به مناسبت ولادت منجی عالم بشریت؛
وقوع علایم ظهور نشانه پایان انتظار است
خبرگزاری رسا ـ معاون پژوهش موسسه امام مهدی(عج) ضمن بیان این نکته که به دیدگاه ما انقلاب اسلامی ایران شرایط ظهور را بسیار فراهم کرد، اظهار داشت: حوادثی که امروز در منطقه رخ میدهد از جمله مسائلی است که به سمت فراهم کردن شرایط ظهور امام زمان(عج) میرود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، با مباحثی که در ارتباط با شرائط ظهور و علایم ظهور رامام عصر(عج) مطرح شده، لازم است که فرق و اولویت آنها مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود که علائم ظهور برای منتظران حیاتیتر است یا شرائط ظهور. در این زمینه از نظرات حجت الاسلام تقی حاتمی، معاون پژوهش موسسه امام مهدی(عج) تهران و کارشناس ارشد مباحث مهدویت در ادامه مصاحبه قبل بهرهمند میشویم.
در ادامه مشروح گفتوگو را بخوانید:
رسا ـ علائم ظهور چیست و تفاوت آن با شرایط ظهور در چه اموری است؟
بحثهای شرایط ظهور که از نظر ما پایه و مقدمه ظهور است و اگر این شرایط فراهم نشود نمیتوانیم ادعا کنیم که ظهور رخ میدهد را در مصاحبههای قبل طرح کردیم؛ حال سوالی پیش آمد که در روایات، مباحثی با عنوان علائم ظهور داریم، شاید برای بحث شرایط به صورت تصریح شده در روایات چیزی نداشته باشیم، بلکه با پیگیری و جستجو و استفاده از آیات و روایات و اصولی که در این بحثها وجود دارد، به این شرایط رسیدهایم.
اما آنچه که در بحث امام زمان(عج) پررنگ است، همان مساله علائم ظهور است؛ پس باید دید چه تفاوتی بین علائم و بحث از شرایط است. ما تقریبا یکی دو فرق را اینجا مطرح میکنیم؛ البته فرقها بیشتر است اما آنچه را که فکر میکنیم مهمتر باشد، اینجا طرح خواهیم کرد که تفاوت این دو برای ما روشن شود.
از جمله تفاوتهایی که میتوانیم مطرح کنیم، این است که نشانهها به صورت پراکنده و جدای از هم رخ میدهند و حتی گاهی هیچ ربطی به همدیگر ندارند؛ مثلا قیام یمانی در یک گوشه اتفاق میافتد و قیام سفیانی در یک گوشه دیگر و هیچ ارتباطی به همدیگر ندارند و در نهایت میتواند یک نشانه و علامتی از ظهور امام زمان(ع) باشد،؛ ولی در شرایط باید همه مشتمل باشند تا آن واقعه، پدیده و حادثه رخ دهد. مثلا زمانی که شما یک درخت پربار و پر ثمر را دارید که نور کافی، زمین مناسب، آب کافی، کود و فضای مناسب رشد این گیاه همه با هم وجود داشته باشد، طبیعتا نتیجه لازم حاصل میشود؛ اما هر کدام از اینها نباشند، شما بخشی از محصولتان و ثمرتان کسر میشود و این موجب خسارت در کار میشود؛ لذا در بحث علائم، الزامی در باهم اتفاق افتادن نمیباشند تا پشت سر هم اتفاق بیفتند؛ ولی در شرایط، چرا لازم است که تمام شرایط، گزینههای شرایط یکجا حاضر باشند تا آنچه که ما میخواهیم محقق شود.
افتراق دومی که در علایم و شرایط مطرح میباشد، این است که به علت عدم ارتباط وجودی که بین علایم با ظهور دارد، امکان دارد یک علامت یا برخی از آن علایم اتفاق نیفتد و حادثه رخ دهد و حتی بعضی جاها جریان ظهور قبل از وقوع حادثه باشد؛ مثلا امام زمان(عج) ظهور کرده باشد، اما علامت «خسف بیداء» بعد از ظهور امام حادث شود. ولی در بحث شرایط اینگونه نیست و حتما باید قبل از وقوع آن حادثه تحقق پیدا کند؛ لذا اگر آن شرایط مشتمل نشود، اصلا حادثه رخ نخواهد داد.
رسا ـ از این گفته شما بر میآید که اتفاق افتادن علایم ظهور حتمی و قطعی نیست، آیا اینگونه است؟
علائم ظهور قطعی است؛ منتها بحث این است که آیا همه علایم قبل از واقعه ظهور رخ میدهند و باید رخ بدهند، یا اینکه میشود ظهور هم اتفاق بیفتد و این علامت بعد از ظهور اتفاق بیفتد، اما در بحث شرایط حتما باید قبل از آن حادثه شرایط جمع بشود تا حادثه رخ دهد؛ اصلا شرط و مشروط است. از اینجا ما پی میبریم که رابطه وجودی بین شرط و مشروط وجود دارد؛ اما بین علائم و ظهور رابطه وجودی و شرط و مشروطی نیست؛ این هم یک فرق اساسی است.
اگر ما بخواهیم یک مقدار ملموستر بحث کنیم، میگوییم: تا شرایط ظهور یعنی رهبر، قانون، یاران خاص و یاران حمایت کننده امام زمان(عج) و تا قابلیت پذیرش ولایت معصوم در جامعه ما محقق نشود، حادثه ظهور رخ نخواهد داد؛ اما میشود امام زمان(عج) ظهور کند و حادثه خسف بیداء که علامت ظهور است بعد از ظهور اتفاق بیفتد.
خوب اگر در این دو فرق علائم و شرایط دقت کنیم، آن وقت به یک ارزیابی میرسیم که علائم مهمتر هستند و باید به آنها پرداخته شود، یا شرایط؟ با این تفاوتهایی که مطرح کردیم، مشخص میشود که شرایط اولویت داشته و مهمتر است و لازمه ظهور است.
پس اولا اینجا ارزش شرایط برای ما روشن میشود و ثانیا باید جامعه را به سمت تحقق زمینهها و شرایط ببریم، نه متمرکز کردن ذهن جامعه به سمت علائم و غافل شدن از مساله پایه و شرایط ظهور امام زما(عج).
رسا ـ با این اوصاف چرا ذهن عامه مردم به دنبال علائم ظهور است؟
البته صرف علائم جذابیتهای خاص خودش را دارد؛ به نوعی وقوع علامت پایان انتظار است برای مومنین. از این جهت مشوقها یا انگیزههای درونی وجود دارد. اما در بخش ارزش گذاری باید ذهن جامعه تبیین شود. بگوید حواست باشد درست است وقوع علائم به معنای پایان انتظار است و مقدمه ظهور است که این خودش خیلی شوق و انگیزه ایجاد میکند، اما بدانید اگر این شرایط و زمینهها که مهم هستند، تحقق پیدا نکنند، آن علایم هم رخ نمیدهند؛ لذا جامعه موظف است به سمت شرایط رفته و شرایط را فراهم سازد.
البته در بحث علائم هم باید دقت داشت، چون علائم نشانهای است برای شناختن امام و پایان دوران غیبت و نشانهایست برای یاری کردن امام، خوب که این نکته در جای خودش مهم است، اما اگر بخواهیم بین شرایط و علائم نشانه گذاری کنیم، باید سراغ شرایط برویم که به نگاه ما انقلاب اسلامی ایران شرایط ظهور را بسیار فراهم کرد و حوادثی که امروز در منطقه رخ میدهد، هنوز از جمله مسائلی است که به سمت فراهم کردن شرایط ظهور امام زمان(عج) میرود و ما میتوانیم آن را تسریعش کنیم و جامعه را به این سمت ترقیب کنیم که هر چه زودتر خودش را آماده برای پذیرش ولایت امام زمان(عج) کند انشاءالله.
رسا ـ یکی از شرایطی که برای ظهور مطرح میشود، این است که جامعه مملو از فسادهای اخلاقی میشود و برخی امروزه مطرح میکنند که ما باید جامعه را به آن سمت ببریم تا منجی بیاید. آیا بیانات شما موید همین نکته است؟
میتوان گفت که این یک برداشت انحرافی است که توسط بعضی از افراد بیان میشود؛ حال این ریشه در جا و گروه و دسته خاصی دارد یا نه، نمیشود با قاطعیت گفت.
رسا ـ اساسا شبهه در این موضوع چیست؟
شبهه این است که بعضی ادعا میکنند، امام زمان ظهور نمیکند مگر این که جهان پر از ظلم و جور شود و تا دلتان بخواهد روایت در مورد این مساله داریم که زمین پر از ظلم و جور میشود و امام ظهور میکند و جهان را از عدل و داد پر میکند که این روایات در حد تواتر موجود است.
برخی افراد از این مطالب برداشت کردند که پر شدن عالم از ظلم و جور از شرایط و ویژگیهای ظهور است، لذا باید به سمت اینکه عالم را پر از ظلم و جور کنیم پیش برویم.
در اینجا افراد دسته بندی میشوند؛ بعضی اعتقاد پیدا میکنند که نباید گناه کنیم، اما کاری به گناه دیگران هم نداشته باشیم، از طرفی برخی دیگر میگویند که خودمان هم دامن به گناه بزنیم تا همه جا فساد بیشتر شود که امام زودتر بیایند و نهایتا عدهای میگویند ما دامن نمیزنیم کاری هم به گناه دیگران نداریم، ولی میتوانیم دیگران را ترغیب و تشویق کنیم؛ مثلا به فردی پول بدهیم و بگوییم برو فلان گناه را انجام بده، هدفمان هم این باشد که به این شکل باید فساد و گناه را ترویج کرد تا انشاءالله زمینه ظهور امام زمان(عج) فراهم شود.
خوب این ها برداشتهای انحرافی است؛ این باور یک باور غلط است که در ذهن بعضیها ممکن است رسوخ کرده باشد.
رسا ـ در پاسخ به این شبهه چه میگویید؟
در پاسخ به این سوال دو سه نکته را مطرح میکنیم که از جمع این نکتهها جواب این افراد داده میشود.
نکته اول:
ما باید بدانیم بین سرنوشت انسانها و اعمال اختیاری آنها یک ارتباطی وجود دارد و قرآن هم آینده هر شخص را به دست خودش داده است؛ در سوره مبارکه نجم میفرماید: «لیس للانسان الا ما سعی» تصریح میکند که هر چه قدر شما تلاش کنید به همان مقدار پاداش میگیرید و حتی در بحث تعیین سرنوشت خوب یا بد جامعه نیز همین طور است که به دست خود جامعه رقم میخورد؛ در سوره مبارکه رعد خداوند میفرماید: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم» یعنی خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر این که خودشان بخواهند تغییر دهند.
حال اگر در بحث تغییر سرنوشت دقت کنیم، اسلام از انسان میخواهد که در مسائل اجتماعی ساکت نباشد و در برابر ظلم و ستم تا برقراری عدالت پیکار و مبارزه کند. همه آیات قرآن و روایات تایید میکنند که در این زمینه ما نباید کوتاهی کنیم. بر همین اساس واجباتی مانند امر به معروف و نهی از منکر در دین و قرآن شریف ما به عنوان تکالیف ثبت و سفارش شده است.
نکته دوم:
وقتی ما به طور کلی میگوییم که یک آموزه و گزاره دینی نمیتواند بر خلاف سایر گزارههای خودش باشد، اگر این صحیح باشد، خلافش باعث بطلان آن دین میشود؛ زیرا تناقضگویی یکی از نشانههای باطل بودن دین است. حال اگر قدری بررسی کنیم، میبینیم قرآن میگوید: امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ با این حال اگر یک جا در روایات بیاید بگوید ظلم را ازدیاد ببخشید، یعنی تا میتوانید ظلم کنید و دیگران را ترغیب به ظلم کنید که امام زمان(ع) ظهور کند، میگوییم این که تناقض شد و همین باعث بطلان یک دین میشود.
نکته سوم:
آیا اگر امام زمان(عج) ظهور کند، قیامشان در جامعه معجزه آسا است یا نه؟ بر اساس قوانین طبیعت است؟ که این را پاسخ دادیم و در آنجا به این نتیجه رسیدیم که امام کاملا بر اساس قوانین طبیعت است. خوب اگر بر اساس قوانین طبیعت است، وقتی امام زمان(عج) ظهور کنند، قرار نیست که ملائکه از آسمان بیایند، بلکه همین مردم روی زمین امام را کمک میکنند؛ اگر این مردم روی زمین، یاران امام زمان هستند، پس اینها کسانی هستند که قبل از ظهور ظلم و جور میکردند که امام ظهور کند و بعد از ظهور همه امام را کمک کنند! این که معقول نیست. بنابراین گروههایی هستند که قبل از ظهور امام زمان(عج) پاک و معصوماند و دیگران را به پاکی دعوت میکنند و زمان ظهور هم یاریگر امام زمان(عج) هستند.
ما اینها را کنارِ هم میگذاریم، آیات و روایاتی که بحث ما را تایید میکنند و مسائلی همچون توبه، امر به معروف و نهی از منکر را مطرح میکنند و در رابطه با مبارزه با ظلم میفرماید: «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه» این آیه که اختصاص به زمان پیامبر(ص) ندارد؛ زیرا قرآن جهانی است و در دوران غیبت هم قرآن حاکم است؛ پس نتیجه میگیریم که در این دوره هم که دوران غیبت است، «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه».
این افرادی که جزو نیروی اسلام مطرح میشوند، یقینا برای ظلم دور هم جمع نمیشوند و این مبارزه با ظلم است که این نکتهها را در کنار هم نشان میدهد و تثبیت میکند که برداشت و شبهه ذکر شده غلط است؛ علاوه بر این از متن روایتی که در حد تواتر ذکر شده است و میفرماید: «یملا الارض قسطا و عدلا کما ملات ظلما و جورا» استفاده میکنیم که در روایت نمیگوید همه جا پر از ظالم و جائر میشود، بلکه میگوید همه جا پر از ظلم و جور می شود. پر واضح است که فرق بین گسترش ظلم و جور با گسترش ظالم و جائر میباشد؛ لذا میبینید که در دوران آخرالزمان یک شرکتی پیدا میشود یا یک سیاستمداری و حتی یک گروهی پیدا میشوند که تسلط بر دنیا پیدا میکنند و همه جا ظلمشان مشهود است؛ مثل صهیونیستها و آمریکا که آن طرف دنیا هستند، ولی اثر ظلمشان را در این طرف عالم میبینیم؛ لذا روایت گسترش ظلم و ستم را ذکر کرده، نه گسترش ظالم و ستمکار که این نکته خیلی دقیق است.
علاوه بر این نکات اصلا گسترش ظلم و جور نه شرط ظهور است نه علامت ظهور میباشد؛ بلکه یک همزمانی بین حادثه ظهور و گسترش ظلم و جور است که امام(عج) به واسطه علم الهی و آینده نگری که دارد، این حوادث را میبیند و به ما منتقل میکند و این غیر از علائم ظهور است.
رسا _ با تشکر از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
این مصاحبه ادامه دارد...
/925/گ402/ر
ارسال نظرات