمات فرهنگی شکل بگیرد، با توجه به این موضوع از زمان دولت آقای هاشمی جنگ فرهنگی دشمن علیه انقلاب و ملت آغاز شد اما از آنجایی که در آن دوران معیشت مهم بود دولت از فرهنگ غفلت ورزید و به مرور دولت آقای هاشمی به سمت اصلاح طلبان و آقای خاتمی روی آورد.
به عقیده بنده بزرگترین فتنه ای که برای انقلاب اسلامی به وجود آمد، دولت اصلاحات آقای خاتمی بود، آن دولت با شعار آزادی، جامعه مدنی و مردم سالاری دینی شروع کرد، اما اولین سوال این بود که مگر جامعه ایران وحشی است که جامعه مدنی را عنوان می کنید.
شعار انقلاب اسلامی فراتر از جامعه مدنی است این انقلاب به دنبال ساختار جامعه اسلامی است و جامعه مدنی به دنبال اندیشه غربی بود و مشخصه اصلی آن ولنگاری و تضعیف بنیان های جامعه است و دولت اصلاحات دقیقاً به دنبال همان چیزی بود که غرب به دنبال آن بود.
دوره آقای خاتمی از این جهت مورد توجه غربی ها قرار گرفت چرا که فرهنگ اسلامی در جامعه ایرانی تضعیف می شد. در آن سال ها مطبوعات آزادی بیانی پیدا کردند که به انقلاب اسلامی و بنیان های فکری عقلی ایمانی جامعه، نظام اسلامی و ولایت فقیه توهین کنند.
فتنه هفتاد و هشت محصول دولت اصلاحات و ماهیت آن فتنه فرهنگی توأم با خشونت بود، در آن سال روزنامه سلام توقیف شد و بعد از توقیف روزنامه سلام که به نظر سناریوی از پیش تعیین شده بود، بحث مخالفت با آزادی بیان به طور گسترده در مطبوعات آغاز گردید و به طور کلی دولت آقای خاتمی به عنوان عامل اصلی فتنه دو فتنه بزرگی را برای نظام اسلامی ایجاد کرد و این دولت بستر برای جنگ نرم و به نمایندگی از آمریکا با نظام و انقلاب اسلامی بود.
رسا- دشمنان از این فضای به وجود آمده در فتنه های مختلف چگونه برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده اند؟
ریشه و بنای این فتنه از سوی بیگانگان و مثلث «آمریکا، اسرائیل و انگلیس» بود و آنها که شکست در جنگ تحمیلی را تجربه کرده بودند به دنبال پیروزی و نابودی این انقلاب از طریق جنگ نرم را در سر می پروراندند و در واقع بیگانگان عامل بودند و دیگران پیاده نظام و نقش کارگزار را داشتند.
عاملین اجرا اصلاحات بودند که با فتنه هفتاد و هشت جنگ نرم را اجرا کردند. فتنه هفتاد و هشت دقیقا در راستای منافع اسرائیل بود و دولت آقای خاتمی عامل و پیاده کننده این فتنه در جامعه ایران بود و در سال هشتاد و هشت فتنه بزرگتری را به دنبال فتنه ده سال قبل ایجاد کردند.
فتنه هشتاد و هشت محصول عملکرد دولت اصلاح طلب در هماهنگی با منافقین، سلطنت طلب و دیگر مخالفین نظام بود.
رسا- نقش رهبر معظم انقلاب در مدیریت و عبور از فتنه به چه شکل بوده است؟
انقلاب اسلامی سه رکن اساسی «رهبر دینی، ایدئولوژی اسلامی و مردم» را دارد که بعضی تلاش کردند این سه را تضعیف کرده و یا فاصله ایجاد کنند و در فتنه های هفتاد و هشت و هشتاد و هشت عملکرد ها در همین راستا بود و خود دشمن پی برده بود که رهبری نقش اساسی در عدم موفقیت و پیشرفت های آنان در ضربه زدن به انقلاب اسلامی دارد.
فتنه هفتاد و هشت زمانی شکست خورد که رهبری در بیست و یک تیر در جمع مردم سخنرانی کردند و ماهیت فتنه را توضیح داده و مردم و دانشجویان را هوشیار و بیدار کردند، بنابراین رهبر انقلاب با استفاده از عنصر دین و مرجعیت دینی عنصر دیگر یعنی مردم را پای کار آوردند و این کار باعث شکست فتنه و نقشه های دشمنان شد.
آنچه باعث شد آن فتنه عظیم که با حمایت بیگانگان آغاز شده بود به خاموشی بگراید حضور و نقش فعال مقام معظم رهبری در هوشیاری و بیداری مردم بود، بنابراین ولایت فقیه در کنار ایدئولوژی اسلامی و مردم عامل شکست نقشه های بیگانگان برای این انقلاب شده است و اگر این سه عنصر تضعیف و یا بین آنها فاصله بیفتد انقلاب شکست خواهد خورد، از این رو نقش رهبری در حفظ این نظام و انقلاب اسلامی نقشی بی بدیل است.
حمیدرضا شاکر