حمایت ملی از تولید داخلی
به گزارش خبرگزاری رسا، حمایت از تولید ملی، رکن اساسی رشد و گسترش اقتصاد یک کشور به شمار میآید که درواقع، ثمره خودباوری و محصول شناخت ضرورت خودکفایی است. کالاهایی که در کشور – بهجز منابع زیرزمینی و خدادادی- تولید میشوند، برآیند و علامت یک اقتصاد سالم محسوب شده و چنانچه این کالاها توسط مردم مورد اقبال قرار نگرفته و خریداری نشوند، باید انتظار داشت که قطار سنگین اقتصاد، با سرعت و شتاب مطلوب حرکت نکند و حتی متوقف شود.
در مطلع بحث باید اشاره داشت که در لزوم حمایت نهادهای ذیربط از دسترنج کارگران و کشاورزان خدوم کشورمان، صدالبته شکی نیست و چنانچه بسترهای این امر مهیا نگردد، برنامهریزیهای لازم صورت نگیرد و خلل و فرج مشکلات پیش روی تولید داخلی پر نشود، اصلاً تولیدی شکل نخواهد گرفت که بخواهیم بر سر فرهنگ گرایش به محصولات ایرانی چون و چرا کنیم. بنابراین، نقش دستگاههای مسئول در این خصوص و تأثیری که به موجب حدیث شریف «النّاسُ عَلى دِینِ مُلُوکِهِم» در بسط روحیه حمایت از کالاهای وطنی در میان مردم دارند، غیرقابلانکار است. به فرموده رهبر حکیم انقلاب: «دولت با دامنه وسیعی که دارد، مصرفکننده درجهیک است. نگویند که ما فلان چیز را میخواهیم، الان لازم داریم، تولید داخلیاش نیست، ناچاریم از بیرون بیاوریم. خب، شما مگر برنامهریزی ندارید؟ شما که امروز احتیاج دارید، چرا امروز میگویید؟ میخواستید دو سال پیش بگویید تا تولیدکننده داخلی فرصت داشته باشد برنامهریزی کند، بسازد، امتحان کند، تجربه کند تا امروز دست شما برسد.» (9 اردیبهشت 94)
اما سؤال اینجاست که نقش جامعه در فرایند حرکت در مسیر تأمین اقتصاد مقاوم چیست و چرا برخلاف غیرت ملی در امنیت و سیاست، حمیت عمومی در حمایت از تولیدات داخلی و پس زدن اجناس خارجی چندان محسوس به نظر نمیرسد ؟! در پاسخ باید گفت که پیششرط تحقق این آرمان، احساس غیرت ملی و آگاهی جامعه نسبت به اهمیت حمایت آنها از تولیدات ملی است و تا این اتفاق رخ ندهد و مردم ندانند که با اضافه کردن محصولات خارجی به سبد خانوار، چه بلایی بر سر کارگر ایرانی و چه سود هنگفتی به جیب شرکتهای خارجی سرازیر میشود، نمیتوان و نباید انتظار داشت که یکشبه این معضلات مرتفع گردد. هرچه سطح آگاهیها، آموزشها در خصوص حمایت از تولید ملی فزونی یابد، به همان اندازه، امنیت و اقتدار کشور افزایش پیدا میکند و حرکت جمعی کشور بهسوی یک اقتصاد مقاوم، تسریع میشود.
این در حالی است که پیشرفتهای اقتصادی در هر جای دنیا، بهوسیله حمایت عمومی از تولیدات داخلی رخداده و در هیچیک از اقتصادهای رشدیافته نمیتوان مثالی آورد که مردم آن کشورها، محصولات خارجی را به انواع داخلی ترجیح داده باشند. این مقوله تا به حدی در این کشورها حائز اهمیت است که حتی در مواقعی، کار به انتقاد گروههای مردمنهاد و انجمنهای غیردولتی از یکدیگر برای عدمحمایت از تولیدات داخلی میکشد و یا در برخی از کشورها، مردم حاضرند هزینه بیشتری برای خرید کالاهای تولید داخلی بپردازند تا اشتغال از ثبات و مانایی برخوردار شود. بهعنوان نمونه، در آمریکا مدتی این بحث، مطرح بود که «آمریکاییها میخواهند تویوتا برانند، سپس از این شکایت میکنند که چرا وضعیت اقتصاد ما خوب نیست؟ مشکل اصلی این است!» یا طبق یک نظرسنجی در فرانسه، مشخص شد 50 درصد از مردم این کشور حاضرند برای خرید کالاهای ساختهشده در داخل ، پول بیشتری(حدود 5 تا 10 درصد) بپردازند.
شاید در نگاه اول، باور این حقیقت که مردم بعضی از کشورها برای حمایت از اقتصاد و اشتغال کشورشان حاضرند قیمت بالاتری برای خرید محصولات داخلی نسبت به محصولات خارجی بپردازند، دشوار و حتی غیرممکن باشد ولی وقتی به مفاهیمی همچون «وحدت ملی»، «حمایت از تولید داخلی» و «ایثارگری» که در فرهنگ کشورمان، مابه ازای بیشتر و غنیتر دارد، دقت میکنیم، باور این موضوع چندان هم سخت و دور از ذهن نیست. چه اینکه در تاریخ کشورمان پس از انقلاب اسلامی و در جریان دفاع مقدس، شاهد بودیم که مردم نه تنها از مال خود برای حراست از کیان کشور، بذل و گشادهدستی کردند، بلکه حتی از جان خود برای صیانت از انقلاب و آرمانهایش نیز گذشتند. از سوی دیگر، مشخص است که برای تأمین این هدف، نمیتوان فقط به خریداران توصیه کرد، بلکه مسئله کیفیت محصولات نیز شرط مهمی است. حساب افرادی که به سبب برخورداری از رفاه نسبی، اجناس خارجی را به تولیدات داخلی ترجیح میدهند، جداست ولی باید توجه داشت که برخی دیگر از اقشار جامعه، به دلیل کیفیت نامناسب محصولات داخلی به دامن برندهای غیربومی پناه میبرند. ازاینرو، منطق حکم میکند که فلش این توصیهها نباید صرفاً به سمت مصرفکنندگان گرفته شود.
تولیدکنندگان نیز باید با ارائه کیفیت برتر و حداقل برابر با نمونههای خارجی، به مصرفکنندگان ثابت کنند که به دنبال جلب رضایت آنان هستند و نظر آنها برای ارتقاء شرایط تولید، اهمیت بسزایی دارد. بنابراین، معادله تولید و مصرف باید به این شکل رقم بخورد که تولیدکننده با احترام به نظر مردم، کالای مرغوب ارائه کند و مصرفکنندگان نیز مادامی که اجناس ایرانی در بازار در دسترس هستند، از خرید کالاهای خارجی امتناع کنند. این نکته نیز حائز اهمیت است که نه تنها خرید کالای ایرانی در اولویت است، بلکه مردم باید کیفیت را نیز مطالبه کنند، هنگام خرید انتقاد سازنده داشته باشند و در مواردی که انتقادات نادیده انگاشته شد، برای بهبود محصولات، به تولیدکنندگان فشار بیاورند، ولی دست از خرید دسترنج کارگران ایرانی برندارند. در نتیجه، مردم به همان میزان که وظیفه دارند کالای ایرانی تهیه کنند، به همان مقدار هم موظفاند تا از تولیدکننده ایرانی حداکثر کیفیت را مطالبه کنند تا شاهد رشد و افزایش کیفیت تولید ایرانی باشیم. و بالاخره باید گفت فرهنگ مصرف باید بهگونهای متحول شود که آحاد مردم، مصرف کالای خارجی را به معنای بیکاری کارگران و کشاورزان در کنار رونق کسب و کار کارخانجات خارجی بدانند و این امر محقق نخواهد شد، مگر اینکه اراده ملی در دو سطح «مردم» و «مسئولین» در حمایت واقعی از تولیدات ملی، در عالیترین شکل، بروز و ظهور یابد. /۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت