نعره شیر و زوزه کفتارها
به گزارش خبرگزاری رسا، تردیدی نیست که ایران در شرایط یک جنگ تمامعیار اقتصادی است که امریکا برای اهداف غیرانسانی و غیرقانونی و قلدری جهانی علیه ما به راه انداخته است. این جنگ اقتصادی با ارعاب و تهدید و جنگ روانی و تبلیغاتی پرشدت نیز همراه است تا هدف علنی براندازی و تسلیم در مقابل امریکا محقق شود. محاسبات دقیق نظامی، توان و تمایل راهبردی امریکا برای جنگ نظامی علیه ایران را از گزینههای امریکا خارج کرده و بودجه نظامی ۹۱۶ میلیاردی آنها هم مطابق برنامه ریاضت نظامی است که از سالها قبل شروع شده و مضافاً اینکه اقتصاد امریکا و جهان اجازه ماجراجویی به ترامپ نمیدهد تا بحران عظیم ناشی از جنگ با ایران را تحمل کند.
مواضع تهدیدآمیز مقامات امریکا نیز کارکردی معادل مؤثر واقع شدن فشارهای روانی و اقتصادی است که در دو ماه اخیر با اهانت به مقامات و کشور و ملت ایران همراه شده است. این در حالی است که پروژههای ترامپ در فلسطین برای معامله قرن، پروژه تروریستی - تکفیری در عراق و سوریه، پروژه بازگشت به عراق با برهمزدن روندهای سیاسی و امنیتی، پروژه اشغال یمن و پروژه نهایی مرعوبسازی ایران هم به نتیجه نرسیده و شکست جدی را تحمل میکند.
پاسخ دکتر روحانی و سپس مواضع سردار سلیمانی در مراسم شهدای همدان به یاوههای ترامپ، همچون نعره شیر، ارکان و محاسبات امریکا، رژیم صهیونیستی و شرکای نقابدار عرب را به لرزه انداخته است.
همزمانی هشدارهای سردار سلیمانی با هدف قرار گرفتن ناو جنگی سعودی همانند لحظه سخنرانی سیدحسن نصرالله و هدف قرار گرفتن ناوچه ساعر اسرائیلی در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ بود و مجموعه آنچه سردار سلیمانی بیان کرد، مشتمل بر پیامها و مفاهیمی است که از سوی طرفهای یادشده با جدیت نگریسته خواهد شد. در مقابل مواضع سردار سلیمانی، زوزه کفتارهای داخلی و خارجی را شاهد هستیم.
زوزه داخلی کسانی که اگر مزدور خارجی در بدنه نظام نباشند، ولی با یدک کشیدن عنوانهای استاد دانشگاه و دیپلمات سابق و... جادهصافکن دشمن و همتراز کسانی هستند که اقتصاد کشور را در چهار دوره حکومتی به امروز رساندهاند. زوزه کفتارهای اسرائیلی هم پس از امیدهای فراوانی که به تروریستهای تکفیری-وهابی بسته بودند، با دستپاچگی به فراری دادن کلاهسفیدها از سوریه و مطالبات التماسی برای باقی نماندن ایران در سوریه و یا پنهان شدن پشت سر امریکا و غرب دلالت دارد.
امریکا و ترامپ که پروژههای منطقهای با محوریت ایران را، به هم پیوسته میدانند، در دریای سرخ در شوک قرار گرفته و در سوریه دست به دامن روسیه هستند تا خواهش صهیونیستها را به سرانجام برسانند. حال آنکه برای روسها اهمیتی ندارد که امریکا در سوچی و مذاکرات سیاسی ژنو حضور داشته باشد یا خیر. مهم این است که امریکا در شرایطی نیست که بر روندهای سوریه اثری مهم داشته باشد.
تنها هنر ترامپ این است که با ژستهای توخالی، گاوهای شیرده ریاض و امارات را بیشتر بدوشد. زوزه کفتارهای سعودی و اماراتی راه به جایی نمیبرد، چون حتی اگر همراه با صهیونیستها هدف مشروع و اولیه واکنش سردار سلیمانی به ماجراجویی ترامپ نباشند، باید برای کابوس جدید خود در قبال یمنیهای شجاع و مظلوم فکری بکنند و یا صهیونیستها، در کل قنیطره و جولان سوریه و در فاصلهای نزدیک سایه حضور نیروهای مقاومت و مستشاران ایرانی را تحمل کنند.
در عراق، امریکا باید از هماکنون پاسخگوی جنایات داعش و کشتار یک میلیون عراقی باشد که اسلاف آنها مرتکب شدهاند و اولین قربانیان آنها، نمایندگان امریکا در وزارتخانههای عراق هستند که مأموریتی جز مانعتراشی در روند کارآمدی دولت عراق ندارند و این کار دقیقاً همان رفتاری است که غربزدههای داخلی در بدنه ساختارهای رسمی به آن مشغولند. مرحله اخراج امریکا و جارو زدن به زبالههای آنها در سطح ساختارهای رسمی و منطقهای شروع شده است و این پاسخ به جنگ امریکا و ایادی آنهاست. امروزه جنگ، اقتصادی، نرم و جنگ نفوذ است./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: جوان