از حضور نمایشی احمدی نژاد تا سرگیجه اصلاحات برای انتخاب نامزد واحد
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در این بسته خبری و در آستانه چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، نگاهی به آخرین مواضع جناحها و گرایش های سیاسی و تحولات مهم داخلی درباره نامزدهای انتخاباتی انداخته شده است که مخاطبان به رهیافتهای مهم و نکاتی از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت.
در این بسته خبری، تقسیم بندی نامزدهای انتخاباتی از واقعی تا نمایشی و پوششی، «نه» اطلاح طلبان به گزینه تحریم، احتمال برگزاری انتخابات الکترونیکی، ادامه حرکات نمایش در بازار تهران و رصد رفتارهای نامزدها بررسی شده است.
ثبت ۸۰ نفر برای ریاست جمهوری؛ از واقعی تا نمایشی و پوششی
در جریان 5 روز فرصت ثبتنام از داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، در مجموع 80 نفر ثبت نام خود را تکمیل کردند و حالا منتظرند تا شورای نگهبان در فرصت قانونی (تا یک هفته) اسامی کاندیداهای نهایی را اعلام کند.
این شرایط عبارت بود از:
- سابقه تصدی حداقل مجموعاً چهار سال در مناصب مهم مانند معاونین روسای قوای سه گانه، اعضای شورای عالی امنیت ملی و اعضای مجمع تشخیص مصلت نظام
- مدیر مرکز مدیریت حوزه های علمیه کشور، روسای سازمان ها، موسسات، نهادهای دولتی و موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی در سطح ملی، فرماندهان عالی نیروهای مسلح با جایگاه سرلشگری و بالاتر، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در سطح کشور، استانداران، شهرداران شهرهای بالای دو میلیون نفر جمعیت، اشخاص، مقامات و مدیران هم طراز مناصب فوق به تشخیص شورای نگهبان
- حداقل سن 40 سال و حداکثر سن 75 سال درهنگام ثبت نام
- داشتن مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی ارشد یا معادل آن مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا مرکز مدیریت حوزه های علمیه و نیز ارائه برنامه ها و خط مشی های اجرایی در چارچوب صلاحیت و اختیارات قوه مجریه مبتنی بر اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی و سیاست های کلی نظام و نیز معرفی مشاوران جهت تشریح برنامه ها و توان مدیریتی
- عدم محرومیت از حقوق اجتماعی در زمان ثبت نام، فقدان سابقه محکومیت کیفری موثر، عدم محکومیت قطعی کیفری به جرایم اقتصادی از جمله کلاهبرداری، رشاء و ارتشاء، اختلاس، تبانی در معاملات دولتی، پولشویی، اخلال در نظام اقتصادی کشور و عدم محکومیت به اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، وابسته نبودن به گروه های غیر قانونی و فقدان سوابق سوء امنیتی از جمله در حوادث سال 1388 و نیز عدم وابستگی به رژیم گذشته و موثر نبودن در تحکیم آن.
یعنی هر فردی که شرایط بالا را داشت، با در دست گرفتن اصل شناسنامه و کارت ملی و مدرک تحصیلی (کارشناسی ارشد به بالا) با 2 قطعه عکس 6 در 4 میتوانست به ستاد انتخابات کشور مراجعه و ثبتنام کرد.
در مجموع 278 نفر با نیت ثبتنام در انتخابات به ستاد انتخابات مراجعه کردند که از این میان، 198 نفر به دلیل نداشتن یک یا برخی از شرایط گفته شده، موفق به طی مرحله اول نشدند و اجازه ثبتنام به آنها داده نشد.
این یکی از مهمترین تفاوتهای مرحله ثبت نام از کاندیداها نسبت به دورههای قبل بود که بوضوح علاوه بر راحتتر و دقیقتر کردن مرحله بررسی صلاحیتها برای شورای نگهبان، وجهه ظاهری کار را هم در رسانهها و در انظار عموم بهتر کرد.
برای مثال در دوره سیزدهم (سال 1400)، مجموعاً 592 نفر ثبت نام کردند که در نهایت صلاحیت 7 نفر از آنها از سوی شورای نگهبان احراز شد.
علاوه بر آن، تصاویر و فیلمهای حضور بسیاری از افراد که کمترین شرایط لازم را هم دارا نبودند، موجب تمسخر و دستمایه طنز قرار می گرفت که به شان و جایگاه کشور در رسانههای داخلی و خارجی آسیب میزد.
در دوره فعلی و با ایجاد تغییرات جزئی و ساده در برخی بندهای قانون انتخابات، جلوی بسیاری از این صحنههای زشت و خارج از شان گرفته شد (رسیدن آمار 592 نفر به 80 نفر تا حد زیادی روشن کننده است) اما به نظر میرسد همین تعداد نیز چندان قابل قبول نیست و این را از بازخوردها در میان افکارعمومی، رسانهها و بسیاری از کارشناسان میتوان دریافت.
یک نگاه کلی به 80 نفر ثبت نام کننده انتخابات (که طبیعتاً حداقل شرایط لازم را داشتند) مشخص میکند که بسیاری از آنها با علم به اینکه نه توان قرار گرفتن در جایگاه مهم ریاست جمهوری را دارند و نه اساساً می توان شانسی برای تایید از سوی شورای نگهبان برایشان قائل بود (طبیعتاً شورای نگهبان شرایط به مراتب سختتر و سطح بالاتری را برای احراز صلاحیت افراد جهت تصدی جایگاه مهم ریاستجمهوری مد نظر قرار میدهد) به ستاد انتخابات آمده و ثبت نام کردند.
در میان این افراد از محکومین سابق، نمایندگان ادوار گذشته تا کسانی که حتی در انتخابات مجلس رد صلاحیت شده یا در حوزه انتخابیه خود هم نتوانستند رای بیاورد دیده شده است تا وزرای سابق، اساتید دانشگاه و...
اما چرا این افراد با علم به این موارد برای ثبت نام ریاست جمهوری اقدام میکنند؟
برای این سوال چند گمانه وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم:
نمایش و رزومه سازی:
به نظر میرسد یکی از اهداف بسیاری از این افراد ایجاد رزومه برای خود است. احتمالاً آنها تصور میکنند که تنها با ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری میتوانند در آینده و در محل زندگی خود اعتباری بدست بیاوردند و نامشان بیش از بقیه شنیده شود.
این افراد شاید نیم نگاهی به انتخاباتهای دیگر نظیر مجلس یا شورای شهر و یا پُستهای پایینتر در شهر خود داشته باشند و گمانشان بر این باشد که رزومه ثبتنام در انتخابات ریاست جمهروی و نمایش چهره آنها در رسانهها، در این گونه مواقع به کارشان بیاید.
حال اگر صلاحیت داوطلب از سوی شورای نگهبان تایید هم شود، دیگر نور علی نور است و روزمه وی برای آینده پُرتر هم میشود.
در دوره های قبل افرادی را داشتیم که سالهای سال غیرفعال بودند و کم کم از اذهان افکار عمومی فراموش شدند اما صرف حضورشان در عرصه رقایت های انتخاباتی، هم نام آنها و هم جایگاه شغلیشان را به یکباره بالا آورد.
فرصت اظهار نظر:
برخی از مراجعه کنندگان، تنها برای خودنمایی و استفاده از فرصت کوتاهی که برای اظهار نظر پس از ثبتنام در اختیارشان قرار داده میشود، در ستاد انتخابات حضور پیدا میکنند.
حضور انبوهی از رسانهها و بازتاب سخنان افراد، بسیاری از فعالان سیاسی -حتی محکومین امنیتی- را وسوه میکند که علی رغم علم به عدم توانمندی، برای ثبتنام و استفاده از این فرصت به صحنه بیایند.
البته شاید عملکرد رسانهها و عدم پوشش این دست اظهارت از سوی افراد هم بتواند به کاهش این حضورِ خارج از شأن کمک کند اما واقعیت این است که در عمل چنین اقدامی بسیار به ندرت اتفاق میافتد و قرار گرفتن در پشت حجم انبوهی از لوگوهای رسانهها نیز برای افراد جذاب است.
پوشش برای دیگران:
یکی از اقداماتی که از چند سال گذشته و در دورههای قبل فراگیر شده، ثبتنام کاندیداها برای پوشش کاندیدای دیگر است.
در واقع این افراد، خودشان هم میدانند که حتی در صورت احراز صلاحیت و تایید به عنوان کاندیدای نهایی، سبد رای بالایی ندارند اما برای کمک به کاندیدای مورد نظرشان و احیاناً گرفتن امتیازاتی در آینده وارد رقابتها میشوند که نمونههای مشابه را در گذشته به وفور دیدهایم.
این افراد عمدتاً در میانه رقابتها و یا در انتهای آن به نفع کاندیدای دیگر کنار میروند و کنار رفتن آنها بعضاً از قبل هم قابل پیشبینی است.
با این تفاسیر، به نظر میرسد همانطور که با یک سری تغییرات کوچک در قانون انتخابات برخی فرایندها سادهتر و راحتتر و جلوی بسیاری از شذوذات که مایه تمسخر در فضای عمومی گرفته شد، نیاز است با بررسی بیشتر این قانون و اصلاح در برخی موارد دیگر -از جمله سختگیری بیشتر در شرایط کاندیداتوری و ثبت نام- این روند بیش از پیش اصلاح شود.
نگاهی به نامزدهای شاخص ریاستجمهوری/ همه برای یکی
ثبت نام داوطلبان انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری به مدت 5 روز از دهم تا چهاردهم خرداد برگزار شد و 80 نفر از فعالین سیاسی، وزرای فعلی و سابق و نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی برای کاندیداتوری در این انتخابات نامنویسی کردند.
علیرغم زودهنگام بودن برگزاری انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم در پی شهادت آیتالله رئیسی رئیس جمهور سابق، ویژگی حائز اهمیت آن، مشارکت فعال همه طیفهای سیاسی است.
«نه» به گزینه تحریم
با آغاز فرایند ثبت نام در انتخابات، همه طیفها و جریانات سیاسی کشور -از اصولگرایان و مستقلین تا اصلاحطلبان و اعتدالیون- نامزدهای خود را روانه خیابان فاطمی کردند.
اصلاحطلبان که در 1400 دست روی گزینههای رادیکالی همچون مصطفی تاجزاده گذاشته بودند و وی را هم بعنوان کاندیدا معرفی کردند و در انتخابات مجلس نیز با عدم مشارکت، راضی به حمایت از نامزدهای تاییدصلاحیت شده نبودند، این بار با در پیش گرفتن یک روند عقلانی، سبدی کوچکتر اما شامل شخصیتهایی که میتوانند تاییدصلاحیت بگیرند انتخاب کردند.
محمد شریعتمداری وزیر کار دولت روحانی، مسعود پزشکیان نماینده مجلس، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و عباس آخوندی وزیر مسکن روحانی از جمله چهرههای شناخته شده اصلاحطلبان هستند.
در این بین، عبدالناصر همتی و نیز جهانگیری نامزدهای حزب هم کارگزاران هم هستند که در صورت تاییدصلاحیت، مانند 1400 مورد حمایت حزب قرار خواهند گرفت.
در نبود چهرههایی چون محمدرضا عارف و سید محمد صدر که از نزدیکان خاتمی هستند، احتمالا پزشکیان و شریعتمداری در کنار نامزدهای کارگزاران میتوانند گزینه نهایی جبهه اصلاحات به شمار روند.
در ادامه نگاهی به جریانهای شاخص حاضر در صحنه انتخابات کاندیداهای آنها خواهیم داشت:
اصولگرایان
در میان چهرههای جریان شاخص اصولگرایی، بارزترین فرد، محمدباقر قالیباف است. وی پیش از این 3 بار نامزد انتخابات ریاستجمهوری شده بود که یکبار در سال96 به نفع آیتالله رئیسی کنار رفت.
قالیباف که هماکنون ریاست مجلس را برعهده دارد، در ساعات پایانی روز آخر ثبتنامها به وزارت کشور آمد تا شانس خود را برای چهارمین بار امتحان کند.
در صورت تاییدصلاحیت قالیباف، وی احتمالا گزینه نهایی احزاب اصولگرا و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب خواهد بود.
ناگفته نماند، با توجه به ائتلافهای اخیر جبهه پایداری و محمدباقر قالیباف (مثلاً در انتخابات اخیر مجلس) و نیز با عنایت به بهبود روابط آنها و همچنین با توجه به اینکه اختلاف نظرهایی میان جبهه پایداری با سعید جلیلی وجود دارد، احتمال حمایت نهایی پایداری از محمدباقر قالیباف نیز -اگرچه هنوز قطعی نیست- اما غیرممکن و بعید هم به نظر نمیرسد.
ورود تحولخواهان با زاکانی و نادران
علیرضا زاکانی شهردار فعلی تهران که در انتخابات سال 1400 به نفع آیتالله رئیسی کنار رفت، اینبار نیز مجدداً برای ورود به رقابتها پا به عرصه گذاشته است.
زاکانی نماینده جریان اصولگرایان تحولخواه بهشمار میرود. نامگذاری بخشی از نیروهای انقلاب تحت عنوان اصولگرایان تحولخواه به مجلس هفتم برمیگردد که شاهد شکلگیری فراکسیونی تحت این عنوان بودیم؛ بدنه این جریان را احزاب اصولگرایی تشکیل میدهند که در دهه هفتاد شکل گرفتند؛ جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی.
این احزاب نوپای دهه هفتاد در انتخابات ریاستجمهوری سال 80، ستادهای احمد توکلی را در دست داشتند و در انتخابات مجلس هفتم در سال 82، توانستند بدنه فهرست اصولگرایان تحت عنوان «آبادگران» را تشکیل دهند و به مجلس راه یابند.
چهرههایی همچون احمد توکلی، پرویز سروری، حسین فدایی، علیرضا زاکانی که از همان دوره مجلس با تشکیل فراکسیون تحولخواهان انقلابی به جریانی جدا از سایر اصولگرایان تبدیل شدند اما در عمده انتخاباتها هماهنگ با سایر احزاب اصولگرا عمل میکردند.
از این جریان، الیاس نادران نماینده ادوار مجلس نیز کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شده است. حال باید دید تحولخواهان بر فرض احراز صلاحیت یکی از دو گزینهشان (نادران و زاکانی) با نیروهای انقلاب اجماع میکنند یا مستقلاً در صحنه میمانند؟
راست سنتی و حمایت از لاریجانی؟
جریان راست سنتی در چند دوره انتخابات اخیر در حاشیه سیاست بهسر میبرد. این جریان که پیشتر شیخوخیت اصولگرایان را برعهده داشتند، بعد از انتخابات سال 98 و شکلگیری شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، با تشکیل شورای وحدت تلاش داشتند کنش مستقلی در عرصه سیاسی داشته باشند.
شورای وحدت در انتخابات سال گذشته لیستی مستقل ارائه داد اما به جز دو نفر (منوچهر متکی و سید علی یزدیخواه) که با فهرستهای دیگر مشترک بودند، نتوانست موفقیتی کسب کند.
از این جریان دو کاندیدا حضور دارند؛ محمدرضا پورابراهیمی نماینده ادوار که به نمایندگی از حزب موتلفه کاندیدا شده است و مصطفی پورمحمدی دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز. با این وجود در صورت تایید صلاحیت علی لاریجانی بعید نیست وی گزینه نهایی این جریان باشد.
در انتخابات سال 84، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب که ریاست آن را علیاکبر ناطق نوری برعهده داشت، بعد از تکثر نامزدهای اصولگرا، از علی لاریجانی اعلام حمایت کرد و حزب موتلفه اسلامی نیز وی را به عنوان کاندیدای خود برگزید.
با توجه به حضور نزدیکان لاریجانی در شورای وحدت همچون پورمحمدی و محمدرضا باهنر، ممکن است بعد از قریب 20 سال مجدداً لاریجانی با حمایت احزابی چون موتلفه شانس خود را برای ریاستجمهوری امتحان کند.
البته نمی توان از نگاه اصلاح طلبان و اعتدالیون به لاریجانی گذشت. چون مشی علی لاریجانی و مواضع سیاسی و رفتاری او به گونه ای است که بعید نیست جریان اصلاحات و اعتدال در صورت رد صلاحیت نامزدهایش و حتی در صورت تایید نامزدهایش نیز از او حمایت کنند. چنانچه در گذشته و در زمان دوران ریاست جمهوری حسن روحانی هماهنگی این دو نفر در دولت و مجلس را در بسیاری از موضع گیری ها و سیاست های کلان کشور همچون برجام مشاهده کردیم.
جلیلی و یارانش
سعید جلیلی از سال 92، با همراهی برخی فعالان سیاسی، تشکیلات و بدنهای برای خود تدارک دیده و تاکنون نیز بخش مهمی از این بدنه را حفظ کرده است و به نظر میرسد همان جریان اینک نیز برای رای آوری وی تلاش میکنند.
با این حال و علیرغم اینکه برخی سعید جلیلی را نزدیکترین گزینه به دولت میدانند، اما معرفی گزینههایی از سوی دولتیها نشان میدهد که گفتمان دولت گزینهای غیر از آقای جلیلی را برگزیده و سعید جلیلی فارغ از دولت آقای رئیسی، نامزد انتخابات شده است.
جلیلی با تشکیل دولت سایه از سال 92 تا کنون، برای حل مشکلات کشور برنامه دارد و با تشکیل جلسات متعدد و با استفاده از نخبگان و کارشناسان برای عبور از معضلات طرح و ایده داده است.
کارگزاران دولت شهید رئیسی
در میان داوطلبان ثبتنام کرده، شاهد حضور 5 عضو کابینه آیتالله شهید رئیسی بودیم: محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد، داود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه، مهرداد بذرپاش وزیر راه، امیرحسین قاضیزاده هاشمی رییس بنیاد شهید و سید صولت مرتضوی وزیر کار.
در این میان، اسماعیلی پیش از سایرین و با همراهی میثم نیلی و محسن منصوری و مهرداد بذرپاش در آخرین ساعات تعیین شده، با مراجعه به ستاد انتخابات ثبت نام کردند.
با این حال، فارغ از اینکه افراد زیادی قصد دارند خود را امتداد گفتمان آقای رئیسی معرفی کنند، اما اینکه ضرورتاً یک عضو کابینه به عنوان نماینده گفتمان ایشان تثبیت شود، قطعی نیست. هرچند منظور اعلام کرده است که در نهایت این گزینه ها به اجماع خواهند رسید و یک نفر نماینده دولت برای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم باقی خواهد ماند.
بهاریها
محمود احمدینژاد رئیس جمهور دولت نهم و دهم شاخصترین کاندیدای جریانیست که به بهاریها معروف هستند.
محمود احمدینژاد که با 5 بار داوطلبی، رکورددار ثبتنام در انتخاباتهای ریاست جمهوری است، در دو دوره قبل با عدم احراز صلاحیت از سوی شورای نگهبان روبهرو شد.
وحیدی: احتمال برگزاری انتخابات الکترونیکی وجود دارد
احمد وحیدی، وزیر کشور در سفر به خراسانشمالی و در حاشیه بازدید از طرحها و پروژههای مختلف در خصوص آخرین وضعیت برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، اظهار کرد: هماکنون منتظر اعلام تنایج تایید صلاحیتها هستیم که بعد از آن کارهای تبلیغاتی نامزدها شروع شود.
وی گفت: در صورت تایید شورای نگهبان در تعدادی از کلان شهرها انتخابات به صورت الکترونیکی برگزار میشود.
گفتنی است وزیر کشور صبح امروز طی سفری یک روزه برای بازدید از تعدادی از پروژههای سفر رئیس جمهور شهید به خراسانشمالی سفر کرد.
وزیر اطلاعات:
رفتارنامزدها رصد می شود
ضرغامی:
نامزدهای انتخاباتی شهید رئیسی را الگوی خود قرار دهند
سیدعزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی د، درخصوص لزوم رعایت اخلاق در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، طی سخنانی بیان کرد: ما انقلاب کردیم و برخی شعارها را دادیم؛ اما گویا برخی این شعارها را فراموش میکنند.
وی افزود: ما شعار دادیم که سیاست ما عین دیانت ماست اما مثل اینکه جداییِ سیاست از دیانت تقریباً بهعنوان شرط لازم و کافی برای برخی دولتمردان شناخته شده است.
وزیر گردشگری گفت: آیتالله رئیسی مصداق بارز عینیّت سیاست و دیانت بود؛ این خیلی مهم است. باید رفتار ایشان بررسی شود و اخلاق، تواضع، مردمی بودن و پُرکاری او مورد دقت قرار بگیرد؛ دیانت، مجموعهای از اینهاست.
ضرغامی اظهار داشت: شهید رئیسی از همهی تفکرها و سلیقهها حول مدیریت خود استفاده میکرد. مثلاً اگر از خانمها بکارگیری میداشت، از خانم دکتر پاد تا خانم خزعلی در دولت او مسئولیت داشتند و از ضرغامی در این کابینه بود تا دوستان خوبِ دولت. اما همه حول محور ایشان هماهنگ و منسجم بودند و این اهمیت دارد.
وی اضافه کرد: بزرگیِ آیتالله رئیسی و قدرت مدیریت او، موجب میشد که همه با هم هماهنگ شوند. شخصیت ایشان الگو و نمونهی کاملی است برای کسانی که میخواهند در سطح کلان در کشور خدمت کنند و لازم است او را نصبالعین خود قرار دهند.
ادامه حرکات نمایشی احمدی نژاد در بازار تهران
محمود احمدینژاد کاندیدای ریاست جمهوری امروز صبح به بازار تهران رفت.
وقتی اصلاحطلبان پیشاپیش نامزدهای خود را ردصلاحیت میکنند!
تلاش برای تولید هراس مبنی بر بازگشت پوپولیسم و رادیکالیسم به منظور قطبی سازی را باید ناشی از فقدان ایده، برنامه و راهبرد در جریان اصلاحات دانست.
در شرایطی که بنا بر گزارش رسانههای اصلاح طلب در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ۱۶ نامزد با گرایش اصلاح طلبی ثبت نام بعمل آورده اند اما برخی چهره ها و رسانه های جریان اصلاح طلب به منظور موفقیت انتخاباتی بر لزوم حمایت از علی لاریجانی تاکید دارند. روزنامه شرق درباره آرایش انتخاباتی جناح چپ نوشته است:
بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم آغاز شد و شاید بیش از همه این اصلاحطلبان باشند که نمیدانند چه بر سر نامزدهایشان خواهد آمد. نامزدهایی که سهم حداقلی را از سونامی ثبتنامها داشتند و در حقیقت نام چهار نفر به عنوان نامزد اصلی اصلاحطلبان با توان عبور از فیلتر شورای نگهبان وجود دارد. در جبهه اصلاحات اتفاقات عجیب، کم روی نداد. از یک سو برخلاف انتظار از چندین چهره که در گمانهزنیهای سیاسی و رسانهای بسیار از آنها نام برده شد، خبری نبود؛ محمدرضا عارف، محسن هاشمی، محمد صدر و... در نهایت شایعات را به واقعیت بدل نکردند و عطای حضور در انتخابات ریاستجمهوری را به لقایش بخشیدند.
روزنامه آرمان ملی اما لاریجانی را نامزد اصلی جبهه اصلاحات خوانده و نوشته است:
یک اصلاحطلب ثبت نام کرد که به نظر میرسد در نهایت اجماع اصلاح طلبان در حمایت از او خواهد بود. اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی و وزیر صنایع و معادن دولت خاتمی واستاندار دولت مرحوم آیت الله هاشمی! بی تردید او شاخص ترین اصلاح طلبی است که برای ورود به پاستور ثبت نام کرده و عزم جدی برای رقابت دارد. البته مشخص است که برخی تمایل به این حضور ندارند چنانکه طبق قانون نامزدهای انتخاباتی پنج دقیقه فرصت نطق در حضور اهالی رسانه را خواهند داشت و بعد از اتمام مهلت داده شده، میکروفن آنان قطع خواهد شد.
در ادامه این گزارش آمده است:
گفتنی است هنگام سخنرانی جهانگیری فرزند او و مشاورش ایستاده بودند و بعد از پایان ۵ دقیقه عوامل وزارت کشور میکروفن را قطع کرده و برخلاف رویه ۳ بار به او اخطار دادند و اجازه ندادند صحبتهای او شنیده شود. این در حالی است که پیش از وقتی زمان سخنرانی داوطلبی به پایان میرسید فقط میکروفن را قطع کرده و در صورت ادامه سخنرانی تنها یک بار به داوطلب تذکر پایان وقت را میدادند.
برخی چهره ها و رسانه های اصلاح طلب ضمن تلاش برای تولید همزمان هراس از «پوپولیسم» و «رادیکالیسم» در جامعه ماموریت طبقه متوسط و هسته سخت جریان اصلاحات را عدم تکرار سیاست ورزی های اشتباه گذشته عنوان کرده و تصریح می کنند.
در شرایط کنونی بیشتر باید به دنبال گزینههای موجودی بود که قدرت بیشتری دارند و میتوانند بخشی از ارزشهای جامعه و مردم را حمل کنند. در وضعیت رسمی باید به سمت کسی رفت که قدرت بیشتری دارد و با او میشود، کار کرد. روزنامه اعتماد دراینباره مینویسد:
طی دورههای اخیر برخی جریانهای اصلاحطلب، رویکرد ایدهآلیستی به امر انتخابات داشتند. نامزد واحدی را معرفی کرده و اعلام میکردند در صورت ردصلاحیت فرد مورد نظر در انتخبات شرکت نمیکنند. به نظر میرسد این رویکرد در دوره جدید به سمت رئالیسم حرکت کرده است. اگر فرض بگیریم که نامزدهای اصلاحطلب ردصلاحیت شوند آیا میتوان ذیل نامزدهای میانهرو و معتدل کنشگری را ادامه داد؟، تاکید می کند، به نظرم این احتمالی که شما اشاره کردید، جدیتر از سایر احتمالات است. راهی برای کنشگران حوزه سیاسی وجود ندارد، جز اینکه یک گام رو به جلو برداشته و یک گام به پس بردارند تا نهایتا در جای خود بمانند. مثلا در صورت ردصلاحیت همه ظرفیتها، باید حول محور چهرههای باقی مانده، توافق کرد تا کشور به دست رادیکالها نیفتد. نمونههای این نوع تفکرات در بین نامزدها وجود دارند. نمونه عینی این نوع افراد مثلا علی لاریجانی است. لاریجانی اصلاحطلب نیست؛ اما فرق معناداری با رادیکالهای اصولگرا دارد.
بنا بر تاکید رسانه های اصلاح طلب در این دور از انتخابات شاهد ثبت نام ۱۶ کاندیدا بوده اند و اینکه چرا احزاب اصلاح طلب اقدام به معرفی کاندیداهای خود نکرده اند را باید ناشی از سیاست های هسته سخت جبهه اصلاحات دانست که در گردابی از راهبردها و متاثر از مشارکت مشروط تا تحریم انتخابات را شامل می شود.
تلاش برای تولید هراس مبنی بر بازگشت پوپولیسم و رادیکالیسم به منظور قطبی سازی را باید ناشی از فقدان ایده، برنامه و راهبرد در جریان اصلاحات دانست که همچون گذشته توجه به راهبرد سلبی را دردستورکار خود داشته اند - تاکید بر لزوم حمایت از علی لاریجانی از سوی برخی چهره های اصلاح طلب در شرایطی است که به نظر میرسد این چهره ها خود نقش تعیین صلاحیت ها را در جبهه اصلاحات دنبال کرده و پیشاپیش از گزینه های خود عبور کرده اند!
فعال اصلاح طلب:
کسانی تایید صلاحیت خواهند شد که ادامهدهنده دولت فعلی باشند
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح طلب درباره احتمال تأیید صلاحیت اصلاح طلبان و میانه روها گفت: کسانی تأیید صلاحیت خواهند شد که ادامهی مسیر دولت رئیسی باشند. برنامهای که رئیسی در دولتش دنبال میکرد، باید با کمترین تغییر ادامه پیدا کند. من گمان نمیکنم که سیستم سیاسی ما در حال حاضر آمادگی یک تغییر ریل قابل ملاحضه داشته باشد.
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره احتمال شکلگیری دو قطبی در انتخابات گفت: درباره دو قطبی انتخابات باید ببینیم کسانیکه حضور دارند، اساساً توان نمایندگی بخشهای مختلف جامعه و قطبهای فکری را دارند یا خیر؛ اگر نامزدهای فعلی قدرت واگویی جامعه را نداشته باشند، دو قطبی شکل نمیگیرد. مشخص نیست که شورای نگهبان چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد. چهرههای موجود انتخابات حداقل در گام اولی که به وزارت کشور آمدند، توجه نخبگان را جلب نکردند. کاندیداهایی که سابقه اصلاح طلبی دارند یا از اردوگاه اصلاح طلبی آمدهاند، در این مرحله کاملاً محافظه کارانه حضور پیدا کردند. نکاتی که از سوی آنها بیان شد خیلی نرم بود تا موجب رد صلاحیتشان نشود.
وی در ادامه در رابطه با چهرههای دو قطبی ساز بیان کرد: من فکر میکنم اساساً دو قطبی شکل نمیگیرد. کسانیکه طراح انتخابات هستند، اجازه نمیدهند که دو قطبی شکل بگیرد. آنها به هیچ وجه مایل نیستند که انتخابات دو قطبی شود. ناراضیان به یک سمت رقابت امید نمیبندند. اگر ناراضیان وضع موجود به انتخابات بپیوندند، کسانیکه دنبال تداوم دولت آقای رئیسی هستند، رأی نمیآورند. ممکن است تنشها و بگو مگوهای شدیدی بین برخی از کاندیداها ایجاد شود، اما منجر به دو قطبی نمیشود.
شریعتی درباره احتمال انشعاب درون اصلاح طلبان در انتخابات گفت: در بین اصلاح طلبان میدانی برای کنش فراهم نمیشود که بخواهند در آن دچار انشعاب شوند. اینها را به طور کلی کنار میگذارند. بیانیه خاتمی را اگر ببینید، پر از تردید نسبت به سرنوشت پیش رو است. در مورد بیانیههای راهگشایی و روزنه گشایی هم که روزنامه نگاران و سیاسیون دادهاند، خودشان هم ادعایی ندارند که بخشی از جریان اصلاحات هستند و مشی جداگانهای را پیش گرفتهاند.
جریان اصلاحات همچون گذشته مشی تخریب شورای نگهبان را در پیش گرفته و اشاره به مهندسی انتخابات می کند. انگار یادشان رفته که در همه دوره ها به ویژه در دوره قبل کاندیداهای آنها با قوت در انتخابات و مناظرات شرکت کردند و هنوز تهمت ها و دروغ هایشان یادمان نرفته، اما مردم دست رد به آنها زده و با انتخاب آیت الله رئیسی و بی توجهی به کاندیداهای اصلاحات جواب محکمی به آنها دادند.
حالا بايد منتظر بود و ديد چند نفر از اين 80 نفر از از فيلتر شوراي نگهبان عبور ميکنند و جریان ها و گرایش های اصول گرا، اصلاح طلب و میانه رو بر کدام نامزد انتخاباتی به اجماع می رسند و از نامزد خود در ایام انتخابات حمایت می کنند.