تأثیرات خطرناک مذاکرات طولانی بر اقتصاد ایران
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بدون برنامه و برنامهریزی راه حلی برای مسائل پیدا نمیشود، این در حالی است که جنس مشکلات اقتصاد ایران از جنسی نیست که بتوان آن را با دلار یا واردات درمان کرد، از این رو به اعتقاد استاد اقتصاد دانشگاه دریک امریکادر شرایطی اقتصاد ایران به دلیل بزرگنمایی بیش از حد مذاکرات هستهای در کما و بلاتکلیفی فرو رفته است که اگر این بلاتکلیفی یک تاکتیک برای از بین بردن هر چه بیشتر زیر ساختهای اقتصاد ایران باشد، عملاً دولت یازدهم کشور را در معرض بزرگترین تهدید قرار داده است.
اگرچه دولت یازدهم در ابتدای امر مردان اقتصادی خود را در صفوف اول مبارزه با مشکلات اقتصادی ایران قرار داد اما رفته رفته با گذر زمان سیاست خارجی جایگزین اقدام اقتصاددانان و سعی شد با ابزار دیپلماسی و گفتوگوهایی موسوم به هستهای تمامی مشکلات اقتصادی کشور را حل کنند، این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان اقتصادی دولتی، مستقل، داخلی و خارجی دو راهبرد حل مشکلات اقتصادی کشور با تکیه بر توان داخلی و پیگیری گفتوگوهای هستهای هیچ منافاتی بایکدیگر نداشته و ندارد، از این رو بهتر است دولت یازدهم در سیاستهای خود برای حل مشکلات اقتصاد ایران تجدید نظر اساسی کند.
در این بین، استاد اقتصاد دانشگاه دریک امریکا طی تحلیلی، اقتصاد ایران را گروگان نتیجه نامشخص مذاکرات هستهای دانست و گفت: سیاست امریکا بلاتکلیف نگهداشتن اقتصاد ایران برای یک دوره 10تا 25 ساله است که این امر تأثیرات مخربی به جای میگذارد، از این رو بهتر است با صرفنظر از اولویت قائل شدن بیش از حد به مذاکرات مبهم هستهای که متأسفانه بخش اعظمی از زمان و انرژی دولت را به خود اختصاص داده، سیاستهای اقتصاد کلانی که اتخاذ آنها برای بهبود شرایط ایران لازم است در دستور کار قرار گیرد.
اسماعیل حسینزاده استاد اقتصادسیاسی دانشگاه دریک در «دسموئنس» ایالت «آیووا» امریکاست. این اقتصاددان مقیم امریکا، تحلیل خود از وضعیت اقتصادی ایران در شرایط پیش از تعیین تکلیف مذاکرات هستهای را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است.
وی در این یادداشت با اشاره به اینکه من اخیراً از یک سفر شش هفتهای از ایران برگشتهام، اظهار داشته است: من تحقیقات کلی و میدانی در مورد وضعیت اقتصادی راکد کشور انجام دادم که این تحقیقات شامل گفتوگوهایی با برخی فعالان اقتصادی و بازیگران بازار همچون تولیدکنندگان، بانکداران، مغازهداران، معدنکاران، کشاورزان، پرورشدهندگان دام، کارگران، معلمان و افراد دیگر بود.
طرح و برنامهای در کار نیست
وی میافزاید: متأسفانه بیشتر این بازیگران اقتصادی تصاویری حاکی از بدبینی و بیاعتمادی به وضعیت اقتصادی کشور را ترسیم کردند. اقتصاد ایران گرفتار یک رکود تورمی طولانی شده است و هیچ طرح دولتی یا سیاست اقتصادی کلانی برای ترمیم این وضعیت وجود ندارد. هرچند دولت روحانی مدعی است تورم را مهار کرده، اما مردم ایران چندان آن را با اهمیت نمیدانند، زیرا این دستاورد بهبهای تشدید رکود به دست آمده است. حاصل این وضعیت افزایش بیکاری و تضعیف قدرت خرید مردم است. فکر کنید یک معلم بازنشسته هستید که اکنون با تاکسی مسافرکشی میکنید، کاهش نرخ تورم از طریق تشدید رکود خبری مسرتبخش برای شما نخواهد بود.
وی با طرح این پرسش که متهم اصلی تشدید رکود کیست؟ میگوید: پاسخ مشترک اکثر فعالان اقتصادیای که من با آنها صحبت کردم، به این سؤال یک کلمه بود و آن هم بلاتکلیفی؛ بلاتکلیفی ناشی از تداوم مذاکرات بیپایان هستهای. این اجماع وجود دارد که هرچند تحریمهای اقتصادی تأثیر منفی بر اقتصاد ایران داشته، اما تأثیرات خطرناک مذاکرات طولانی و بیثمر به حال اقتصاد مضرتر است.
وی عامل مضر دیگر را برای اقتصاد ایران، سیاستهای نئولیبرال دولت فعلی در اتخاذ اقتصاد انقباضی معرفی میکند و اظهار میدارد: دولت با کاهش هزینههای عمومی به رکود دامن زده و در عین حال هیچ طرح یا برنامه صنعتی یا توسعهای نیز پیشنهاد نمیدهد.
به گفته این استاد دانشگاه امریکایی، بلاتکلیفی بازار در کنار عدم حمایت دولت از صنایع نوپا در کشور در مقابل صنایع قدرتمند خارجی منجر به بیمیلی فعالان اقتصادی نسبت به سرمایه گذاری در پروژههای تولیدی درازمدت شده است.
وی همچنین با اشاره به نابسامانی بخش مالی در کشور که به رشد قارچگونه بانکهای سایه تحت عنوان مؤسسات اعتباری منجر شده است، تعداد این مؤسسات در سالهای اخیر را بیش از 900 مورد معرفی میکند.
وامگیری رانتخواران با اهداف احتکاری
به گفته وی، بسیاری از این بانکها در سایه استفاده از نفوذ افراد فاسد و در جستوجوی رانت، عمدتاً بهبهانه سرمایه گذاری در فعالیتهای تولیدی یا اشتغالزا، مبالغ عظیمی با نرخهای بهره پایین از بانکهای دولتی قرض گرفتهاند اما در واقع از این پولها برای اهداف احتکاری استفاده کردهاند، بهبیان دیگر اکثر این بانکهای در سایه نه از طریق سرمایهگذاری پول های مؤسسانشان بلکه از طریق پول عمومی به وجود آمدهاند.
امریکا در تلاش برای تمدید مذاکرات به یک دوره 10 تا 25 ساله با اهداف تخریبی اقتصادی
وی با اشاره به اینکه امریکا و متحدانش کاملاً از این حقیقت آگاهند که ادامه بلاتکلیفی ناشی از مذاکرات هستهای تأثیری مخرب بر اقتصاد ایران دارد، این تحلیل را عنوان میکند که احتمالاً امریکا و متحدانش قصد دارند مذاکرات را برای یک دوره طولانی 10، 15 یا حتی 25 ساله تمدید کنند که در این صورت این نگرانی وجود دارد که هدف از اتخاذ این سیاست، کمک به تغییر رژیم از داخل باشد که از طریق فروپاشی اقتصادی حاصل میشود.
وی در ادامه با توجه به اینکه دولت روحانی نه تنها بخش خصوصی را دچار سردرگمی و بلاتکلیفی کرده میافزاید: این دولت از نظر دستورالعملهای کلان اقتصادی و توسعههای زیرساختی، مسئولیتهای سنتی بخش دولتی را نیز رها کرده که راهبرد اقتصادی دولت در اولویتهای بودجهایاش منعکس شده است.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، لایحه بودجه که توسط سازمان تازه احیاشده مدیریت و برنامهریزی تدوین شده، هیچ چارچوب مفهومی روشنی که بودجه در قالب آن فرمول بندی شده باشد، ارائه نمیدهد و مبتنی بر هیچ «برنامه ریزی»ای برای اقتصاد نیست. وی در ادامه اولویتهای لایحه بودجه دولت را بسیار کج و معوج و غیرعقلایی معرفی میکند بهطوری که این امر موجب آسیب بخش عرضه و تقاضا در اقتصاد کشور میشود.
سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی روحانی
وی با اشاره به اینکه قبل از اینکه دولت روحانی سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی را در پیش بگیرد، ایران تحریمهای اقتصادی را به مثابه فرصتی برای خوداتکایی بیشتر تلقی میکرد، اظهار میدارد: حاصل این نگاه، دستیابی به پیشرفتهای قابل توجه در تحقیقات علمی و دانش فنی تولید ابزارهای پیچیده صنعتی بود.
بیاثری تحریمهای اقتصادی در مسیر توسعه اقتصادی ایران
به اعتقاد وی، هیچکدام از تحریمهای اقتصادی ظالمانهای که بهتلافی پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1979 تاکنون علیه ایران وضع شده، نتوانسته ایران را از حرکت رو به جلو در مسیر توسعه اقتصادی و اجرای طرحهای صنعتیسازی باز بدارد اما تغییر موضع یکباره و ناگهانی دولت روحانی از سنت خوداتکایی اقتصادی بهسمت استراتژی مبتنی بر نگاه به خارج موجب شده دهها هزار تولیدکننده صنعتی و کشاورزی کوچک و متوسط در فضایی مبهم و همراه با بلاتکلیفی قرار بگیرند.
این استاد دانشگاه در ادامه فضای بلاتکلیفی شکل گرفته در اقتصاد ایران را نشئت گرفته از دو منبع اصلی معرفی میکند: اول، عدم حمایت از تولیدکنندگان داخلی در مقابل تولیدکنندگان خارجی قویتر و دوم، تلاش برای پیوند زدن همه سیاستهای کلان اقتصادی به نتایج نامشخص، غیرقابل پیشبینی و بیحاصل مذاکرات هستهای.
وی در نهایت با انتقاد از اولویت قائل شدن بیش از حد به مذاکرات مبهم هستهای که متأسفانه بخش اعظمی از زمان و انرژی دولت روحانی را به خود اختصاص داده و تمرکز دولت را از سایر بخشها به خود جلب کرده، میافزاید: این سیاست دولت موجب شده است سیاستهای اقتصادی کلانی که اتخاذ آنها بهصورت فوری مورد نیاز است به تعویق بیفتد، از این رو بهتر است هرچه زودتر ارتباط اتخاذ این سیاستها از بازی امپریالیستی و فریبکارانه مذاکرات هستهای قطع شود./907/د101/س
منبع : روزنامه جوان