فرصتهای خیر را مغتنم بشمارید

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب«نسیم هدایت، رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صدها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است.
با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب بهویژه طلاب جوان و تازهوارد به حوزههای علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.
در فصل نخست این کتاب، در بخش پیوستها می خوانیم:«الفرصة تمر مر السحاب فانتهزوا فرص الخیر.
فرصت، مانند ابر میگذرد؛ پس فرصتهای خیر را مغتنم شمارید.
عبادت و تحصیل در جوانی
امام خمینی:... شما آقایان که مهیا شدهاید از برای تحصیل، حالا که نعمت جوانی را دارید اوقاتتان تقسیم بشود و قسمت مهمش صرف مباحثه و مطالعه و مذاکره و بحث و تدریس باشد و اگر چنانچه ایام جوانی از دست برود، دیگر خیال نکنید که میتوانید عبادت را بگذارید آخر ایام عمر و تحصیل را بگذارید برای آخر عمر. در آخر عمر، انسان نه عبادت میتواند بکند و نه تحصیل میتواند بکند و نه افکارش یک افکار قوی مستقیمی است که بتواند مطالب علمی را درک بکند. باید شما از حالا که جوان هستید تحصیل کنید مبانی علمی را، مبانی فقهی را و آن وقت در آخر ایام، یک چیزهایی که تحصیل شده است، آن وقت شاخ و برگهایش آن وقت ثمره بدهد، آن وقت از آن استفاده بکنید ولی اگر بگذارید و هدر بدهید این نعمت را، بعدها موفق نخواهید شد.
غفلت امروز و حسرت فردا
آیت الله العظمی بهجت: خوب است انسان کار امروز را به فردا، بلکه کار هیچ ساعتی را به ساعت دیگر احاله نکند، مگر از روی عذر؛ و گر نه نمیداند که بعد از این ساعت چه طور میشود.
یادم میآید زمانی در ایام تحصیل مریض بودم، و نمیتوانستم درس بخوانم و فکر کنم و فرمایش استاد را تعقل نمایم، ولی میتوانستم تا محل درس که مقبره آقا محمد تقی شیرازی بود و در مجلس درس استاد شرکت کنم. اگر نمیرفتم درس فوت میشد، و اگر میرفتم نمیتوانستم درباره مطالب استاد فکر و تعقل کنم؛ لذا با خود گفتم: میروم و تنها الفاظ را بدون فکر و نظر، در خاطرم میسپارم و یادداشت میکنم. به درس رفتم و از اول تا آخر درس، فقط الفاظ را بدون فکر، حفظ و بعد از درس ثبت کردم و عملا حتی یک لفظ را از قلم نینداختم ولی درباره آن هیچ فکر نکردم. بعد که حالم مساعد شد، به نوشتهها مراجعه کردم دیدم که درست ضبط کردهام. بار دیگر مریض شدم، دیدم نمیتوانم در درس شرکت کنم، به درس نرفتم ولی نوشتههای دیگران را گرفتم و درج کردم.
مقصود این که: اگر انسان کاری را که میتوانست در وقتش بکند، ولی نکرد، چه بسا بعدا دیگر نتواند آن را انجام دهد. بنابراین، نباید انسان درسها و غیره آن را از وقت خود به وقت و زمان دیگر احاله کند. چرا که چه بسا دیگر موفق به انجام آن نشود، چون در آن زمان هم کارها و وظایفی برای او پیش میآید که دیگر نمیتواند آن کار فوت شده را جبران نماید.
فرصتهای طلایی
آیت الله بهاءالدینی: فاصله حجرهام از مدرسه فیضیه تا منزل، بیش از هزار قدم نبود، اما یک سال از مدرسه پای خود را بیرون نگذاشتم و تمام وقت، مشغول درس بودم. مدرسه و یا حرم محل دیدار ما با خانواده بود. مادرم رأس ساعت خاصی که میدانست ساعت استراحت من است، به فیضیه میآمد و همدیگر را میدیدیم و برخی از چیزهایی را که احتیاج داشتم با خود به مدرسه میآورد و به من میداد و خداحافظی میکرد و من هم چنان مشغول درس و بحث بودم. گاهی قبل از اذان صبح، دو درس پس از اقامه نماز صبح دو درس دیگر، خورشید طلوع نمیکرد مگر در حالی که ما سه چهار مباحثه انجام داده بودم. فرصتهای طلایی، به رایم فراهم بود. مشغول درس و بحث خود بودم و از آنچه مربوط به بنده نبود، آگاه نمیشدم و از اتلاف وقت خود جلوگیری میکردم.
جدی گرفتن مباحث
آیت الله حاج سید محسن خرازی: باید در حد امکان مباحث را جدی بگیرند و با پیش مطالعه مواضع ابهام را علامت گذاری کنند و از استاد در آن موارد کمک بگیرند. پس از درس با کسی که آماده بحث و مطالعه است مباحثه کنند و در نهایت خلاصه مباحث را یادداشت نمایند.
استفاده از فرصت
آیت الله رضا استادی : بازنگری در متون درسی حوزه و کم کیف آن و نیز اصلاح روش تدریس، اگر با دقت و درست و توسط گروهی متخصص انجام شود، بسیار لازم و سودمند است. اما تا زمانی که این کار انجام نشده، طلاب عزیز باید مانند نسلهای موفق قبل، همین کتابهای موجود و همین روش تدریس تحصیل را جدی بگیرند و هر کتابی را از آغاز تا انجام و یا هر مقداری از آن که لازم است خوب نزد استاد بخوانند و با حوصله مطالعه و سپس با یک یا چند نفر که مانند خود آنها در تحصیل جدی هستند، مباحثه کنند. در موارد لزوم نیز به حاشیهها و شرحها رجوع کرده . منتخبی از یافتههای خویش را یادداشت نمایند. این راهی است تجربه شده، که حتماً طلبه و دانشجو را به مقصد، یعنی با سواد شدن و ملا شدن میرساند.
جای تردید نیست که در صورت تغییر کتابها و روش تدریس، زودتر میتوان به هدف رسید، اما تا آن شرایط محقق نشده، نباید وقت و فرصت را با مسامحه و خدای نکرده تنبلی، از دست بدهیم و بهانه ما فقط این باشد که وضع کنونی باید عوض شود. ما هم میگوییم باید عوض شود، اما سخن در این است که تا عوض نشده چه باید کرد؟ آیا تلاش و کوشش و استفاده از فرصتها بهتر است یا وقت گذرانی، بدون بهرهامند شدن از شرایط موجود؟!
برنامه ریزی صحیح
آیت الله محمد هادی معرفت: موقعیت در صورتی است که در انتخاب استاد اشتباه نکرده باشد، چون یک مطلب این است که بعضی از طلاب وقتی به درس یک استاد میروند پس از مدتی او را نمیپسندند و رهایش میکنند و به سراغ استاد دیگری میروند. همین طور یک وقت میبینی سال گذشت و این افراد هنوز در تعویض استاد هستند.
مطلب دوم این که وقتی طلبه تصمیم میگیرد درس بخواند، باید برنامه سال خودش را از الآن منظم بکند. حتی این که چند تا سفر خواهد داشت و چند بار به مسافرت و دیدار پدر و مادرش میخواهد برود...
اگر طلبهای تصمیم بگیرد که در الی چهار سال جدی درس بخواند، موجب میشود که خود به خود در مسیر درس بیافتد. پس باید اول سال مشخص کند که چه کار میخواهد بکند و سعی کند که بحث حضور و غیابش وجدانی باشد و در عرض یک هفته یک روز را هم تعطیل نکند.
1.بحارالانوار نوار، 68،ص 337.
2.صحیفه نور، ج 1،ص233،
3.در حضرت آیتالله الله بهجت، ج 1،335،
4.سلسله مباحثی برای طلاب علوم دینی،ص68.
5.پاسخ مکتوب (1/10/88).
6.پاسخ مکتوب (15/5/88).
7.ماهنامه پگاه، شماره 24 (شهریور1383).
/971/پ203/ن