۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۵
کد خبر: ۷۹۸۳۶۰
حجت الاسلام قائمی‌نیا:

نیازمند معماری فرهنگی در عصر الگوریتم‌ها هستیم

نیازمند معماری فرهنگی در عصر الگوریتم‌ها هستیم
حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه جامعه امروز با بحران فلسفی در برابر مسائل نوپدید دیجیتال روبه‌رو است، گفت: باید با رویکردی تلفیقی میان فلسفه اسلامی و مطالعات فرهنگی، فهمی نو از فرهنگ، قدرت و عقلانیت در جهان الگوریتمی ارائه کرد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا استاد حوزه و پژوهشگر فلسفه اسلامی صبح امروز در هفتمین پیش‌نشست همایش «دین، فرهنگ و فناوری» با موضوع «فارابی، فیلسوف ارتباطات و فرهنگ؛ برای عصر هوش مصنوعی چه سخنی دارد؟» در دانشگاه باقرالعلوم(ع) با تأکید بر اینکه انسان عصر دیجیتال انسانی متفاوت از انسان مورد نظر فارابی است، اظهار کرد: جامعه امروز با نوعی بحران فلسفی در برابر پیچیدگی‌های جهان دیجیتال و سوگیری‌های الگوریتمی مواجه است و تحقق مدینه فاضله در معنای فارابی در این ساختار ممکن نیست. 

وی افزود: برای مواجهه با این وضعیت، نیازمند تلفیقی شناختی میان سنت فلسفی اسلامی و مطالعات فرهنگیِ ناظر به تحولات سایبری هستیم؛ سنت به تنهایی پاسخگو نیست و بازسازی صرف آرای فارابی و ابن‌سینا هم راه به جایی نمی‌برد.

بحران فلسفی معاصر

حجت الاسلام قائمی‌نیا در سخنان خود با اشاره به اینکه در عصر دیجیتال با مسائلی تازه روبه‌رو هستیم، گفت: امروز با بحران فلسفی نسبت به مسائل نوپدید مواجهیم. طبیعی است که این بحران ما را به سوی سنت فلسفی سوق می‌دهد، اما باید توجه داشت که هر رجوعی به سنت، کارآمد و روشمند نیست.

وی با نقل مفهوم «کدخوانی اضافی» در نشانه‌شناسی تأکید کرد: در مواجهه با مسائل اصلی نباید دچار کدخوانی بیش از حد شویم. سنت فلسفی اسلامی ظرفیت‌هایی دارد اما قرار نیست از دل هر متن بی‌رویه معناهایی استخراج کنیم که پاسخگوی مسائل پیچیده جهان دیجیتال نیست.

این استاد فلسفه با نقد رویکردهای رایج در تبیین نسبت دین و فناوری، سه جریان موجود در این عرصه را ناکارآمد توصیف کرد.

وی نخست رویکرد تطبیقی در علوم انسانی را فاقد کارآمدی دانست و گفت: پروژه‌ای که می‌خواست علوم انسانی را صرفاً با برچسب تطبیق بر سنت منطبق کند عملاً شکست خورده است؛ مسائل امروز با چنین شیوه‌ای حل نخواهد شد.

این استاد فلسفه در ادامه، رویکرد بازسازی اندیشه فارابی و ابن‌سینا برای جهان جدید را نیز ناممکن خواند و تصریح کرد: نمی‌توان هر آنچه درباره جهان معاصر گفته می‌شود را به‌زور در چارچوب فلسفه قدیم بازتولید کرد؛ ویژگی‌های عصر جدید چنین بازسازی مستقیمی را برنمی‌تابد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، «تلفیق شناختی» را رویکرد پیشنهادی خویش معرفی کرد و افزود: گاهی لازم است قرائتی از فلاسفه اسلامی ارائه کنیم که مستقیماً در متن آنان دیده نمی‌شود اما از ساختارهای فکری‌شان قابل استخراج است. فلسفه اسلامی ظرفیت‌های معرفتی مهمی دارد که هنوز بازخوانی نشده و می‌تواند در تحلیل مسائل جهان دیجیتال نقشی جدی ایفا کند.

وی افزود: ما نیاز به نوعی تحلیل نشانه‌شناختیِ بومی داریم. فلسفه اسلامی در بسیاری از موارد ظرفیت تبیین معنا، نظم، عقلانیت و نسبت قدرت و معرفت را دارد، اما باید روشی نو برای فعال‌سازی این ظرفیت‌ها در عصر الگوریتمی ارائه کرد.»

فارابی و نقد امکان‌پذیری مدینه فاضله در جهان سایبری

وی در ادامه سخنان خود به تبیین نسبت اندیشه فارابی با ساختار جامعه دیجیتال پرداخت و تصریح کرد: مدینه فاضله فارابی بر پایه حاکمیت عقل و برتری عقول شکل می‌گیرد. اما جامعه دیجیتال ساختاری دارد که اجازه تحقق چنین حاکمیتی را نمی‌دهد.

حوزه و پژوهشگر فلسفه اسلامی با برشمردن مجموعه‌ای از دلایل، توضیح داد که چرا انسان و جامعه دیجیتال با طرح انسان‌شناختی و مدینه‌فاضله فارابی سازگار نیستند.

وی در نخستین محور سخنان خود تأکید کرد: انسان مورد نظر فارابی، انسانی پیشادیجیتال، اهل تعمق و برخوردار از فرصت تمرکز است؛ در حالی‌که انسان دیجیتال در معرض حجم گسترده اطلاعات، سرعت بالای انتقال داده‌ها و محرک‌های مداوم قرار دارد و همین امر امکان اندیشه‌ورزی عمیق را از او می‌گیرد.

وی در بیان دومین دلیل به تکثر قدرت و منابع در فضای سایبر اشاره کرد و افزود: زیست‌جهان دیجیتال متکثرترین شکل قدرت را پدید آورده است. در این فضا نه تنها امکان حکمرانی عقل برتر وجود ندارد، بلکه عقول جزئی نیز به دلیل تکثر میدان قدرت، مجال بروز پیدا می‌کنند؛ در حالی‌که فارابی بر وحدت رهبری عقلانی تأکید دارد.

حجت الاسلام قائمی‌نیا در ادامه با اشاره به نقش الگوریتم‌ها در مهندسی میل و تصمیم گفت: در جامعه دیجیتال با دو سطح از تمایلات مواجهیم؛ تمایلات انسانی و تمایلات الگوریتمی. سوگیری‌های الگوریتمی به‌گونه‌ای جهان را از پیش برای انسان معناگذاری می‌کنند و عملاً اجازه استقرار یک مرجع عقلانی واحد را نمی‌دهند.

این پژوهشگر در چهارمین محور، سرعت و آشوب اطلاعاتی را از مهم‌ترین چالش‌های معرفتی انسان امروز دانست و اظهار کرد: ساختار سرعت‌محور فضای دیجیتال، مجال تأمل را از انسان می‌گیرد. انسان فارابی انسانی اهل تفکر و درنگ است، اما انسان دیجیتال زیر فشار سیلاب اطلاعات فرصتی برای بازاندیشی ندارد و این وضعیت یک بحران معرفت‌شناختی جدی ایجاد کرده است.

ضرورت مطالعات فرهنگیِ ناظر به فضای سایبر

حجت الاسلام قائمی‌نیا گفت: برای فهم جامعه دیجیتال باید مطالعات فرهنگی را جدی بگیریم. در کشور ما مطالعات فرهنگی با نگاه سیستماتیک و روشمند شکل نگرفته است، در حالی که امروز یکی از کلیدی‌ترین حوزه‌ها برای تحلیل فناوری و فرهنگ است.

وی توضیح داد: مطالعات فرهنگی به ما می‌گوید هویت‌ها چگونه بازنمایی می‌شوند. این‌که معنا چگونه تولید و توزیع می‌شود.چگونه قدرت نرم در قالب فرهنگ عمل می‌کند.

وی افزود: اما مطالعات فرهنگی به تنهایی کافی نیست؛ زیرا فضای سایبر با کدها و الگوریتم‌ها سروکار دارد. این فضا صرفاً بازنمایی فرهنگی نیست بلکه ساختارهای فنی آن فرهنگ را در ذهن کاربران نصب می‌کنند.

حجت الاسلام قائمی‌نیا در بخش دیگری از سخنان خود گفت: فرهنگ در جامعه سایبری از حالت ساختارهای نمادین سنتی فاصله گرفته و به یک فراساختار بدل شده است. الگوریتم‌ها ساختارهای اصلی قدرت در جهان دیجیتال‌اند و فرهنگ در بطن این الگوریتم‌ها عمل می‌کند. یعنی فرهنگ در این فضا، نرم‌افزار ذهنی کاربران را شکل می‌دهد.

وی تاکید کرد: که این تحول، بازخوانی فلسفه فرهنگ را ضروری می‌کند، باید از آرمان‌های سنتی درباره مدینه فاضله فاصله بگیریم. مدینه فاضله‌ای که فارابی ترسیم می‌کند، نه با مفاهیمش قابل بازسازی است و نه با ساختارهای عصر دیجیتال سازگاری دارد.

معماری اطلاعات و طراحی جامعه مطلوب در سایبر

حجت الاسلام قائمی‌نیا در پایان سخنان خود تأکید کرد: ما باید جامعه مطلوب را در فضای سایبر طراحی کنیم؛ نه اینکه با آرمان‌شهر سنتی بسنجیم. فضای سایبر قابلیت مهندسی دارد. از جنبه‌های معماری اطلاعات می‌توان برای شکل‌دادن به ساختارهای مطلوب فرهنگی و اجتماعی استفاده کرد.

وی افزود: مسئله، مهندسی اجتماعی نیست بلکه معماری فرهنگی است. باید بفهمیم الگوریتم‌ها چگونه فرهنگ را شکل می‌دهند و چگونه می‌توان از این ساختار برای نزدیک‌شدن به ارزش‌های انسانی و دینی بهره برد. در اینجا هم فلسفه اسلامی ظرفیت دارد و هم مطالعات فرهنگی، اما باید این دو را در یک رویکرد تلفیقیِ بردبار و واقع‌بینانه به کار گرفت.

حجت الاسلام قائمی‌نیا سخنان خود را این‌گونه جمع‌بندی کرد: معنابخشی، تولید هویت و بازسازی نظام عقلانیت در عصر دیجیتال نیازمند نظریه‌پردازی جدید است. فلسفه فارابی و دیگر فلاسفه اسلامی به ما ابزار می‌دهد، اما باید آن‌ها را در یک بازخوانی انتقادی و خلاق به کار گرفت. عصر دیجیتال، عصر بازسازی‌های سطحی نیست؛ عصر بازاندیشی بنیادین است.

مهدی الهی

ارسال نظرات