جدایی حوزه و دانشگاه در سایه برخی توهمات
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شاکرین، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت وگو با خبرنگار به مناسبت فرا رسیدن ۲۷ آذرماه، سالروز وحدت حوزه و دانشگاه اظهار کرد: معتقدم برخی اصطکاک و یا شکاف هایی که گاهی میان این دو مرکز علمی مطرح می شود، طبیعی نیست یعنی واقعا خاصیت این دو نهاد به طور ذاتی این نیست که با هم اصطحکاک داشته باشند.
وی ادامه داد: پایه گذاری ای که از اساس در تاسیس دانشگاه ها البته نه به طور کامل گذاشته است این بود که بعضا برخی جریانات و دستگاه ها اهدافی را در برخی مراکز از جمله دانشگاه دنبال می کردند تا نوعی ناسازگاری با مبانی دینی پدید آید اما این مساله لزوما در ذات دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه نیست. گاهی کسانی که از یکی از این نهادها هستند به دلیل عدم شناختی که از طرف مقابل دارند گرفتار توهماتی می شوند و ممکن است بعضاً مشکلاتی را پدید آورند و اگرنه حوزه و دانشگاه هر دو نهاد علمی و ارزشمندی هستند که در جهت رشد و اعتلای جامعه فعالیت می کنند.
شاکرین تصریح کرد: این مهم است که هر یک از این دو نهاد بدانند نقاط قوت شان کجاست و چگونه می توانند به یکدیگر مدد برسانند به ویژه اینکه در فضای دانشگاه و در حوزه های علوم انسانی نیاز به مبانی برای تولید علم داریم که حوزه های علمیه می توانند مهمترین نقش را در این زمینه داشته باشند و زیرساخت های نظری آن را فراهم کرده و با تعامل با دانشگاه یافته های علمی جدید را متناسب با نیاز جامعه را تولید کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: تحقق مساله وحدت حوزه و دانشگاه بستگی به این مساله دارد که ما چه نگاهی را به این وحدت داشته باشیم، اگر نگاه مان مبتنی بر یک وحدت سطحی و ابتدایی باشد که طی آن اعضای این دو مرکز علمی با یکدیگر مراوداتی داشته باشند شاید این چندان تاثیری نداشته باشد ولی اساسا اگر نگاه مان این بود که این دو نهاد با یکدیگر تعاون و تعامل داشته باشند و هریک بر اساس ظرفیت های دیگری تلاش بر برقراری تعاملات دوجانبه داشته باشد، در این صورت نخستین پیش شرط تولید علم به ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی و علوم دینی که متناسب با ارزش های جامعه باشد، تامین شده است.
وی ادامه داد: بنابر این، بدون یک وحدت عمیق میان این دو نهاد نمی توان انتظار جدی از تولید علم بومی و دینی برای کشور داشت، ضمن اینکه پژوهش های برخاسته از فعالیت های این دو نهاد باید متناسب با نیازهای جامعه باشد چراکه اگر تولید علم بخواهد مبتنی بر نیاز باشد، طبیعتاً مسبوق به این است که یک نیازشناسی بسیار دقیق و قابل اعتماد صورت گرفته باشد و گاهی برخی تحقیقاتی که انجام می شود آن چیزی نیست که نیاز واقعی جامعه یا نیاز اولویت دار باشد چراکه نیازهای جامعه بسیار زیاد است ولی امکانات و توانایی هایی که بتواند در کوتاه مدت پاسخ دهد، قطعاً با نیازها تطابق ندارد.
شاکرین در ادامه ابراز کرد: زمانی این اولویت گذاری درست خواهد بود که علاوه بر شناسایی نیازها، هندسه تحقق آنها نیز به درستی ترسیم و بر اساس آنها برنامه ریزی پژوهشی انجام شود، ما این خلاء بزرگ را داریم، البته هر دستگاه علمی یک اقداماتی می کند و نیازسنجی هایی متناسب با کارهایش دارد ولی این ها کافی نیست و گاهی بسیار ضعیف و غیرعلمی است و مطالعات کافی در آن وجود ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تاکید کرد: این در حالی است که ما نیازمند تشریک مساعی میان مراکز هستیم که اولین چیزی که سرلوحه همکاری شان می گذارند، کشف نیازها و اولویت ها بر اساس ظرفیت ها و توانایی ها باشد و تا زمانی که این خلاء ها وجود داشته باشد به توفیق نمی رسیم.
وی با اشاره به نواقص پژوهش در میدان علمی کشور، بیان کرد: هم در دانشگاه و هم در حوزه پژوهش های فراوانی انجام می شود اما این آفت وجود دارد که بسیاری از اوقات پژوهش ها تکراری است. اینکه به صورت فردی کار پژوهشی انجام شود که تطابقی با مسائل جامعه ندارد، نمی تواند اهرمی برای پیشرفت باشد و حوزه و دانشگاه باید توجه کنند که تولید علمی گره گشایی می کند که در درجه اول متناسب با مقتضیات فرهنگی، اجتماعی و ارزشی باشد و در درجه دیگر بتواند به درستی و بر اساس اصول، مشکلات را حل کند. اگر یک پژوهش دردی را دوا نکند مثمرثمر نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مورد تاثیر اندیشه های وارداتی در سیر تولید علم در دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه، اظهار کرد: بحث اندیشه با دیگر موارد و کالاهای وارداتی تفاوت اساسی دارد، به بیان دیگر هر چه قدر که این مقوله از آبشخورهای دیگر وارد کشور شود بیشتر جلوی تولیدات فکری گرفته می شود. البته مساله مهم این است که اندیشه در چه بستری تولید شود.
شاکرین خاطرنشان کرد: اینگونه نیست که وقتی از تولید علم بومی صحبت می کنیم، به طور کلی اندیشه ها و علومی که تاکنون به عنوان دستاورد های بشری شناخته شده است را کنار بگذاریم و بیندیشیم که باید از نو شروع کنیم، به هیچ وجه چنین نیست بلکه باید یک بستر زنده و فعال بر اساس داشته گذشته را در جامعه علمی فعال کرده و مبتنی بر ارزش های خود بسازیم. خطر جایی است که چشم و گوش بسته، اندیشه های خام دیگران را وارد مجامع علمی کنیم که این مضر است و حوزه و دانشگاه باید نسبت به این مسائل توجه داشته باشند./۹۶۹//۱۰۲/خ