این شمشیر چوبی است!
به گزارش خبرگزاری رسا، به گمانم، پس از سخن معروف رئیسجمهور در صحن علنی مجلس به تاریخ ششم آبانماه 96 که درباره مذاکره با آمریکا گفته بود: «به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام میدهند که با ما مذاکره کن، این کشورها مگر دیوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند»، سخنان اخیر وی در جمع مدیران ارشد دستگاه اجرایی را باید دومین نقطه عطف در رفتار سیاسی ایشان طی سالهای اخیر تلقی کرد. روحانی اینک برای دومین بار، بدون آنکه وسط صحرای کربلا هم بخواهد حرف از مذاکره بزند! از لزوم مقاومت در برابر زیادهخواهیهای آمریکا سخن گفته و این اگرچه شگفت است، لکن غنیمتی است؛ غنیمتی که نشان میدهد روحانی همین چند سال قبل، به غلط تصور میکرد «مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است».
حرف زدن از چنین رویکردی، اگرچه دیر و دور، لکن باز هم میتواند محل امید باشد، البته اگر فقط حرف نباشد! امید به آنکه دولت محترم بالاخره پس از 5 سال قبول کند آدرسهای کلیدیاش درباره حل معضلات اقتصادی داخل در خارج از مرزها، از اساس اشتباه بوده و باید عوض شود. رئیسجمهور محترم اخیراً گفته است: «ما آمریکا را به زانو درمیآوریم»؛ این «ما» اما اگر در نظر جناب روحانی و اتاق فکر دولت، به معنی «ما و اروپا» باشد، حتما تکرار یک اشتباه تاریخی دیگر خواهد بود. حسن روحانی حالا دیگر پس از سالها تکیه زدن بر مناصب کلیدی در یک نظام انقلابی، باید قبول کند اولاً مبارزه امام(ره) و انقلاب اسلامی با آمریکا، از همان ابتدا هم از سر احساسات نبوده و منطقی عقلانی و تجربی را با خود به همراه داشته و ثانیا به یاد بیاورد در تمام سالهای مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، این مبارزه صددرصد معقول، تماماً بر قدرت داخلی تکیه داشته است.
سومین چیزی که جناب رئیسجمهور باید به یاد خود بیاورد این است: کشورهای اروپایی، همین حالا هم مهمترین حامیان گروهک تروریستی منافقین، اسرائیل، آلسعود و تمام دشمنان شناخته شده ما هستند، هنوز آقا اجازه هستند و اگر تمام اشتراکات ایدئولوژیک آنها با ایالات متحده را هم نادیده بگیریم، با توجه به حجم عظیم مبادلات مالی خود و آمریکا، تا ابد در کنار ما و روبهروی کدخدایشان قرار نخواهند گرفت! حسن روحانی اما چنین نگاهی به اروپا ندارد و با آنکه خود بیش از هر کس دیگری در این کشور، طعم عهدشکنی و خباثت اروپاییها را در مذاکرات هستهای دهه 80 چشیده، چنین میپندارد که با اهرم اروپا میشود به جنگ کدخدا رفت! اظهارات متعدد مقامات دولتی در این روزها، مشحون از چنین پنداری است.
در راس این اظهارات، محمدجواد ظریف در حالی که مثلاً کشورمان به دنبال چانهزنی و امتیازگیری از اروپاییهاست، طی سخنرانی در جمع اعضای اتاق بازرگانی، دست بالای ایران در مذاکرات را چنین رو کرده است: «ناموفق شدن برجام برای ما خیلی خطرناک است!» دولت اگر هم در قصد خود در زمینه «به زانو درآوردن آمریکا» صادق باشد، باید بداند با چنین روحیهای نمیتوان به جنگ آمریکا رفت! بر این مبنا، ما اگرچه از سخنان اخیر رئیسجمهور استقبال میکنیم، لکن از یاد نمیبریم که همین ایشان، همین 3 سال قبل، نظری صددرصد متفاوت داشتند و معتقد بودند: «امروز 36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و دیگر دوران احساسات سپری شده و باید واقعیات را تبیین کنیم تا جامعه ما بداند که در دنیا چه خبر است و چگونه باید با دنیا تعامل کنیم!»
مسلماً شخص جناب ظریف هم تصدیق میکنند چنین ادبیاتی، با ادعای «به زانو درآوردن آمریکا» هیچ سنخیتی ندارد! کنار هم قرار دادن این واقعیات به ما میگوید نباید از حرفهای اخیر رئیسجمهور ذوق زده شد و مثل برخی که بلافاصله پس از بیانیه لوزان، بدون درک باطن ماجرا، پیام تبریک دادند، از هول حلیم، در دیگ افتاد. رئیسجمهور اگر حالا متوجه شده باید با آمریکا مبارزه کرد و نباید استقلال، آزادی، مردمسالاری، جمهوریت و اسلامیت نظام، دین و فرهنگمان را معامله کنیم، باید برای او و دولتش خوشحال بود.
حرف زدن اما فاصله زیادی با عمل دارد! دولت برای طی کردن چنین راهی باید در ابتدا شجاعت چنان مبارزهای را در خود ایجاد کند تا به تبع آن، افکار عمومی نیز از شجاعت و اقدام انقلابی دولت متاثر شده، در جهت انسجام ملی سامان یابد. رئیسجمهور کشوری انقلابی که مسؤولانش باید همسطح کمدرآمدترین اقشار جامعه باشند، هنوز 2 روز نیست که با لباس برند آمریکایی از توچالگردی برگشته، پس باید پیش از سلام و صلوات به خاطر یک نطق اصطلاحا توفانی، منتظر تغییرات ملموس عملی او و کابینه بود!
البته اینکه رئیسجمهور بگوید «ما آمریکا را به زانو درمیآوریم» ولی جناب ظریف معتقد باشد «ناموفق شدن برجام برای ما خیلی خطرناک است» تناقضی است که نمیتوان آن را از دید افکار عمومی پنهان کرد. دولت اگر واقعا میخواهد آمریکا را به زانو دربیاورد، باید به وزیر امور خارجه و دیگر مقاماتش بگوید اظهارات ناامیدکننده نداشته باشند و ملت را برای مبارزه آماده کنند. اظهارات جناب ظریف به عنوان مهمترین عضو کابینه روحانی اما چنین مینماید که دولت، همین برجام از هم پاشیده- بخوانید اروپا!- را اهرم مبارزه با آمریکا تصور کرده است! روشن است که چنین مبارزهای که با شمشیر عاریهای دوستان آمریکا برنامهریزی شده، به مجرد شکستن آن شمشیر، از بن بر باد خواهد رفت. واقعیت دیگر آن است که به استناد سخنان اخیر مقامات اروپایی درباره عدم توان مقابله تجاری- و نه راهبردی!- اروپا با ایالات متحده، چنین شمشیری اساساً وجود خارجی ندارد!/۹۶۹/د102/ب1
منبع: وطن امروز