انسان هرگز نباید از رحمت و مغفرت خدا مأیوس شود
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، حجت الاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا، گفت: پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی أَوَّلِ لَیلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَی آخِرِ لَیلَهٍ مِنْه. یعنی درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد. راه ارتباط با خدا در ماه رمضان، ماه ضیافت الهی، بیش از هر زمان باز است، چیزی به جز گناهان خود انسان، مانع ارتباط با خدا نیست و در این ایام و لیالی، خداوند به درخواست های بندگانش جواب می دهد و دعاهای آنها را مستجاب می کند.
وی افزود: پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : «اَلصّائِمُ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُ. یعنی دعای روزه دار رد نمی شود.» و در جای دیگر مجددا می فرمایند: « یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَهِ إِلَی عِبَادِهِ، یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ.» یعنی خدا در این ساعات با رحمت به سوی بندگانش نظر میفرماید، هرگاه با او مناجات نمایند جواب میدهد و هرگاه او را ندا کنند لبیک میگوید و هرگاه او را بخوانند اجابت میکند.
غلامی در ادامه سخنانش گفت: این ماه با این عظمت، یک قلب دارد که با هیچ شبی در طول سال قابل مقایسه نیست. امام صادق (ع) می فرمایند: إنّ عده الشهور عند الله اثنی عشر شهراً فی کتاب الله یوم خلق السماوات والأرض. فغرّه الشهور شهر الله عزَّ ذکره، و هو شهر رمضان. وقلب شهر رمضان، لیله القدر. یعنی گرانبهاترین ماه، رمضان است و قلب شهر رمضان، شب قدر است.حالا ممکن است کسی سئوال کند که چه چیزی موجب شده تا شب قدر در این حد عظمت داشته باشد؟ چنانکه قرآن می فرمایند، لیله القدر خیر من الف شهر؛ پاسخ این است، زیرا شب قدر، شب نزول قرآن است. پس عظمت شب قدر، به خاطر عظمت نزول قرآن است. انا انزلناه فی لیله القدر.
وی اضافه کرد: فضل بن یسار می گوید : کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ عإِذَا کَانَتْ لَیلَهُ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ لَیلَهُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ أَخَذَ فِی الدُّعَاءِ حَتَّی یزُولَ اللَّیلُ فَإِذَا زَالَ اللَّیلُ صَلَّی یعنی امام باقر ( ع ) در شب بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان مشغول دعا می شد تا شب به پایان برسد سپس نماز صبح را می خواند. روایات دیگری هم داریم که شب نوزدهم را هم اضافه کرده است.
غلامی با طرح این سوال که چرا شب قدر این همه مهم است؟ گفت: امام صادق (ع) می فرمایند : رَأْسُ السَّنَهِ لَیلَهُ الْقَدْرِ یکْتَبُ فِیهَا مَا یکُونُ مِنَ السَّنَهِ إِلَی السَّنَهِ. یعنی آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته می شود. یعنی مقدرات تک تک ما و شما تا سال آینده در شب قدر مشخص می شود بعضی هم شروع و ابتدای سال خودشان را بیست و سوم ماه مبارک رمضان قرار می دهند. لذا شب قدر، برای همه ما شب استثنایی و سرنوشت ساز است.
وی اضافه کرد: باز ممکن است سئوال کنید شب قدر یک شب است پس چرا طبق روایات، سه شب را به عنوان شب قدر در نظر می گیریم؟ امام صادق ( ع) می فرماید : التقدیر فی لیله تسعه عشر و الابرام فی لیله احدی و عشرین و الامضاء فی لیله ثلاث و عشرین. یعنی برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام می گیرد، تصویب آن در شب بیست و یکم و تنفیذ آن در شب بیست و سوم که این تنفیذ و امضاء بوسیله حضرت صاحب الامر ارواح العالمین له الفدا صورت می گیرد. تنزل الملائکه و روح فیها باذن ربهم من کل امر. یعنی در شب قدر، مقدرات ما را حضرت جبرئیل ( ع)، به نزد امام زمان ( ع) که ولی و حجت خدا بر روی زمین و واسطه فیض الهی هستند می برند و این مقدرات با امضاء ایشان قطعی می شود.
رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا گفت: حالا بحث بر سر این است که کی دعای انسان به استجابت نزدیک می شود، زمانیکه انسان، خود را بوسیله توبه، از گرو گناهانش خارج کند. مراقب باشیم شیطان سراغمان نیاید که نه، توبه فایده ای ندارد و این حرف ها! خیر، توبه در هر شرایطی فایده دارد و همین که ماها اینجا هستیم، یعنی خداوند به ما رو کرده است.رسول گرامی اسلام ( ص ) در خطبه معروفی که در خصوص ماه مبارک رمضان خواندند می فرمایند : أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکمْ مَرْهُونَهٌ بِأَعْمَالِکمْ فَفُکّوهَا بِاسْتِغْفَارِکمْ. یعنی ای مردم! به درستی که جانهای شما در گرو اعمال شماست؛ پس با استغفار آزادش کنید. قرآن می فرماید : یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحا. یعنی ای کسانیکه ایمان آورده اید به سوی خدا باز گردید با توبه ای خالص. پس توبه نصوح یعنی توبه خالص.
غلامی اضافه کرد: حالا سئوال می شود که توبه خالص به چه معناست؟ امام موسی بن جعفر( ع) می فرمایند : التّوبَهُ النَّصُوحُ أنَ یتوبَ العبدُ مِنَ الذّنبِ ثُمَّ لایعودُ اِلَیهِ. یعنی توبه خالصانه آن است که وقتی بنده از گناه توبه کرد دیگر مرتکب آن گناه نشود. همچنین روایتی در نهج البلاغه است که علی ( ع) در آن، توبه کامل را معرفی می کنند. ماجرا از این قرار است که مردی خدمت امام علی ( ع) رسید و نشست پیش حضرت و گفت «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» حضرت فرمود: «ثَکِلَتْکَ أُمُّک» “مادرت به عزایت بنشیند”. یعنی بمیری این چه حرفیست که می زنی؟! صرف گفتن «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» که توبه نیست، توبه شرایط دارد؛ گفت: یا علی! شرایطش چیست، توبه حقیقی چگونه است؟
مراحل انجام توبه حقیقی
وی اظهار کرد: حضرت(ع) فرمود: اگر بخواهی از گناه توبه حقیقی کنی، شش کار باید انجام بدهی، سپس بگویی : «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» یکم؛ از گناهانی که کردی پشیمان بشوی. دوم؛ به طور جدی تصمیم بگیری که دوباره مرتکب آن گناهان نشوی. سوم؛ اگر از حق الناس چیزی را ضایع کردی، آن را به تمامه جبران کنی. چهارم؛ تمام واجباتی که ترک کردی را به جا آوری. پنجم؛ گوشتی که از حرام بر اندامت روییده، آب کنی. ششم؛ رنج طاعت را به تن بچشانی چنان همچنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آن گاه بگویی، استغفراللَّه.
غلامی در ادامه گفت: امام رضا(ع) می فرمایند : مَن أَصَرَّ عَلیالمَعاصی و طَلبَ العَفوَ مِن رَبِّهِ وَ لَم یتُبْ فَقَدِ اسْتَهزَأَ بِنَفسِهِ! کسی که بر ارتکاب گناه پافشاری میکند و از آن دستبردار نیست و (در عین حال ) از خدای خود طلب عفو و بخشش میکند در حقیقت خود را مسخره کرده است! در روایات دیگری داریم که معصوم ( ع) می فرماید اصرار بر گناه بعد از توبه، نعوذ بالله، تمسخر ساحت الهی است. با این حال، یک نکته بسیار ظریف در توبه وجود دارد که علامه طباطبایی(ره)، در تفسیر آیه ۳۷ سوره بقره آنجا که در باره توبه آدم سخن می گوید ( فَتلَقََّی َءادَمُ مِن رّبِهِّ ی کَلِمَتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إنَّهُ هُوَ الّتّوابُ الّرحِیمُ ) آن را مطرح می کند و نکته ظریف این است که بر اساس این آیه شریفه، توبه بر دو گونه است : توبه خداوند که عبارت است از بازگشت او به سوی بنده اش همراه با رحمت و مرحمت، و توبه بنده که بازگشت اوست به سوی خداوند، به وسیله استغفار و خود داری از گناه. یعنی تا لطف و عنایت پروردگار نباشد، توبه انسان امکان وجود و تحقق پیدا نمی کند. ثُمَّ تابَ عَلَیهم لِیتُوبُوا إنَّ اللّهَ هُوالتّوابُ الرَّحیم.
وی یادآور شد: چنانچه از آیه فوق نیز معلوم است، توبه انسان به دو توبه از خداوند نیاز دارد. یکی پیش از توبه ما، که از آن سخن گفتیم، و دیگری بعد از توبه ما که در اینصورت، سه توبه صورت می گیرد، اول توبه خدا، دوم توبه بنده و سوم دوباره توبه خداوند که همان پذیرش توبه عبد است. در بیشتر آیاتی که سخن از توبه خداوند به میان آمده است، به هر دو رجوع و بازگشت خداوند اشاره شده است. مثلاً در آیاتی مثل فتاب علیکم؛ یعنی خداوند به شما رجوع کرد. یا جایی که می فرمایدْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا یعنی هرگاه باز گردید، ما هم باز می گردیم. پس حواسمان باشد، همین که امشب از خانه به این سمت حرکت کرده ای و همین که اینجا هستی و قصد توبه داری، یک توفیق بزرگ از ناحیه خدای متعال نصیبت شده است. به بیان دیگر، خدا دوستت داشته و خودش دعوتت کرده، بنده من بیا؛ می خواهم ببخشمت!
وی با بیان اینکه توبه شرایطی دارد و سختی های خودش را دارد لکن کسی هم حق ندارد نه خودش و نه دیگران را از رحمت الهی و از پذیرش توبه از طرف خدای متعال نا امید کند، گفت: امام محمدباقر (ع) می فرمایند : اِنَّ اللهَ غَفورٌ رَحیمٌ یقبَلُ التَّوبَهَ وَ یعفو عَنِ السَّیئاتِ فَاِیاکَ أَن تُقَنِّطَ المؤمنینَ مِن رَحمهِالله. یعنی خدا مسلّماً آمرزنده و مهربان است، توبه بنده را میپذیرد و از گناهانش درمیگذرد و تو برحذر باش، مبادا که مؤمنان را از رحمت خدا مأیوس کنی. در روایت آمده، جوانی گریه کننان خدمت آقا رسول الله ( ص ) رسید. حضرت سئوال کردند: چرا گریانی؟ جوان عرض کرد: چرا گریان نباشم در حالی که گناهی بزرگ مرتکب شده ام و خداوند آنرا نمی آمرزد و من در آتش خواهم سوخت؟حضرت فرمودند: مگر مشرک شده ای؟ گناه تو، هر چقدر هم بزرگ باشد خداوند متعال آن را می آمرزد. جوان باز عرض کرد گناه من از کوه، از زمین، از آسمان و از ستارگان هم بزرگتر است؛ حضرت سئوال فرمودند: گناه تو بزرگتر است یا خداوند؟ جوان عرض کرد : خداوند متعال. سپس حضرت فرمودند: گناه تو، هر چقدر هم که بزرگ باشد خداوند بزرگ و مهربان آن را می آمرزد.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا افزود: انسان هیچ گاه نباید از رحمت خداوند نا امید شود؛ به خاطر همین، خداوند نا امیدی از رحمت و بخشش خودش را از گناهان کبیره شمرده است و صراحتا در قرآن می فرماید: ولا تایئَسُوا مِنْ رَوح اللَّهِ إنّهُ لا یایئَسُ مِنْ روحِ اللَّهِ الا القومُ الکافِروُن و از رحمت خدا نومید مباشید؛ بدرستیکه فقط کافران از رحمت خداوند نا امیدند. در تاریخ نقل شده در یکی از جنگها، مادری که فرزند خودش را گم کرده بود، به فرزندش رسید و به طرفش دوید و آن را چنان صمیمانه در آغوش گرفت و از شوق گریه کرد، که همه را تحت تاثیر قرار داد. در این لحظه رسول خدا ( ص ) به آن جا رسیدند و ماجرا را برای حضرت نقل کردند. حضرت فرمود، شماها از این همه شفقت و رحمت مادر نسبت به پسرش تعجب کرده اید؟». گفتند: بله یا رسول اللّه! حضرت فرمودند: خدای تعالی بر بندگانش، به مراتب مهربان تر است از مهربانی یک مادر نسبت به فرزندش!
غلامی اظهار کرد: مراقب باشیم شیطان سراغمان نیاید که نه، توبه فایده ای ندارد و این حرف ها! خیر، توبه در هر شرایطی فایده دارد و همین که ماها اینجا هستیم، یعنی خداوند به ما رو کرده است. از طرف دیگر، کسی که ما را اینجا کشانده است، خودش توفیق فراهم کردن شرایط توبه حقیقی را هم برای ما فراهم خواهد کرد! خدای متعال در قرآن مجید می فرماید : قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم یعنی بگو ای بندگان من که به درباره خودتان اسراف کرده اید از رحمت خدا نا امید نشوید همانا خدا تمام گناهان را می بخشد همانا او بخشنده و مهربان است.
وی افزود: امام باقر(ع) می فرمایند: إنّ اللهَ تعالی أشدُّ فرَحاً بِتَوبَهِ عَبدِهِ مِن رَجُلٍ أضَلَّ راحِلَته و زادَهُ لَیلَهً ظلماءَ فَوَجَدَها… یعنی خرسندی خداوند متعال، در توبه گنهکار از خرسندی مردی که در شب تاریک (در بیابان) مرکب و توشه و زاد خویش را گم کرده و ناگاه آن را پیدا می نماید، بیشتر است. همچنین روایتی است از امام سجاد (ع) که می فرمایند : إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَی فِی کُلِّ لَیلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ أَلْفَ أَلْفِ عَتِیقٍ مِنَ النَّارِ؛ یعنی خداوند در هر شب از ماه مبارک رمضان، هنگام افطار هفتاد هزار هزار شخص را که همه مستوجب آتش هستند از آتش نجات میدهد، فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ؛ شب آخر ماه رمضان که میشود، أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ؛ شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام آنچه که در ماه رمضان از آتش نجات داده است، نجات میدهد.
توفیق توبه به انسان داده شده است
غلامی یادآور شد: هم توفیق توبه به ما داده شده و هم درهای رحمت چنان باز است که فقط یک آدم بدبخت و شقی قادر به استفاده از لطف و مرحمت خداوند نیست. لذا پیامبر اعظم ( ص ) در خطبه شعبانیه می فرمایند : فَإِنَّ الشَّقِی مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ. یعنی به درستی که شقی و بد عاقبت، کسی است که از آمرزش خدا در این ماه بزرگ محروم شود. یا امام سجاد ( ع) در مناجات خودشان خطاب به خداوند متعال عرض می کند: «انت الذی فَتَحْتَ لِعِبادِکَ باباً اِلی عَفْوِکَ، وَ سَمَّیتَهُ التَّوْبَهَ، یعنی تو خودت باب عفو را به سوی بندگانت باز گرده ای، و نام آن راباب توبه نامیدی؛ فَما عُذْرُ مَنْ اَغْفَلَ دُخُولَ ذلِکَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبابِ و اِقامَهِ الدَّلیلِ؟ یعنی پس عذر کسی که پس از گشوده شدن این باب و وجود راهنما از ورود به آن خانه غفلت کند چه خواهد بود؟
وی اضافه کرد: در روایت است در هفته آخر ماه شعبان، پیامبر گرامی اسلام ( ص ) مشغول خواندن خطبه ای شدند، در این اثنا، علی ( ع ) از جای برخاست و پرسید: یا رسول الله بهترین کارها در این ماه چیست؟ پیامبر فرمودند: پارسایی و پرهیز از محرمات؛ سپس شروع به گریستن نمودند. علی ( ع) علت گریه و تاثر رسول اکرم ( ص ) را جویا شدند. حضرت به ایشان فرمود: ایعلی! گریه من به خاطر هتک حرمت و ستمی است که در این ماه بر تو روا داشته میشود. گویا تو را میبینم که نماز میخوانی و بدبختترین افراد در بین گذشتگان و آیندگان، ضربتی بر فرق سرت میزند که محاسنت از آن ضربت رنگین میشود.
غلامی اظهار کرد: جالب است در این موقع علی ( ع) بدون اینکه از این خبر متاثر بشود، پرسید: آیا در آن هنگام دین من سالم و محفوظ است؟ این سئوال برای ما حقیقتا درس آموز است. رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) فرمود: آری، در آن هنگام هم دینت در سلامت است. سپس پیامبر اکرم فرمود: ای علی، کسی که تو را بکشد، مرا کشته و کسی که تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته و کسی که تو را ناسزا بگوید مرا ناسزا گفته است، زیرا تو همانند من هستی. روح تو، روح من، و سرشت تو، سرشت من است. خدای تبارک و تعالی من و تو را با هم آفرید و برگزید، و مرا برای نبوت، و تو را برای امامت انتخاب نمود. پس هر کس امامت تو را منکر شود، نبوت مرا منکر شده است. این فرمایش رسول گرامی اسلام، دقیق ترین و در عین حال صریح ترین فرمایشات ایشان درباره منزلت منحصربفرد امام علی ( ع) است.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا بیان کرد: ما امشب با همه اطلاعی که بالاخره از رحمت واسعه الهی داریم، باز یک واسطه با خودمان آورده ایم و این واسطه، کسی نیست جز علی علیه السلام. این واسطه ای که ما با خودمان آورده ایم آنقدر با فضیلت است که پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله ) می فرمایند : لو انّ الرّیاض اقلامٌ و البحر مدادٌ و الجنّ حسابٌ و الانس کتابٌ ما حصوا فضایل علی بن ابی طالبٍ؛ یعنی اگر همه درختان باغها قلم شوند، و تمام دریاها مرکّب و جوهر، و جنها حسابگر و انسانها نویسنده گردند، نمی توانند فضایل علی(ع) را شماره کنند.
غلامی در ادامه سخنانش گفت: در روایت آمده، علی (ع ) هر شب از شبهای ماه رمضان، منزل یکی از فرزندان خودشان تشریف می بردند. شب نوزدهم منزل دخترشان امّکلثوم ( سلام الله علیها ) رفتند. امّکلثوم میگوید: اوّل مغرب پدرم وارد شد و به نماز ایستاد. من افطار را در طبقی برای او حاضر کردم. دو عدد نان جو بود، یک کاسه شیر و مقداری نمک سوده. نماز علی( ع ) که تمام شد، نگاهی به طبق کرد و گفت: برای من افطار حاضر کردی؟ عرض کردم: بله. فرمود: برای من دو خورش گذاشتهای؟ کی من دو خورشت مصرف کردهام؟ آیا نمیدانی من از پسر عممّ و برادرم رسول خدا متابعت میکنم؟ دخترم، هر کس در دنیا غذایش، پوشاکش و خوراکش نیکوتر، روز قیامت ایستادنش در محضر خداوند بیشتر است؟ ای دختر! بدان در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا حساب. به خدا قسم اگر یکی از این دو خورشت را برنداری، افطار نمیکنم.
وی اضافه کرد: امّ کلثوم میگوید: کاسه شیر را برداشتم. دو لقمه نان جو با نمک افطار کرد. بعد پدرم به نماز ایستاد و مرتّب نماز میخواند. گاهی به حیات خانه میآمد و نگاهی به آسمان میکرد … مضطرب بود. امّکلثوم میگوید: پیش پدر آمدم و گفتم: پدر! این چه حالی است که امشب در شما میبینم؟ این چه اضطرابی است؟ علی( ع) به من رو کرد و گفت: «وَ اللَّهِ مَا کَذَبْتُ وَ لَا کُذِبْتُ وَ إِنَّهَا اللَّیْلَهُ الَّتِی وُعِدْتُ»؛ به خدا قسم! دروغ نمیگویم و به من دروغ گفته نشده؛ امشب همان شب است که به من وعده داده شده است. اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِی الْمَوْتِ؛ خدا! مرگ را بر علی مبارک کن. بعد فرمود : دخترم! صبحِ امشب پدرت را شهید میکنند.
وی ادامه داد: امّ کلثوم میگوید: پدر آماده رفتن به مسجد شد، وارد حیات شد، دیدم پرندگان اطراف پدرم را گرفتهاند و سیحه میزنند. زبان حال پرندگان این است: علی نرو، علی نرو. آمدیم تا اینها را کنار بزنیم، علی( ع ) فرمود: با اینها کاری نداشته باشید. «فَإِنَّهُنَّ نَوَائِحُ» اینها صیحه میزنند، امّا بعدش گریهها و نالهها است که بلند میشود. حتی آمد در خانه، حلقه در به کمربند علی گیر کرد و کمربندش باز شد. معلوم میشود جمادات هم به علی علاقهمند هستند و میگویند: علی نرو.
غلامی افزود: وارد مسجد شد. در تاریخ مینویسند: در مسجد چند رکعت نماز خواند و به بالای بام مسجد رفت. نگاهی به افق کرد. گفت: ای سپیده دم! نشد که روزی طلوع کنی و چشمان علی در خواب باشد. سپس پائین آمد و وارد شبستان شد، مشعل ها را روشن کرد و کسانی را که خوابیده بودند را بیدار کرد. به آن لعین ازل و ابد یعنی ابن ملجم رسید، دید به رو خوابیده است. گفت: این طور نخواب، این خواب شیاطین است و بعد فرمود: تو قصدی به خاطر داری که اگر بخواهم بگویم، میتوانم، و از قصد تو آسمانها میخواهد فرو ریزد و زمین چاک شود و کوهها سرنگون گردد.
وی در پایان سخنانش گفت: علی(ع) وارد محراب شد و نماز را آغاز کرد. وارد سجده شد که آن لعین با شمشیر زهرآلود بر فرق سر آن حضرت کوبید. و در این هنگام بود که منادی بین زمین و آسمان ندا کرد: «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَی وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهَ أَعْلَامُ التُّقَی وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَی قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَی قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَی قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ. یعنی بخدا سوگند ستونهای هدایت در هم شکست و نشانه های تقوی محو شد و دستاویز محکمی که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید؛ پسر عم مصطفی صلی الله علیه و آله کشته شد، علی مرتضی به شهادت رسید و بدبخت ترین اشقیاء او را شهید نمود. و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ./۱۳۲۵//۱۰۲/خ