۱۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۵
کد خبر: ۵۰۲۹۲۹

امام خمینی و عصر احیای دین

امام خمینی(ره) صفحه جدیدی از حیات انسانی در عالم را رقم زد و موجب به وجود آمدن عصر جدیدی از حیات بشری در عالم شد که دیگر دین در درون سینه ها و یا مساجد و کلیساها و معابد محصور نبود بلکه به عنوان یک گفتمان به تشکیل حکومت پرداخت.
امام خمینی، امام راحل امام خمینی

انقلاب اسلامی ایران زلزله ای سیاسی در عصر معاصر بود که توانست به حکومت 2500 ساله پادشاهی در ایران پایان داده و نوع جدیدی از مناسبات حکومت دیینی بر محور مشارکت مردم در عصری که مرگ ادیان و حکومت های دینی نامیده می شد را شکل دهد.

نیمه دوم قرن بیستم در واقع آغاز تحول عظیمی در مناسبات سیاسی عالم بود که شکل گیری جبهه مستضعفان عالم در برابر استکبار و زورگویان و ظالمان عصر کنونی حاصل این تحول است.

نهضتی که به رهبری امام راحل(ره) شکل گرفت؛ دروازه های سیاسی و اعتقادی عالم را در نوردید و بارقه های امید را در قلب مظلومان عالم روشن کرد و آغازگر بیداری ضمیر خفته انسانی در برابر ظلم و تعدی به حقوق انسان ها در اقصی نقاط عالم شد.

پایگاه دینی و ظلم ستیز انقلاب اسلامی ایران که با رهبری موساوار امام خمینی(ره) شکل گرفت، تمام مناسبات و محاسبات سیاست در عرصه بین الملل را دچار تغییر و دگرگونی کرد و پس از چند قرن که عصر سکوت دینی و مقابله با حکومت های برخاسته از بطن دین، فضا را برای جولان حکومت های برخاسته از اندیشه های ماتریالیستی و انسان محور آماده کرده بود، حکومتی مبتنی بر حاکمیت الهی و با پرچمداری دین و به ویژه مکتب اهل بیت(ع) به مثابه زلزله ای سیاسی در عالم تعبیر شد.

تجدید حیات دینی در سایه انقلاب اسلامی

پس از آنکه قرن های متمادی جریان ضد دینی به مبارزه علنی با دین و اندیشه های دینی پرداخته و با بسط انگاره های الحادی خود جامعه انسانی را به سمت انحطاط و سقوط پیش می بردند، انقلاب اسلامی ایران همچون جرقه ای معجزه گونه شرایط سیاسی در جهان را به طرز شگرفی دچار تغییر کرد تا آنجا که نظریه پردازان و جامعه شناسان با تأکید به حیات مجدد دین در عرصه حکومت داری و تغییر ساختار سیاسی جهان، نظریه «تجدید حیات دینی در قرن بیستم» را ارائه دادند که آنتونی گیدنز جامعه شناس انگلیسی در فصلی از کتاب خود با عنوان پدیده دینی می نویسد:

«در گذشته سه غول فکری جامعه‌شناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر با کم و بیش اختلافاتی فرآیند عمومی جهانی را به سمت سکولاریزاسیون و به حاشیه رفتن دین می‌دیدند ولی از آغاز دهه هشتاد و با انقلاب اسلامی ایران شاهد تا تحقق عکس این قضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان روند معکوسی را آغاز و به سمت دینی شدن پیش می‌رود»

در واقع انقلاب 1979(1357) ایران اسلامی را باید آغازگر فصل نوینی از نوع حکومت در جامعه جهانی دانست و از این منظر دهه 80 قرن 20 را باید تجدید حیات دین در جهان دانست.

پروفسور محمدحسین هدی، اندیشمندمسلمان مقیم اتریش در این باره می گوید:« اگر بنا باشد تاریخی را برای احیای هویت دینی (در جهان معاصر)در نظر بگیریم آن تاریخ 1979 میلادی یعنی مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که خیزش عظیمی را برای تفکرات دینی در تمام ادیان به وجودآورد، می باشد. آخرین آمارها در مورد احیای تفکردینی که در سال 1990 صورت پذیرفته نشان می دهد که تقریبا 70%مردم اروپا احساس دینداری می کنند. در تمام ادیان از هندوئیسم گرفته تا بودیسم و... و انواع فرقه های مسیحیت همه از یک نوع بازگشت به تفکر دینی خبر می دهند. انقلاب اسلامی موجب احیای تفکردینی در جهان گشت.»

در واقع تغییر نگاه مردم به دین و تجربه حکومت داری اسلامی و دینی از نتایج پیروزی انقلاب اسلامی به پرچمداری عالمی دینی است که تاریخ معاصر نمونه آن را تجربه نکرده بود و در واقع نوعی بداعت و نوآوری و در عین حال دگرگونی و انقلاب گفتمانی و مکتبی چه از لحاظ سیاسی و چه اعتقادی در عالم محسوب می شد.

آنچه انقلاب اسلامی ایران را از دیگر انقلاب های هم عصر خود مانند انقلاب روسیه و الجزایر متمایز می کرد، نقش عنصر دین و گفتمان مبتنی بر انگاره های الهی در پیروزی و تداوم این نهضت بود و در حالی که در جهان معاصر تمام انقلاب های شکل گرفته بر اساس وابستگی به دو جبهه شرق و غرب تحلیل و تفسیر می شد، امام خمینی (ره) با شکل دهی انقلابی دینی و اسلامی، فصل نوینی در مناسبات سیاسی در عالم رقم زد و جبهه سومی در ایجاد و بسط قدرت و حکومت در عالم گشود که برخلاف دو جبهه دیگر که مبنای خود را بر تفکرات ماتریالیستی بنا نهاده بود، با ابتنا بر گفتمان دینی و آموزه های الهی این نهضت اسلامی را به پیروزی رساند.

دین به عرصه اجتماع می آید

در واقع امام خمینی(ره) صفحه جدیدی از حیات انسانی در عالم را رقم زد و موجب به وجود آمدن عصر جدیدی از حیات بشری در عالم شد که دیگر دین در درون سینه ها و یا مساجد و کلیساها و معابد محصور نبود بلکه به عنوان یک گفتمان سیاسی و حاکمیتی، به تشکیل حکومت و به طور ویژه به ایجاد جبهه سومی و کاملاً برخلاف دو جبهه سیاسی دیگر چه از نظر جهان بینی توحیدی و چه از منظر کارکردهای سیاسی و حاکمیتی، پرداخت.

پروفسور «یاوس اوسوس » تازه مسلمان آلمانی و قائم مقام دانشکده فنی دانشگاه برمن آلمان و از رهبران برجسته مسلمانان آلمانی زبان دراروپا در این ارتباط چنین می گوید: «امام خمینی(ره) بیدارگر همه موحدان در عصر ماست، احیای دین و معنویت در روزگاری که سیطره مادیت و ابزار مادی واندیشه های ضد معنوی جامعه بشری را در چنبره خود گرفته بود مدیون امام خمینی(ره) و یاران انقلاب اسلامی است. من کلام امام خمینی  و جانشین برحق ایشان - امام خامنه ای- رابه نفخه صور برای «زنده دلان خاموش » روی زمین تعبیر می کنم.»

نعمت انقلاب اسلامی ایران در حقیقت سرآغاز نبرد جدیدی در عرصه بشری در عالم شد و تجدید حیات دینی و معرفتی و در عین حال جریانات ظلم ستیزی و مقابله با تفکرات الحادی را به منصه ظهور رساند.

این عالم دینی با تأسی از پیامبر اسلام(ص) هویت اسلامی را در جهان اسلام و هویت معنوی را در کل عالم به وجود آورد و بشر عصر کنونی که در خفقان و ظلمت جباران تاریخ به سر می برد، ناگاه روزنه ای از امید در برابرش گشوده شد و انفجار نوری را در عالم معنویت مشاهده کرد.

انقلاب اسلامی و باز آفرینی حیات معنوی بشر

تأثیر عمیق انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) بر تجدید حیات معنوی و بازآفرینی هویت دینی بشر موضوعی است که بسیاری از صاحب نظران بر آن اتفاق نظر دارند.

 دکتر سعید محمد الشهابی سر دبیر مجله معروف و پر تیراژ العالم در این باره می گوید: «انقلاب اسلامی ایران نه نتها در جامعه اسلامی بلکه در اکثر جوامع تاثیر اساسی و بنیادی داشته است. بی شک طی بیست سال گذشته هیچ حرکتی به اندازه انقلاب اسلامی ایران نتوانسته بر جامعه بشری تاثیر گذار باشد دین نقش اساسی و حیاتی در اجتماع دارد و انقلاب اسلامی این نور را بر بشریت تاباند و روشنی بخشید.» وی ادامه می دهد: «انقلاب اسلامی سبب شد تا روشنفکران و متفکران ضرورت توجه به مسائل دینی و تاثیر آن بر وجدان بشریت و افکار سیاسی اجتماعی را به خوبی مورد توجه قرار دهند ما در عصر انقلاب اسلامی شاهد رجوع و تمسک مسلمین و غیر مسلمین به اهل دین شدیم.»

این تحول عظیم معنوی و دینی سبب شد تا بشر در تمام جهان به سوی معنویت و دین روی آورد به طوری که مدافعان نظریات انسان مدارانه نیز به این موضوع اعتراف کرده و انقلاب اسلامی ایران را زمینه ساز این گرایش عظیم و در نوع خود بی سابقه به معنویات می دانند.

فورید کالمر، جامعه شناس وسردبیر روزنامه ایتالیایی «آل استمپا» و استاد دانشکده مسایل بین المللی دانشگاه کلمبیا با اشاره به رویکرد و رجعت دوباره بشر به پیامهای معنوی و الهی می نویسد: «به سبب خداجویی در میان مردم آمریکا بر میزان توجه آنان به مسایل مذهبی چه به صورت فردی و چه ازلحاظ اجتماعی افزوده شده است. این امر بدون شک مهمترین و منحصرترین رویداد دهه هفتاد و هشتاد در آمریکاست و اگر بگوییم این جریان همه جامعه آمریکا و رفتارمردم و فرهنگ کشور را در سالهای آینده این قرن تحت تاثیر قرار خواهدداد حرف باطلی نگفته ایم.»

جورج ویگل، متفکر غربی می گوید: «غیر مادی - مذهبی شدن جهان یکی از واقعیتهای برجسته در زندگی اواخر قرن بیستم است»

این تأثیر شگرفی که امام خمینی(ره) به عنوان رهبر دینی انقلاب اسلامی ایرانی و نظام برخاسته از این انقلاب در عالم ایجاد کرد، به شدت موجب جلب توجه تحلیل گران بین المللی شد به گونه ای که شبکه اول تلویزیون بی‌بی‌سی انگلیس در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه مستند خود به نام قرن دوم که به مناسبت نزدیک شدن قرن 21 تهیه کرده بود به بحث و بررسی پیرامون این موضوع پرداخته می گوید: «آنچه در ایران در سال 1979 رخ داد نه تنها برای ایرانیان بلکه برای تمام ادیان جهانی نقطه عطفی بود؛ نقطه عطفی که از بازگشت میلیونها نفر در سراسر دنیا به اصول‌گرایی مذهبی خبر می‌دهد.»

به گفته این شبکه «در سراسر جهان پیروان دیگر ادیان مانند مسیحیت یهودیت و هندو نیز به اصول گرایی مذهبی روی آوردند؛ حتی در ترکیه نیز که هفتاد سال قبل با مذهب وارد جنگ شده بود روند بازگشت به اصول اسلامی سرعت گرفته است.»

عصر امام خمینی(ره) و وظیفه ما

در واقع می توان گفت تحولاتی که با پیروزی انقلاب اسلامی در جهان به وقوع پیوست، عرصه های سیاسی، فرهنگی و اعتقادی را دچار دگرگونی شدیدی کرد و معادلات جهانی را دستخوش تغییرات جدی ساخت و در واقع عصر جدیدی شکل گرفت که می توان آن را عصر امام خمینی(ره) و عصر انقلاب اسلامی ایران نامید؛ عصری که نتیجه آن بازگشت بشر به فطرت الهی خود و گسترش روز افزون گرایش مردم به دین و معنویت بود.

رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای درباره عصر امام خمینی(ره) می فرمایند: امام كبیر ما عصر جدیدی را آغاز كرد، و امروز كه دلها و جانهامان لبالب از حسرت فقدان آن عزیز بی‌‌همتای امت اسلامی است، بزرگترین وظیفه‌ی ما این است كه مشخصات عصری را كه امام(ره) آغاز كردند و ملت را درفضای آن قرار دادند و به جهان اعلام فرمودند، بدانیم و این مشخصه‌ها را حفظ كنیم. عزاداری واقعی وقتی است كه ما به این فریضه عمل كنیم.

عصری كه امام بزرگ و عظیم‌الشأن ما آغاز كردند، مشخصه‌‌هایی دارد كه عمده‌ی آنها عبارت است از: ایجاد روح عزت و استقلال و استغنا و اعتماد به نفس برای ملتی كه در طول سالیان متمادی سعی شده بود این روحیات از او گرفته شود و دیگران بر سرنوشت او تسلط پیدا كنند.

مشخصه‌ی دیگر عصری كه امام موجد آن بودند، عبارت است از گرایش و احترام به ارزشهای انسانی و عدالت و حریت و آرای مردم. همان شخصیت باعظمت كه امروز مردم دنیا و دشمنان او نیز به عظمتش اعتراف می‌كنند، می‌گفت: اگر به من خدمتگزار بگویند، بهتر است از این‌كه به من رهبر بگویند. راست می‌گفت و تعارف و تظاهر نمی‌كرد. او تا آن اندازه برای مردم احترام قایل بود كه خود را خدمتگزار آنها بداند. ما مثل این نمونه را در دنیا و تاریخ سراغ نداریم. (بیانات در مراسم بیعت نیروهای ژاندارمری و شهربانی و سازمان پلیس قضایی 28/3/1368)

در واقع انقلاب اسلامی ایران سرآغاز و نقطه عطف بزرگترین تحول جهانی در عرصه دین و معنویت بود و نهضت امام خمینی(ره) در دنیایی که با عنوان مرگ معنویات، دین را به حاشیه رانده بود، سرآغاز«عصر جدید» دین و معنویت در جهان شد.

پروفسورعبدالعزیز ساشادنیا استاد دانشگاه ویرجینیای آمریکا با بیان بخشی از آثار غیر قابل انکار قیام الهی حضرت امام خمینی می‌گوید: «تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) هیچ کس در آمریکا توجهی به دین نداشته اما بعد از آن یکباره رهبران دینی حتی رهبران مسیحی و یهودی قوت گرفتند و از نیروی دین با خبر شدند، امروز 90% آمریکاییها معتقد به وجود خدا هستند و معتقدند که دین نقش بزرگی در زندگی بشر ایفا می کند.»

وی می افزاید: «در حال حاضر در آمریکا کلاسهای ادیان شناسی شلوغترین کلاسهاست و تنها در دانشگاه ویرجینیا که من به تدریس دین شناسی مشغول هستم 128 نفر به تدریس دین شناسی مشغول هستند. وجود اینکه دانشگاه ویرجینیا دولتی است و براساس قوانین آمریکا در مراکز دولتی باید سیاست و دیانت از هم جدا باشند دانشجویان استقبال زیادی از کلاسهای دینی به عمل می آورند که نشان دهنده تلاش جوانان جامعه آمریکا برای گرایش به دین است.»

پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت دوباره بشر به باورهای دینی و پیام های فطری و الهی، اعتراف صریح تحلیل گران غربی را در خصوص غفلت از ظرفیت عظیم دین توسط قدیت های جهانی در پی داشته است تا جایی که دانیل پاپیز رئیس انجمن سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در کنفرانسی در استانبول ترکیه می گوید: «باید اعتراف کنیم که بیش از پیروزی انقلاب اسلامی ما برای افکار دینی و مذهبی هیچ جایی باز نکرده بودیم ولی از این پس برای ما آمریکاییها ضروری است که زمینه‌ای جهت مطالعه و تحقیق پیرامون مذهب فراهم آوریم».

به هر روی، امروزه که اهمیت انقلاب اسلامی ایران به رهبری الهی امام خمینی(ره) به عنوان یک عالم دینی بیش از پیش نمایان شده و تحلیل گران غربی نیز بر نقش غیر قابل انکار این نهضت بیدارگر بر گسترش معنویت و دین در عالم تأکید دارند؛ وظایفی برعهده ما به عنوان ادامه دهندگان مسیر انقلاب قرار دارد تا بتوانیم نهضت بیداری را در عالم بیش از پیش ایجاد کنیم و از سویی مانع تحریف گفتمان و نهضت امام خمینی(ره) توسط استکبار و عوامل داخلی آنها شویم.

رهبر انقلاب در این باره می فرمایند: «بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است، اصولی مانند، اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام آمریکایی، اعتماد به صدق وعده الهی و بی‌اعتمادی به مستکبران، اعتماد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی، حمایت جدی از محرومان و مخالفت با اشرافی‌گری، حمایت از مظلومان جهان و مخالفت صریح و بی‌ملاحظه با قلدران بین‌المللی، استقلال و رد سلطه‌پذیری، و تاکید بر وحدت ملی.»

حوزه های علمیه نیز به عنوان خاستگاه امام و انقلاب، در این میان وظیفه بیشتری برعهده دارند تا با نقش آفرینی در این عرصه و تلاش در جهت تبیین آموزه های امام و انقلاب و جلوگیری از تحریف این آموزه ها، شتاب بیشتری به حرکت شتابان بیداری برخاسته از نهضت اسلامی که طلیعه ظهور دولت مهدوی است بدهند تا این نظام که ملجأ و مرجع مظلومان عالم است، بیش از پیش به حمایت از مظلومان عالم برخاسته و زمینه ظهور امام عصر (عج) را فراهم آورد./872/ی۷۰۲/ج

وحید کوچک زاده

ارسال نظرات