۰۳ مرداد ۱۳۹۱ - ۲۲:۴۴
کد خبر: ۱۳۳۶۶۸
دبیر هیأت علمی همایش بزرگداشت آخوند کاشی:

آخوند کاشی با تربیت شاگردانی بزرگ حق زیادی به گردن حوزه های علمیه دارد

خبرگزاری رسا ـ دبیر هیات علمی همایش بزرگداشت آخوند کاشی گفت: آخوند کاشی از شخصیت های علمی و معنوی گمنامی است که در عصر خود با تربیت شخصیت های برجسته در حوزه علمیه اصفهان، حق عظیم به گردن جامعه شیعی و حوزه های علمیه دارد.
آخوند کاشي

 

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آخوند کاشی از شخصیت های علمی و معنوی گمنامی است که در عصر خود با تربیت شخصیت های برجسته ای همچون شهید مدرس و آیت الله بروجردی در حوزه علمیه اصفهان، حق بزرگی به گردن جامعه شیعی و حوزه های علمیه دارد.


در این رابطه با حجت الاسلام مهدی قرقانی، محقق و  پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان، نویسنده کتاب شرح جامع زندگانی آخوند کاشی و دبیر هیات علمی همایش بزرگداشت آخوند کاشی که در اصفهان برگزار خواهد شد، به گفت و گو  پرداختیم.

 

جامعه دینی ما در مورد شخصیت آخوند کاشی کمتر شنیده است. اگر ممکن است در معرفی شخصیت علمی و معنوی ایشان مطالبی را بیان کنید.

 

آخوند کاشی از شخصیت های علمی و معنوی گمنامی است که در عصر خود با تربیت شخصیت های برجسته در حوزه علمیه اصفهان حق عظیم به گردن جامعه شیعی و حوزه های علمیه دارد، متاسفانه آن طوری که شایسته شخصیت او باشد از وی تجلیل و تکریم به عمل نیامده است.


او استوانه تقوا و معنویت و اسطوره به تمام معنای جهاد علمی است؛ زیرا دانش آموختگان حوزه علم و عمل او تاثیرگذاری بزرگی در تغذیه معنوی جهان تشیع داشته اند، هرچند او در زمان خود ظهور و بروزی در مسائل اجتماعی و سیاسی نداشته است، ولی او را همین بس که شهید مدرس را تربیت کرده و تحویل حوزه های علمیه داده است و مرجعی مثل آیت الله بروجردی در محفل درس او به مرحل بالای علمی و معنوی دست یافته است.
  

شاگرد نام­آور آخوند، شهید سیّدحسن مدرس، در مورد نحوه  زندگی استاد خود می گوید: فلسفه را نزد دو عالم بزرگوار، جهانگیرخان و آخوند ملآ محمّد کاشانی تحصیل کردم، این دو استاد در مدرسه صدر می­زیستند و زندگیشان زندگی زاهدانی بود که از دنیا قطع علاقه کرده  اند.

 

این بزرگوار تا آخر عمر چنان به رابطه خویش با خدا مشغول بود که فانی در ذات‏ مقدّس معبود گردید و از تمامی لذایذ دنیوی قطع علاقه کرد و تا پایان عمر تمام‏ توانش را در راه انس با پروردگارش مصروف داشت.


نقل است روزی آخوند کاشی به گل سرسبد شاگردان و بهترین یادگارش، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب فرمود: آقا رحیم! خدا را چگونه شناخته­ای؟ حاج آقا رحیم می گوید: شناسایی خدا امری فطری است،
مرحوم آخوند فرمود: مدّتهاست که این مطلب برای من کشف شده است و از راه شهود، وجود حق را دریافته­ام.

عارف ربّانی آیت الله حاج شیخ علی سعادت پرور (پهلوانی تهرانی)، می­نویسد: آخوند ملّا محمّد کاشانی می فرمود: عالم اعراف برای من کشف شد، اصحاب یمین را نور محض و اصحاب شمال را ظلمت محض مشاهده نمودم.

 

اساتید آخوند کاشی چه کسانی بوده اند؟

 

مرحوم آخوند در کاشان هندسه و ریاضی را از حاج ملّا محمّد حسین نطنزی آموخت، همینطور در همین شهر فلسفه و حکمت را از حاج ملّا محمّد حسن نطنزی آموخت و سپس به اصفهان آمده و در محضر حکیم نامی، مرحوم آقا محمّد رضا صهبای قمشه­ای و حاج ملّا حسینـعلی تویسـرکانی و آخوند ملّا عبدالجواد خراسانی (مدرّس کبیر) و میرزا حسن نوری، علوم حوزوی را فرا گرفت، همچنین مرحوم ملا محمد حسن آرندی نایینی استاد اخلاق و سیر سلوک مرحوم آخوند کاشی بوده است.

 

از شاگردان آخوند کاشی برای ما بگویید؟


در اینجا من لیست صد و هشتاد و شش تن از شاگردان مرحوم آخوند را در سه صفحه دارم که تعدادی از آنها را برای شما می خوانم:

 

آیت الله مجاهد شهید سیّد حسن مدرّس، آیت ‌الله العظمی آقای حاج ‌آقا حسین بروجردی، مرجع عظیم ­الشأن شیعه آقا ضیاءالدّین اراکی عراقی، آیت‏اللّه العظمى سیّد محمّدمهدى درچه‏اى‏، آیت الله میرزا علی‌اکبر مدرّس حکمی یزدی صاحب مکیال المکارم، آیت‌الله آقا سیّد محمّدتقی موسوی فقیه احمدآبادی، آیت الله حاج‌آقا رحیم ارباب، عالم ربانی شیخ محمّدباقر ناصری دولت آبادی پدر آیت الله ناصری از مفاخر اصفهان، آیت‌الله علّامه سیّد شمس ‌الدّین حسینی مرعشی نجفی پدر آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، عارف ربانی آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)، آیت‌الله حاج شیخ غلامرضا یزدی فقیه خراسانی، آیت‌الله ملّا جواد صافی گلپایگانی، آیت‌الله سیّد مصطفی حسینی کاشانی (پدر بزرگوار عالم مجاهد حضرت آیت­الله سیّد ابوالقاسم کاشانی)، آیت الله آقا نجفی قوچانی، آیت الله سیّد ابوالحسن، آیت الله میر سیّد حسن چهارسوقی ـ میرزا محمّدحسن موسوى چهارسوقى(روضاتى)، آقا رحیم دهکردی، آقا میرزا محمّد شفیع، آیت ‌الله آقا سیّد محمّد ابراهیم شمس‌آبادی (پدر شهید مظلوم سیّد ابوالحسن شمس آبادی)، علّامه محمّدحسین فاضل تونی، میرزا محمّد جعفر علّامه فیض کاشانی، شیخ محمّدعلی زاهد قمشه ­ای (ابوالمعارف)، محمّد ابراهیم کلباسی، آیت‌الله حاج میرزا رضا کلباسی، آخوند ملّا محمّدحسین مظاهری، حاج سیّد محمّدعلی موسوی مازندرانی(معین‌الاسلام)، استاد جلال‌الدّین همایی شاگرد غیر رسمی آخوند.

 

در برخی از نوشته ها از زهد و بی تعلقی ایشان به لذات دنیا حکایات عجیبی نقل شده است. اگر شما در این زمینه مطالبی را در ذهن دارید بیان کنید.


آقای شیخ محمّدتقی موحّد قمی به نقل از استادش شیخ اسماعیل غروی فرموده­اند: با عارف الهی مرحوم آخوند کاشی سالیان متمادی معاشر بودم، یکی از روزها که مشغول غذا خوردن بودیم و غذای ما نان و پنیر بود، ناگهان آخوند فرمودند: از اینکه غذای ما نان و پنیر است ناراحت هستی، نفس تو طالب چلوکباب و مرغ است که دیگران می خورند. اما اگر فشار بدهم چرک و خون از آن غذاها بیرون می­آید و این نان و پنیر را اگر فشار بدهم آب زلال و پاک بیرون می آید.»


مرحوم حضرت آیت اللّه حاج شیخ رمضانعلى املایى به نقل از مرحوم ارباب نقل فرموده­اند: یک روز شخصى آمد خدمت مرحوم کاشى و یک ریال و یا نیم ریال به ایشان داد، ایشان گرفت. ما تعجب کردیم که چطور آقا حاضر شد این مبلغ ناچیز را بگیرد، تا این که روزى در ضمن بحث فرمود: معطى خداست.


از این فرمایش ایشان فهمیدم آن روز که آن مبلغ ناچیز را پذیرفت بر اساس این تفکر بود که در هر صورت آن که مى دهد خداست و معطى را در نظر داشته نه آن شخص را و مقدار پول را.


حضرت آیت الله ارباب فرمودند: روزی مقداری سبزی خریداری کرده و پاک کردم و آنچه به نظر خودم قابل استفاده نبود کنار گذاشتم، تا به حیوانات بدهم.
در این هنگام مرحوم آخوند کاشی تشریف آوردند و با دیدن آن مقدار از سبزی­ها که برای حیوانات کنار گذاشته بودم، اعتراض کردند و فرمودند: هنوز در اینها سبزی قابل خوردن هست، هر مقدار از سبزی که ممکن است باید خورد و بقیه را برای خوراک حیوانات کنار گذاشت.»

 

نظر مرحوم آخوند کاشی درباره ریاضت و سیر و سلوک چه بوده است؟

 

در پاسخ این سوال حکایتی را عرض می کنم که پاسخ شما را داده باشم، روزی در محضر آقا میر سیّد حسن مدرس بحث ریاضت و اینکه آیا با مجاهده و ریاضت صرف می­توان به مقصود رسد، مطرح بود. معظم له فرمود: آخوند کاشی شاگردی داشته به نام شیخ حسن اصطهباناتی که هم مباحثه  مرحوم پدر ما مرحوم آقا میر سیّد محمّد بود که زیاد از حدّ ریاضت می­کشیده و کارش به جایی رسید که پانزده شبانه روز هیچ غذایی نخورد و ظاهرا ًمجنون و یا مجذوب گشت، امّا بعد آزاد گشت و همه چیز می­خورد، روزی مرحوم آخوند به وی فرمود: آقا شیخ حسن، چرا با جان عزیز خود چنین می­کنی؟ مگر نمی­بینی که قلم پایت مثل قلم پای خروس شده است؟ این درست نیست چنین چیزی در شرع مطهر نیامده است.

 

ایشان در چه تاریخی و چگونه از دنیا رحلت کردند؟

 

ایشان پس از 84 سال عمر پربرکت، در روز بیست شعبان سال 1333 هـ. ق. دار فانی را وداع گفت و به ملکوت اعلی پیوست.


آیت الله حاج شیخ علی سعادت پرور (پهلوانی تهرانی) در وفات آخوند به سه نکته ظریف اشاره دارد: اوّل خبر دادن آخوند از مرگش، دوّم: وصیّت او؛ گویند آخوند در وصیت خود فرمود: من در دنیا غریب بودم پس از مردنم هم می­خواهم غریب و گمنام باشم، برای من بقعه نسازید، روی سنگ قبر دروغ ننویسید، این طور بنویسید: فقیر حق، اضعف خلق، ملّا محمّد کاشی، سوّم: خواب دل انگیز از احوال آخوند در عالم دیگر: پس از مرگ آخوند را به خواب می­بیبنند و می گوید: خداوند دو بال به من عطا فرموده تا در عالم ملکوتش سیر کنم. /929/گ403/ر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظرات