به مناسبت سالروز شهادت امام هادی؛
ویژهنامه «مسیحای سامرا» در فضای مجازی منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ ویژهنامه «مسیحای سامرا» به مناسبت سالروز شهادت امام هادی(ع) در فضای مجازی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژهنامه «مسیحای سامرا» شامل کلیپها، نواهنگها، تصاویر ویژه، پیامکهای نقوی، قفسه، از لابهلای متون، بغض قلم و ویژهنامههای پیشین در پایگاه اینترنتی تبیان منتشر شد.
یک نسخه شفابخش از امام دهم، امام هادی علیهالسلام، دشمن را به زانو درمیآورد، امام علیالنقی علیهالسلام پرچمدار فرهنگ ناب اسلامی، سازمان سری دهمین پیشوای آسمانی، جستاری در زیارتی اسرارآمیز، گوهر زیبای آفرینش و آوردهاند که از موضوعات مطرحشده در بخش از لابه لای متون این ویژهنامه است.
موضوعات جانم فدای امام نقی، بغض بشکفته، سوگ سامرائی، مشعلدار هدایت و غروب آفتاب هدایت در بخش ویژهنامههای پیشین این ویژهنامه آمده است و در بخش بغض قلم این ویژهنامه موضوعاتی همچون دسـتان آسمان، پسر حضرت دریا، چـراغ خلـوت اندیشه، روح صد مسیح به پیکر و جانم شود فدای تو یا أیهاالنقی به چشم می خورد.
یک نسخه شفابخش از امام دهم(ع)
در مقالهای از بخش در لابه لای متون این ویژهنامه می خوانیم: تنها کسانی از زوایای پنهان و پیچیده انسان باخبرند که با خالق وی در ارتباط ویژه باشند، روح و روان انسان دارای پیچیدگیهای بسیار ژرف و باریکتر از مو است که وقتی دچار مشکل و بحران روانی میشود تنها نسخه شفابخش او، نسخهایست که از منبع وحی سرچشمه گرفته باشد.
در حدیثی از امام هادی علیه السلام در کتاب شریف تحف العقول آمده است:«من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره؛ از شر کسی که برای خود ارزش قائل نیست ایمن مباش».
نفس انسانی که از شریف ترین مخلوقات الهی است دارای ارزشی والا است چرا که خداوند در درون آن استعدادهای عجیب و مختلفی را قرار داده که قابل احصا و شمارش نیست، یکی از آن استعدادها، آیینه حق و ذات کبریا شدن است، آیا از این بالاتر شرافت و امتیازی را میتوان تصور کرد، زمین و آسمان تاب این را ندارد که ظرف وجود حق تعالی شود اما قلب و روح انسان از چنان ظرفیتی برخوردار است که در حدیث قدسی آمده است:«لا یسعنی أرضی و لا سمائی لکن یسعنی قلب عبدی المؤمن؛ زمین و آسمان وسعت من را تحمل نمیکنند ولی قلب بنده مؤمن وسعت من را تحمل میکند.
حال آیا چنین نفس و قلبی ارزش شناخت و معرفت را ندارد، مگر نفرمودهاند که:«معرفة النفس أنفع المعارف؛ نافع ترین شناخت، شناخت نفس است» و یا مگر نفرمودهاند که«من عرف نفسه فقد عرف ربه».
حال با چنین وضعیتی اگر انسان پی به ارزش ذاتی خود نبرد و نداند و نفهمد که خداوند چه گوهر گرانبهایی را در درون او به ودیعه نهاده است، قهرا آن را با ثمن بخس معامله خواهد کرد و آن را در معرض مهالک و سقوط در دره شقاوت قرار خواهد داد.
امیرمؤمنان علی علیهالسلام میفرمایند:«إنه لیس لأنفسکم ثمن إلا الجنة فلا تبیعوها إلا بها؛ برای نفسهای شما قیمتی جز بهشت نیست پس بر حذر باشید که آن را جز با بهشت معامله نکنید.
امام علیالنقی علیهالسلام، پرچمدار فرهنگ ناب اسلامی
در ذیل موضوع دیگری از بخش در ا به لای متون این ویژهنامه آمده است: در دوران امامت امام علیالنقی علیهالسلام، جهان اسلام از نظر فرهنگى و کشمکشهاى فکرى و اعتقادى از موقعیت و گستردگى خاصی برخوردار بود و بحثهاى علمى و برخورد افکار و بینشهاى گوناگون با یکدیگر نسبت به موضوعات دیگر، دارای جایگاه ویژهاى بود.
منشأ پیدایش این تحول فرهنگى، شرایط سیاسی و اجتماعى جامعه اسلامى به ویژه در دستگاه رهبرى بود، اظهار تمایل حکمرانان عباسى در این دوره نسبت به مسائل علمى و فرهنگى، باز شدن دروازه هاى علوم فلسفه و کلام ملتهاى دیگر بر روى مسلمانان و ترجمه بسیارى از کتابهاى علمى آنان به زبان عربى، راه یافتن دو تن از امامان شیعه، امام رضا و امام جواد علیهماالسلام به دستگاه خلافت و فراهمآمدن موقعیت استثنایى براى بحث و مناظره با دانشمندان و سران مکتبها و گروههاى مختلف، از مهمترین عوامل پیدایش این شرایط بود.
در چنین جوى اصطکاک افکار و بینشها با یکدیگر امرى طبیعى و اجتناب ناپذیر است، به ویژه با توجه به این واقعیت که زمامداران عباسى از این جریان به عنوان تضعیف موقعیت امامان شیعه و مبانى فکرى و عقیدتى آنان استفاده مىکردند.
استدلالهای قاطع
در عصر امام هادى علیه السلام مکاتب عقیدتى متعددى همچون«معتزله» و «اشاعره» رواج یافته و بازار مباحثى همچون جبر، تفویض، امکان یا عدم امکان رؤیت خدا، جسمیت خدا، و امثال اینها بسیار داغ بود، از اینرو گاه امام در برابر سؤالهایى قرار مىگرفت که پیدا بود از اینگونه آرا و نظریات سرچشمه گرفته است.
نفوذ آرا و نظریات باطل از این راه در محافل شیعه، ضرورت هدایت و رهبرى فکرى شیعیان را از سوى امام شدت مىبخشید، از اینرو پیشواى دهم طى مناظرات و مکاتبات خود، بی پایگى مکاتب و آرا و نظریات باطل را با استدلالهاى روشن و قاطع اثبات مىکرد و مکتب اصیل اسلام را پیراسته از هر گونه تحریف و تفکر باطل، به جامعه عرضه مى کرد و این یکى از جلوههاى عظمت علمى آن بزرگوار بود.
به عنوان نمونه مىتوان از نامه مفصل امام یاد کرد که در پاسخ سؤال مردم اهواز درباره موضوع «جبر» و «تفویض» نگاشته و طى آن با بیان روشن و استدلال قاطع، نظریه درست را که نه جبر است و نه تفویض، اثبات کرده است.
مناظره های روشنگر
مجالس بحث و مناظره بین امامان و دانشمندان و سردمداران مکاتب مختلف، میدان مناسبى براى نشر فرهنگ اسلام و زدودن شبهات از اذهان مردم و تبلور چهره اصلى امامت بود، امام دهم نیز همچون پدران بزگوارش از این مجالس حداکثر استفاده را براى اهداف یاد شده کرد و علاوه بر شکست دادن چهرههاى علمى مزدورى همچون«یحیى بن اکثم»، بسیارى از حقایق را براى مردم روشن کرد، این جلسات آنچنان روشنگر و براى دستگاه خطرناک و کوبنده بود که یحیى بن اکثم در پایان یکى از آنها خطاب به متوکل گفت: پس از این جلسه و این پرسشها سزاوار نیست از او درباره مسأله دیگرى پرسیده شود، زیرا هیچ مسألهاى به مشکلى این مسائل نخواهد رسید(با این حال او همه آنها را با دلیل و برهان پاسخ گفت) و آشکار شدن مراتب علم و دانش او سبب تقویت شیعیان خواهد گشت.
به جز مجالس بحث و مناظره، «متوکل» نیز ناچار مىشد در برخى از مشکلات علمى و فقهى که براى حکومتش پیش مىآمد به آن حضرت رجوع کند و پاسخ صحیح آنها را بگیرد.
مطالعه و برسى حیات علمى امام نشان مىدهد که اکثر مناظرات امام هادى علیه السلام پیرامون موضوعات عقیدتی بوده و روایات متعددى از آن حضرت در این زمینه نقل شده است که برترى مبانى اعتقادى شیعه را به روشنى ثابت مىکند.
فتنه خلق قرآن
فتنه خلق قرآن یا کشمکش بر سر مخلوق بودن و یا مخلوق نبودن قرآن کریم از مهمترین جریانات فکرى دوران امام دهم بود که مدتها فکر مسلمانان را به خود مشغول ساخته و چه بسا افراد زیادى را به جرم اعتقاد به یک طرف قضیه شکنجه و روانه زندان کرده بود و حتی جان آنان را ستانده بود.
امام هادى علیهالسلام که رهبرى اندیشه اسلامى را بر عهده داشت و پیدایش چنین اختلافات فکرى و دامن زدن به آن را به سود دشمنان اسلام مىدانست، بحث و جدال درباره مسأله یاد شده را بدعت در دین قلمداد کرد و یاران خود را از طرح چنین بحثهایى بر حذر داشت.
متن نامه امام به برخى از پیروان خود در بغداد چنین است:«بسم الله الرحمن الرحیم، خداوند ما و شما را از وقوع در فتنه مصون نگهدارد که در این صورت بزرگترین نعمت را بر ما ارزانى داشته است و جز این ، هلاکت و سیهروزى است، نظر ما این است که بحث و جدال درباره قرآن (که مخلوق است یا غیر مخلوق، قدیم است یا حادث) بدعتى است که سؤال کننده و جوابدهنده در آن شریکاند، زیرا چیزى دستگیر پرسشکننده مىشود که سزاوار او نیست و پاسخدهنده نیز براى موضوعى که در توان او نیست بى جهت خود را به رنج و مشقت مىافکند، خالق، جز خدا نیست و بجز او همه آفریدهاند و قرآن کلام خداست و از پیش خود اسمى براى آن قرار مده که جزو گمراهان خواهى گشت، خداوند ما و شما را از مصادیق این آیه قرار دهد: متقیان کسانى هستند که در نهان از خداى خویش مىترسند و از روز جزا بیمناکند».
جریانات انحرافی
در بخش دیگری از این ویژهنامه چنین آمده است: دوران امام هادى علیه السلام، بعضى از افراد و گروههاى فرصتطلب با ادعاهاى دروغ و نشر مطالب بىاساس، در ایجاد اختلاف میان مسلمانان و گمراه کردن آنان فعالیت میکردند، این گروهها به چند دسته تقسیم مىشدند.
مطالعه و برسى حیات علمى امام نشان مىدهد که اکثر مناظرات امام هادى علیه السلام پیرامون موضوعات عقیدتی بوده و روایات متعددى از آن حضرت در این زمینه نقل شده است که برترى مبانى اعتقادى شیعه را به روشنى ثابت مىکند.
غُلات
از جمله گروههاى باطل و منحرفى که در این دوران فعال بودند، گروه غلات را باید نام برد که افکار و عقاید پوچ و منحط و بىاساسى داشتند و خود را شیعه وانمود مىکردند، آنان درباره امام غُلو کرده، براى او مقام الوهیت قائل مىشدند و گاهى نیز خود را منصوب از طرف امام قلمداد مىکردند و بدین وسیله موجبات بدنامى شیعیان را در میان فرقههاى دیگر فراهم مى کردند، امام هادى علیهالسلام از این گروه اظهار تبرى کرده با آنان مبارزه مىکرد و تلاش مىکرد که با طرد آنان، اجازه ندهد لکه ننگى بر دامن تشیع بنشیند.
واقفیه
واقفیه، یعنى کسانى که بعد از شهادت موسى بن جعفر علیهماالسلام به خاطر یک سلسله انگیزههاى نفسانى و دنیوى منکر شهادت آن حضرت شدند و در نتیجه، تن به امامت پیشواى هشتم ندادند، آنان در پلیدى و خباثت و انحراف از خط امامت کمتر از «غلات» نبودند، از این رو، امام هادى علیهالسلام در برابر آنان نیز موضع گرفت و لعن بر آنان را روا دانست.
صوفیه
صوفیان، گروه منحرف دیگرى در درون جامعه اسلامى بودند که تحت پوشش زهد و کناره گیرى از دنیا به گمراه کردن تودههاى مردم و منحرف کردن آنان از خط امامت مشغول بودند، پیشواى دهم هم چون نیاکان بزرگوار خود خطر این گروه انحراف را به مسلمان گوشزد کرده آنان را از ارتباط و همنشینى با صوفیان بر حذر داشت.
آن حضرت فرمود:«به این نیرنگ بازان توجه نکنید، زیرا آنان همنشینان شیاطین و ویرانکنندگان پایههاى دین هستند، براى تن پرورى زهد نمایى مىکنند و براى شکارکردن مردم سادهلوح شبزنده دارى مىکنند، روزگارى را به گرسنگى سپرى مىکنند تا براى پالان کردن، خرى چند را رام کنند، وردهایشان، رقص و کف زدن، و ذکرهایشان ترنم و آوازخوانى است، جز سفیهان کسى از آنان پیروى نمىکند و جز بىخردان و احمقان کسى به آنان نمى گرود، هر کس به دیدار یکى از آنان برود چنان است که به دیدار شیطان و بت پرستان رفته باشد و هر که به فردى از آنان کمک کند مثل آن است که به یزید و معاویه و ابو سفیان کمک کرده باشد».
سرانجام غمبار
سرانجام، فضایل و وسعت دانش امام علیالنقی علیهالسلام و شخصیت الهى و موقعیت اجتماعى ایشان و نیز مبارزه و عدم همکارى امام با خلفای عباسی، سبب هراس ظالمان زمانه و در نهایت، شهادت غریبانه آن حضرت همچون نیاکان بزرگوارش شد.
ویژهنامه «مسیحای دل» به مناسبت سالروز شهادت امام هادی(ع) در فضای مجازی و در بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان به نشانی www.tebyan.net منتشر شده است./907/ت302/پ
ارسال نظرات