۰۶ دی ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۶
کد خبر: ۸۰۱۶۲۹
یادداشت اختصاصی؛

راهبرد اتحاد استراتژیک موج کره‌ای با غول‌های استریم جهان: از نتفلیکس تا دیزنی پلاس

راهبرد اتحاد استراتژیک موج کره‌ای با  غول‌های استریم جهان: از نتفلیکس تا دیزنی پلاس
همکاری استراتژیک کمپانی‌های سرگرمی کره جنوبی با نتفلیکس و دیزنی‌پلاس نشان می‌دهد که هر دو طرف با یک نگاه و ایدئولوژی مشترک، موج کره‌ای را به ابزاری قدرتمند در بازار جهانی سرگرمی تبدیل کرده‌اند. این هم‌پیمانی نرم نشان می‌دهد که موج کره‌ای نه یک «بدیل تمدنی» در برابر غرب، بلکه مکمل و تقویت‌کننده نظم فرهنگی لیبرال–سرمایه‌داری در جغرافیای آسیاست؛ نظمی که اکنون با چهره‌ای چندفرهنگی و غیرغربی بازتولید می‌شود.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، در یک دهه گذشته، نقشه جغرافیای سرگرمی جهان تغییر کرده است. همکاری کمپانی‌های فیلم و سریال‌سازی کره‌جنوبی با پلتفرم‌های جهانی نظیر «نتفلیکس» و «دیزنی‌پلاس»، نه‌تنها اقتصاد صنعت سرگرمی این کشور را متحول کرده، بلکه موج کره‌ای را به یک پدیده تثبیت‌شده در بازارهای بین‌المللی تبدیل کرده است. 
 
فاز اول: ورود نتفلیکس و آغاز یک دوران جدید (۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹)
 
اگرچه تعاملات اولیه میان صنعت سرگرمی کره و نتفلیکس از اواسط دهه ۲۰۱۰ و حدود سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ آغاز شد، اما این رابطه در ابتدا محدود به خرید حق پخش جهانی بود. در این دوره، نتفلیکس با خرید حق پخش سریال‌های محبوبی همچون «سیگنال» (Signal) از شبکه tvN، ظرفیت عظیم داستان‌گویی کره را شناسایی کرد.
 
اما نقطه عطف واقعی در سال ۲۰۱۷ رقم خورد. فیلم سینمایی «اوکجا» (Okja) به کارگردانی بونگ جون-هو، نخستین پروژه‌ای بود که نتفلیکس در آن سرمایه‌گذاری مستقیم انجام داد. این حرکت، جایگاه نتفلیکس را از یک «پخش‌کننده صرف» به یک «سرمایه‌گذار کلیدی» ارتقا داد و راه را برای همکاری‌های ساختاری باز کرد.
 
بازی بُرد–بُرد؛ هم‌افزایی موج کره‌ای و امپراتوری استریم جهان/ اتحاد استراتژیک غول‌های استریم جهان با صنعت سرگرمی کره‌جنوبی
 
از سال ۲۰۱۸، این همکاری‌ها نظام‌مند شد. نتفلیکس قراردادهای بلندمدتی را با غول‌های تولید محتوای کره نظیر CJ ENM، Studio Dragon، JTBC و بعدها Kakao Entertainment امضا کرد. ثمره این زیرساخت‌سازی، تولید سریال «پادشاهی» در سال ۲۰۱۹ بود؛ اثری که به عنوان نخستین سریال کاملاً اورجینال کره‌ای نتفلیکس، استانداردهای تولید را در آسیا جابه‌جا کرد.
 
فاز دوم: انفجار جهانی و عصر پسا-کرونا (۲۰۲۰ تاکنون)
 
با آغاز سال ۲۰۲۰ و هم‌زمان با همه‌گیری جهانی کرونا، مصرف محتوای دیجیتال رشدی بی‌سابقه یافت. در این میان، سریال‌های کره‌ای به دلیل تنوع ژانر و کیفیت ساخت بالا، به گزینه‌ای جذاب برای مخاطبان تبدیل شدند؛ موفقیت‌های پی‌درپی آثاری همچون «سقوط بر روی تو» و «کلاس ایته‌وون» زمینه را برای بزرگترین اتفاق تاریخ تلویزیون کره آماده کرد: پخش سریال «بازی مرکب» (Squid Game) در سال ۲۰۲۱. این سریال نه‌تنها رکوردهای نتفلیکس را شکست، بلکه کره‌جنوبی را رسماً به قطب راهبردی تولید محتوای غیرانگلیسی این پلتفرم بدل کرد.
 
بازی بُرد–بُرد؛ هم‌افزایی موج کره‌ای و امپراتوری استریم جهان/ اتحاد استراتژیک غول‌های استریم جهان با صنعت سرگرمی کره‌جنوبی
 
ظهور رقیب: ورود دیزنی‌پلاس به بازار کره (۲۰۲۱)
 
انحصار نسبی نتفلیکس دیری نپایید. کمپانی والت دیزنی به عنوان بخشی از استراتژی توسعه در منطقه آسیا-پسیفیک، از سال ۲۰۲۱ به‌صورت جدی وارد بازار کره شد.
 
دیزنی با رویکردی تهاجمی، قراردادهای کلانی را با استودیوهای خوش‌نامی همچون Studio&New (قرارداد ۵ ساله) و کمپانی HYBE (مدیریت گروه BTS) امضا کرد. تمرکز اصلی دیزنی بر روی تولید «محتوای اورجینال آسیا-پسیفیک» برای سرویس Disney+ است.
 
برخلاف نتفلیکس که روی فیلم هم سرمایه‌گذاری می‌کند، دیزنی عمدتاً بر سریال‌های پرهزینه (K-Drama) متمرکز شده است که سریال ابرقهرمانی «محرک» (Moving)، درام جنایی «گرید» (Grid) و مستندهای اختصاصی گروه BTS نتیجه این همکاری‌هاست و افزایش تولیدات کره‌ای در سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ نشان‌دهنده عزم جدی دیزنی برای رقابت شانه‌به‌شانه با نتفلیکس در شرق آسیاست.
 
اگر شرورهای دیزنی مورد علاقه شما در یک درام کره ای بودند چه شکلی می شدند!
 
بازی بُرد–بُرد؛ هم‌افزایی موج کره‌ای و امپراتوری دیزنی

با مقدمه‌ای که بیان شد، می‌توان این‌گونه تحلیل کرد که همکاری فزاینده میان کمپانی‌های سرگرمی کره جنوبی و شرکت والت‌دیزنی را نمی‌توان صرفاً در قالب یک «توسعه پلتفرمی» یا همکاری مقطعی در حوزه استریم تفسیر کرد. آنچه در حال شکل‌گیری است، نمونه‌ای از یک اتحاد استراتژیک در سطح قدرت نرم جهانی است؛ اتحادی که در آن، زیرساخت‌های رسانه‌ای و امپریالیستی دیزنی با موتور تولید محتوای پویای کره جنوبی، ذیل موج کره‌ای (Hallyu)، به نقطه تلاقی رسیده‌اند تا نسخه‌ای نوین از هژمونی فرهنگی را بازتولید کنند.

از منظر کره جنوبی، این همکاری نه یک انتخاب تاکتیکی کوتاه‌مدت، بلکه مرحله دوم راهبرد جهانی‌سازی فرهنگی پس از تجربه موفق همکاری با نتفلیکس است. دیزنی برای سئول صرفاً یک پلتفرم توزیع نیست، بلکه یک «ابَرنهاد تمدن‌ساز رسانه‌ای» به شمار می‌رود؛ نهادی که توانایی عبور دادن محتوا از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی و تبدیل آن به بخشی از جریان اصلی مصرف جهانی را دارد. در این چارچوب، همکاری با دیزنی به کره جنوبی امکان می‌دهد تولیدات خود را از جایگاه «درام‌های آسیایی یا محلی» خارج کرده و در کنار محصولات جریان‌ساز جهانی مانند مارول و جنگ ستارگان، وارد سبد مصرفی خانواده‌های غربی کند. افزون بر این، بهره‌گیری از شبکه توزیع مویرگی و تثبیت‌شده دیزنی، راه نفوذ به بازارهایی را هموار می‌سازد که پیش‌تر در برابر محتوای آسیایی مقاومت فرهنگی نشان می‌دادند.

در سطحی عمیق‌تر، این همکاری بستری برای یادگیری و بهره‌برداری از منطق دیزنی در حوزه برندسازی را نیز فراهم می‌کند؛ منطقی که در آن یک روایت یا داستان، به یک برند تجاری پایدار با زنجیره‌ای از محصولات جانبی، شخصیت‌سازی، کالاهای فرهنگی و حتی فضاهای تجربه‌محور بدل می‌شود. در نهایت، همکاری با دیزنی به کره جنوبی کمک می‌کند تا موج کره‌ای را از وابستگی تک‌بعدی به یک پلتفرم خاص، به‌ویژه نتفلیکس، خارج کرده و آن را به یک پدیده پایدار و چندپلتفرمی تبدیل کند؛ امری که ریسک‌های راهبردی این موج را به‌طور محسوسی کاهش می‌دهد.

داستان برند: والت دیزنی - زومیت

در سوی مقابل، دیزنی نیز از این همکاری سودی کمتر از کره جنوبی نمی‌برد. دیزنی در دهه اخیر با چالش‌هایی جدی همچون تکراری شدن روایت‌ها، فرسودگی اسطوره‌های کلاسیک آمریکایی و اشباع بازار محتوای غربی مواجه بوده است. در چنین وضعیتی، موج کره‌ای برای دیزنی نقش نوعی «تزریق خون تازه» به کالبد هالیوود را ایفا می‌کند. روایت‌های کره‌ای با تکیه بر عاطفه‌محوری، شخصیت‌پردازی عمیق، تعلیق روایی و پیوند قوی با تجربه زیسته مخاطب، خلأ قصه‌گویی در بسیاری از تولیدات مدرن آمریکایی را جبران می‌کنند.

هم‌زمان، این همکاری امکان نفوذ عاطفی دیزنی به نسل جدید مخاطبان، به‌ویژه نسل Z، را فراهم می‌آورد؛ نسلی که دیگر پیوندی عمیق با اسطوره‌های کلاسیک دیزنی مانند سفیدبرفی یا سیندرلا ندارد، اما به‌شدت تحت تأثیر ستاره‌های کی‌پاپ، کی‌دراما و سبک زندگی بازنمایی‌شده در موج کره‌ای قرار گرفته است. از سوی دیگر، دیزنی با توزیع محتوای کره‌ای، خود را به‌عنوان پلتفرمی جهانی و چندفرهنگی بازنمایی می‌کند و در عین حال، بدون واگذاری کنترل زیرساخت توزیع، هزینه‌های نمادین ناشی از برچسب «امپریالیسم فرهنگی آمریکایی» را کاهش می‌دهد.

بازی بُرد–بُرد؛ هم‌افزایی موج کره‌ای و امپراتوری استریم جهان/ اتحاد استراتژیک غول‌های استریم جهان با صنعت سرگرمی کره‌جنوبی

اما نقطه ثقل و عامل پیونددهنده این همکاری، نه صرفاً منافع اقتصادی یا نیازهای فناورانه، بلکه هم‌راستایی ایدئولوژیک دو طرف است. برخلاف برخی برداشت‌های سطحی، موج کره‌ای در تعارض بنیادین با ارزش‌ها و نظم فرهنگی غرب قرار ندارد، بلکه می‌توان آن را «نسخه شرقی‌شده همان نظم سرمایه‌داری فرهنگی» دانست. هر دو طرف به فرهنگ به‌مثابه یک صنعت باور دارند؛ صنعتی که باید استانداردسازی، بسته‌بندی و برای مصرف انبوه آماده شود و هم‌زمان به‌عنوان ابزاری برای مهندسی نرم افکار عمومی عمل کند. همچنین هر دو، به‌جای تقابل مستقیم سیاسی، بر راهبرد نفوذ غیرتقابلی از مسیر سرگرمی، زیبایی‌شناسی و سبک زندگی تکیه دارند.

در نتیجه، این همکاری نشان می‌دهد که موج کره‌ای نه یک «بدیل تمدنی» در برابر غرب، بلکه مکمل و تقویت‌کننده نظم فرهنگی لیبرال–سرمایه‌داری در جغرافیای آسیاست؛ نظمی که اکنون با چهره‌ای چندفرهنگی و غیرغربی بازتولید می‌شود. آنچه امروز شاهد آن هستیم، شکل‌گیری نوعی هم‌پیمانی نرم تمدنی است که در آن، کره جنوبی نقش تولیدکننده روایت و دیزنی نقش توزیع‌کننده، تثبیت‌کننده و نهادینه‌ساز آن را ایفا می‌کند. این الگو به‌خوبی نشان می‌دهد که در عصر پلتفرم‌ها، قدرت نرم دیگر نه در تقابل آشکار فرهنگ‌ها، بلکه در ادغام هوشمندانه آن‌ها برای تسلط بر بازار ذهن و عاطفه مخاطب جهانی تعریف می‌شود.

رشیدیان
ارسال نظرات