ما در عرف حوزه به هر کسی «علامه» نمیگوییم/ در حوزه فعلی چند نفر بیشتر علامه نداریم
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، چندیست که از سوی افرادی علامه بودن برخی از اساتید سطح عالی حوزه مطرح میشود که این موضوع واکنشهای مختلفی را به همراه داشت؛ چون معمولا بر اساس عرف حوزه، به یک استاد سطح عالی لقب «علامه» به این راحتیها تعقل نمیگیرد. البته در دید برخی از افراد که بیشتر نیز از عوام هستند، علامه یک معنی گستردهای دارد که شامل هر فردی میشود؛ ولی در دید تخصصی، «علامه» معنای منحصر به فرد خود را دارد.
مخاطبان این خبرگزاری حوزوی نیز بارها در پیامهای خود، خواستار تهیه گزارشی پیرامون لفظ «علامه» شده بودند، تا مشخص شود دقیقا در عرف حوزه به چه فردی «علامه» گفته میشود و آیا لقب «علامه» اکتسابی است یا انتسابی.
به همین منظور پیش از ظهر امروز برای تهیه یک گزارش میدانی راهی مدرسه فیضیه شدیم و با استقرار در درب ورودی مدرسه فیضیه و اطراف حرم، شروع به تهیه گزارش کردیم.
در تهیه این گزارش به صورت اتفاقی طلاب و روحانیان انتخاب شده و پرسشهای خود را با آنها در میان میگذاشتیم؛ به همین دلیل به پرسشها تنها بر اساس مباحث علمی و به دور از گرایشهای سیاسی پاسخ داده میشد که این خود میتواند بر غنای کار بیفزاید.
البته هر چند روحانیان و طلاب محترم با سعه صدر به پرسشهای ما پاسخ میدادند، ولی برخی از این بزرگواران به محض دیدن رکوردر و دفترچه یادداشت خبرنگاری و طرح موضوع با جملاتی همانند «بنده را عفو بفرمایید، طلاب دیگری هستند کمک کنند»، «عجله دارم»، «کلاسم دیر شده است» و غیره ما را بدرقه میکردند.
«در عرف حوزه به چه کسی علامه گفته میشود؟»، «در حال حاضر به کدام یک از علما علامه گفته میشود؟» و «جایگاه علمی علامه بالاتر است یا آیتالله؟» سه پرسش ما از طلاب و روحانیان بود که به صورت مرتب بیان و هر کدام در این باره نظرات و دیدگاههای خاص خود را یادآور میشدند؛ ولی به طور کلی میتوان گفت که قریب به اتفاق آنها، «علامه» را جایگاه ویژهای میدانستند که نمیتوان این لقب را برای هر فردی نسبت داد.
البته متأسفانه طلابی که از آنها گزارش تهیه شد، به دلایلی که خود واقف هستند، از بیان نام کامل و حتی تهیه گزارش تصویری از آنها امتناع ورزیدند. لکن در تلاش هستیم تا بخش دوم این گزارش را از اساتید حوزه جویا شویم؛ امیدواریم بتوانیم آن را نیز در اسرع وقت تقدیم حضور علاقهمندان کنیم.
در ادامه متن این گزارش به ترتیب بر اساس پرسشهای «در عرف حوزه به چه کسی علامه گفته میشود؟»(پرسش نخست)، «در حال حاضر به کدام یک از علما، علامه گفته میشود؟»(پرسش دوم) و «جایگاه علمی علامه بالاتر است یا آیتالله»(پرسش سوم) را از نظر میگذرانید؛
حجتالاسلام حسینی از طلاب سطح حوزه که اهل خوزستان بود، در پاسخ به پرسش نخست اظهار کرد: کسی که علم او به جایی رسیده باشد که بسیاری از علوم و فنون را بلد باشد و بتواند شاگردان زیادی در زمینههای علمی خودش تربیت کند را «علامه» میگویند.
حجتالاسلام حسینی پرسش دوم را اینگونه پاسخ گفت: بنده نمیتوانم بگویم به چه کسی علامه میگویند. خود علمای بزرگ میدانند که چه فردی از لحاظ علمی بالاتر است که ممکن است چون هم شاگردی بودهاند یا کنار یکدیگر درس خواندهاند، بدانند که چه فردی چه علوم و فنونی را بلد است. ما که شاگرد هستیم، ممکن است استادی که درس میدهد بگوید: «فلان فرد از لحاظ علمی بالاتر است و از اساتید ما بودهاند.» ما نیز بر اساس گفته استاد خودمان، به افراد «علامه» میگوییم.
وی افزود: اکنون نیز زیاد هستند. برای نمونه حضرت آیتالله جوادی آملی چون از اساتید بزرگ هستند و شاگردان فراوانی دارند را میتوان «علامه» گفت. هر فردی که در سطح «آیتالله» رسیده و علم زیادی داشته باشد را میتوان «علامه» گفت.
این طلبه اهل خوزستان در پاسخ پرسش سوم نیز تأکید کرد: جایگاه «علامه» بالاتر است. به افراد وقتی در حوزه به یک سطحی میرسند، «آیتالله» میگویند؛ ولی علامه سطح بالاتری است.
حجتالاسلام سلفسون از طلاب سطح سه حوزه که اهل شیراز است، نیز درباره پرسش نخست یادآور شد: «علامه» کسی است که در همه علوم صاحب نظر بوده و حرفی برای گفتن داشته باشد. ما به چنین افرادی میتوانیم «علامه» بگوییم. والا بعضیها ممکن است در یک علم خاصی تبحر داشته باشند و حرفی برای گفتن داشته باشند، ولی در همه علوم و همه ابعاد نه. برای مثال ما میگوییم: علامه حسنزاده آملی. ایشان در علم فقه، اصول، فلسفه، عرفان، شیمی، ریاضی، فیزیک و همه علوم حرف برای گفتن دارند، البته نه به این معانی که بگوییم در تمام این موضوعات کامل کامل حرف برای گفتن دارند و صاحب نظر هستند، ولی از غالب علوم نیز بیبهره نیستند.
این طلبه سطح سه پاسخ پرسش دوم را اینگونه جواب داد: برای نمونه آقایان حسن زاده آملی و مصباح یزدی «علامه» هستند؛ چون هر یک از اینها زحمت کشیده و از هر علمی بهرههایی دارند.
«اگر از نظر جایگاه بخواهیم بگویم، علامه حسن زاده در اینباره میفرماید: «حلقه مفقوده ما در میان طلبهها، بین هستی علم و نیستی عمل است.» اگر انسان علمی داشته باشد، ولی عمل نداشته باشد، ثقهالاسلام و حجتالاسلام نیز برای وی گفتن زیاد است. ولی اگر از نظر جایگاه بخواهیم در نظر بگیریم، «آیتالله» جایگاه خاص خود را دارد و «علامه» نیز جایگاه خاص خود را. برای مثال ممکن است بگویند «آیتالله العظمی» که وی صاحب رساله است و مرجع تقلید است؛ اما هر علامهای شاید نتواند «آیتالله العظمی» برای دیگران باشد، هر چند ممکن است برای خودش باشد، ولی برای دیگران نه. ولی از لحاظ علمی شاید بتوانیم بگویم که «علامه» یک پله بالاتر است، ولی «آیتالله» مسألهاش فرق میکند و ممکن است صاحب رساله باشد و مردم بتوانند از آن بهره بگیرند.» پاسخ حجتالاسلام سلفسون به پرسش سوم ما بود.
یکی از طلاب گرامی هم در پاسخ به هر سه پرسش ما تصریح کرد: از رسم و رسومات حوزه زیاد خبر ندارم.
حجتالاسلام محمدی، طلبه سطح چهار حوزه و از شهر قم نیز در پاسخ به پرسش نخست گفت: «علامه» به کسی میگویند که در تمام ابواب علمی و حوزوی و یا در بیشتر آنها صاحب نظر و اجتهاد باشد؛ برای نمونه در علوم مرسوم حوزه همانند فلسفه، اصول، فقه، حدیث، تراجم، داریه و غیره یا در تمام این ابواب صاحب رأی باشد یا در برخی از آنها. گاهاً «علامه» در ابواب دیگری به جز علومی که در حوزه رسم است نیز صاحب نظر است؛ مثلاً ریاضیات، هندسه، نجوم و غیره.
وی درباره پرسش دوم عنوان کرد: آنچه بنده میدانم و حضور ذهن دارم که چه بسا بیشتر هم باشند، آقایان مصباح یزدی، جوادی آملی و حسن زاده آملی «علامه» هستند. البته افرادی را نیز داشتهایم که از دنیا نیز رفتهاند.
حجتالاسلام محمدی درباره پرسش سوم نیز یادآور شد: لازمه هر علامهای این است که مجتهد و «آیتالله» باشد. یعنی به نوعی حالت عموم و خصوص من وجه میشود؛ یعنی هر علامهای باید حتما مجتهد باشد تا به او گفته شود «آیتالله». ولی هر «آیتاللهی» اینگونه نیست. چون رسم این است «آیتالله» و «آیتالله العظمی» به فردی میگویند که در فقه و اصول صاحب نظر باشد. ولی در ابواب دیگر بالاتر از این باشد را «علامه» میگویند.
حجتالاسلام زمانی از طلاب خارج حوزه که اهل قم است نیز در پاسخ به پرسش نخست اذعان کرد: «علامه» در قدیم معنای خاصی داشته است. بدین معنا که میگفتند: اگر کسی طب، ریاضیات و نجوم بلد باشد. یعنی علم را تقسیم میکردند و میگفتند: حکمت یا نظری است یا عملی. حکمت نظری شامل ریاضیات، حساب، هندسه، موسیقی، طبیعیات، الهیات و غیره و حکمت عملی شامل تدبیر منزل، اخلاق و سیاست میشود. یعنی اگر در قدیم کسی اینها را بلد بود به او «علامه» میگفتند. ولی اکنون به آن صورت نیست؛ چون در حوزه، تقریبا مسائل تخصصی شده و به معنای قدیم نیست، به همین دلیل اگر کسی ریاضیات، نجوم و هیأت نیز بلد نباشد، آنچنان کار اشتباهی انجام نداده است. در عین حال اگر مسلط به فقه و اصول باشد و غیر آنها را هم بداند، به او «علامه» میگویند.
وی در پاسخ به پرسش «در حال حاضر به کدام یک از علما، علامه گفته میشود؟» بیان کرد: معلوم نیست، اگر بر مبنای قدیم نگاه کنیم، آقای حسن زاده، شعرانی و جوادی آملی را شامل میشود. ولی اگر بر مبنای الان حساب کنیم، بیشترند.
این طلبه درس خارج درباره پرسش سوم یادآور شد: اگر بر اساس نگاه قدیم و جدید بنگریم، در این زمینه تفاوت میبینیم. اگر نگاه قدیم را قبول کنیم، مشخص میشود که «علامه» چه فردی است. حتی میگویند زمانی که خواجه نصیرالدین طوسی شهریهبندی میکرده، میگوید: «آنهایی که فلسفه میخوانند شهریه بیشتر بگیرند، آنهایی که نجوم میخوانند مرتبه دوم و بقیه در مرتبه سوم هستند.» ولی اگر اکنون بخواهیم حساب کنیم با این دید حاضری، فقه و اصول درباره «علامه» بودن بیشتر کاربرد دارد.
حجتالاسلام رضایی از اهالی شهر قم و طلبه سطح دو حوزه نیز در پاسخ پرسش نخست بیان کرد: علامه به کسی میگویند که صاحب هفت علم باشد که شامل فقه، فلسفه، نجوم، ریاضیات و غیره میشود. برای نمونه آقای حسن زاده «علامه» هستند. غیر از این در عرف پایینتر به علمای خیلی بالا هم «علامه» میگویند، گروه دوم هر چند در عرف «علامه» هستند، ولی به معنای دقیقتر «علامه» نیستند.
«تا آنجایی که من اطلاع دارم، آقای حسن زاده «علامه» هستند. شاید آیتالله جوادی آملی نیز «علامه» باشند.» پاسخ طلبه سطح دو حوزه به پرسش دوم ما بود.
وی درباره پرسش سوم به این جمله اکتفا کرد: هیچ ارتباطی به هم ندارند.
حجتالاسلام حسینی که 20 سالی میشود در حوزه قم مشغول به تحصیل بوده و از اهالی خراسان است، در پاسخ به پرسش نخست بیان کرد: «علامه» معمولا به کسی میگویند که علوم مختلفی را بلد باشد. یعنی تنها صرف اصول و فقه را بلد نباشد، بلکه به چند علم اجتهاد داشته باشد. معمولا به چنین شخصیتیهایی «علامه» گفته میشود.
آنچه در پیشرو میبینید، پاسخ پرسش دوم بود که از سوی حجتالاسلام حسینی عنوان شد: برای نمونه «علامه طباطبایی» که از معاصرین بودند. اکنون افرادی همانند آیتالله حسنزاده آملی و جوادی آملی را «علامه» میگویند؛ چون به علوم مختلفی تسلط دارند و در حقیقت ذوالفنون هستند.
وی در پاسخ پرسش «جایگاه علمی علامه بالاتر است یا آیتالله» نیز تأکید کرد: مسلما جایگاه «علامه» بالاتر است؛ چون «علامه» آیتاللهی است که علامه نیز است. «آیتالله» به فردی گفته میشود که در فقه و اصول اجتهاد داشته باشد، ولی «علامه» به فردی میگویند که علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم دیگر نیز در همین حد کار و تحقیق کرده و اهل نظر است.
حجتالاسلام میرعبداللهی حسینی که از اهالی اصفهان است و 32 سال سابقه تدریس دارد و خود 9 سال است درس خارج فقه واصول میگوید، درباره پرسش نخست ما تأکید کرد: «علامه» کسی است که از نظر علم، معلومات زیادی داشته باشد.
وی پرسش دوم را اینگونه پاسخ داد: علامه طباطبایی که مرحوم شدند؛ الان علامهای نداریم. دارای علم داریم، فقیه داریم، ولی به کسی که «علامه» میگویند، نداریم.
پاسخ این استاد سطح به پرسش سوم ما بدین گونه بود: «علامه» یک اصطلاحی است و «آیتالله» یک اصطلاح دیگر. «آیتالله» یعنی کسی که نشانه خدا است، «آیتالله العظمی» یعنی اینکه از بقیه «آیتاللهها» از نظر فقهی درجه بیشتری دارد. «آیتالله »به کسی میگویند که از نظر علم، فقه را زیاد بررسی کرده باشد. ولی «علامه» کسی است که در علوم مختلف وارد باشد؛ همانند فقه، تفسیر، فلسفه، ادبیات و غیره.
کلهری از طلاب سطح دو و اهل کرج نیز در پاسخ به پرسش نخست خاطرنشان کرد: کسی که به همه علوم مسلط باشد.
طلبه اهل کرج درباره پرسش دوم گفت: علامه «حسن زاده»، «جوادی آملی» و...
وی درباره پرسش سوم تأکید کرد: نمیشود مقایسه کرد. چون هر کدام در یک حیطهای تخصص دارند.
کمالی از طلاب مازندرانی که در سطح دو مشغول به تحصیل است، درباره پرسش نخست گفت: «علامه» در لفظ عربی به معنای بسیار داننده است که صیغه مبالغه است. به معنای کسی که در علوم بسیار متبحر است، بسیار داننده آن علم است.
پاسخ کمالی درباره پرسش دوم از این قرار است: نمیشود گفت که در حوزه چه کسی «علامه» است، شعر معروفی نیز میگوید «هر بیشه گمان مبر که خالیست، شاید که پلنگ خفته باشد.» افرادی هستند که معلوم نیست و خدا میداند. ولی اکنون در حوزه افرادی همانند حسنزاده آملی که به وی «علامه» ذوالفنون گفته میشود، یعنی صاحب کل علوم هستند. من تنها درباره علامهگی ایشان شنیدهام.
وی در پاسخ پرسش «جایگاه علمی علامه بالاتر است یا آیتالله» تصریح کرد: مسلما علامه بالاتر است؛ شاید از نظر تقوا فرق کنند، ولی از نظر علم ظاهری میگویند «علامه» بالاتر است.
حجتالاسلام احمدی از طلاب سطح سه حوزه علمیه قم که خود اهل همین شهر نیز است، درباره پرسش نخست یادآور شد: «علامه» معلوماً به یک عالمی که در واقع نسبت به تمام علوم سررشته داشته باشد، میگویند؛ از علوم دینی که شامل فقه، اصول، تفسیر و علوم غیر حوزوی همانند فیزیک، شیمی، ریاضیات و غیره میشود. حداقل باید سررشته کلی بر این علوم داشته باشد که به او «علامه» بگویند؛ نه اینکه صرفا به یک شخصی که مثلاً در یک رشته تخصصی همانند فقه و اصول داشته باشد «علامه» بگویند.
«درباره «علامه» اگر بخواهیم به مصادیق اشاره شود، حضرت آیتالله جوادی آملی و حضرت آیتالله مصباح یزدی «علامه» هستند. در اینباره شخصیتهای حوزوی زیادی هستند که از نظر مصادیق به آنها «علامه» گفته میشود. ولی سرآمد این عزیزان که حداقل عوام مردم نیز به آنها شناخت نسبی داشته باشند، افرادی همانند آیتالله جوادی آملی، حسن زاده آملی.» پاسخ حجتالاسلام احمدی به پرسش دوم ما بود.
وی پاسخ پرسش سوم ما را بدین صورت تحلیل کرد: ما برای همه عزیزان احترام قائل هستیم، ولی معمولا «علامه» یک درجهای از «آیتالله» بودن بالاتر است.
حجتالاسلام کاظمی از طلاب سطح سه حوزه که اهل استان چهار محال و بختیاری است درباره پرسش نخست میگوید: علامه در علمای قدیم بسیار مرسوم بوده است، ولی الان دیگر خیلی علامه جا ندارد. چون «آیتالله العظمی» که گفته میشود، شاید درجه آخر باشد. در تقسیم بندی نیز در انتها مرجعیت است. ولی با این حال هستند افرادی که هم مرجعیت دارند و هم در بحث تحصیل و تدریس مراتبی را دارند که جامعتر از آنچیزی که مدنظر همه است را دارند؛ بنابراین وقتی بالاتر از حد باشد را «علامه» نیز میگویند. البته باز هم میگویم که در قدیم بیشتر علامه میگفتند. ولی اکنون مرسوم در میان مردم این است که «علامه» در همه علوم به گونهای وارد است.
وی در پاسخ پرسش دوم گفت؛ از دید عامیانه که بگذریم، نسب به لفظ «علامه» من آنگونه که شنیدهام(چون خودم در جایگاهی نیستم که تعیین کنم چه کسی علامه باشد) تنها آقای جوادی را شنیدهام که «علامه» میگویند.
«مطمئنا علامه.» پاسخ کوتاه طلبه اهل چهارمحال و بختیاری به پرسش سوم ما بود.
حجتالاسلام فاطمی از طلاب سطح سه حوزه که اهل قم نیز بود، درباره پرسش نخست تأکید کرد: «علامه» یک لفظ عادی نیست که به هر کسی گفته شود، چون از جمله بزرگانی که به او «علامه» گفته میشد، علامه جعفری بوده است. چون اینها عالم بودند و واقعا در علم نشان دادهاند که طلبه هستند. هم در عمل نشان دادهاند و هم در بیانشان و هم صاحب تألیفات نیز بودهاند. ما در عرف حوزه به هر کسی «علامه» نمیگوییم، به آنهایی میگوییم که بالاخره خصوصیات اخلاقی بارزی داشته باشند.
وی درباره پرسش دوم اظهار کرد: آیتالله جوادی آملی، مصباح یزدی و حسن زاده آملی را «علامه» میگویند. البته این یک قید خاصی نیست که بگوییم دیگران علامه نیستند، چه بسا بزرگانی دیگری هم هستند که واقعا علامه باشند؛ ولی آنچه در عرف وجود دارد و در بین طلاب گفته میشود، به این چند بزرگوار «علامه» گفته میشود.
حجتالاسلام فاطمی در پاسخ به پرسش سوم تأکید کرد: به نظر میآید «علامه» بالاتر باشد. «علامه» قطعا بالاتر است؛ چون «آیتالله» معمولا به کسی که علمیتش نسبت به بقیه طلبهها بالاتر باشد گفته میشود، ولی «علامه» به هر کسی گفته نمیشود.
بختیاری که تنها 21 سال داشت و از طلاب سطح دو حوزه نیز بود، درباره پرسش نخست مبنی بر اینکه «در عرف حوزه علامه به چه کسی گفته میشود؟» گفت: به کسی علامه گفته میشود که دارای فن و علوم زیادی باشد. یعنی علوم ریاضیات را بلد باشد، افزونبر علوم حوزوی که ادبیات عرب، فقه، اصول و دروس تخصصی است؛ علم ریاضیات، نجوم و بقیه علوم را بلد باشد.
طلبه جوان ما درباره پرسش دوم اظهار کرد: «علامههای» کشور و حتی آقایان علامه حسنزاده آملی، علامه جوادی آملی، علامه مصباح یزدی و علامه عسگری که به رحمت خدا رفت، هستند.
وی درباره پرسش سوم ما تنها به جمله «علامه» بالاتر از «آیتالله» که مجتهد است، میباشد. اکتفا کرد.
حجتالاسلام دوست محمدی که اهل کرمان است و 14 سال در درس خارج شرکت میکند نیز درباره پرسش نخست میگوید: به کسی که مسلط بر علوم فقه، اصول، فلسفه و عرفان باشد، بر علومی که به صورت تخصصی حتی مطرح میشود، مسلط باشد «علامه» میگویند.
این روحانی درباره پرسش دوم خاطرنشان کرد: آقای حسن زادهآملی، آقای جوادی آملی. دیگران هم شاید باشند که من نشناسم.
وی پرسش سوم را اینگونه مورد ارزیابی قرار داد: «علامه» بالاتر از «آیتالله» است.
/993/501/ر