جوانان نخبه کلید حل مسائل کشور
به گزارش خبرگزاری رسا، نظام مقدس جمهوری اسلامی برآمده از انقلاب اسلامی است که بیشترین سهم در مبارزه، پیروزی و تثبیت آن را جوانان داشتهاند. از این رو اگر انقلاب اسلامی را انقلابی جوانپایه و جوانگرا بنامیم، گزاف نخواهد بود. همانطور که در شعارهای انقلاب مثل «کشتی جوانان وطن» که خطاب به محمدرضا پهلوی و رویه سرکوب وحشیانه و جنایتهای آن رژیم سرداده میشد، حضور و نقش گسترده جوانان انعکاس داشت.
پس از پیروزی انقلاب هم بار سنگین تأسیس و تثبیت نظام بر دوش جوانان این مرز و بوم گذاشته شد که پس از تجربه حضور در نهضت، در عرصه دفاع و نگهبانی از انقلاب تا عرصههای اجرایی و مدیریتی با شوری انقلابی و متعهدانه حاضر شده و نظام نوپای اسلامی را از گردنههای سهمگین شورشهای ضدانقلابی و هشت سال جنگ تحمیلی عبور داده و در صحنههای جهاد و شهادت بیشترین سهم را به خود اختصاص دادند.
عوامل و زمینههای این حضور و مشارکت گسترده جوانان در آن دوران خطیر را میتوان در موارد ذیل جستوجو کرد:
۱- تغییرات اجتماعی کشور که در دهه ۴۰ با افزایش شهرنشینی، رشد جمعیت و باسوادی، وزن جوانان را بالا برده و ضریب اثرگذاری آنان را در عرصههای سیاسی – اجتماعی افزایش داد.
۲- رشد مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی در جوانان که در بستر ارتباطات اجتماعی و فهم محیطی پیوند خورده با سواد و معلومات بالاتر، پدید آمده بود و تعهد به تغییر انقلابی را برای استقلال کشور و عزت و غرور ملی و عبور از وابستگی، در آنان تقویت میکرد.
۳- سختی و خطر صحنههای مبارزه در انقلاب و ایفای نقش در میدان آشوبهای مسلحانه و جنگ تحمیلی و حتی طاقت فرسا بودن مسئولیتهای اجرایی و مدیریتی در شرایط تهدید و فشارهای ظالمانه سیاسی، اقتصادی که تنها با اتکا به شور انقلابی و نیروی جوانی انجام آن ممکن بود.
۴- اعتماد رهبری انقلاب به جوانان و حمایت بیدریغ از نهادهایی که بستر حضور جوانان انقلابی به حساب میآمدند.
برکات این اعتماد و واگذاری میدانهای خطیر به جوانان هم حل مشکلات و مسائل کشور بود که با انقلابی به قیمت برانگیختن دشمنیهای گوناگون فراوان و متنوع شده بودند. اتکا به جوانان در عبور انقلاب اسلامی از بحرانهای سرنوشتساز مؤثر و زمینهساز پدید آمدن نسلی از کارگزاران، مدیران، فرماندهانی انقلابی، مردمی و آبدیده شد که برای تمام فصول انقلاب قادر به ایفای نقش بوده و خواب دشمن برای فروپاشی نظام را ظرف چند ماه و چند سال به وعده توخالی و رویایی تعبیر نشدنی مبدل ساختند.
جالب اینکه در شرایط چالشی فعلی که دشمن با توهم تأثیرگذاری جنگ اقتصادی برای تحمیل خواستههای ظالمانه و تحقیرآمیز مثل سازش و مذاکره بر نظام، تمام توان و ظرفیت خویش را به کار گرفته و ائتلافی عبری، عربی و غربی برای پیشبرد آن به کار گرفته، رهبر فرزانه انقلاب، کلید حل مسائل کشور و پشتوانه بنبستشکنی نظام را جوانان نخبه کشور معرفی میکنند و معتقدند: «هیچ بن بست و مشکل غیرقابل حلی در کشور وجود ندارد ما به فضل الهی و با عزم و اراده مردم و مسئولان و با استفاده از ظرفیت بی بدیل جوانان و نخبگان توانمند ایران عزیز و فعال کردن ظرفیتها و منابع ممتاز کشور یقیناً بر مشکلات درونی و تحمیلی فائق خواهیم آمد.» از سوی دیگر معظمله تهدید واقعی یا خطرساز و اصلی را فاصله جوانان از واقعیات و بیتفاوتی و کنارهگیری آنان از انجام مسئولیت برای حل مسائل و مشکلات کشور دانسته و تصریح مینمایند: «عیب واقعی این است که جوان کشور تصور کند که راهحلی وجود ندارد و جز پناه بردن به دشمن.» در مقابل این سناریوی دشمن، لازم است شرایط حضور جوانان در میدانهای حل مسائل و مشکلات کشور و مردم مهیا شود که گام اول اعتماد به جوانان و ترغیب آنان به ایفای نقش فعال در عرصههای تصمیمسازی، تصمیمگیری و مدیریت و اجرا میباشد.
اعتمادی از جنس اعتماد رهبری به جوانان که میفرمایند: «جوانهای ما امروز در قبال مشکلاتی که کشور با آنها مواجه است، هم صاحب فکر و هم صاحب انگیزهاند، جوانهای ما احساس تکلیف میکنند.» به عبارتی امام خامنهای نه تنها نسل جوان امروز را قبول داشته و به آنان اعتماد میکنند بلکه او را نسبت به نسل جوان گذشته دارای برتری و مزیت نیز میدانند که علاوه بر مسئولیتپذیری دارای سطحی از نخبگی و حتی پختگی میباشد.
اما مسئله این است که گاه باز کردن میدان برای جوانان از سوی مسئولان و مدیران کشور با مقاومت همراه است که اگر ناشی از تلقی تنگ شدن فضا برای خود نباشد، حاصل دغدغهای نسبت به سرنوشت تجارب نسل اول و دوم انقلاب و سرنوشت مدیریتی کشور میباشد. اما بی تعارف یک دلیل عمده این مقاومت فائق آمدن نوعی محافظهکاری ناخواسته و ناآگاهانه در بدنه مدیریتی و مسئولان است که برای درمان و پاسخ گرفتن کافی است به سابقه و گذشته اجرایی و مسئولان خود رجوع کنند.
حال آنکه انتظار میرود نسلهای اول و دوم انقلاب که میداندار مسئولیت و مدیریت در کشور بودهاند، برای آینده انقلاب و پیشبردگی آن نباید به محافظه کاری بگرایند و باید همچنان انقلابی باقی مانده و عمل کنند. میدان دادن به جوانان برای حل مسائل و مشکلات کشور، خود یک شاخص انقلابی ماندن و انقلابیگری است. شاید یکی از موانع عمل به چنین الزامی، نگرانی از سرنوشت تجربه و صاحبان تجربه در دستگاه بروکراسی است که باید برای آن هم تدبیر کرد./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان