ولی جامعه معیار تشخیص تقیه اجتماعی است

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، حجتالاسلام مهدی گرامیپور عضو هیئت علمی دانشگاه قم در نشست علمی ترويجي «تقیه از منظر فقه سیاسی شیعه با تاکید بر آرا امامین انقلاب» که در موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) برگزار شد با اشاره به جایگاه بنیادین تقیه در فقه و سیره اهلبیت(ع) آن را اصلی عقلانی و فقهی دانست که با دلایل قرآنی و روایی معتبر اثبات شده و همواره در مواجهه با تهدیدات و مصالح امت، نقشی مهم ایفا کرده است.
وی با اشاره به اینکه اصل تقیه از مسلمات فقه امامیه است، تصریح کرد: فقهای شیعه با اتکا به آیات قرآن کریم و روایات فراوان از معصومان(ع)، مشروعیت و ضرورت تقیه را در شرایط مختلف تبیین کردهاند. تقیه در فقه شیعه نه صرفاً به عنوان یک تاکتیک موقت، بلکه به عنوان یک راهبرد عقلانی و دینی برای حفظ جان، مال، دین و کیان امت در شرایط خاص شناخته میشود.
پشتوانه قرآنی تقیه
عضو هیئت علمی دانشگاه قم با اشاره به برخی آیات قرآن که مستند تقیه قرار گرفتهاند، گفت: فقها به این آیات برای اثبات جواز و گاه وجوب تقیه استناد کردهاند. این آیات نشان میدهد که پنهانسازی ایمان یا اظهار خلاف واقع در صورتی که برای حفظ جان یا مصلحت دینی و اجتماعی ضروری باشد مورد تأیید شارع مقدس است. بهویژه در شرایطی که جان یا مصالح مهمتری در خطر باشد تقیه نهتنها جایز بلکه واجب میشود.
حجتالاسلام گرامیپور با اشاره به سیره عملی اهلبیت(ع)، خاطرنشان کرد: منابع معتبر روایی ما پر است از نمونههایی که ائمه معصومین(ع) در تعامل با حکومتها و جریانهای مخالف به اقتضای شرایط از تقیه استفاده کردهاند. این مسئله بهویژه در دوران پس از واقعه عاشورا و در عصر اختناق اموی و عباسی نمود بیشتری دارد.
وی ادامه داد: نمونه بارز این رفتار را در سیره امام صادق(ع) میتوان مشاهده کرد که در دوران ایشان به دلیل شدت فشار سیاسی، تقیه در رفتار و گفتار امام(ع) و شیعیان ایشان جایگاه برجستهای یافت. خود امام صادق(ع) در روایات مختلف بر لزوم تقیه و حتی استمرار آن تا پایان عمر تأکید کردهاند؛ از جمله در این بیان معروف که فرمودند: « اَلتَّقِيَّةُ دِينِي وَ دِينُ آبَائِي ».
اقسام تقیه در فقه شیعه
وی با اشاره به تقسیمبندی مشهور فقها در مورد تقیه، گفت: در فقه شیعه، تقیه را به اقسامی تقسیم کردهاند که هر یک کاربرد و شرایط خاص خود را دارد. نخست، تقیه خوفی یا اضطراری است که برای حفظ جان یا مال در شرایط تهدید به کار میرود. در این حالت،فرد ممکن است حتی به مناسک و رفتارهای فقهی مذهب مخالف عمل کند تا جان خود را حفظ کند.
وی افزود: قسم دوم تقیه کتمانیه یا پنهانکاری است که در آن، فرد از اظهار عقیده خودداری میکند تا به دشمنان سوژهای برای آزار ندهد. این نوع تقیه نیز در بسیاری از روایات مورد توصیه قرار گرفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم در ادامه با تبیین تفاوت تقیه فردی و اجتماعی، تصریح کرد: در حوزه مسائل فردی عقل و شرع به فرد اجازه میدهند تا برای حفظ جان یا مال از تقیه استفاده کند؛ اما در سطح اجتماعی تقیه تبدیل به مسئلهای حکومتی میشود که تشخیص آن با ولی جامعه است.
وی با بیان اینکه در موضوعات اجتماعی، تشخیص مصلحت به ولی جامعه واگذار شده است، افزود: عقل انسانی درک میکند که ولی جامعه با اشراف بر کلیت اوضاع سیاسی، فرهنگی و امنیتی،بهتر میتواند مصلحت اهم را تشخیص دهد و میان انجام یا ترک تقیه تصمیم بگیرد. به همین دلیل تبعیت از رأی ولی جامعه در این حوزه بسیار اهمیت دارد و گاه بر تشخیص فردی مقدم است.
تقیه؛ ابزاری برای مقاومت هوشمند
حجتالاسلام گرامیپور با تأکید بر اینکه تقیه نوعی مقاومت هوشمندانه است نه عقبنشینی، اظهار داشت: برخی گمان میکنند تقیه نوعی ترس و ضعف است، در حالی که در اندیشه شیعه تقیه ابزار حفظ نیروها و تداوم مبارزه در شرایط نامساعد است.
وی اضافه کرد: در بسیاری از مقاطع تاریخی شیعه بهواسطه تقیه توانست موجودیت و ساختار خود را حفظ کرده و در فرصت مناسب جریان حق را تقویت کند. اگر امامان شیعه و پیروانشان در شرایط سخت تقیه نمیکردند، چهبسا مسیر تاریخ بهکلی متفاوت رقم میخورد.
این استاد حوزه و دانشگاه، در پایان با اشاره به نسبت میان تقیه و رویکردهایی چون جهاد تبیین، گفت: آنجا که فضای بیان حق فراهم است، نهتنها تقیه جایز نیست بلکه بیان حقیقت واجب است. اما در جایی که بیان حق به نابودی جریان حق یا جان مؤمنان منجر میشود عقل و شرع حکم به سکوت و تقیه میدهند.
وی تأکید کرد: جهاد تبیین در عصر ما باید هوشمندانه باشد؛ گاهی با صراحت و روشنگری و گاهی با تدبیر و تقیه، اما در هر حال هدف نهایی آن،حفظ و گسترش حق است، نه صرفاً کنشهای هیجانی و بینتیجه.