۲۷ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۳:۳۵
کد خبر: ۵۶۱۴۱۵
یادداشت؛

حمله به دمشق برای تأثیرگذاری در تهران

تهاجم موشكی آمریكا، انگلیس و فرانسه به اهدافی در خاك سوریه توجه تحلیلگران و دنبال‌كنندگان تحولات بین‌المللی و راهبردی را به خود معطوف كرده است.
نقشه خاورمیانه

به گزارش خبرگزاری رسا، تهاجم موشكی امریكا، انگلیس و فرانسه به اهدافی در خاك سوریه توجه تحلیلگران و دنبال‌كنندگان تحولات بین‌المللی و راهبردی را به خود معطوف كرده است. از مجموعه تحلیل‌ها و دیدگاه‌هایی كه در ۲۴ ساعت گذشته در این باب در رسانه‌ها و محافل سیاسی مطرح‌شده است، می‌توان در دو سطح تحلیل به بررسی ابعاد این رویداد پرداخت:

۱- در سطح تحلیل منطقه‌ای و بین‌المللی می‌توان این تهاجم را نوعی واكنش محور غربی به روند تحولات جاری منطقه، خصوصاً پیروزی‌های مقاومت در سوریه دانست. روند تحولات چند سال اخیر كه با موفقیت‌های چشمگیر و روزافزون محور مقاومت و ائتلاف ضد هژمون همراه بود، عملاً جریان تكفیری تروریستی موردحمایت محور عبری- عربی- غربی را به عقب راند و حاكمیت ملی سوریه را در بیشتر خاك آن سرزمین و به‌ویژه مناطق استراتژیك آن تثبیت كرد و اینك می‌توان گفت توطئه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای علیه ملت سوریه عقیم مانده است.

این تهاجم كه در امتداد حمله هوایی صهیونیست‌ها انجام گرفت، در واقع بیش از آنكه بتواند روند پیروزی‌های مردم سوریه و متحدانشان را متوقف سازد، نشان از عصبانیت قدرت‌هایی است كه مسبب آتش‌افروزی‌های خون‌بار چند سال اخیر سوریه بوده و تحمل ناكامی را ندارند

به اذعان بسیاری از صاحب‌نظران راهبردی، در تهاجم محدود اخیر، جنبه تبلیغاتی و نمایشی بر ابعاد نظامی و استراتژیك غلبه داشته و نه طراحان و نه مجریان آن انتظار نتایجی قابل‌توجهی از تأثیرگذاری بر تحولات منطقه و سوریه نداشته و ندارند.

از منظر تأثیر این تهاجم بر تحولات میدانی نیز باید گفت چنین اقداماتی به انسجام بیشتر جامعه سوریه در حمایت از مقاومت و دولت ملی این كشور می‌انجامد.

به‌هرروی با توجه به دلارپاشی‌های حاكمان این روزهای ریاض و برای خالی نبودن عریضه نیز لازم بود تحركی انجام گیرد تا دل حاكمان مرتجع منطقه برای دوشیدن‌های مكررشان توسط غربی‌ها بیش از این نسوزد!

۲- در دومین سطح تحلیل باید به اظهارات رئیس‌جمهور امریكا مراجعه كرد كه تلاش كرد ایران و روسیه را مخاطب قرار دهد و به نحوی پیامی برای این دو كشور ارسال كند. به‌نظر می‌رسد یكی از اهدافی كه در جریان این تهاجم محدود مطمح نظر غرب بوده است تأثیرگذاری محاسباتی بر كشورهای محور مقاومت خصوصاً جمهوری اسلامی ایران بوده است. می‌دانیم كه از جدی‌ترین چالش‌های ایران اسلامی با نظام سلطه بر سر پایان كار یا تداوم برجام است و سلطه‌گران به دنبال تحمیل محدودیت‌های بیشتر در قالب برجام‌های سریالی در موضوعات فراهسته‌ای از قبیل اقتدار منطقه‌ای، توانمندی موشكی و ... هستند. در این شرایط می‌توان اقدام اخیر تهاجمی غرب را در قالب پیوست عملیات‌روانی برای ادراك‌سازی نخبگان و جامعه ایرانی در جهت پذیرش فشارهای نظام سلطه تحلیل نمود. این تهاجم محدود و البته نمایشی ممكن است به اشتباه در برخی از اذهان مرغوب وحشت از جنگ را تشدید و با «معتبرسازی تهدید نظامی» اختلال در نظام محاسباتی راهبردی كشور ایجاد كند و به‌اشتباه محاسبه و محاسبه مجدد وادار سازد.

به‌این‌ترتیب باید گفت بعید نیست كه برای واشنگتن مطلوب آن است كه صدای انفجارهای دمشق در تهران شنیده شود. در همین راستا پیش‌بینی می‌شود شبكه داخلی همكار غرب در روزهای آتی با برجسته‌سازی تهاجم امریكا و متحدانش بخواهند در جامعه ایرانی رعب‌افكنی و پازل نظام سلطه را در این زمینه تكمیل كنند.

البته ملت ایران كه تجربه چهار دهه مقاومت در مقابل مستكبران بین‌المللی را دارند، به نیكی می‌دانند كه دولتی همچون ایالات‌متحده امریكا در سال‌های نه‌چندان دوری كه قدرتی به‌مراتب بیش از اینها در اختیار داشت و جمهوری اسلامی ایران نیز در سطح توانمندی بازدارنده امروز نبود، به رغم تهدیدات توخالی جسارت تهاجم به ایران اسلامی را پیدا نكرد و ابزاری همچون تهدید معتبر نظامی تنها برای خالی كردن دل‌های غرب‌زدگان وطنی كاربرد دارد.

بدون تردید این اقدامات تبلیغاتی و نمایشی محور عبری-غربی-عربی در اراده مقاومت و به‌ویژه ایران اسلامی اثر نخواهد گذارد. ملت ایران به نیكی دریافته‌اند كه مسیر امنیت پایدار تنها از طریق حضور فعال در منطقه و بسط اقتدار منطقه‌ای و بازدارندگی دفاعی می‌گذرد. در شرایطی كه دشمن دندان تهدید خود را تیزتر به رخ می‌كشد، هیچ انسان عاقلی خود را خلع سلاح نمی‌كند!/۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات