سیره بزرگان در تحصیل مقامات و کرامات
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مرحوم حضرت آیت الله بهجت در یکی از دروس اخلاق خود به نقد و بررسی رهانیت می پردازد و فعالیت های اجتماعی را مانع عبادت خداوند نمی داند و برای تأیید سخنان خود برخی علما را مثال می زند.
آنچه که می خوانید بخشی از سخنان مرحوم حضرت آیت الله بهجت است:
آیا می شود کار ما درست شود و به مقام کمال و معرفت برسیم بدون این که از دنیا و از زندگی اجتماعی و از صنعت و حرفه ي خود دست برداریم و به غارها و بیابان ها برویم و همیشه در آن جا با عزلت و کناره گیري از مردم و جامعه مشغول به عبادات معهوده و اوراد و ادعیه ماثوره باشیم؟
هر چند از آیه ي شریفه ي و رهبانیۀ ابتدعوها ما کتبنها علیهم الا ابتغا رضوان الله و رهبانیتی را که آنان نوآوري نمودند، ما بر آن ها ننوشته و واجب ننموده بودیم، مگر براي نیل به خشنودي خدا، اجمالا استفاده می شود خدا از رهبانیت راضی است؛ انسان تا زمانی که به يك شغل اجتماعی مشغول است نمی تواند به عبادات و ادعیه و موارد دیگر مشغول باشد.
آیا راه این است که مستغنی شود و خلوت کند و مشغول عبادت و تذکر باشد، و یا این که کن فی الناس و لا تکن معهم در میان مردم باش و با آن ها مباش؛ آیا با وجود اشتغالات اجتماعی می توان عبادات، از قبیل قرائت قرآن و نماز را که حدي ندارد، انجام داد؟ ! البته بوده اند کسانی که در شبانه روز یک ختم قرآن می کردند؛ آیا چیزي هست که جایگزین اشتغالات سنگینی که اهل ریاضت انجام می دهند بشود، اشتغالاتی که با بودن در اجتماع جمع نمی شود، مگر این که انسان از اجتماع کناره
بگیرد و از لوازم زندگی اجتماعی مانند ازدواج و رسیدگی به افراد واجب النفقه شانه خالی کند؟!
گذشته از این که اساسا کار مشکلی است انسان بتواند اموالش را در زمان حیات بین اهل و عیالش تقسیم کند و از اجتماع کناره بگیرد، آیا اصلا این کار جایزاست یا خیر؟ زیرا شاید موجب ترك واجبات شود در هر حال، آیا راهی وجود دارد که انسان بتواند به سبب آن ترك دنیا نکند و با این حال از سخط و خشم خدا مامون و به رضاي خدا مطمئن باشد، و نتیجه ي کار راهبان تارك دنیا، را حایز گردد؟
یعنی نظیر کسانی باشد که رهبانیت ندارند و در اجتماع هستند و فقط مندوبات و مستحبات عادي را انجام می دهند، ولی نتیجه ي کارهاي طولانی و دشوار آن ها را حایزاند؟ آیا چنین چیزي امکان دارد؟ آیا این گونه راه بدون تحمل کارهاي سنگین اهل ریاضت وجود دارد؟ زیرا بعضی از علماي بسیار بزرگوار بوده اند که در اجتماع بوده اند و به درس هاي متعارف حوزه از قبیل بحث و مطالعه اشتغال داشته اند، و با این حال اگر مقامات بیشتري از دیگران نداشته باشند، حداقل کم نداشته اند، یعنی اعلمیت شان از دیگران کالمسلم، و مقاماتشان بسیار بسیار عالی بوده است.
خیال نشود که در درس ها شرکت نمی کردند و یا درس نمی گفتند، بلکه قطع داریم که بیش از دیگران مشغول بوده اند و از کراماتی که از آن ها صادر و بعد از حیاتشان آشکار شده، براي ما قطع حاصل می شود که داراي مقامات عالیه بوده اند.
براي نمونه کراماتی از شیخ انصاري – رحمه الله - نقل شده که در زمان حیاتش به آن ها معروف نبوده اند ذکر مرحوم شیخ - رحمه الله - براي نمونه است و گرنه الی ماشاالله از علما بوده اند که داراي کمالات علمی و عملی بوده اند و با این وجود در فقه و اصول نیز بر دیگران تقدم داشته اند، صاحب مستدرك حاجی نوري - رحمه الله - عده اي را نام برده و شاید شهید ثانی - رحمه الله - هم از آن ها باشد که داراي مقامات عالیه معنویه بوده و در عین حال در علمیات هم قوي بوده اند و اقامه ي جماعت می کرده اند و در میان جامعه بوده و با مردم هم سر و کار داشته اند.
پاسخ این که خیال می کنیم در این مطلب جاي شک نیست که اگر انسان بدان موفق باشد براي او کافی است و تمام مطالب و نتایج ریاضات شاقه و دشوار را دارد و آن مطلب این است که انسان خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همه ي احوال مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همه ي کارها و احوال خود ناظر بداند خدا می داند این حالت مراقبه و توجه، چه تاثیراتی در روح انسان و در تحصیل علم و معرفت دارد. /۱۳۲۴/ت۳۰۳/ج