فراگیر شدن عزت و علم در جامعه ثمره شاگردی قرآن است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی امروز در مسجد اعظم در ادامه درس تفسیر قرآن با قرائت آیات ابتدایی سوره مبارکه زمر پس از پاسخ به برخی از مباحث گذشته و با اشاره به اینکه برخی از پرسشهای آیات پایانی سوره زمر در به تفسیر سوره مبارکه زمر پرداخت.
وی در پاسخ به پرسشی با موضوع جبر و اختیار گفت: اگر کسی بپرسد سرنوشت و سرشت انسان چگونه است و آیا اگر فردی خوبی کرد این خوبی از ناحیه خود اوست یا از جانب خداوند است؟ این پرسش را انسان از خودش بپرسد، همه ما این طور هستیم که وقتی میخواهیم کاری را انجام بدهیم ابتدا مطالعه میکنیم و بررسی انجام میدهیم و سپس به سراغ مشورت و کارشناسان میرویم، آرای آنان را جمعبندی میکنیم و به نتیجه جمعبندی شده میرسیم و اگر این کار خوب درآمد خوشحالیم و خودمان را میستاییم و علاقهمندیم دیگران ما را بستایند و اگر بد درآمد خودمان را سرزنش میکنیم و دیگران هم ما را سرزنش میکنند و غمگین میشویم.
مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: همه این پرسشها را اگر در درون ببریم میفهمیم که مختار هستیم و اختیار داریم این در درون و نهاد ما هست کسی یادمان نداد که خودمان را سرزنش کنیم و فکر کنیم و مشورت کنیم، محور تصمیمگیری خوب و بد درون انسان است، البته تفویض هم باطل است این طور نیست که انسان مستقل باشد، جبر و تفویض محال است، جبر نه تنها بد است بلکه محال است، مانند دو دو تا میشود پنجتا محال است، چون همه پرسشها را از بیرون میخواهیم جواب بگیریم نمیشود، اگر به درون بیاییم جواب خواهیم گرفت.
وی با اشاره به آیه «یُضِلٌّ مَن یَشَآءُ وَیَهْدِى مَن یَشَآءُ» و فهم وضعیت جبر و اختیار در این آیه خاطرنشان کرد: انسان را مورد پرسش میداند، این آیات با آیات دیگر جواب میگیرد، خدایی که عدل محض است چگونه افرادی را مجبور به گناه میکند و سپس آنان را به جهنم میبرد، بسیاری از آیات قرآن کریم درباره همین پرسش و پاسخ است، همه انسانها مورد پرسش هستند، انسانی که مجبور باشد مورد پرسش واقع نمیشود، از طرفی هم عدل الهی سبب نمیشود که انسان به گناه مجبور باشد و در نهایت بر اساس همین گناه به جهنم برود، خدا انسان را مختار آفرید.
وی ادامه داد: این اختیار از خدا است نه در برابر خداوند، فرمود ما انسان را دارای اختیار آفریدیم، چون کمال در آزادی است، انسان مورد فعل نیست، مصدر فعل است و کمال در مصدریت و آزادی اوست، بنده بودن با استقلال نمیسازد، اما آزاد بودن بحث دیگری است، این آیات اختیار در قرآن موج میزند، اگر مجبور باشد کمالی برای او وجود ندارد.
علم همراه با سرشت الهی انسان را از تردید میرهاند
حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: خداوند میفرماید ما انسان را یک لوح نانوشته خلق نکردیم، او را با سرمایه خلق کردیم، منتها انسان باید بکوشد که در حوزه و دانشگاه علومی فراهم کند که با صاحبخانه نجنگد، فرمود من الهام کردم در مکتب فطرت و در درون اینان نهادینه کردم توحید را، همان طور که خداوند به کسی یاد نمیدهد که اجتماع ضدین محال است، هیچ کودکی نیست که دروغ در درونش باشد، یک بیگانهای را در خانه نیاورید که با صاحبخانه دعوا کند و نسازد، علمی فراهم کنید که با صاحبخانه بسازد، عالمانی که این چنین هستند هم زودتر و هم بهتر پیشرفت میکنند و هم کامیابتر هستند.
وی با اشاره به اینکه فطرت و سرشت الهی انسان صاحبخانه درونی انسان است، اظهار کرد: فرمود اینان به آسانی کار انجام میدهند، به آسانی چشمش را از نامحرم میپوشاند، نماز شب میخواند، برای اینکه چیزی یاد گرفته که با صاحبخانه میسازد، مزاحم درونی ندارند، صحنه قلبی اینان با شرح صدر آمیخته است، اگر با شرح صدر آمیخته است در دلشان بیگانه نیست، به آسانی کار خیر انجام میدهند و طرف فضیلت میروند، اگر در درون ما کتاب و کتیبهای و قلم و قدرتی نبود و الهام فجور و تقوا نبود، از بیرون مجبور میبودیم، اما این الهام درونی صاحبخانه است، اموری را وارد صحنه جانمان کنیم که با صاحبخانه نجنگد که هر روز بین نفی و اثبات و جنگ درونی هستیم.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «حم، تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ» خاطرنشان کرد: حوامیم سبعه بخش مهم و عناصر مهم این سور تبیین وحی و قرآن کریم و عظمت معجزه و تأیید رسالت حضرت است، چون در مکه گاه مسأله شرک و توحید محور بحث بود و گاه مسأله نبوت و گاه مسأله معادف گرچه هر سه مسأله مبتلا به علمی و عملی مردم آن زمان بود، اما شدت و ضعف داشت، گاه نبوت یا معاد یا توحید بیشتر مورد ابتلای مردم بود، حوامیم سبعه با محور وحی و نبوت نازل شد، در سوره مبارکه بقره هم این حروف مقطعه بحث شد.
قرآن انداختنی نیست، آویختنی است
وی ادامه داد: این تنزیل کتابی است از ناحیه ذات اقدس اله که او عزیز و علیم است، تنزیل را درباره نزولات آسمانی همچون برف و باران میگوید و درباره قرآن هم دارد، اما باران و برف را به زمین انداخت اما قرآن را از عرش ساخت و بافت به زمین آویخت، او طناب محکمی را از بالا گرفت و ادامه آن طناب را به پایین گرفت منتها انداختن با آویختن تفاوت دارد، این مانند باران نیست که چندمتری بالای سر شما ابر باشد و از بالای سر شما ابر فروبیفتد، این قرآنی که حبل متین است این حبل متین و طناب مستحکم ناگسستنی یک طرفش به دست ذات اقدس اله است و آویخت که یک طرفش عربی مبین است.
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: اگر توانستید به این طناب بیاویزید و بالا بیایید، البته وجود مبارک پیامبر(ص) است که دو طرف این طناب را طی کرده است، فرمود تو هم عربی مبین را دریافت میکنی و هم قرآن را از جانب خداوند دریافت میکنی، این قرآن یک طرفش علی حکیم است، آن جا سخن از لفظ نیست، دامنه این کتاب الهی عربی مبین است و تو عربی مبین را ادراک میکنی و علمت لدنی است.
پایینترین درجه سواد علوم تجربی است
وی بیان کرد: علم لدنی در قبال علوم دیگر نیست، علم لدنی یعنی همه این معارف که نزد الله فراگرفته باشد که هیچ واسطهای در آن نیست و با مغالطه و امثال ذلک همراه نیست، قرآن در این سوره حاصل اسم عزیز و علیم خداوند است، یعنی خداوند درس عزت میدهد، خداوند درس علم میدهد خداوند میخواهد شما را عزیز و علیم کند، طناب عزت و طناب علم را بگیرد و فرشتهخوی شوید، من این کتاب را ندادم به دست شما که دیگری تحریف کند من این را آویختم و آن را حفظ میکنم، استاد ما ما را فراخوانده است که جامعه ما عزیز و علیم بشود.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «مَا یُجَادِلُ فِی آیَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلَادِ» خاطرنشان کرد: آنان که کفر ورزیدند در آیات الهی مجادله میکنند، این چشم بیرونی منطقه محسوسات را میبیند، این فکر اسرائیلی همیشه بود و هست که تا خدا را نبینیم ایمان میآوریم، این اصاله الحس که محور علوم رایج امروز است بسیاری را گرفتار کرده است، گفتند خداوند را به ما نشان بده، این آیه درد بیدرمان اسرائیلیهای دیروز و امروز است، کف علم علوم تجربی است، کف سواد است که الان در حوزهها و دانشگاهها مطرح است، از این پایینتر دیگر سوادی نیست.
وی گفت: پایینترین درجه سواد این است که انسان مهندس، کشاورز و دکتر بشود، از این پایینتر عوامی است، بعد از این است که ما از کجا آمدیم؟ به کجا میرویم؟ وحی چیست؟ روح چیست؟ برزخ و ابدیت چیست، اینها آمدند به ما بگویند که شما یک موجود ابدی هستید، یک رهتوشه ابدیت میخواهیم، وسیله دنیایی هم میخواهیم اما باید بدانیم که این جا جای پوسیدن نیست بلکه جای از پوست به درآمدن است.
حضرت آیتالله جوادی آملی بیان کرد: ما ایرانیها از هوش متوسط بیشتر برخوردار هستیم اما هیچ شاعری قبل از اسلام همچون مولوی، فردوسی و حافظ و مانند آن نگفت، شعر قبل از اسلام شعر نازل بود اما شعرای بعدی ما شعر متنزل دارند یعنی از جای بعد آمده در نثر هم همینطور است، ما نثر نازل فراوان داشتیم اما نثر عمودی از جای بلند میآید و ما را به جای بلند میبرد، حکیم سنایی کسی است که مولوی گاهی شعرهای او را نقل میکند./914/پ201/ج