«الی المسجد»: کنش تمدنیِ پیامبر(ص) در دفاع از انسان فلسطینی

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حرکت کاروان صمود با کشتیهای کوچک اما متعدد، حرفهای زیادی به انسان امروز میزند: تمام زمینها اشغال شده است پس باید دل را به دریا زد و به جای توسل به سازمانها و ساختارهای جهانی و حتی سلاح و سرباز، با وجدان (فطرت) بود. ملتهایی از سمت غرب (جنوب اروپا و سپس شمال آفریقا) به سوی غزه حرکت کردهاند اما سوال دردناک این است که چرا ملتهایی از شرق حرکتی در این مقیاس ندارند؟
این حرکت را چگونه باید برای انسان شرقی توضیح داد تا وجدان پیدا کند و فطرتش آزاد شود؟ اگر بخواهیم حرکت انسان معاصر به غزه را در قالب الگویی ایدهآل تحلیل کنیم شاید بهترین الگو، شخصیت پیامبر(ص) باشد. آیاتی در خصوص پیامبر که از مکه به فلسطین حرکت کرده است. آیات اول تا پنجم سوره اسراء، حرکت پیامبر به سمت فلسطین است تا توضیح دهد، سیر به سوی مسجد الاقصی حتی پیش از هجرت به مدینه، چه اهمیتی در تفکر قرآنی دارد؟
مسجد الاقصی در زمان پیامبر (ص) در اختیار امپراطوری بیزانس بوده است و پیامبر(ص) برای حرکت به سوی آن باید از سد این امپراطوری رد شود. پیامبر(ص) بدون نیاز به هیچ اجازهای یا سلاحی و تنها با نیروی عشق و عبودیت از فراز تمام دیوارهای نظامی به مسجد الاقصی میرسد و در آنجا نماز میگزارد: «سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلىَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی». اسری از ریشه «سَرَی» به معنای نفوذ به مکانی است که با قوت محافظت میشود (حسن جبل در المعجم الاشتقاقی الموصل للالفاظ القرآن).
با وجود آنکه مسجد الاقصی در زمان حرکت پیامبر در اختیار امپراطوری مسیحی بوده است اما آیات اشارهای به مسیحیان ندارد بلکه بلافاصله سخن از بنیاسراییل و فساد آنها در زمین شده است (آیه 2 تا 4 اسراء: وَ ءَاتَيْنَا مُوسىَ الْكِتَابَ وَ جَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنىِ إِسْرَائيل .... لَتُفْسِدُنَّ فىِ الْأَرْض). پیامبر نیز شبانه به مسجد الاقصی روان میشود و وعده شکست بنیاسراییل در آیندهای نزدیک مطرح میشود (آیه 5 اسراء: وَ كاَنَ وَعْدًا مَّفْعُولا).
نکته قابل توجه در این آیات، جایگاه مسجد است. چرا مبدا و مقصد حرکت پیامبر(ص) مسجد تعیین میشود. حتی میدانیم به معنای مصطلح در زمان نزول این آیات، مسجدی در بیت المقدس نبوده است. این حرکت پیامبر(ص) دفاعی است از هویت مسجد و توجه به اهمیت آن در تحولات آینده جهان. مسجد در دفاع از کسی که از خانهاش بیرون رانده شده موضوعیت دارد. : «الَّذِينَ أُخْرِجُواْ مِن دِيَرِهِم بِغَيرْ حَقّ إِلَّا أَن يَقُولُواْ رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لهَّدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا و لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِىٌّ عَزِيز» (حج:40) . دفاع از مردم برای جلوگیری از انهدام مساجد، مصداق یاری کردن خداست و در نتیجه خدا نیز آنها را یاری خواهد کرد و عزت و قوت را خواهند دید.
حرکت مردمیِ صمود، نشانهای است برای آزادی فلسطین در آیندهای نزدیک. این حرکت به سوی فلسطین را میتوان یک کنش تمدنی از غرب دانست. شرق نیز میتواند در یک کنش تمدنی وعدهای برای مجازات اسراییل باشد؛ حرکتی از «مسجد»ها به سمت مسجد الاقصی از همان مسیر دریا و از میان کشورهای آسیایی. آنچه اهمیت دارد آغاز شدن حرکت است زیرا که در هر نقطهای ممکن است جلوی این کاروان را بگیرند؛ دولتهای مسلمان یا غیرمسلمان، در اقیانوس هند یا کانال سوئز (آرتاخه).
انسان شرقی قادرست همانند انسان انقلابی که از مساجد به جبهههای دفاع مقدس روان شد و بالاتر از آن، انسان کامل از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی «سریان داده شد»، برای رهایی انسانیت، از مساجد و معابد خود به سمت مسجد الاقصی جنبشی آغاز کند. مساجدش (و مزگدها و معابد) را احیا کند و سنگری بسازد زیرا که مسجد، هم مبدا رهایی است و هم مقصد آن: «من المسجد الی المسجد».