ویژه نامه اینترنتی «نعمت برادری» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «وحدت برادری» شامل بخشهای مختلفی همچون مقالات، چندرسانهای، کارت پستال، پرسش و پاسخ احادیث و مقالات مرتبط در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به «وحدت در قرآن»، «وحدت بر محور نظام تربیت نبوی»، «عزت در سایه رحمت»، «استراتژی حفظ وحدت در سیره معصومین علیهم السلام»، «قرآن و عترت دو محور وحدت و حرکت»، «امامت و وحدت اسلامی»، «آرمان و وحدت اسلامی»، «وحدت و برادری در نهج البلاغه»، «تحکیم وحدت اسلامی و پاسداری از ارزش ها»، «قرآن و وحدت آفرینی»، «عوامل وحدت و آسیب های آن» و «وحدت در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله» اشاره کرد.
قرآن و عترت دو محور وحدت و حرکت
در ذیل این مقاله می خوانیم: خدای سبحان همه مؤمنان را به وحدت بر محور ریسمان الهی که همان قرآن کریم و عترت طاهرین ـ علیهم السّلام ـ میباشد دعوت مینماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها»؛ یعنی همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و به راههای متفرّق نروید و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید و خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف خداوند برادر دینی یکدیگر شدید و در پرتگاه آتش بودید که شما را نجات داد.
انسان موجودی تکاملطلب و متصاعد است و برای بالا رفتن و تعالی یافتن نیاز به دستگیره و ریسمان الهی دارد که همان قرآن و عترت است. قید «جمیعاً» در آیه نشان میدهد که چنگ زدن فردی به ریسمان محکم الهی کافی نیست بلکه باید همگی با هم در خدمت قرآن و عترت باشند و بدان اتصال داشته باشند. بنابراین، در این کریمه یک تکلیف برای همة مؤمنان است که ادای آن با چنگ زدن جمعی حاصل میشود، نه اینکه هر شخصی دستور داشته باشد به تنهایی به ریسمان خدا تمسّک جوید.
وقتی انسان میبیند که بار امانت الهی را همه باید بردارند، احساس سبکی و نشاط میکند، وقتی به بیند که تمسّک به ریسمان الهی همگانی است و مسئولیتهای دینی تنها متوجّه او نیست، احساس تنهایی و افسردگی نمیکند و طبق اصل «فإنَّ یدالله مع الجماعة»؛ قدرت و توان چند برابری مییابد؛ علاوه بر این که اساساً عمل به دین و اجرای احکام نورانی قرآن کریم بدون حضور همه جانبهی افراد جامعه امکان پذیر نیست.
اگر چه هر اجتماعی محوری دارد، ولی اگر این محور، ریسمان الهی نباشد، آن جامعه در ضلالت است و ره به مطلوب و سعادت نخواهد یافت؛ از این رو، هر اجتماع و اتّحادی مطلوب و پسندیده نیست، بلکه وحدت بر محور قرآن و عترت است که انسان را از تاریکیهای وابسته به غیر خدا خارج میسازد و به «الله» که نور مطلق است میرساند.
حضرت امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ میفرماید: ما پیش از اسلام با هم بودیم، نظام اسلامی بین ما تفرقه افکند؛ زیرا آن اتحاد بر محور شرک و جاهلیّت بود و اسلام طبق دستور « وَ امْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الُْمجْرِمُونَ»؛ صف مسلمانان را از صف مشرکان جدا ساخت و همهی مسلمانان را با یکدیگر متحّد ساخت. آن حضرت در خطبهی «شقشقیه» خود را محور حکومت و سیاست معرّفی مینماید. همانگونه که سنگ آسیاب برمحور خود میچرخد و به آن محور نیاز دارد. «أما والله لقد تقمّصها ابن أبی قحافة و إنه لیعلم أنّ محلّی منها محلّ القطب من الرحا».
در این صعود و پرواز جمعی، آنها که قدرت پرواز دارند، باید پر و بال خویش را برای بیپناهان و بیپر و بالها بگسترانند تا پس از پرورش، خود آنها نیز بتوانند به آسمان معرفت و معنویّت و قرب خدای سبحان پر کشند؛ چنانکه خداوند به رسول خود میفرماید: « وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»[5] تو که قدرت پرواز داری و میتوانی تا حدّ «دَنا فَتَدَلَّى* فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى»؛ اوجگیری، تنها به محضر ما نیا، بلکه بکوش تا مؤمنان را نیز با خود بیاوری!
مانند کبوتری که پرخود را پهن میکند تا جوجههایش را زیر بال پرورش خود قرار دهد و زمانی برسد که آنها نیز توان پرواز داشته باشند و به آنها آیین پرواز میآموزد، تو نیز برای فرزندان ایمانی خود خفض جناح کن یعنی بالهایت را پایین بیاور و آنان را تحت پرورش آسمانی خود قرار ده تا بتوانند به همراه تو به آشیانهی قرب خدا پر بکشند.
وحدت و برادری در نهج البلاغه
در مقاله دیگری از این ویژه نامه آمده است: موضوع «وحدت و برادری» در موارد بسیاری از نهج البلاغه مطرح شده و تا آنجا که بررسی شده این موضوع در ده بعد و جهت در نهج البلاغه ذکر شده است که عبارتند از:
1 ـ بزرگترین نتیجه و دستاورد نبو ت و رسالت پیغمبر(ص) اتحاد بین مردمی که متفرق و متشتت بوده اند معرفی گشته است.
2 ـ تعیین جانشین برای پیغمبر بخاطر ادامه همان وحدت و الفت بین مسلمین بوده است.
3 ـ خداوند به مردمی که با یکدیگر اختلاف دارند هیچگونه خیر و سعادتی نمی دهد.
4 ـ اتحاد با کراهت بهتر از اختلاف با رضایت است.
5 ـ برای توجیه اختلاف نباید قرآن را توجیه کرد.
6 ـ تنها عامل عز ت و سیادت مردم اتحاد و اتفاق است.
7 ـ کیفر تفرقه انداز چیست.
8 ـ عوامل اتحاد کدامست.
9 ـ عوامل اختلاف چیست.
10 ـ سیره و اخلاق علی (علیه السلام) در زمان حکومتش از بعد اتحاد بین مسلمین چه بوده است.
اما «مطلب اول»: امیر المومنین علیه السلام در سه مورد از نهج البلاغه بزرگترین دستاورد نبوت را ایجاد اتحاد بیان می کند.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیست و سه سال در میان مردم زندگی میکند جنگ میکند تبلیغ میکند زجر و شکنجه می بیند و سرانجام مکتبی را که کاملترین مکتب از لحاظ اقتصادی سیاسی اجماعی و قضائی و همه ابعاد زندگی انسان تا قیامت است تاسیس میکند و از برکات این مکتب یکی اتحاد است که برقرار می فرماید.
امیر المومنین (علیه السلام) می فرمایند: «قد صرفت نحوه افئده الابرار و ثنیت الیه ازمه الابصار دفن الله به الضغائن و اطفا به النوائر الف به اخوانا» بعد از این که پیغمبر اکرم (ص) دعوت خویش را اظهار کرد دلهای نیکان و پاکان متوجه او گشت عنان دیده بسوی او کشیده شد و خداوند متعال به برکت وجود او کینه ها را دفن نموده و شعله های عداوت را که در سینه ها بود فرو نشاند و مردم را با اخوت و برادری بهم الفت داد.
و نیز می فرماید: «فصدع بما امر به و بلغ رسالات ربه فلم الله به الصدع و رتق به الفتق و الف به الشمل بین ذوی الارحام بعد العداوه الواغره فی الصدور و الضغائن القادحه فی القلوب» پیغمبر برای انجام فرمان خدا قیام کرد رسالت پروردگارش را ابلاغ کرد.
خدا بوسیله او گسیختگی ها را التیام داد فاصله ها را پیوستگی بخشید و بین خودشان یگانگی برقرار ساخت... و نیز به همین مضامین مطالبی را فرموده که در اینجا متن آنرا نقل میکنم: «الی ان بعث الله سبحانه محمدا رسول الله (ص) لانجاز عدته و تمام نبوته ماخوذا علی النبیین میثاقه مشهوره سماته کریما میلاده و اهل الارض یومئذ ملل متفرقه و اهوا منتشره و طرائق متشتته بین مشبه لله بخلقه او ملحد فی اسمه او مشیر الی غیره فهداهم به من الضلاله و انقذهم بمکانه من الجهاله» بطور خلاصه حضرت اشاره می فرماید که خداوند به برکت وجود پیغمبر مردم را از آن ضلالتی که داشتند و مختلف و متشتت بودند رهانید.
مطلب دوم: که تعیین جانشینی پیامبر هم بخاطر ادامه الفت و محبت بوده است.
می فرماید: «و اعظم ما افترض «سبحانه» من تلک الحقوق حق الوالی علی الرعیه و حق الرعیه علی الوالی فجعلها نظاما لالفتهم و عزا لدینهم» بین مردم خداوند متعال حقوقی معین فرموده و بزرگترین این حقوق حقوقی است که بین والی و رعیت است و این حقوق باید رعایت بشود تا رشته الفت باقی بماند.
در جای دیگر می فرماید: مردم حاکم می خواهند. چه نیکوکار باشد و چه فاجر.«لا بدللناس من امیر بر او فاجر یعمل فی امرته المومن و یستمتع فیها الکافر».
مطلب سوم: خداوند به هیچکس در نتیجه اختلاف خیر و سعادتی نمی دهد
«وان الله سبحانه لم یعط احدا بفرقه خیرا ممن مضی و لا ممن بقی» توضیحا عرض میکنم: هر انسان عاقلی کاری را که انجام می دهد بدون استثنا برای جلب خیر است. امیر المومنین علیه السلام می فرماید: هر کس که با دیگری رشته محبت و الفتی دارد زمانی که می خواهد رشته الفت را ببرد پیش خودش خیال میکند به خیر و صلاح اوست اما اشتباه میکند. حال چه به عنوان بریدن از فامیل یا از دوست باشد چه به عنوان شیعه و سنی زیدی و اسماعیلی و... هیچکس با تفرقه چه در گذشته و چه در آینده بجائی نمی رسد.
در جای دیگر می فرماید: «و من یقبض یده عن عشیرته فانما تقبض منه عنهم ید واحده و تقبض منهم عنه اید کثیره» کسی که در میان فامیلی است که مثلا صد نفر میشوند اگر دست نیکی و تعاون بسوی آنها دراز کند از طرف آنها صد دست بسوی او دراز می شود. لیکن یکی داده و صدتا گرفته و آن کسی که از فامیلش ببرد یا مثلا شیعه و سنی از هم ببرند خود را از منفعت زیادی که باید از طرف مقابل به ایشان برسد محروم کرده اند.
مطلب چهارم: اتحاد با کراهت از اختلاف با رضایت بهتر است
امیر المومنین (ع) می فرماید: «فایاکم و التلو ن فی دین الله فان جماعه فیما تکرهون من الحق خیر من فرقه فیما تحسبون من الباطل» اگر می خواهی از رفیقت دوستت و همکیشت ببری و خوشحال می شوی که از او جدا شوی (روی حسابهای غلطی که برای خودت کرده ای) با این که راضی نیستی این کار را نکن و همبستگی و محبت و الفت را ادامه بده. این کار بهتر است از این که از او بریده شوی و خوشدل باشی و بروی کناری بنشینی.
مطلب پنجم: برای توجیه اختلاف نباید قرآن را توجیه کرد
«و انه سیاتی علیکم من بعدی زمان لیس فیه شی اخفی من الحق و لا اظهر من الباطل... فاجتمع القوم علی الفرقه و افترقوا عن الجماعه کان هم ائمه الکتاب و لیس الکتاب امامهم» از حوادثی که بعد از من برای مردم پیش می آید اینست که مردم طوری هستند که حق در بین آن پنهان و باطل آشکار است... (تا به اینجا می رسد که) مردم همگی اتحاد میکنند بر اختلاف بر این که از هم جدا بشوند از جماعت ببرند مثل اینست که اینها پیشوای قرآن هستند نه قرآن پیشوای آنها نکته دقیقی که حضرت اشاره می فرماید اینست که: شما که قرآن را قبول دارید و آن را کلام خدا می دانید و به آن استناد می کنید پس چرا از این آیات درس نمی گیرید که: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» «انما المومنون اخوه» «ان هذه تکم امه واحده» «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و» «لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الفت بین قلوبهم و لکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم»... پس چطور شده از همین قرآن که سند معتبری نزد شماست اختلاف و جدائی و تفرقه به دست می آورید ذهنتان را صاف کنید و در برابر این آینه مصفی قرار دهید نه این که مثل خوارج محتویات مغزی خودتان را اصل قرار دهید و بر قرآن تحمیل کنید که آنها آیه «ان الحکم الا لله» را گرفتند و آن بلوا و آشوب و اختلاف را بین مسلمین راه انداختند. امیر المومنین علیه السلام می فرماید: «به قرآن بنگرید و متحد باشید».
مطلب ششم: تنها عامل عزت و سیادت اتحاد است
مفصل ترین خطبه در این زمینه «خطبه قاصعه» است و حضرت امیر (ع) در آن خطبه به اندازه چهار صفحه صحبت میکند و می فرماید: ای مردم در تاریخ گذشتگان فکر کنید و ببینید عامل عزت و سیادت و شکست و زبونی آنها چه بود وقتی فکر کنید در خواهید یافت که آنها زمانی عزت سیادت داشتند که همدل و یگانه و متفق بودند و زمانی به خواری و ذلت و سقوط گرائیدند که تفرق و جدائی و تشتت بین آنها بوجود آمد.
سپس آن حضرت از گذشتگان امت پیامبران مثال می زند: اولا اسماعیل و یعقوب و اسحق زمانی عزیز و آقا بودند که با هم متحد بودند اما بمحض جدائی و تفرقه ذلیل شدند و بعد خود عرب را مثال می زند: قبل از ظهور اسلام ببینید شما عربها چگونه اسیر دست اکاسره و قیاصره ابر قدرت آن روز که با هم متحد شده بودند بودید و شما را از وطن خودتان بیرون کرده بودند و در کوهسارها و جاهائی که نه علفی می روید جا داده بودند. استراحتی نداشتید همنشین با شتر بودید از پشم او برای خودتان لباس می ساختید. هم غذایتان بود هم مرکبتان. اما وقتی رسول خدا آمد زیر لوای اسلام متحد شدید و به چه عزت و سعادتی رسیدید و کسانی که سابقا حاکم بر شما بودند محکوم شما شدند وقتی که این خطبه را مطالعه می کردم دلم می خواست جمله ای را پیدا کنم که بگوید عامل عزت تنها اتحاد نیست بلکه دین و عقیده هم در دخالت دارد ولی هر چه فکر کردم دیدم نه امیر المومنین (ع) این گونه می فرماید که: اگر متحد شوند به عزت می رسند اگر چه کافر و مشرک باشند و اگر متفر ق باشند بدون شک ذلیل می شوند. اکنون چند جمله از این خطبه شریف را می خوانیم: «فاذا تفکرتم فی تفاوت حالیهم فلزموا کل امر لزمت العزه به شانهم و زاحت الاعدا له عنهم و مدت العافیه فیه علیهم و انقادت النعمه له معهم و وصلت الکرامه علیه حبلهم: من الاجتناب للفرقه و اللزوم للالفه و التحاض علیها و التواصی بها».
(نه تنها الفت داشتند بلکه یکدیگر را به الفت و مهربانی و اتحاد سفارش می کردند) «فانظروا کیف کانوا حیث کانت الاملا مجتمعه و الاهوا موتلفه...» تا آنجا که می فرماید: «بنعمه لا یعرف احد من المخلوقین لها قیمه لانها ارجح من کل ثمن و اجل من کل خطر».
گمان نمیکنم امیر المومنین در اینجا مبالغه فرموده باشد (که احدی از مخلوقین نعمت اتحاد را نمی شناسد و قدرش را نمی داند) و یا عامی باشد که قابل استثنا باشد بلکه واقعیت را فرموده است.
آرمان وحدت اسلامی
در این مقاله نیز به برخی مسائلی که آرمان وحدت اسلامی است اشاره شده که به این شرح است:
1ـ اندیشه وحدت
در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، تفرقه و نفاق بین مذاهب و ملل اسلامی. ازمسایل بغرنج و بنیان کن جوامع اسلامی بوده است که خسارات و لطمات مادی و معنوی جبرانناپذیری بر پیکر امت واحده اسلامی وارد ساخته است. این زخم خونین در چهره زیبای امت اسلامی از دید مصلحان امت پنهان نمانده و نگرانی آنان را بر انگیخته است. از این رو، در مقاطع تاریخی متعددی، این مصلحان درصدد ایجاد وحدت بین مسلمین برآمده تا التیام بخش دردهای قلب خونین امت اسلامی باشند. اما هریک از اینان اهداف ویژهای را نیز دنبال مینمودند.
چهره شاخص مصلحان وحدت طلب امت اسلامی "سید جمال الدین اسدآبادی" است که به همراه شاگردش "شیخ محمد عبده"، وحدت اسلامی را از مهمترین اهداف آرمانی خود میدانست و در این راه تلاش و کوشش فراوانی به عمل آورد. در این راستا، وی وطن خاصی برای خویش انتخاب نکرد و در طول عمر مبارزاتی خود به کشورهای متعدد سفر نمود و سکنی گزید. دیگر فردی که در راه وحدت اسلامی اقدام نمود، رئیس جامعالازهر مصر، شیخ محمود شلتوت بود که فتوای جواز پیروی از فقه شیعه را صادر نمود و مذهب تشیّع را در ردیف چهار مذهب فقهی اهل سنت برسمیت شناخت. تاسیس مرکز "دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه" در قاهره توسط آیت اللّه محمد تقی قمی در ایجاد این گرایش معتدل در شخص شیخ محمود شلتوت موثر بود و تلاشهای بی شائبه مرجع تقلید تامه جهان تشیع، حضرت آیت اللّه العظمی بروجردی در صدور فتوای شیخ شلتوت و برسمیت شناخته شدن مذهب شیعه در کنار مذاهب چهارگانه اهل تسنن که وحدت اسلامی را وارد مرحله نوینی میکرد. نقش بسزایی داشت.
علی رغم این تلاشهای وحدت طلبانؤ علمای شیعه و اهل تسنن، دولتها و ملتهای اسلامی همچنان در تب و تاب تفرقه میسوختند و استعمارگران شرق و غرب با دامن زدن به آتش تفرقه به غارت منابع کشورهای اسلامی میپرداختند. آغاز نهضت اسلامی امام خمینی در سال 1342 و وقوع انقلاب اسلامی 1357 ایران نقطه عطف تفکر وحدت اسلامی ـ وحدت شیعه و سنی از یک طرف و وحدت کشورها و دولتهای اسلامی از طرف دیگر ـ بود که شخص امام خمینی(ره) منادی این وحدت بود.
اندیشه وحدت امام خمینی علی رغم آنکه جنبه عبادی ـ سیاسی داشت. آرمان ویژهای بود که این مقاله در صدد توضیح و تبیین این آرمان است. این سوال اساسی مطرح میشود که "انگیزههای امام خمینی(ره) در تفکر وحدت چه بود و چه اهدافی را تعقیب مینمود؟" در پاسخ به این سوال به نظر میرسد: اندیشه وحدت از دیدگاه امام خمینی وسیله و ابزار اصلی نفی سبیل و سلطه غیرمسلمانان بر امت اسلامی بوده و "وحدت رمز پیروزی و بقأ امت اسلامی است.
"از جمله چیزهایی که برای قیام مسلمانان و مستضعفان جهان علیه چپاولگران جهانی و مستکبران جهانخوار لازم به تذکر است آن است که نوعاً قدرتهای ستمگر از راه ارعاب و تهدید یا بوسیله بوقهای تبلیغاتی خودشان و یا به وسیله عمال مزدور بومی خائنشان مقاصد خود را اجرا میکنند. در صورتی که اگر ملتها با هوشیاری و وحدت در مقابلشان بایستند موفق به اجرای آن نخواهند شد."2
2 ـ پیامدهای تفرقه
موج تفرقه و درگیری بین امت اسلامی و کشورهای اسلامی نتایج زیانباری را بر امت اسلامی تحمیل کرده است که جبران آنها به آسانی ممکن نخواهد بود: "تسلط اجانب بر مسلمین" "خروج از نور و ورود به ظلمات"4، "استعمار طبقه محروم و جلوگیری از پایبندی و عمل به تعالیم اسلام"5، "مرگ ذلت بار و اسارت شرق و غرب و "فروپاشی اجتماع مسلمین" زیرا "قرآن کریم اخبار کرده است به اینکه اگر تنازع کنید فشل میشوید. اما بالاترین صدمه، "صدمه شخصیت بوده" و آنها کوشش کردهاند که "شخصیت ما را از ما بگیرند و به جای شخصیت ایرانی و اسلامی یک شخصیت وابسته اروپایی شرقی و غربی به جایش بگذارند. در حالی مشرق زمین بنیانگذار تمدن بوده و سابقه این تمدن به هفت هزار سال میرسد مانند تمدنهای بینالنهرین، ایران، مصر، چین و هند. تمدن شرق بر روی غرب تاثیر گذاشت و موجب شکلگیری تمدن مغرب زمین گردید. اما در برههای از تاریخ تمدن غرب بسرعت از شرق پیشی گرفت بنابراین کشورهای شرقی که کشورهای اسلامی نیز بخشی از آن هستند، عقب ماندند. در این رابطه امام خمینی(ره) میفرمایند: "... شرق تمدن را صادر کرد به غرب، حالا ما به واسطه یک کارهای ناشایستهای باید عقب افتاده باشیم و دستمان را طرف غرب دراز کنیم. این عقب ماندگی ناشی از تفرقه است، زیرا... امریکا و شوروی برای تضعیف اسلام ودولتهای اسلامی مشغول فعالیت از قبیل تفرقه افکنی و ایجاد تشنجات داخلی به دست عمال مزدور یا فریب خورده و برافروختن جنگ بین کشورها و دیگر شیوههای استعماری هستند.
"آنچه دو ابرقدرت جهان و قدرتهای تابع این قدرتها با هم اتفاق دارند ـ و هیچگاه از این اتفاق دست بردار نیستند ـ عقب نگه داشتن کشورهای جهان سوم، خصوصاً کشورهای پهناور و غنی اسلامی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و نظامی است و تحمیل جهات استعماری در تمامی امور مذکور، بر جهان سوم میباشد و برای این مقصد که در نظر آنان بسیار دارای اهمیت است زحمتها متحمل شدند و وقتها و پولهای بسیار صرف نمودهاند و مینمایند.
تنها اختلاف آنها، "اختلاف بر سر تقسیم طعمهها و کشورهای جهان سوم" است و "بدست آوردن سلطه استعماری نو"14 در سرلوحه سیاستهای آنها قرار دارد، و برای رسیدن به اهداف خود، بهترین راه را در حمله به فرهنگ ملتها دانسته و دانشگاههای آنها را به خدمت گرفتهاند. در نتیجه "طمانینؤ روحی" 15ناشی از استقلال از ملتهای مستضعف و مسلمان رخت بربسته است. به عبارت دیگر به علت خدشهدار شدن استقلال مستضعفین و مسلمین، اعتماد به نفس آنان نیز پایمال شد، و تن به ذلت استعمار دادهاند. بنابراین اسارت و غارتگری جایگزین وحدت کلمه شده است و شرایطی بوجود آمده است که:
"عملاً بردگی جدیدی بر همه ملتها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشری در زندگی روزمره خود به اربابان زر و زور پیوند خوردهاند و حق تصمیمگیری در مسایل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و علیرغم منابع سرشار طبیعت و سرزمینهای حاصلخیز جهان و آبها و دریاها و جنگلها و ذخایر، به فقر و درماندگی گرفتار آمدهاند... حق حیات و ابتکار عمل را از عامه مردم سلب کردهاند ... این مصیبتی است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کردهاند".
شرایط تفرقه آمیزی که در بین ملل مستضعف و مسلمان بوجود آمد، کاملاً به نفع مستکبران و سلطهجویان ابر قدرت تمام شد، زیرا "این تفرقه باعث شد که آنها به آمال خودشان رسیدند و با آزادی همه ذخایر ما را بردند و با آزادی و بدون مزاحم مملکت ما را به عقب راندند و عقب مانده نگه داشتند و نیروهای انسانی ما را نگذاشتند شکوفا بشود. پس رمز موفقیت ابر قدرتها در ایجاد تفرقه است19 و با توجه به این نتایج زیانبار و خانمان برانداز تفرقه است که امام خمینی سران و دولتهای اسلامی را به اتحاد و برادری فرا میخواند:
"کراراً دولتهای اسلامی را دعوت به اتحاد و برادری نمودهام در مقابل اجانب و ایادی آنها که میخواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولتهای اسلامی ممالک عزیز ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگهدارند و از مخازن معنوی و مادی آنها استفاده کنند.
بنابراین میتوان گفت که تفرقه در میان امت اسلامی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی تاثیرات منفی بسیاری بر جای گذاشته است که رفع آنها بسیار مشکل است و نیاز به زمان زیادی دارد و تنها راه جلوگیری از صدمات و لطمات ناشی از این تفرقه وحدت و برادری است که باید حول محور اسلام عزیز و تعالیم حیات بخش آن صورت گیرد که در دوران معاصر حضرت امام خمینی(ره) منادی آن بود.
3ـ ضرورت وحدت
امام خمینی(ره)که پیامدهای تفرقه را بخوبی شناخته بود، ضرورتهای وحدت را نیز تشخیص داده بود تا بدان وسیله امت اسلامی را به مسیر و صراط مستقیم الهی رهنمون گردد و آنها را از خسارات دنیوی و اخروی در امان نگه دارد. اولین ضرورت وحدت از دیدگاه امام، قیام در راه خدا بود تا جامعه بشری بطور کلی اصلاح گردد:
"قال تعالی: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا للّه مثنی و فرادا. خدای تعالی در این کلام شریف از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میان تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است.
در این راستا بایستی ، عدالت در جهان گسترش یابد و حزب مستضعفین جهان تشکیل گردد: "اگر یک حزبی در عالم پیدا بشود، یک حزب عالمی، حزب مستضعفین که همان حزب اللّه است، اینهمه مشکل رفع بشود." و مسلمین جهان به رشد سیاسی کافی برسند. و با بازگشت به فرهنگ خودی و خودباوری و سعی در خودکفایی از غرب نهراسند و در برابر ابرقدرتها ایستادگی نمایند.
ضرورت بعدی وحدت جلوگیری از توطئه و تفوق استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا است که با ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمین سعی در رسیدن به هدف خود دارد امام راحل میدانست که:
"دشمن اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشان صلی اللّه علیه و آله وسلم، ابرقدرتها خصوصاً آمریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است که چشم طمع به کشورهای اسلامی دوخته و برای چپاول مخازن عظیم زیرزمینی و روی زمینی این کشورها از هیچ جنایت و توطئهای دست بردار نیستند و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانی تفرقه انداختن بین مسلمانان به هر شکل که بتوانند میباشد.
امام میخواست با وحدت و ایجاد همبستگی اسلامی بین مسلمانان،28 همه ملل اسلامی به استقلال آزادی دست یابند. زیرا "... مسلمین باید برای به دست آوردن استقلال و آزادی این کلید پیروزی را بدست آورند و برای وحدت کلمه تلاش کنند. و به استکبار جهانی اجازه ندهند که در مقدّرات کشورهای اسلامی دخالت کنند.
امام خمینی برای ایجاد صلح و صفا، وحدت را ضروری میدانست و میفرمود: "جمهوری اسلامی مایل است با همه همجواران و دیگران با صلح و صفا زندگی کند. و در جای دیگری نیز فرمودند: "... امیدوارم صلح جهانی برپایه استقلال ملتها و عدم مداخله در امور یکدیگر و مراعات اصل حفظ تمامیت ارضی کشورها بنا گردد". از نظر امام(ره) لازمه صلح و صفای جهانی زیست مسالمت آمیز با همه کشورهای عالم است. "دولت و ملت جمهوری اسلامی ، طالب اخوت ایمانی با مسلمانان جهان و منطقه و طالب زیست مسالمت آمیز با همه کشورهای عالم است. بنابراین، خواهان گسترش روابط براساس اصل احترام متقابل است: "روابط ما با تمام خارجی ها براساس اصل احترام متقابل خواهد بود. در این رابطه نه به ظلمی تسلیم میشویم و نه به کسی ظلم خواهیم کرد. ما با همه ملتهای عالم میخواهیم دوست باشیم، با همه دولتهای عالم به حسب طبع اولی میخواهیم دوست باشیم میخواهیم که روابط حسنه با احترام متقابل نسبت به هم داشته باشیم."35 امام خمینی(ره) بر این اعتقاد است که "حکومت اسلامی، حکومتی است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به یک نحو است و اگر آنها روابط حسنه داشته باشند، دولت اسلام هم با آنها روابط حسنه دارد و اجازه نمیدهیم کسی در مقدرات مملکتمان دخالت کند." 36بنابراین، "... با همه اقشار بشر و با تمام مستضعفین عالم روابط حسنه داریم به شرط اینکه روابط متقابل و احترام متقابل باشد."
پس میتوان گفت امام خمینی با توجه به وظایف شرعی خود برای اصلاح بشر، ایجاد همبستگی بین همه مستضعفین جهان و مسلمانان دنیا، گسترش عدالت اجتماعی، بوجود آوردن صلح و صفا در همه جهان، خودباوری و نفی سبیل، جلوگیری از دخالت ابرقدرتها در مقدرات کشورهای ضعیف و مسلمان و چپاول ذخایر آنها و گسترش روابط مبتنی بر احترام متقابل و حسن همجواری وحدت مسلمین و مستضعفین جهان را ضروری میشمرد و آن را تنها عامل و رمز پیروزی و بقای هر امتی میدانست و بنابراین بر ایجاد وحدت تاکید فراوانی مینمود.
4ـ لوازم و امکانات وحدت
هر آرمان و هدفی لوازمی دارد که بدون آنها تحقق ناپذیر است و علاوه بر اینکه برای نیل به آرمان و اهداف بایستی امکانات مورد نیاز نیز فراهم شود تا آرمان و اهداف در حد آمال و آرزو باقی نماند، بلکه بوسیله این امکانات مورد نیاز انسان به اهداف خود و سر منزل مقصود برسد. اندیشه وحدت امام خمینی نیز آرمان امام، و دارای لوازمی بود که امکانات تحقق آن باید فراهم میگردید. ضروریترین مساله د راین رابطه عدالت است زیرا "عدالت لازمه توحید است" و برای ایجاد وحدت اسلامی، بایستی عدالت اسلامی به عنوان زمینه اصلی وحدت گسترش یابد. زیرا در جهان پر ظلم و داد و هر جامعه ظلمانهای، وحدت هرگز تحقق نخواهد یافت، امام میفرمودند که "انبیای عظام سلام اللّه علیهم از آدم تا خاتم تشریف آوردند... برای اینکه پرچم توحید را و عدالت را در بین ملتها برپا کنند.
استقلال و آزادی از دیگر لوازم وحدت است و حتی میتوان گفت استقلال عمل کشورهای اسلامی از مهمترین آنهاست. زیرا "... وقتی ما میتوانیم در مقابل همه دنیا بایستیم بگوئیم ما نه طرف "مغضوب علیهم" میرویم، نه طرف "ضالین"، نه طرف غرب میرویم، نه طرف شرق میرویم، وقتی ما میتوانیم این طور باشیم و به صراط مستقیم عمل بکنیم که همهمان با هم باشیم، همه ید واحده باشیم.
میدانیم که انسانها به طور فطری شعبه شعبه و در فرقههای مختلف آفریده شدهاند و دارای عقاید و سلائق گوناگونی میباشند. مسلمانان نیز بر این اساس دارای عقاید و نظرات متفاوتی میباشند که این اختلاف عقیده موجب تنشها و درگیریهای زیادی مابین آنها شده است. اما از نظر امام خمینی اختلاف عقیده نباید مانع وحدت شود و میتوان با داشتن عقاید متفاوت، وحدت نیز داشت: "عقاید مختلف اسباب اختلافات خارجی چرا بشود.
بنابراین همه انسانها و به تبع آن همه مسلمانان باید عقاید و سلائق شخصی و فرقهای و نژادی و... خود را نادیده گرفته و با تاکید بر اصول مشترک انسانی و اسلامی خود، حول محور توحید اعتصام به حبل اللّه نمایند تا زمینههای پیاده شدن مقاصد اسلام و حاکمیت همه جانبه اسلام فراهم گردد. بفرمودؤ امام راحل(ره) "پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهداری غرب و اشتراکی شرق بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت الهی همچون جمهوری اسلامی نیازمند به زمان باشد، ولی ارایه طرحها و اصولاً تبیین جهتگیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی بشمار میرود.
امام خمینی برای تحقق آرمان وحدت خویش از امکانات موجود بهره میجست و حتی امکانات جدیدی را فراهم مینمود، یکی از این امکانات مساله فلسطین و اشغال آن توسط رژیم اشغالگر قدس یعنی اسرائیل بود که اعتقاد تشکیل "اسرائیل بزرگ یعنی از نیل تا فرات را در سرداشت و برای تحقق این خواست منحوس خود به کشورهای اسلامی تجاوز می نمود و مسلمانان ساکن این سرزمین را کشتار مینمود و یا از خانه و کاشانه خود آواره میکرد. امام برای مقابله با خوی تجاوزگری و خونخواری رژیم اشغالگر قدس و محو اسرائیل از صحنه روزگار، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز جهانی قدس اعلام نمود تا همه مسلمانان در یک روز بر علیه اسرائیل به حرکت و خروش درآیند.
"... من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم(ص) میدانم و روزی است که باید ما، تمام قوای خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند، خارج شوند و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ایستادهایم و نخواهیم اجازه داد کسانی دیگر در ممالک ما دخالت کنند و مسلمین نباید اجازه بدهند که کسان دیگر در ممالکشان دخالت کنند.
امام(ره) آزادسازی قدس را تکلیف همه مسلمانان میدانستند "...اصولاً این تکلیف همه مسلمین است که قدس را آزاد کنند و شر این جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامی قطع کنند." 44 که این امر جز با اتحاد همه مسلمین امکان پذیر نمیباشد.
مراسم سالانه حج ابراهیمی از دیگر امکاناتی بود که امام برای تحقق وحدت امت اسلامی از آن بهره گرفت و مراسم برائت از مشرکین را که میرفت به حافظه تاریک تاریخ و فراموشی ابدی سپرده شود دوباره احیأ نمود. تا همه حجاج از هر کشوری که باشند: سیاه و سفید، آسیایی و افریقایی، اروپایی و آمریکایی، شیعه و سنی و ... با شرکت در راهپیمایی برائت از مشرکین گوشه کوچکی از وحدت امت اسلامی را جلوهگر سازند و با اجتماع در کنار همدیگر، از امور مسلمین و دردها و آلام آنها آگاه شده و برای رسیدگی به این دردها چارهجویی کنند و توجه داشته باشند "... که مکه معظمه و شاهد مشرفه آینه حوادث بزرگ نهضت انبیا و اسلام و رسالت پیامبر اکرم است... .
"این کنگره سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد صلی اللّه علیهما و آلهما برپا میشود و ازهر گوشه دنیا و از هر فج عمیق در آن اجتماع میکنند برای منافع ناس است و قیام به قسط است و در ادامه بتشکنیهای ابراهیم و محمد است و طاغوت شکنیها و فرعون زدودنهای موسی است. و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بتها و طاغوتهای جهانخوار میرسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فرا خوانند و همه بندگان آزاد خدای تعالی را بنده فرمانبردار خویش دانند؟
بنابراین امام(ره)استقلال ، آزادی و عدالت را لازمه و زمینهساز وحدت اسلامی و همه مستضعفین جهان می دانست و اصولاً اختلاف عقیده را مانع تحقق وحدت تلقی نمیکرد و برای پیاده شدن مقاصد اسلام و حاکمیت همه جانبه آن وحدت را تنها وسیله ممکن میدانست و برای جامه عمل پوشانیدن به آرمان وحدت اسلامی از امکاناتی نظیر مساله فلسطین و آزادی قدس و مراسم حج و برائت از مشرکین که مورد اتفاق همه فرق و مذاهب اسلامی استفاده میکرد و مسلمانان جهان را به تفاهم و اتحاد همه جانبه دعوت می کرد.
ویژه نامه اینترنتی «نعمت برادری» به مناسبت میلاد حضرت عیسی علیه السلام در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/پ202/ب6