۲۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۵
کد خبر: ۵۵۸۳۱۶
یادداشت؛

مقابله با قانون جنگل

هشدار صریح رهبر انقلاب به سران غربی در خصوص مشروعیت حضور ایران در منطقه و ثمربخش بودن این حضور که در پی تحرکات مرموز فرانسه صورت گرفت، در حالی است که کاخ سفید و شرکایش پس از توافق هسته‌ای، بارها درصدد برآمده‌اند تا برجامهای «منطقه‌ای» و «موشکی» را به جمهوری اسلامی تحمیل کنند.
 رهبر انقلاب

به گزارش خبرگزاری رسا، هشدار صریح و قاطع رهبر معظم انقلاب به سران غربی در خصوص مشروعیت حضور ایران در منطقه و ثمربخش بودن این حضور که در پی تحرکات مرموز فرانسه به نمایندگی از آمریکا صورت گرفت، در حالی است که کاخ سفید و شرکایش پس از توافق هسته‌ای، بارها درصدد برآمده‌اند تا برجامهای «منطقه‌ای» و «موشکی» را به جمهوری اسلامی تحمیل کنند. 

این دیدگاه ازآنجا ناشی می‌شود که اساساً غرب، خود را در عمل، صاحب و مالک منطقه بسیار حساس و ژئوپولتیک غرب آسیا و بلکه دنیا می‌داند و بر این مبنا، حضور و دخالت خود را مشروع و قانونی می‌پندارد. این منطق که کشورهای ساکن و صاحب منطقه، حق نداشته باشند بر اساس تعاملات دو یا چندجانبه، به فرمولی برای حل مشکلات خود از طرق مختلف برسند و در مقابل، نظام سلطه از هزاران فرسنگ دورتر، به مدد زر و زور پوشالی و با ژست کدخدایی، خود را برای معضلات غرب آسیا محق بداند، بدون شک تنها در «قانون جنگل» دیده می‌شود!

روی دیگر سکه کج آمریکایی‌ها این است که تصمیم گیران و تصمیم سازان کاخ سفید، به سیاق اسلاف خود، همچنان از درک قدرت بی‌نظیر و شاخصه‌های رو به رشد انقلاب اسلامی عاجزند و نمی‌دانند هر معادله‌ای که بدون کشورمان طرح شود، از اساس، فاقد جواب و غیرقابل‌حل است. روزنامه‌ «الحیات» چاپ لندن چندی پیش طی تحلیلی تصریح کرد: «بسیاری از این نکته غفلت می‌کنند که هرگونه تحولی در منطقه و هرگونه تغییر موضع خارجی امکان‌پذیر نیست، مگر اینکه رضایت ایران جلب شود»؛ «هنری کیسینجر»، سیاستمدار کهنه‌کار آمریکایی بارها از «شکل‌گیری امپراتوری ایران در منطقه‌ غرب‌ آسیا» سخن گفته؛ «فرید زکریا»، تحلیل‌گر سیاسی در آمریکا، می‌گوید: «نفوذ آمریکا در منطقه‌ غرب‌ آسیا با نفوذ ویژه‌ ایران قابل‌مقایسه نیست» و اظهارنظر «برژینسکی»، وزیر خارجه اسبق کاخ سفید، مبنی بر اینکه «اعتبار و نفوذ ایران در منطقه بسیار بیشتر و قوی‌تر از یک دهه پیش است»، تنها گوشه‌ای از عمق راهبردی ایران اسلامی در منطقه را به نمایش گذاشته است.

تفسیری که اروپا و آمریکا از نفی حضور ایران اسلامی در منطقه به‌منظور تثبیت موقعیت خود در خاورمیانه ارائه می‌دهند نیز در نوع خود منحصربه‌فرد است. 

از منظر غرب، نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی در غرب آسیا، موجب افزایش تنش و تهدید شده، حال‌آنکه حضور انقلاب اسلامی در بزنگاه‌های چند سال اخیر با درخواست کشورهای بحران‌زده، اولاً به‌صورت قانونی صورت گرفته و ثانیاً ورود نیروهای مستشاری ایران به عراق و سوریه، به تار و مار شدن تروریست‌ها کمک شایانی کرده است. 

به فرموده مقام معظم رهبری «ما خودمان با مردم و حکومت‌های منطقه صحبت می‌کنیم و قرار می‌گذاریم و الحمدلله موفق هم شدیم و پیش رفتیم و بازهم پیش خواهیم رفت‌.» (17 اسفند 96) نکته مهم اینجاست که نفوذ و حضور جمهوری اسلامی در منطقه، بیش و پیش از همه، نفوذی «گفتمانی» و «فرهنگی» است که با سلطه‌طلبی غرب در خاورمیانه، فاصله بسیاری دارد و از سه مؤلفه کلیدی برخوردار است.

1. فرهنگ دینی و معنوی با محوریت وحدت با برادران اهل تسنن و پرهیز از طایفه‌گرایی که به ایجاد پیوند و علقه میان ایران و مردم منطقه منجر شده و همبستگی بی‌نظیری را به وجود آورده است. نامه «اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و هم‌افزایی بی‌سابقه گروه‌های مقاومت فلسطینی با ایران و حزب‌الله را می‌توان به‌عنوان یکی از دستاوردهای این مؤلفه به شمار آورد.

2. فرهنگ سیاسی که در الگوی مردم‌سالاری دینی متجلی است و به‌عنوان الگویی بومی به‌منظور تلفیق دموکراسی و دین و در مقابل لیبرال- دموکراسی غربی، قرار دارد.

کشورهای اسلامی منطقه در حال حاضر، یا گرفتار نظام‌های استبدادی قرون‌وسطایی هستند و یا دربند چارچوب‌های سیاسی مطلقاً غربی؛ درحالی‌که مردم‌سالاری دینی، راه سومی است که به وادادگی مسلمان منطقه پایان داده و باورهای نظری و فکری حرکت‌ها و جنبش‌های جهان اسلام را به امید و انسجام واداشته است.

3. استکبارستیزی و به رسمیت نشناختن رژیم جعلی صهیونیستی را باید ضلع سوم مثلث شاخصه‌های بی‌بدیل نفوذ منطقه‌ای ایران اسلامی به شمار آورد. به همین دلیل است که می‌بینیم، ترجیع‌بند مقامات صهیونیستی و آمریکایی در اجلاس‌های مختلف، از سازمان ملل گرفته تا لابی «ایپک»، بر ضرورت مقابله با جمهوری اسلامی که برآمده از گفتمان انقلاب است، خلاصه می‌شود. 

اما در آن‌سوی ماجرا، باید دخالت شوم آمریکا و اروپا را در خاورمیانه به نظاره بنشینیم. نتیجه حضور آمریکا در دو دهه گذشته که با اجرای نمایش فروپاشی برج‌های دوقلو در سال 2001 کلید خورد، افغانستانی ویران‌شده و مهد ظهور تروریسم، عراقی با زیرساخت‌های تخریب‌شده و عرصه‌ای برای رشد تروریست‌ها، سوریه‌ای ویران‌شده و منطقه‌ای تبدیل‌شده به انبار سلاح‌های غربی است.

نه‌تنها حضور نظامی و منطقه‌ای آمریکا، بدبختی و نکبت به بار می‌آورد و موجب نفرت جهانی از این دولت مستکبر شده است، بلکه حتی حضور هیئت‌های دیپلماتیک واشنگتن در پایتخت کشورهای دنیا، با اعتراضات عمومی و گسترده مواجه می‌شود. سازمان بی‌خاصیت ملل هم در کسوت تماشاچی، تأثیری برای توقف این اقدامات نامشروع ندارد و درنتیجه، زیاده‌خواهی‌های کاخ سفید و اروپایی‌های مدعی، صلح جهانی و منطقه‌ای را در معرض مخاطرات جدی قرار داده است.

طنز تلخ این روزها آن است که آمریکا حق برخورداری از سلاح‌های هسته‌ای و افزایش کیفی و کمی آن‌ها را برای خود محفوظ می‌دارد و در راهبرد جدید هسته‌ای خود بر استفاده از این تسلیحات کشتارجمعی در هر نقطه از جهان تأکید کرده است اما کشورهای منطقه، برای استفاده صلح‌آمیز از آن‌ها مورد تهدید و تحریم قرار می‌گیرند ! پدرجد تروریست‌ها از یک‌سو با بکارگیری سلاح‌های ممنوعه اروپایی و آمریکایی در یمن، حمام خون به راه انداخته و آمریکا از سوی دیگر، برای تعبیر خواب تجزیه سوریه، مدت‌هاست که بدون کسب مجوز از دمشق، نیروهای خود را به این کشور اعزام کرده است؛ اما وقتی نیروهای مستشاری ایران اسلامی با درخواست رسمی عراق و سوریه به ایفای نقش می‌پردازند، به تمام ابزارهای بین‌المللی برای برخورد با حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی متوسل می‌شوند و وقیحانه‌تر آنکه، نقش‌آفرینی کشورمان در منطقه را به کسب اجازه و رضایت از استعمارگران قرن حاضر منوط می‌کنند !!

پای آمریکایی‌ها به هرکجا بازشده، دولت‌های قانونی تحت‌فشار قرارگرفته‌اند، گروه مسلح و معارض، حمایت‌شده‌اند و امنیت منطقه به خطر افتاده است و در چنین شرایطی، با قلدرمآبی از صاحب‌خانه می‌خواهند که برای دفع خطر از منزلش، اجازه بگیرد ! و بالاخره اینکه انقلاب اسلامی که همواره در صف اول مدیریت تحولات منطقه قرار داشته است، با ارزیابی دقیق از تحولات موجود، اجازه گسترش ویروس ناامنی و ترور را در غرب آسیا نمی‌دهد، با اجماع و همفکری کشورهای دوست و همسایه به جنگ تکفیری‌ها می‌رود و برای تأمین این حق مسلم و غیرقابل خدشه، نه از ابرقدرت‌ها کسب تکلیف می‌کند و نه اجازه دست‌اندازی‌های مداخله‌جویانه به آن‌ها را می‌دهد./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: حمایت

ارسال نظرات