چه کنیم که معصیت نکنیم؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله بهجت از مراجع تقلید و اساتید اخلاق حوزه علمیه قم در گفتاری راهکار ترک معصیت را مورد بررسی قرار می دهد و آسان ترین راه ترک معصیت را توجه و یقین به نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزت ها در صورت طاعت و نزدیکی به محرومیت و ناخوشی و نداري و ذلت در صورت معصیت می داند.
آنچه می خوانید بخش هایی از توصیه اخلاقی مرحوم حضرت آیت الله بهجت است:
انجام طاعت و ترك معصیت به حسب ظاهر مشکل است، و سلمان شدن مشکل، بلکه کالمحال است، و لذا غیر از معصومین(ع)همه به ترك طاعت و فعل معصیت مبتلا هستیم و معصوم بودن مثل این که نشدنی است، ولی در افراد بشر، شمر هم بسیار است؛ اما آیا چیزي هست که مطلب را آسان کند؟ از اموري که خیلی سهل المؤونۀ و آسان است - ولو عمل بر خلاف قول باشد - این است که انسان ملاحظه کند و ببیند اگر ملتزم به طاعت و تارك معصیت باشد، آیا حال او مثل صورتی است که ترك طاعت و فعل معصیت می کند و آیا این حال مثل حالت اول است یا خیر؟.
فرض کنید اگر انسان نزد رییس جمهور یا هر رییس مطلق، مقرب باشد، این براي او بهتر است و یا این که نزد یک فقیر تهی دست و محروم؟! آیا خوب است به ذاتی که موت و حیات و مرض و صحت و غنا و فقر به دست او است مراجعه کنیم و رابطه ي دوستی داشته باشیم، یا با کسی که خود محتاج و ناتوان و بیچاره است؟! در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین این که با کسی که حیات و ممات، غنا و فقر و مرض و صحت و مریض خانه و دکتر و خزانه و ثروت به دست او است؛ مجالست کنیم یا با کسی که هیچ ندارد؟! انسان کدام را اختیار می کند و محبت وجدانیه (نه به حسب خوف نار یا شوق بهشت) با کدام طرف است؟.
به حسب ظاهر بنده ي مطیع، پشتیبانش مثل کوه، محکم و استوار و منبع همه ي خیرات است، و بنده ي عاصی پشتیبانش محتاج تر از او و دشمن دانایی (شیطان) است که از دوست نادان بدتر است و صلاح دیدش تمام به زیان او است. نظیر شخصی که نزد کسی رفت تا او را از فقر و فشار و ناراحتی روزگار نجات دهد، او گفت: شایسته ترین کار براي شما اقدام به مرگ و خودکشی است! صلاح دیدش از این قبیل است که بگوید: صلاح و نجات شما در این است که قرص مرگ آور یا خواب آور بخورید تا راحت شوید! بنابراین، ما در عزم به طاعت عازم به رفاقت و دوستی و همنشینی با غنی قادر و داناي کریم هستیم، و در عزم بر معصیت عازم به رفاقت و همنشینی با فقیر عاجز جاهل و لئیم. اگر این معنا را درست تشخیص دهیم و بفهمیم و به طور واضح و روشن باور کنیم، خواهیم فهمید که در اطاعت سود برده ایم، نه زیان و خسارت؛ به دلیل این که دیده ایم افرادي (و احی الموتی باذن الله مردگان را به اذن خدا زنده می کنم.) و کراماتی از این قبیل را داشته اند و شدنی است و محال نیست و اختصاص به انبیا(ع)هم ندارد، بلکه هر که از آن ها متابعت کند، می تواند از این راه به مقامات و کمالات و کرامات آن ها دست یابد،البته بدون تحدي نبوت و کذابیت مدعی آن.
پس اگر انسان یقین کند و براي او واضح و آشکار شود که در طاعت، با غنی و قادر و کریم رفاقت کرده و در معصیت با عاجزتر و محتاجتر از خود، طبعا هیچ گاه به معصیت تمایل پیدا نمی کند و از قصر شاهنشاهی و از کنار هرگونه ناز و نعمت و آبادي و آسایش به کاروانسراي خرابه و ویرانه نمی رود و با صاحب آن رفیق و همنشین نمی شود، در حالی که خود آن صاحب خانه هم راضی نیست که رفیق او و با او باشیم، و از هر چیز محروم گردیم! بنابراین، براي تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزت ها است، و معصیت، عبارت است از محرومیت و ناخوشی و نداري و ذلت./1324/ژ203/ج
منبع : کتاب در محضر بهجت جلد اول صفحه 35 و 36