۱۸ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۹
کد خبر: ۷۹۰۷۱۵
یادداشت اختصاصی

کی‌پاپ، ارتش نرم آمریکایی و نماد استعمار کره

کی‌پاپ، ارتش نرم آمریکایی و نماد استعمار کره
موج کی‌پاپ و هالیو نشان می‌دهد که قدرت نرم فرهنگی چگونه می‌تواند در جهان اثرگذار باشد؛ تجربه‌ای که هم فرصت ایجاد نفوذ فرهنگی برای ایران را نمایان می‌کند و هم هشدار می‌دهد که تقلید صرف می‌تواند ابزار استعمار مدرن شود.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، موسیقی کره‌ای، به‌ویژه ژانر کی‌پاپ، یکی از پرطرفدارترین گونه‌های موسیقی در جهان است. طرفداران این جریان خود را «ارتش» می‌نامند؛ و شاید این نام بی‌دلیل هم نباشد. در یک نمونه مشهور، هواداران کی‌پاپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا (۲۰۲۰) هزاران بلیت گردهمایی انتخاباتی دونالد ترامپ را خریدند، اما در مراسم حاضر نشدند. نتیجه، صندلی‌های خالی و ضربه به نمایش قدرت ترامپ بود. این واقعه نشان داد که «ارتش کی‌پاپ» صرفاً یک گروه سرگرمی نیست؛ بلکه کارکردی شبیه به ابزار قدرت نرم دارد.
 
از قدرت سخت تا قدرت نرم
 
واژه «قدرت» در لغت به معنای توانستن است. اما در سیاست امروز، قدرت مفهومی چندوجهی دارد. جوزف نای، نظریه‌پرداز آمریکایی، آن را به سه دسته تقسیم می‌کند:
1. قدرت سخت (نظامی ـ اقتصادی)
2. قدرت نرم (جذب فرهنگی ـ ارزشی)
3. قدرت هوشمند (ترکیبی از دو مورد قبل).
 
کی‌پاپ، ارتش نرم آمریکایی و نماد استعمار کره
 
تا پیش از طرح قدرت نرم، دولت‌ها بیشتر بر توان نظامی متمرکز بودند؛ همان‌گونه که در جنگ سرد آمریکا و شوروی، رقابت تسلیحاتی موجب ناامنی و ترس بیشتر مردم شد. اما آمریکا دریافت که نفوذ فرهنگی و جذابیت‌های سبک زندگی می‌تواند بدون شلیک گلوله، رقیب را از پا درآورد. همین شد که «قدرت نرم» به میدان آمد.
 
منابع قدرت نرم؛ فرهنگ و ارزش‌ها
 
قدرت نرم بر سه منبع اصلی استوار است:
1. فرهنگ (موسیقی، سینما، هنر، معماری، علم)
2. ارزش‌های سیاسی (مانند دفاع از آزادی یا عدالت)
3. سیاست خارجی (تصویری که یک کشور در عرصه جهانی می‌سازد).
 
در این میان، فرهنگ مهم‌ترین رکن است. کشورها با تولید آثار هنری و معرفی تمدن خود می‌توانند دل ملت‌ها را جذب کنند. اما اگر فرهنگی ریشه‌دار و پویا نباشد، سرمایه‌گذاری بر آن، چیزی جز «آب در هاون کوبیدن» نیست.
 
اینجاست که پرسش‌های مهمی مطرح می‌شود:
1. آثار هنرمندان ایرانی که با سرمایه عمومی تولید شده‌اند، چه سهمی در صدور فرهنگ ایرانی داشته‌اند؟
2. چرا بخش زیادی از تولیدات جشنواره‌ای، بیشتر «سیاه‌نمایی» کرده‌اند تا معرفی واقع‌بینانه از تمدن ایرانی؟
 
هالیو و کی‌پاپ؛ نسخه کره‌ای قدرت نرم
 
موج فرهنگی کره جنوبی یا «هالیو»، از دهه ۱۹۹۰ و در پی بحران اقتصادی آسیا آغاز شد. دولت کره به‌طور جدی تصمیم گرفت که «فرهنگ» را به کالای صادراتی تبدیل کند. موسیقی کی‌پاپ، سریال‌های کی‌دراما، و سبک زندگی کره‌ای (کی‌استایل) به ابزاری برای کسب درآمد و نیز نمایش قدرت نرم بدل شدند.
 
اما تاریخ کره نشان می‌دهد این جریان تنها یک روایت زیبا نیست؛ بلکه در پس آن، استعمار قدیمی و جدید جریان دارد. کره‌ای‌ها بیش از سه دهه زیر سلطه ژاپن بودند و سپس به دامان آمریکا افتادند. از «زنان آسایش» در دوران ژاپن تا وابستگی به ارتش آمریکا در دوران جدید، کره همواره در موقعیت فرزندخوانده قدرت‌های بیگانه بوده است.
 
کی‌پاپ، ارتش نرم آمریکایی و نماد استعمار کره
 
عروسک‌های شرقی؛ صنعت سرگرمی یا ادامه استعمار؟
 
صنعت کی‌پاپ به‌صورت کاملاً صنعتی و سازمان‌یافته عمل می‌کند. شرکت‌های بزرگ، نوجوانان را از کودکی جذب می‌کنند، در پادگان‌های هنری آموزش می‌دهند و آن‌ها را به «عروسک‌های شرقی» بدل می‌سازند. هنرمندان در این ساختار، آزادی فردی ندارند؛ حتی روابط شخصی، ظاهر، زمان خواب و خوراک آن‌ها توسط کمپانی‌ها کنترل می‌شود. نتیجه؟ فشار روانی شدید و نرخ بالای خودکشی در میان ستارگان کره‌ای.
این نظام یادآور همان کمپ‌های «زنان آسایش» است؛ تنها با شکلی مدرن و پرزرق‌وبرق. پرسش این است: آیا این چهره‌های بزک‌کرده واقعاً نمایندگان فرهنگ کره‌اند؟ یا ابزارهایی در خدمت قدرت نرم پدرخوانده غربی؟
 
 
کی‌پاپ، ارتش نرم آمریکایی و نماد استعمار کره
 
 
تجربه‌ای برای ما
 
کی‌پاپ و موج هالیو نشان داد که قدرت نرم چگونه می‌تواند در مقیاس جهانی عمل کند. اما همزمان روشن می‌سازد که اگر فرهنگی ریشه‌دار و مستقل نباشد، ممکن است به ابزاری برای تداوم استعمار بدل شود. برای ما ایرانیان، که تمدنی کهن و زنده داریم، فرصت و تهدید در کنار هم است:
• فرصت در این‌که با سرمایه‌گذاری درست بر هنر و فرهنگ اصیل خود، می‌توانیم قدرت نرم تولید کنیم.
• تهدید در این‌که اگر در دام تقلید یا غرب‌زدگی بیفتیم، تنها به تکرار سرنوشت کره جنوبی دچار خواهیم شد.
محمدحسین پیشاهنگ
ارسال نظرات