۱۷ دی ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۷
کد خبر: ۱۵۲۳۴۵
یاد یاران سفر کرده(39)؛

احزاب، گروه ‌ها و اهداف سیاسی شما را از مسیر الهی منحرف نکنند

خبر گزاری رسا ـ روحانی شهید منوچهر(محمد) امینی در وصیتنامه‌اش نوشت: به هیچ گروه و حزبی وابسته نباشید چون آنها شما را از مسیر الهی منحرف می‌کنند.
ياد ياران سفر کرده
به گزارش خبرگزاری رسا، در سال 1345 همراه بارویش غنچه‌های نسترن، غنچه‌ای سرخ از درخت سبز ایمان، در خانواده‌ای با صفا و خدادوست رویید، روستای «ناغان» از توابع بروجن، اینک صدفی بود که مرواریدی بس گرانبها را در خود می‌پروراند.
در دوران مبارزه با طاغوت حضوری مؤثر داشت و همگام با دریای خروشان املت ایران، درتظاهرات‌ها و راهپیمایی‌ها شرکت می‌‌کرد و به پخش اعلامیه‌ و نوار سخنرانی امام -رحمت‌الله‌علیه- می‌پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب و فعالیت در بسیج، به خیل سبزپوشان سپاه پاسداران در آمد و علاوه بر فعالیت‌ در سپاه، از آن جایی که راه سعادت را در جست‌وجوی علم و دانش و نوکری امام زمان -عج‌الله‌تعالی‌فرجه- می‌دانست، گام درراه حوزه نهاد تا خود را مزین به اخلاق و فضایل معنوی نماید.
شیفته نماز بود و نماز جماعتش ترک نمی‌شد، از زمانی که خود را بسیجی نامید، دراندیشه حضور در میادین مقدس رزم بود و برای ایثار وجان‌فشانی لحظه‌شماری می‌کرد.
در غائله کردستان، حضوری فعال داشت و به سرکوبی دشمنان اسلام پرداخت تا این که براثر موج انفجار مجروح شد و به شهرکرد باز گشت، پس از کمی بهبودی مقداری استراحت، بار دیگر لباس رزم پوشید و عازم جبهه شد.
کوه‌های سخت کردستان، دلاوری و رشادت‌های او را هرگز فراموش نخواهد کرد، سرانجام توفیق، رفیق راهش گشت و «منوچهرامینی» به آسمانیان پیوست و سندی جاودانه از غیرت فرزندان این مرز و بوم بر جای گذاشت.
وصیت نامه
 یا ایها الذین امنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم * تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون* یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکن طیبه فی جنات عدن ذالک الفوزالعظیم* و اخری تحبونها نصر من الله و فتح قریب و بشر المؤمنین. «صف /10 -13»
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! آیا شما را به تجارتی که از عذاب دردناک قیامت نجاتتان دهد، راهنمایی کنم؟ آن تجارت این است که به خدا و رسول او ایمان آورید و با مال و جان در راه خدا جهاد کنید، این کار -اگر دانا باشید- برای شما بهتر است تا خدا گناهان شما را ببخشد و در بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل گرداند و در بهشت‌های عدن و جاودان منزل‌های نیکو عطا فرماید، این همان رستگاری بزرگ بندگان است و تجارتی دیگر که آن را نیز دوست دارید؛ نصرت و یاری خدا و فتح نزدیک (سپاه اسلام) است و بشارت رحمت، به اهل ایمان است.
«ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لاتشعرون»(بقره/154) به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده نگوئید بلکه آنها زنده‌اند و لیکن شما درک نمی‌کنید.
درود خدا و ملائکه‌اش و پیامبرش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)، بر تمام بندگان صالح خدا و بر تمام شهیدان راه خدا از صدر اسلام تا کنون و تمام شهدای کربلای خوزستان و قله‌های سر به فلک کشیده کردستان.
حال که خدا توفیقی داد و فرصتی پیش آمد خواستم جملاتی که البته، ممکن هم هست زیاد مفید واقع نشود را بنویسم، اکنون که من این جملات را می نویسم در تاریخ 4/5/1362 در شهر سقز می‌باشد که قرار است به همین زود یا عملیاتی علیه کفار آغاز شود و امیدوارم به خدا و به حق تمام مقربان درگاهش که رزمندگان اسلام را در این عملیات پیروز بگرداند ان‌شاءالله.
اما مسئله‌ای که به صورت یک اصل و قانون کلی در تمام ادوار تاریخ وجود دارد این است؛ دو گروه که با هم مانند دو قطب آهن‌ربا همدیگر را دفع کرده و بر ضد یکدیگرند و با هم در نبرد هستند، یکی حق و دیگری باطل است و بالاخره آن قدر با هم جنگ می‌کنند تا حق بر باطل غالب گردد( ان الباطل کان زهوقا)«اسراء/81».
البته گروه سومی هم هستند که قرآن آنها را منافق نامیده است، آنها ظاهرا از حق طرفداری می‌کنند و در اصل بر ضد حق هستند و این قانون کلی حق و باطل است که روی افراد نیز صدق می‌کند چون افراد یا حق و طرفدار حق هستند و یا باطل و طرفدار آن و هر فردی یا حسینی و یا یزیدی است و چون حق پیروز است-اگر چه شکست ظاهری هم بخورد- اما چون طرفداران حق و اهل آن معتقد به جهان آخرت و دادگستر جهان هستند، در همین شکست‌های ظاهری هم پیروزی‌های بزرگی به دست می‌آورند.
لذا، چون حق شکست ناپذیر است، کسانی که پیروزی می‌خواهند باید طرفدار و مدافع حق باشند، البته ناگفته نماند که طرفداری ودفاع از حق همیشه با مشکلاتی از طرف بدخواهان و اهل باطل مواجه بوده، لذا ممکن است روبرو شدن با این موانع و مشکلات در روحیه اهل حق تزلزل ایجاد کند و آنها را دل‌سرد کند که آن هم با یاد خدا و الهام گرفتن از دستورات الهی منتفی می‌شود.
البته در روحیه و اعتقاد تعدادی از اهل حق که هنوز قرص و محکم و استوار در راه عقیده ایستاده‌اند، تزلزلی ایجاد نمی‌گردد. افرادی که در مسیر حق سنگ می‌اندازند و ایجاد مشکلات می‌کنند بالاخره نابود خواهند شد و سابق نداشته از قدیم الایام تا کنون آنهایی که سد راه حق می‌شوند حرکت حق را متوقف نمایند، چون مثل باطل که مانع راه حق می‌شود مثل خاشاک است در مقابل رودخانه عظیم.
بنابراین تکلیف ما مسلمانان این است که حق را یاری کرده و برای پیشبرد و سرعت حرکت آن تلاش و کوششی کنیم که با یاری کردن حق در این دنیا سعادت آخرت را برای خود بیمه خواهیم کرد و البته تشخیص حق قدری مشکل است و چه بسا باطلی که مانند سراب، حق جلوه می‌کند و افراد کم اطلاع را به اشتباه انداخته و آنها را منحرف می‌کند، پس باید افراد کم اطلاع برای تشخیص حق از باطل دقت بیشتری به خرج دهند و راه حق را دریافته و در راه آن مجاهدت و کوشش کنند و در همین جا این مسئله را خاتمه می‌دهم.
مسئله دیگری که هست، مسئله شهادت است که زبانم از ذکر نامش قاصر است ولی همین قدر می‌دانم که برای عاشق آن، از عسل شیرین‌تر است چون عاشق شهادت می‌داند که با شهید شدنش نه تنها از بین نمی‌رود، بلکه زنده می‌شود و با اولیاءالله محشور می‌شود و شهادت کفاره گناهان اوست که با اولین قطره خونی که از بدن شهید بر زمین می‌ریزد تمام گناهانش بخشیده می‌شود.
چه بسا که اگر گناهانش بخشیده نمی‌شد ممکن بود که به واسطه مجازات گناهانش دچار عذاب دردناک الهی شود و در قعر جهنم و در شعله‌های آتش بسوزد، امیدوارم که خداوند متعال مرگ ما را شهادت در راه خودش قرار دهد ان‌شاءالله.
مسئله‌ای که تذکر دادن آن لازم است این است که به هیچ گروه و حزبی وابسته نباشید چون آنها شما را از مسیر الهی منحرف می‌کنند و خیال نکنید که تا جزو حزب یا گروهی شدید به نهایت تکامل رسیده‌اید! خیر، این طور نیست بلکه هر چه وابستگی حزبی زیادتر شود انسان از مسیر حق دورتر می‌شود.
پس نباید حزب و گروه و اهداف شخصی و اهداف سیاسی چشم و دل ما را فرا گیرد و به جای خدا و اسلام ذهن ما را اشغال کند و خدای ناکرده پس از عمری تلاش و کوشش دریابیم که به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم.
اگر خدا جان نا قابل مرا قبول کرد، خانواده‌ام که سالیانی چند زحمت مرا کشیده‌اند نگران نباشند، خدا اجر و پاداش آنها را خواهد داد و هر موقع نگرانی به آنها دست داد به یاد خدا باشند و نماز بخوانند.... من چیزی از این دنیا ندارم که به کسی ببخشم.... تمام کتابهایم را به حوزه علمیه نجف آباد بدهند....
اگر کسی از دست من ناراحتی و رنجشی دیده، امیدوارم به بزرگی خودش مرا ببخشد و مرا حلال کند چون من وقت نداشتم که حلالیت بطلبم و اگر از کسی طلبی دارم در راه خدا آن را خرج کند. خدا همه را هدایت کند. «والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
شایان ذکر است، علاقه‌مندان به کسب آگاهی بیشتر از زندگی‌نامه، وصیت‌نامه و خاطرات شهدای روحانی، می‌توانند به پایگاه اینترنتی«جلوه ایثار، روایت حماسه شهدای روحانی» به نشانی http://www.jelveisar.ir مراجعه کنند./995/د101/ن
ارسال نظرات