از جنگ ۳۳ روزه تا نبرد ۲ روزه !
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه حمایت در یادداشتی با اشاره به قدرت پوشالی و رو به زوال رژیم صهیونیستی آورده است:
1. یکی از ویژگیهای بارز و شاخص توطئههای خباثتآلودی که استکبار جهانی و اذناب منطقهای آنها برای غرب آسیا تدارک دیدهاند، «تهاجمی» بودن آن است. به این مفهوم که راهبرد نویسان نظام سلطه با این چارچوب فکری که باید پارادایم تفکر مقاومت اسلامی در برابر غرب تضعیف شود، به استراتژی خود، ویژگی تهاجمی را افزودهاند تا هرگونه تفکر مخالف را بهزعم خود از پای درآورند.
بهعنوان نمونه، رئیسجمهور آمریکا برای کشورهای خاورمیانه خطمشی تعیین میکند و میکوشد تا جریانها و دولتهایی که از سیاستهای واشنگتن متابعت نمیکنند را با سلاح تهدید و تحریم از میدان به در کرده و یا با خود همراه سازند. در ادبیات مقامات کاخ سفید بسیار دیده و شنیدهشده که جریانهای مخالف با هژمونی آمریکا را با اتهاماتی همچون «ایجاد بیثباتی» و «حمایت از تروریسم» متهم میکنند و از این طریق، بمباران تبلیغاتی سنگینی علیه آنها صورت میدهند.
سردمداران آمریکا اصلاً ابایی ندارند که صاحبان اصلی سرزمینهای اسلامی که در مقابل حضور و سلطهطلبی بیگانگان قد علم کردهاند را «تروریست» بنامند و کسانی که از آرمانهای اسلامی دفاع میکنند را به «ثبات زدایی» متهم کنند.
2. این تاکتیک ترکیبی شامل «جنگ نرم» و «فشار و تهدید اقتصادی و نظامی» در برخی از حاکمان خودفروخته مؤثر بوده و بعضی از آنها با این توهم که کوتاه آمدن در برابر غرب، از دشمنی آنها خواهد کاست، به آمریکا و رژیم صهیونیستی روی خوشنشان دادهاند. لبخند زدن همان و نشستن بر گرده آنها و گذاشتن لیستی طولانی از مطالبات نامشروع در برابر وادادگان همان !
از زمانی که مذاکرات شوم «کمپ دیوید» با وساطت و میانجیگری مصر کلید خورد تا به امروز، دومینوی زیادهخواهی رژیم صهیونیستی هنوز به پایان نرسیده و هر چه بیشتر از صلح و راهحل بهاصطلاح «دو دولتی» سخن به میان آمده، اشغالگران قدس طلبکارتر و وقیحتر شدهاند. کار بهجایی رسیده است که رئیسجمهور متوهم آمریکا با جسارت تمام، غلطی که اسلافش از ارتکاب آن هراس داشتند را به پشتوانه همراهی آل سعود و شرکایش عملی کرده و سفارت خود را از تلآویو به قدس منتقل کرد.
هرچند که بیش از یکی دو کشور با ترامپ در این اقدام زشت همراه نشدند اما نفس این حرکت نشان میدهد که کوتاه آمدن و چراغ سبز نشان دادن به آمریکا و اسرائیل تا چه میزان میتواند بر تحولات بینالمللی تأثیرگذار باشد. ماجرا به همینجا ختم نمیشود، چراکه لنگ زیر پای اشغالگران پهن کردن، به قیمت تحقیر مرتجعین و کشورهای حامی گفتگو با آمریکا تمامشده و از باب نمونه شاهدیم که کلیددار کاخ سفید بدون هیچ لکنت زبانی، عربستان را گاو شیرده خطاب میکند و ابوظبی و ریاض را تهدید میکند که بدون حمایت واشنگتن، حکومت آنها دو هفته هم دوام نخواهد آورد !
3. با عنایت به تجربه تلخ تاریخی پالودهخوری با جنایتکاران بینالمللی و باز کردن باب گفتگو و مراوده با آنها، تنها راه باقیمانده به فرمایش رهبر حکیم انقلاب برای دفع این خطرات از سر امت اسلامی، عبارت است از «گسترش مقاومت و تقویت بیداری اسلامی». به عبارت سادهتر، وقتی حریف از لاک دفاعی به فاز تهاجمی تغییر راهبرد داده است، تنها «راه نجات منطقه» نه مصافحه و لبخند زدن، بلکه مقاومت و حمله متقابل است و راهی جز این جواب نخواهد داد.
ضمن اینکه شکلگیری جنبش مقاومت در برابر رژيم صهيونيستی اساساً از بيداری اسلامی ناشی میشود و پذيرش درخواستها و برنامههای رژيم صهيونيستی و تسليم شدن در مقابل زیادهخواهیهای پایانناپذیر این حکومت جعلی درست در نقطه مقابل آن قرار دارد؛ چراکه به مدد جبهه مقاومت است که بخشهای مختلف پازل استکبار در غرب آسیا زمینگیر شده است.
4. یادمان نرود که صهیونیستها با شعار «از نیل تا فرات» فلسطین را اشغال کردند اما اجزای پرقدرت جبهه مقاومت چنان ضرب شستی به آنها نشان دادند که امروز به دور خود دیوار کشیده و راضی شدهاند که مردمان راندهشده از سرزمین آبا و اجدادیشان به آنها کاری نداشته باشند ! مدتزمان جنگهایی که رژیم اشغالگر در 15 سال گذشته کلید زده نیز نشان میدهد که این رژیم جعلی، روزبهروز در حال کمرمق شدن و آب رفتن است. از جنگ 33 روزه لبنان گرفته تا جنگ 22 روزه غزه، نمودار قدرت پوشالی صهیونیستها همواره رو به افول بوده و به شکل معناداری کاهشیافته است. صهیونیستها در دهه 80 میلادی دامنه تجاوزات خود را تا بیروت هم کشاندند درحالیکه در حال حاضر، بهرغم حمایتهای سنگین آمریکا از این رژیم، حتی قادر به تحقق اهداف اولیه خود هم نیستند، چه رسد به فتوحات و دستاوردهای چشمگیر!
5. شکست چندمرحلهای این رژیم در برابر جریان مقاومت در لبنان و فلسطین و کاهش مدتزمان تابآوری اشغالگران در برابر حملات کوبنده آنها نشان داد که این رژیم و حامیانش یعنی جبهه غربی، عربی، عبری چقدر شکننده هستند و چنانچه فرهنگ مقاومت گسترشیافته و بیداری اسلامی تقویت شود، میتوان از همه ظرفیتهای منطقه برای سازماندهی گسترده علیه صهیونیسم و امپریالیسم استفاده کرد. از سوی دیگر، کمرنگ شدن و از بین رفتن هراس از صهیونیستها و افزایش این تفکر که اسرائیل را میتوان بهراحتی در جنگها شکست داد، از نتایج غرورآفرین این دو مؤلفه (رشد مقاومت و تقویت بیداری اسلامی) برشمرد که موانع و خطرات مهمی در پیشبرد سیاستها و برنامههای این رژیم در منطقه ایجاد کرده است.
6. در جریان تجاوز اخیر نیروهای بهاصطلاح ویژه رژیم صهیونیستی به منطقه خان یونس، ضعف و فتور اشغالگران قدس بهشدت خودنمایی کرد و موشکهای مقاومت موفق شدند یکبار دیگر افسانه شکستناپذیری گنبد آهنین را به چالش بکشند. شلیک حدود 500 موشک به شهرکهای صهیونیستنشین کافی بود تا عربدهکشی اسرائیل به سکوتی مرگبار تبدیل شود و رژیمی که در حال تدارک مقدمات «معامله قرن» است، ظرف 48 ساعت دستهای خود را بالا ببرد!
یکبار دیگر مرور کنیم؛ صهیونیستها در سال 2006 با هدف نابودی حزبالله لبنان و زندانی کردن رهبران مقاومت در گوانتانامو به جنوب این کشور حمله کردند اما کمی بیش از یک ماه دوام نیاوردند و سیلی سختی خوردند. دو سال بعد، در اواخر سال 2008 به فلسطین حمله کردند و در مدت کمتر از یک ماه (22 ماه) ضرب شست مقاومت را چشیدند و فرار را برقرار ترجیح دادند. دو هفته پیش هم برای گروگانگیری به خان یونس یورش بردند و بعد از موشکباران حماس، ظرف مدت 2 روز، بهغلط کردن افتاده، برای آتشبس، میانجی فرستادند! شک نکنید که در جنگ بعدی کمتر از دو روز مقاومت خواهند کرد و این روند تهاجمی ظرف مدت کوتاهی متوقف خواهد شد که این امر قطعاً از برکات مقاومت است. این جمله معروف و درخشان رهبر حکیم انقلاب را حالا بهتر میتوان درک کرد که فرمودند: «اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید.»/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت