چه کسانی تلاش کردند تا سوگ ملی را به میتینگ سیاسی تبدیل کنند؟
انتشار خبر شهادت رئیسجمهور و همراهانش در نزدیکی ورزقان باعث بهت، شوک و پسازآن به یک اندوه بزرگ میان مردم ایران شده است، این خبر چنان اثری از خود بهجای گذاشته که حتی سایر کشورها نیز تحت تأثیر قرارگرفتهاند تا جایی که مراسم تشییع میلیونی رئیسجمهور محبوب از تمامی رسانههای معتبر جهانی پخش مستقیم شده و در کنار روز سالگرد تشییع حضرت امام (ره) و نیز روز سخت شهادت شهید سلیمانی در تاریخ ثبت و ضبط شده است.
اعلام خبر شهادت سید ابراهیم رئیسی و هیئت همراه در اولین ساعات از روز ۳۱اردیبهشت آنچنان متأثرکننده بود که گویی قرار نیست این داغ تا سالها سرد شود، البته شهادت رئیسجمهور مانند دوران تصدی مسئولیتش نیز با خیر همراه بوده است، همانگونه که آثار حضور رئیسجمهور در هر شهر و روستایی باعث وحدت آن منطقه میشد، شهادت ایشان نیز موجی از همراهی و اتحاد ملی را پدید آورده و همه ایران صاحبعزا شدهاند.
شهید رئیسی عزیز در دوران تصدی ریاستجمهوری و حتی پیش از آن در هر جایگاهی که خدمت کرد تلاش داشت تا فراجناحی عمل کرده و خود را در غل و زنجیر گروهها، جناحها و نیز احزاب سیاسی محدود نکند، این نگاه متعالی باعث شد تا رئیسجمهور در میان همه جریانهای سیاسی چون مرجعی بینظیر عمل کرده و منش شهید بهشتی را در تمامی امور جاری و ساری گرداند، برای شهید رئیسی به همان میزان اصلاحطلبان اهمیت داشت که با اصولگرایان برخورد میکرد و در حشرونشرهای محدود سیاسی از همه نیروها به یکمیزان استقبال میکرد.
نگاه رحمانی رئیسجمهور شهید به احزاب سیاسی آنچنان بود که از چپترین فعالان سیاسی در اردوگاه اصلاحطلب تا راستترین نقطه در جریان اصولگرایی همراه به نیکی یادکرده و شعار رجایی دوم و بهشتی ثانی برازنده آن شهید عزیز باشد. اثر وضعی این جایگاه خاص در میان مردم باعث شد تا تشییع رئیسجمهور شهید به یک سوگ بیانتها بدل شده و شرح آن به یادگار باقی بماند تا جایی که رهبر انقلاب در وصف آن فرمودند که تشییع رئیسجمهور ریشه مردمی نظام را نشان داد.
در میان عزاداریهای بیپایان این روزها اما رفتارهای برخی گروههای سیاسی از چپ و راست قابلتأمل و تفسیر است، هنوز ساعتی از اعلام سقوط بالگرد رئیسجمهور و همراهانش نگذشته که برخی چون اصحاب سقیفه در گعدههای شبانه جمع شده و با کمک شبکههای رسانهای مرتبط ستادهای انتخاباتی خود را راهاندازی کردند، این تلاش زودهنگام حتی به رسانه ملی (صداوسیما) نیز کشیده شده و آنچنان پررنگ بود که صدای کارشناسان سیاسی را درآورد.
این خط عجیب برای راهاندازی کمپین انتخاباتی چنان برخی را دچار شور و شعف کرده که حتی پا را فراتر گذاشته و تلاش کردند در طول مراسمهای مختلف تشییع در شهرهای تبریز، قم، تهران و مشهد، خیابانها را نیز تحت تأثیر قرارداد و از سوگ ملی ستاد انتخاباتی بسازند.
البته امتداد «سوگ ملی» به «امر انتخابات» امری گریزناپذیر است و ادامه راه شهید رئیسی بهطور قطعی از مطالبات عمومی سیاسی در روزهای اخیر از سوی طیفهای مختلف بوده است، به هر تقدیر باید از کمتر از چهل روز آینده به ایستگاه انتخابات برسیم اما آنچه باعث حیرت است سوءاستفاده برخی جریانات سیاسی است که از تشییع شهید رئیسی نیز نگذشته و بوالهوسی رسیدن به کرسی ریاست را با عبور از مرام رئیسی آغاز کردهاند!
این اشتیاق کور به حدی است که برخی حتی به ظرف ظرافت سیاسی نیز توجه نکرده و بهصورت عیان آن را جار زده و اشخاص موردنظر را در کوی و خیابان جار میزنند تا جایی که یکی از موکبهای مسیر تشییع تبدیل به ستاد انتخاباتی یک نامزد بالقوه انتخابات شد. این وضعیت چنان عزاداران را آشفته کرد که اعتراض به این رفتار به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز کشید شد و برخی از فعالان خواهان برخورد شورای نگهبان با این دست اقدامات زودهنگام سیاسی شده و آن را نهتنها مغایر با قانون بلکه مخالف با شأن عزاداری خواندند.
روز گذشته دستورالعمل قاطع رئیسجمهور شهید به رسانههای دولتی درباره انتخابات خبرگان رهبری که شهید رئیسی نیز نامزد آن بود منتشرشده و برای اهل نظر اشاراتی مهم دارد و علاوه برنشان دادن جلوههای دیگر از مرام رئیسی باب جدیدی از اخلاق انتخاباتی را نمایان کرده است.
رئیسجمهور شهیدمان از مسئولان رسانهای خود خواسته بود که از بهکاربرده تصاویر او در صفحه یک و بهصورت برجسته نامش پرهیز شود یا اخبار مربوط به او با تنها عنوان رئیسجمهور و یا رئیس شورای عالی امنیت ملی و حتی رئیس شورای انقلاب فرهنگی منتشر شود و از بهکاربرده نام، عکس و پوسترهای او با عنوان «سید ابراهیم رئیسی» خودداری شود.
در حالی برخی خود را این روزها «ادامه راه رئیسی» خوانده و برای آن تبلیغات چند صدمیلیونی کرده و مراسم تشییع آن شهید بزرگوار را آلوده به امور سیاسی نمودند که نشان دادند کوچکترین تلمذی به مشی و منش جوانمردانه رئیسی نداشته و تنها در شعار آن را زمزمه میکنند.
تابلوی راه رئیسی تنها تصویری از او در خیالهای خام سیاسی نیست، بلکه پرترهای است که او در سفر استانی به یک روستای کوچک نقاشی کرده است، جایی که آن شهید عزیز در هنگام گرفتن تصویر نقاشیاش گفت که کاش تصویر حضرت آقا را جای من میکشیدید... این مرام در تاریخ سیاسی ایران ثبت و به یادگار خواهد ماند.