کاربرد اصطلاح سنت قطعی در تفاسیر صحیح نیست
به گزارش خبرنگا خبرگزاری رسا، حجت الاسلام محمدکاظم طباطبایی رییس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پیش از ظهر امروز در یازدهمین پیشهمایش، همایش بینالمللی اندیشههای علامه طباطبایی اظهار داشت: بررسی اندیشههای ایشان سنت بسیار خوبی است که امیدواریم این کار برای شخصیت های بزرگ دیگر نیز انجام شود که برای طلاب بسیار مفید خواهد بود.
وی افزود: مبانی رجالی، مبانی فقه محصور و همچنین مبانی خاص حضرت آیت الله بروجردی در حدیث هنوز ناشناخته است و متأسفانه شاگردان ایشان نیز کم کم از دنیا می روند و اگر تلاشی در این زمینه صورت نگیرد مجموعه داشتههای ایشان از دست می روند.
رییس پژوهشکده علوم و معارف حدیث علامه طباطبایی را به عنوان مهمترین نظریه پرداز تفسیری در قرن حاضر دانست و گفت: ایشان در این عرصه شهرت جهانی دارد و حتی اهل سنت و مستشرقین نیز او را به عنوان مفسر قرآن به قرآن می شناسند که این شکل از تفسیر، فرامذهبی است و در تمام مناطق غیر شیعی نیز می تواند بروز و ظهور داشته باشد.
حجت الاسلام طباطبایی خاطرنشان کرد: کشف ارتباط آیات قرآنی و شگردهای خاص تفسیری علامه طباطبایی موجب شده تفسیر المیزان جایگاه خاصی در میان تفاسیر داشته باشد و به عنوان یک تفسیر ابتکاری شناخته شود و جای خود را در عرصه های علمی باز کرده است.
وی عظمت تفسیر المیزان را سبب مغفول ماندن برخی دیگر از ویژگی های علمی علامه طباطبایی دانست و گفت: باید اهتمام ایشان به سنت و حدیث مأثور نیز مورد توجه و بررسی قرار گیرد؛ تفسیر البیان که یک تفسیر روایی است را علامه پیش از تفسیر المیزان نوشته است اما متأسفانه این تفسیر تنها تا سوره یوسف پیش رفته و ناتمام مانده است، این امر رویکرد ایشان به حدیث را نشان میدهد.
طباطبایی با بیان این که افزون بر تفسیر البیان علامه طباطبایی در 10 درصد تفسیر المیزان نیز به روایات پرداخته است، ابراز کرد: ایشان از بنیانگذاران عرصه حدیث پژوهی است؛ در حال حاضر هنوز کلاس حدیثی رسمی در حوزه وجود ندارد اما آیت الله انصاری شیرازی می گفتند که علامه طباطبایی هر هفته یک شب بحار خوانی داشتند و احادیث آن را شرح میدادند.
وی ادامه داد: بحارالانوار به همت علامه طباطبایی و شاگردانش منتشر شد و کار علمی آن را ایشان انجام دادند؛ تفسیر عیاشی و نورالثقلین نیز با اهتمام ایشان کار شد؛ اگر کارهای روایی ایشان را پیگیری کنیم به جرأت می توان از علامه به عنوان یک محدث پرکار و نه یک محدث عادی نام برد؛ جا دارد در این بعد از شخصیت علمی علامه نیز کار شود.
رییس پژوهشکده علوم و معارف حدیث در بخش دیگر سخنان خود به بررسی زاویه دید علامه طباطبایی نسبت به سنت و حدیث پرداخت و گفت: در مجامع عمومی و حتی طلبگی بین سنت و حدیث خلط صورت می گیرد در صورتی که این دو از هم متفاوت است؛ علامه برخی مواقع این تفاوتها را متذکر شدند اما گاهی این دو را مترادف گرفتهاند و حضرت آیت الله جوادی آملی نیز چنین رویکردی را ادامه داده است.
حجت الاسلام طباطبایی در شرح تفاوت میان سنت و حدیث، بیان کرد: مراد از سنت مطابق تعریف اصطلاحی ما آن چیزی است که از پیامبر(ص) و یا ائمه اطهار(ع) صادر شود، بنابراین قول، فعل و تقریری معصومان سنت است؛ اگر ما فیض حضور پیامبر(ص) را درک می کردیم سخن و فعل ایشان را که مشاهده می کردیم سنت نام می گرفت اما اگر دیده و یا شنیده خود را به دیگران که در آن محل نبودند تعریف کنیم، این تعریف حدیث نامیده میشود.
وی با تأکید بر این که فعل و قول معصوم حجت است و این امر منوط به هیچ چیز دیگر نیست، گفت: اگر کسی پیامبری و عصمت رسول خدا(ص)را بپذیرد دیگر نیاز به هیچ دلیلی برای اثبات حجیت آن نیست؛ اما حکایت این گونه نیست، وقتی کسی از پیامبر(ص)حکایت می کند شنونده باید از قول او به سنت دست پیدا کند، طریق رسیدن به سنت ممکن است متعبر یا نا معتبر باشد.
رییس پژوهشکده علوم و معارف حدیث تصریح کرد: بررسی واسطهها در سند روایت برای این است که ببینیم آیا این خبر در ادعای حکایتگری سنت، صادق است یا نه، اگر صادق باشد به سنت دست پیدا کردهایم.
حجت الاسلام طباطبایی با اشاره به دسته بندی روایات به صحیح، حسن و موثق، گفت: برخلاف روایات، در سنت ضعیف و صحیح وجود ندارد؛ اصطلاح«سنت قطعی» که برخی علما از جمله حضرت آیت الله جوادی آملی در مقدمه تفسیر تسنیم به کار بردهاند از لحاظ اصطلاحی درست نیست.
وی در توضیح این که حجتیت سنت چگونه اثبات می شود؟ اظهار داشت: اگر سنت به معنای فعل، قول و تقریر معصوم ثابت شد این سنت هم تراز قرآن است و نیازمند آوردن دلیل دیگری نیست؛ علامه طباطبایی نیز به این مطلب تصریح دارند که اگر حدیثی بدون واسطه به دست ما برسد در حکم قران است اما اگر با واسطه باشد باید سند آن بررسی شود.
رییس پژوهشکده علوم و معارف حدیث گفت: گاهی در آثار علامه و بیشتر در آثار حضرت آیت الله جوادی آملی به چشم می خورد که حجیت سنت را وامدار قرآن دانستهاند، این ادعا چندان دقیق نیست؛ در ابتدای اسلام که قرآن نبود، علی(ع) و خدیجه(س) و گروهی از مسلمانان پیامبر(ص) را با دلایل عقلی پذیرفتند بنابراین همه سخنان حضرت حجت است؛ این حجت در بدیل و در کنار قرآن است.
حجت الاسلام طباطبایی افزود: به فرض اگر خدمت پیامبر(ص) میرسیدیم و ایشان میفرمودند نصف قرآن قابل استفاده نیست، مطابق با آن نظری که حجیت سنت را وامدار قرآن میدانند، این سخن پیامبر(ص) پذیرفته نیست اما به نظر ما در این فرض لازم است که به قول حضرت عمل شود حتی اگر منجر به کنار گذاشتن قرآن شود؛ قرآن بودن قرآن وام دار ادعای پیامبر(ص)و حجیت سخن ایشان است.
وی ادامه داد: به همین دلیل اوامر قرآنی به اطاعت خدا و رسول را ارشادی می دانیم، اما در مورد حدیث این گونه نیست؛ حجیت حدیث به این معنی است که به عنوان یک گزارش و خبر ادعای حکایتگری سنت را دارد؛ تنها کار حدیث این است که ما را به سنت می رساند؛ حجیت سنت ثابت شده است و حجیت خبر واحد از این حیث است که راه دستیابی به سنت است.
رییس پژوهشکده علوم و معارف حدیث با اشاره به این که گروهی از روایات با عنوان عرضه حدیث بر قرآن هستند، گفت: باید آنها را موشکافی کرد؛ علامه در جلد سوم المیزان و در صفحه 77 میگوید تفسیر به رأی را نفی میکنیم و باید رجوع به کتاب یا سنت شود.
حجت الاسلام طباطبایی افزود: خود ادله سنت که می گوید به سراغ قرآن بروید و یا اخبار را به قرآن عرضه کنید، این امر نشان میدهد سنت نمیتواند حجت باشد؛ این عبارت«سنت»که علامه میگوید مطابق اصلاح مدنظر ما نیست، آنچه باید حجیتش اثبات شود حدیث است نه سنت زیرا سنت خود حجیت دارد.
وی با اشاره به روایتی در این زمینه، گفت: پیامبر(ص) میفرماید اگر حدیثی از من به شما رسید که مخالف قرآن بود بدانید که من نگفتهام یعنی سنت نیست؛ بنابراین حدیث را به قرآن عرضه میکنیم تا سنت بودن آن را بسنجیم.
رییس پژوهشکده علوم و معارف حدیث ادامه داد: این حرفی که به علامه نسبت می دهند که سنت وامدار قرآن است درست نیست؛ حضرت آیت الله جوادی آملی نیز همین را میگوید؛ به نظرم بهتر است مقدمه تفسیر تسنیم به ویژه از صفحه 31 به بعد مورد توجه قرار گیرد و مطابق با اصطلاح جدید تنظیم شود./928/پ201/ی