به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، سخنان مقام معظم رهبري در مراسم دانشآموختگان دانشگاه علوم انتظامي در مورد برجام، داراي چهار محور بنيادين بود كه مسير پيشروي دولت را به خوبي نمايان ميسازد:
1 - نخستين محور سخنان رهبري پيرامون يكي از مهمترين اصول فكري و راهبردي يعني«دشمنشناسي» بود. مقام معظم رهبري فرمودند: «هرچه ميگذرد بيشتر به سخن امام راحل ميرسيم كه امريكا خبيثترين شيطانهاست. هر روز يك شرارت و شيطنت از اين شيطان بزرگ سر ميزند... زماني مسئولان به اين نتيجه رسيدند بروند و مذاكره كنند و از قسمتي از حق خود هم گذشتند تا تحريمها برداشته شود، اما امروز مشاهده ميكنيم تحريمها همچنان پا برجاست.» در حالي كه برخي طبقات فكري در حال سوق جامعه به سمت اين باور بودند كه دوران «دشمنانگاري» به پايان رسيده و برجام آغازي بر پايان اين دوران است.
رهبري با ترسيم مجدد چهره حقيقي امريكا كه امروزه بيش از پيش چهره فتانه خود را به نمايش عموم گذاشته است بر لزوم دشمنشناسي و هوشياري در مقابل دشمن تأكيد كردند. رهبري با اشاره به اينكه رفتار ايالات متحده در معادلات سياسي و بينالمللي با ايران، پس از برجام نيز تفاوت چنداني با پيش از آن نكرده است و همچنان شاهد زورگويي و ظلم و بيعدالتي از سوي اين كشور و همپيمانانش هستيم، بر ضرورت واقعبيني و هوشياري در مقابل ايالات متحده تأكيد كردند.
2 - دومين محور مهم در سخنان رهبري، درخواست از دولت مبني بر اتخاذ سياستهاي قاطعانه در مقابل ناقضان برجام بود. اين مهم كه دولت محترم در مقابل اعضاي 5+1 بتواند ديپلماسي گفتاري روشن و قاطعانهاي را اتخاذ كند، در پيشبرد مسير برجام و آينده پيش روي آن بسيار حائز اهميت است. اين پازل در تكميل بيانات قبلي پيرامون ضرورت به كارگيري عقلانيت در مسير دشمنشناسي است. اگر حقيقتاً دولت بر اين باور استوار است كه نقض برجام، امريكا را در مقابل جامعه جهاني قرار ميدهد و موجب آبروريزي سياسي او در مجامع جهاني ميشود، پس بهتر آن است از اين عامل به نفع مردم خود استفاده كند و با ابراز نارضايتي از سياستها و تصميمات امريكا در دوران پسابرجام و بدعهديهاي مكرر، هم وفاداري خود به منافع مردمش را به اثبات برساند و هم از آن به عنوان اهرم فشاري عليه امريكا جهت پايبندي به برجام استفاده كند. مگر آنكه دولت هم برخلاف گفتههاي خود باور نداشته باشد كه عبور از برجام به ضرر ايالات متحده بوده و دولت امريكا قادر به اين كار نيست!
3 - محور سوم سخنان رهبري پيرامون چرايي تأكيد بر دفاع قاطعانه از حقوق ايران در برجام و مسئله هستهاي و در تبيين سخنان پيشين ايشان است. امروزه بايد به مسئله هستهاي نگرشي «عقلاني و توسعهطلبانه» داشته باشيم. ضرورت تأكيد بر حق مشروع ايران در داشتن انرژي هستهاي فقط مشتمل بر مسائل نظامي و امنيتي نيست بلكه امروزه بحث مديريت نيازهاي جامعه از جمله تأمين انرژي برق است. پس محدود كردن ايران در اين مسير با يك توافق ديپلماتيك و سپس زير پا گذاشتن همان توافق توسط غرب، تنها يك پيام را به مردم ايران و همچنين جامعه جهاني متبادر ميكند و آن رويارويي و مخالفت امريكا با «پيشرفت مشروع و رفاه و امنيت» ايران اسلامي است و اين نشان از ادامه دشمنيها از سوي ايالات متحده حتي پس از برجام است!
4 - در تحليل سخنان رهبري در فاز يا حلقه چهارم به يك اندرز يا اخطار بسيار جدي و مهم ميرسيم و آن اينكه اگر زنجيره بدعهديها و تحقير و توهينها نسبت به ايران و توافق مورد نظر ادامه پيدا كند، نظام جمهوري اسلامي نيز ساكت نخواهد نشست و پاسخي قاطع و درخور مقابل آن خواهد داشت. رهبري در اين بخش از سخنان خود بر اين مسئله تأكيد كردند كه در ايران «زورگويي» راهي از پيش نميبرد و ايران به بركت اسلام زير بار زور نرفته و نخواهد رفت، بنابراين تئوري تركيهسازي از ايران و منفعل و همسو كردن كشور با غرب و حركت برخلاف مسير منافع ملي از همين الان يك پروژه محكوم به شكست است. نمونه بارز اين زورگويي كه به جرئت ميتوان آن را اعمال فشار پشت نقاب برجام دانست، وضع اس 722يا مادر تحريمها در دوران پسابرجام است. تصويب اس 722 كه در خود ايالات متحده هم با عنوان «برجامشكني» با انتقاد بسياري روبهرو شد، نشاني مستدل از اين حقيقت است كه برجام نه تنها به عنوان يك توافق بينالمللي مورد احترام امريكا نبوده و نيست بلكه كوچكترين بازدارنده نيز در مقابل زورگويي و تحريمهاي جديد نخواهد بود.
آينده برجام در شرايط كنوني كه با انواع نقض و كارشكني و بيتوجهي از سوي غرب روبهرو است، تنها به ميزان «اعمال اقتدار» دولت در مقابل غرب وابسته است كه بايد نقشه راه دولت درباره برجام در سفر خود به نيويورك باشد. چنانچه دولت عينك واقعبيني را پيش روي ديدگان خود قرار دهد و به جامعه جهاني - به ويژه طرفين مذاكره- گوشزد كند كه خط قرمز جمهوري اسلامي «منافع مردم» است، ميتوان كورسوي اميدي به ادامه روابط ديپلماتيك دولت در عرصه معادلات بينالملل داشت، در غير اين صورت تنها چيزي كه عايد جمهوري اسلامي خواهد بود حقارت به جاي قدرت، سكون و عقبگرد به جاي توسعه و ناامني به جاي ثبات است./۱۳۲۵//۱۰۳/خ