استمرار شرارت آمریکایی
به گزارش خبرگزاری رسا، اگر در گذشته مدل رفتاری امریکا در جهان، با نوعی مراعات نسبت به دوستانش، سیاستهای شیطانی و شرارت را نسبت به کشورهای مستقل یا رقیب به کار میبرد، اکنون و به دلیل تنگناها و اضطرارهای مختلف با دوستانش نیز سر ناسازگاری دارد.
ترکیه و اردوغان هم به لیست تنشسازی ترامپ اضافه شده و مطابق پروتکلهای صهیونیستی که «همه دیگران» هیچ اصالتی ندارند و تنها صهیونیسم و امریکای حامی صهیونیسم مبنا و معیار هستند، اردوغان هم از نگاه ترامپ و سیاست امریکایی باید تنبیه شود تا دستهای تسلیم خود را بلند کند.
این سیاست شرارت آمیز یک جوهر دارد و آن اینکه هر ملت و دولتی سر تعظیم فرود نیاورند، باید مجازات شوند. این سیاست برای ایران در ۴۰ سال گذشته به اجرا درآمده و امریکا در رؤیا و آرزوی تکرار کودتای ۲۸ مرداد، گروه اقدام ویژه ایران را در وزارت خارجهاش تشکیل داده تا حلقه تکمیلی اتاق جنگ اقتصادی در وزارت خزانهداری امریکا باشد.
این شرارت امریکایی را باید هر روز در یمن و فلسطین که مردم با گلوله و بمب و جنگافزار امریکایی کشته میشوند مشاهده کرد که برای حفظ «دیکتاتوریهای شیرده» سرکوب و شکنجه و انواع جنایت از نگاه امریکا و ترامپ در دیکتاتورییهای عربی مجاز است.
در آخرین نمونه سیاست شرارت و جنایت ضدبشری، پس از اینکه با تروریستهای تکفیری، عراق و سوریه را هدف نابودی قرار داده و شکست خوردند، بودجه بیثباتی در سوریه را که قرار بود در بودجه نظامی امریکا منظور کنند، از جیب عربستان، امارات، کویت، استرالیا، آلمان، ایتالیا، فرانسه و دانمارک میپردازند و برای عراق و باقیماندن در این کشور نیز خوابهای جدید دیدهاند. معنی این بودجه که به نام ثباتسازی به دنبال هرج و مرج و بیثباتی است این است که سوریه پس از تروریسم و اشغالگری ائتلاف امریکایی، پس از جنایات تکفیریهای وهابی، باید با ناامنی و فقدان آرامش همراه شود.
دلیل این است که امریکا در سوریه پس از تروریسم، جایی ندارد. بودجه ۲۳۰ میلیون دلاری فوق که احتمالاً بیش از این برایش پیشبینی کردهاند، باید هزینه تروریستهای هفت رنگ تکفیری شود که از ادلب در سوریه پاکسازی میشوند و بخشی از آنها باید در اردن و در بیعت با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، قرار گیرند و به عنوان یک واحد واکنش سریع تروریستی در کل منطقه به کارگیری شوند.
از نگاه امریکا و به ویژه حکومت ترامپ، غرب آسیا نباید آسایش و آرامش داشته باشد، چراکه ثبات در غرب آسیا، به معنای افزایش نگرانی و بیبهرگی صهیونیستها است که حیات خود را در چالشسازی برای دیگران بنا کردهاند. یک نگاه ساده به روند سیاستهای شیطانی و شرارتآمیز امریکا در ۴۰ سال گذشته، یک منحنی آشکار و نزولی از شاخص سیطره و قدرت امریکا در غرب آسیا و جهان را نشان میدهد و ابزارهای آنها فرسوده و هیبت آنها آنچنان مخدوش و شکست خورده است که از هم اکنون غرب آسیای بدون امریکا را پیشبینی و خود را برای آن آماده کرده است./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: روزنامه جوان