مبانی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یکی از مسائل بسیار مهم کشور و ضامن بقا و استمرار نظام اسلامی و گامی اساسی در جهت تاسیس تمدن نوین اسلامی است.
به گزارش خبرگزاری رسا، ۲۴ لغایت ۲۹ آذرماه ۹۷ همزمان با هفته پژوهش برنامههای گوناگونی از جمله مصاحبه و گفتگو، نشستهای علمی و نمایشگاههای آثار برگزار میشود. لازم به ذکر است در نشستی با حضور اعضای ستاد پژوهش استان قم به میزبانی پژوهشگاه، سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با حضور حجت الاسلام دکتر حمیدرضا شاکرین از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به همین مناسبت یادداشتی با عنوان مبانی الگوی پیشرفت که چکیده تحقیق ایشان با همین موضوع است تقدیم حضور خواهد شد:
تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یکی از مسائل بسیار مهم کشور و ضامن بقا و استمرار نظام اسلامی و گامی اساسی در جهت تاسیس تمدن نوین اسلامی است. اهمیت این مساله باعث شده است که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تاکید نموده و رهنمودهایی در این زمینه ارایه کردهاند. بدون شک تدوین چنین الگویی مبتنی بر پارهای مبانی و زیرساختهای بنیادین نظری است که بدون توجه به آنها الگو جهت صحیح خود را باز نیافته و غفلت از آنها اهداف و مسیر الگو را دگرگون خواهد ساخت. مبانی الگو، اصول جهان بینی یا متاپارادایمی است که به منزله زیر بنای نظریههای جاری در عرصههای گسترده پیشرفت است. جهان بینی اسلامی در بر دارنده محورها و مضامینی است که پاسخ پرسشهای بنیادین و زیرساختی مهمی را در محورهایی، چون معرفت شناسی، هستی شناسی، خدا شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، ارزش شناسی و دین شناسی پیش روی متفکر قرار میدهد. بنیاد قرار گرفتن اسلام برای تدوین الگوی پیشرفت در درجه نخست مبتنی بر یافتن دیدگاه اسلامی درباره محورهای بنیادین پیش گفته و پیوند آن با اصول و ارکان تمدن و پیشرفت است. این مبانی سطوح مختلفی دارند و از بنیادیترین لایهها تا سطوحی مماس با اصول عملی الگو را تشکیل میدهند. تحقیق حاضر در جستجوی آن است که با مراجعه به تراث اسلامی این مبانی را شناسایی و بررسی کند.
شایان یاد است که ثقل اصلی بحث در این تحقیق بر وجه اسلامیت الگو، یعنی آن دسته از مبانی است که به آن بنمایه اسلامی میدهد، اما وجه ایرانی بودن آن مساله دیگری است که از حوزه این تحقیق خارج است؛ بنابراین چنین تحقیقی میتواند برای همه کشورهای اسلامی سودمند بوده و بر اساس آن میتوان نظریه اسلامی پیشرفت را به همه مسلمانان ارایه کرد تا هرکشوری متناسب با شرایط و مقتضیات جامعه خویش از آن بهره جوید.
هدف این تحقیق دستیابی به آن دسته از مبانی و زیرساختهای نظری اندیشه اسلامی است که بر اساس آنها بتوان نظریه اسلامی را کشف و سپس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را طراحی کرد. چنانکه از مطالب پیشین روشن شد الگوی پیشرفت آنگاه دین بنیاد و دارای جهتگیری صحیح و پیشرو در جهت اهداف و آرمانهای اصیل اسلامی خواهد بود که کاملا مبتنی بر مبانی اسلامی و منطبق با آموزههای اساسی آن باشد. چنین چیزی بدون بررسی عمیق، جامع و همه جانبه مبانی وتنقیح و تدقیق آنها میسر نیست. لاجرم بحث از مبانی و کشف و تنظیم و تنسیق آنها امری بایسته و اجتناب ناپذیر مینماید و بدون آن زمینه پیدایش انواع انحرافات و کژیها در ساخت الگوی پیشرفت کشور وجود خواهد داشت.
تحقیق فرارو پس از مقدمه، در ده فصل و یک جمعبندی و نتیجهگیری به شرح زیر سامان یافته است:
فصل اول عنوان مبانی کلیات و مفاهیم را بر پیشانی دارد و پس از کاوش در مفاهیمی، چون مبنا، پیشرفت و توسعه، الگو، اسلامی و … به این نتیجه نزدیک میشود که مهمترین مقومات پیشرفت اسلامی جامعیت، غایت تکاملی توحیدی، شریعتمداری و دانشبنیاد بودگی هماهنگ با دین است.
فصل دوم نگاهی فشرده به مبانی تمدن و الگوی پیشرفت غرب جدید دارد و بویژه نام انگاری، سوبژکتیویسم، اصالت ریاضیات، خردبسندگی و تجربهگرایی را با پیامدهای آنها بررسیده و نتیجه میگیرد که این انگارهها، الگوی پیشرفت غربی را به جریان تصاحب و تزاید قدرت و تکاثر ثروت مبدل ساخته است.
فصل سوم مبانی معرفتشناختی الگو را پی میگیرد. برخی از نکات حاصله در این فصل آن است که: اولا مبانی معرفتشناختی در حوزه تمدنسازی و الگوی پیشرفت کارکردهای متفاوتی دارند و به لحاظ نظری از اصل امکان نظریه-پردازی و الگوسازی تا تدوین نظریه و الگوی پیشرفت دین بنیاد امتداد مییابد. ثانیا مرجعیت معرفتی وحی مهمترین مایز معرفتشناختی اندیشه اسلامی و غربی و نخستین سنگ بنا و توجیه کننده تدوین نظریه و الگوی پیشرفت دینمدار است.
فصل چهارم مبانی هستیشناختی را رصد میکند. مباحث این حوزه ناظر به پارهای احکام کلی در باب هستی و هستندگان است. بنیادیترین مباحث این فصل رئالیسم هستی شناختی، وحدت تشکیکی وجود، عوالم و مراتب چهارگانه وجود و حاکمیت نظام علی و معلولی است. مبانی بحث شده در این حوزه آثار و نتایجی هم در تعیین هدف و ترسیم وضعیت مطلوب از پیشرفت دارند؛ هم در اصول تحلیل و آسیب شناسی وضعیت موجود؛ و هم در تعیین اصول راهبردی حرکت از وضعیت موجود به وضع مطلوب.
فصل پنجم عنوان مبانی خداشناختی را بر پیشانی دارد و پس از تعیین مراد به شرح اسم و صفت و گونهشناسی آنها و سپس بررسی اوصاف معنویه و فعلیه الهی و رابطه آنها با عالم تکوین و حیات انسانی پرداخته است. پس از تنقیح مبانی بروندادها و راهبردهای حاصل از آنها در ارتباط با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل ششم عهدهدار مبانی جهانشناختی است. در این فصل ویژگیهای جهانی که در آن زندگی میکنیم و علل و عوامل موثر در آن، بویژه علل معنوی و نیز غایت و فرجام آن به بحث گذارده شده است. آنگاه نتایج کاربردی و اصول راهبردی برآمده از آن در ارتباط با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت رصد شده است.
فصل هفتم مبانی انسانشناختی الگو را پی میگیرد. در این فصل ویژگیهای انسان، ابعاد، ساحات وجودی، ساختار و مراتب هستی انسان، توانشها، استعدادها، نیازها و غایت تکاملی انسان و روش تصعید و تکامل وجودی او به بحث گذارده شده است. سرانجام نقش هریک از مبانی انسانشناختی در سازهها و ارکان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت واکاوی و راهبردهایی پیشنهاد گردیده است.
فصل هشتم مباحث مبانی جامعهشناختی است. در این فصل چیستی و هستی جامعه، جایگاه و نقش فرهنگ در جامعه، عوامل تحولات اجتماعی، آینده بشریت، سنتهای حاکم بر اجتماع، رابطه فرد و اجتماع و جامعه مطلوب اسلامی مورد بحث قرار گرفته و نقش آن در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سازههای آن بررسی شده است.
فصل نهم بار مبانی ارزششناختی را بر دوش دارد. در این فصل سخن بر سر معرفتشناسی و هستیشناسی گزارههای اخلاقی- ارزشی، رابطه دین و اخلاق، ارکان عمل اخلاقی و ارزشهای پایه در قرآن و سنت و نقش آنها در الگوی پیشرفت است. از دستاوردهای این فصل در رابطه با اصول راهبردی حرکت از وضعیت موجود به وضع مطلوب میتوان بر اصل تعامل تکاملی ارزشهای معنوی و توسعه اقتصادی؛ اصل تقدم ارزشهای معنوی و الهی بر ارزشهای مادی؛ اصل اهتمام به عدالت، امنیت و رشد؛ اصل تقدم عدالت بر آزادی تاکید کرد.
بالاخره فصل دهم مبانی دینشناختی را دنبال میکند. از جمله مباحث این حوزه این است که حقیقت و خاستگاه دین چیست، دین چه ضرورتی دارد، آیا باورهای بنیادین دینی صادق و اثبات پذیراند، هدف، گستره و کارکرد دین چیست، رابطه دین با عقل، علم و پیشرفت چگونه است. پس از بررسی این موارد پیوسته چشم به نتایج و بروندادهای مباحث یاد شده در رابطه با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دوخته شده و نتیجه گرفتهایم که الگوی پیشرفت در تعریف و هدف تماما فراعلمی و نیازمند دین است. در تعیین روش، ابزارها و شرایط مناسب نیل به هدف نیز علمی صرف نیست؛ بلکه مبتنی بر پارهای مبانی نظری و آمیخته با مجموعهای از ارزشها و هنجارها و لاجرم مستمد و مستفید از دین است و دین از جهات مختلفی به آن مدد میرساند.
سرانجام بر اساس تحقیق حاضر، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت الگویی «رئالیستیک توحیدی» است. این ویژگی نتایج مهمی در رابطه با اصول تحلیل و آسیب شناسی وضعیت موجود و اصول راهبردی حرکت از وضعیت موجود به وضع مطلوب و نیز معیارها و شاخصهای پایش در پی میآورند که پارهای از جزئیات آنها در تحقیق کاویده شده است. /۱۳۳۰/د ۱۰۳/ج
تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یکی از مسائل بسیار مهم کشور و ضامن بقا و استمرار نظام اسلامی و گامی اساسی در جهت تاسیس تمدن نوین اسلامی است. اهمیت این مساله باعث شده است که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تاکید نموده و رهنمودهایی در این زمینه ارایه کردهاند. بدون شک تدوین چنین الگویی مبتنی بر پارهای مبانی و زیرساختهای بنیادین نظری است که بدون توجه به آنها الگو جهت صحیح خود را باز نیافته و غفلت از آنها اهداف و مسیر الگو را دگرگون خواهد ساخت. مبانی الگو، اصول جهان بینی یا متاپارادایمی است که به منزله زیر بنای نظریههای جاری در عرصههای گسترده پیشرفت است. جهان بینی اسلامی در بر دارنده محورها و مضامینی است که پاسخ پرسشهای بنیادین و زیرساختی مهمی را در محورهایی، چون معرفت شناسی، هستی شناسی، خدا شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، ارزش شناسی و دین شناسی پیش روی متفکر قرار میدهد. بنیاد قرار گرفتن اسلام برای تدوین الگوی پیشرفت در درجه نخست مبتنی بر یافتن دیدگاه اسلامی درباره محورهای بنیادین پیش گفته و پیوند آن با اصول و ارکان تمدن و پیشرفت است. این مبانی سطوح مختلفی دارند و از بنیادیترین لایهها تا سطوحی مماس با اصول عملی الگو را تشکیل میدهند. تحقیق حاضر در جستجوی آن است که با مراجعه به تراث اسلامی این مبانی را شناسایی و بررسی کند.
شایان یاد است که ثقل اصلی بحث در این تحقیق بر وجه اسلامیت الگو، یعنی آن دسته از مبانی است که به آن بنمایه اسلامی میدهد، اما وجه ایرانی بودن آن مساله دیگری است که از حوزه این تحقیق خارج است؛ بنابراین چنین تحقیقی میتواند برای همه کشورهای اسلامی سودمند بوده و بر اساس آن میتوان نظریه اسلامی پیشرفت را به همه مسلمانان ارایه کرد تا هرکشوری متناسب با شرایط و مقتضیات جامعه خویش از آن بهره جوید.
هدف این تحقیق دستیابی به آن دسته از مبانی و زیرساختهای نظری اندیشه اسلامی است که بر اساس آنها بتوان نظریه اسلامی را کشف و سپس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را طراحی کرد. چنانکه از مطالب پیشین روشن شد الگوی پیشرفت آنگاه دین بنیاد و دارای جهتگیری صحیح و پیشرو در جهت اهداف و آرمانهای اصیل اسلامی خواهد بود که کاملا مبتنی بر مبانی اسلامی و منطبق با آموزههای اساسی آن باشد. چنین چیزی بدون بررسی عمیق، جامع و همه جانبه مبانی وتنقیح و تدقیق آنها میسر نیست. لاجرم بحث از مبانی و کشف و تنظیم و تنسیق آنها امری بایسته و اجتناب ناپذیر مینماید و بدون آن زمینه پیدایش انواع انحرافات و کژیها در ساخت الگوی پیشرفت کشور وجود خواهد داشت.
تحقیق فرارو پس از مقدمه، در ده فصل و یک جمعبندی و نتیجهگیری به شرح زیر سامان یافته است:
فصل اول عنوان مبانی کلیات و مفاهیم را بر پیشانی دارد و پس از کاوش در مفاهیمی، چون مبنا، پیشرفت و توسعه، الگو، اسلامی و … به این نتیجه نزدیک میشود که مهمترین مقومات پیشرفت اسلامی جامعیت، غایت تکاملی توحیدی، شریعتمداری و دانشبنیاد بودگی هماهنگ با دین است.
فصل دوم نگاهی فشرده به مبانی تمدن و الگوی پیشرفت غرب جدید دارد و بویژه نام انگاری، سوبژکتیویسم، اصالت ریاضیات، خردبسندگی و تجربهگرایی را با پیامدهای آنها بررسیده و نتیجه میگیرد که این انگارهها، الگوی پیشرفت غربی را به جریان تصاحب و تزاید قدرت و تکاثر ثروت مبدل ساخته است.
فصل سوم مبانی معرفتشناختی الگو را پی میگیرد. برخی از نکات حاصله در این فصل آن است که: اولا مبانی معرفتشناختی در حوزه تمدنسازی و الگوی پیشرفت کارکردهای متفاوتی دارند و به لحاظ نظری از اصل امکان نظریه-پردازی و الگوسازی تا تدوین نظریه و الگوی پیشرفت دین بنیاد امتداد مییابد. ثانیا مرجعیت معرفتی وحی مهمترین مایز معرفتشناختی اندیشه اسلامی و غربی و نخستین سنگ بنا و توجیه کننده تدوین نظریه و الگوی پیشرفت دینمدار است.
فصل چهارم مبانی هستیشناختی را رصد میکند. مباحث این حوزه ناظر به پارهای احکام کلی در باب هستی و هستندگان است. بنیادیترین مباحث این فصل رئالیسم هستی شناختی، وحدت تشکیکی وجود، عوالم و مراتب چهارگانه وجود و حاکمیت نظام علی و معلولی است. مبانی بحث شده در این حوزه آثار و نتایجی هم در تعیین هدف و ترسیم وضعیت مطلوب از پیشرفت دارند؛ هم در اصول تحلیل و آسیب شناسی وضعیت موجود؛ و هم در تعیین اصول راهبردی حرکت از وضعیت موجود به وضع مطلوب.
فصل پنجم عنوان مبانی خداشناختی را بر پیشانی دارد و پس از تعیین مراد به شرح اسم و صفت و گونهشناسی آنها و سپس بررسی اوصاف معنویه و فعلیه الهی و رابطه آنها با عالم تکوین و حیات انسانی پرداخته است. پس از تنقیح مبانی بروندادها و راهبردهای حاصل از آنها در ارتباط با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل ششم عهدهدار مبانی جهانشناختی است. در این فصل ویژگیهای جهانی که در آن زندگی میکنیم و علل و عوامل موثر در آن، بویژه علل معنوی و نیز غایت و فرجام آن به بحث گذارده شده است. آنگاه نتایج کاربردی و اصول راهبردی برآمده از آن در ارتباط با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت رصد شده است.
فصل هفتم مبانی انسانشناختی الگو را پی میگیرد. در این فصل ویژگیهای انسان، ابعاد، ساحات وجودی، ساختار و مراتب هستی انسان، توانشها، استعدادها، نیازها و غایت تکاملی انسان و روش تصعید و تکامل وجودی او به بحث گذارده شده است. سرانجام نقش هریک از مبانی انسانشناختی در سازهها و ارکان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت واکاوی و راهبردهایی پیشنهاد گردیده است.
فصل هشتم مباحث مبانی جامعهشناختی است. در این فصل چیستی و هستی جامعه، جایگاه و نقش فرهنگ در جامعه، عوامل تحولات اجتماعی، آینده بشریت، سنتهای حاکم بر اجتماع، رابطه فرد و اجتماع و جامعه مطلوب اسلامی مورد بحث قرار گرفته و نقش آن در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سازههای آن بررسی شده است.
فصل نهم بار مبانی ارزششناختی را بر دوش دارد. در این فصل سخن بر سر معرفتشناسی و هستیشناسی گزارههای اخلاقی- ارزشی، رابطه دین و اخلاق، ارکان عمل اخلاقی و ارزشهای پایه در قرآن و سنت و نقش آنها در الگوی پیشرفت است. از دستاوردهای این فصل در رابطه با اصول راهبردی حرکت از وضعیت موجود به وضع مطلوب میتوان بر اصل تعامل تکاملی ارزشهای معنوی و توسعه اقتصادی؛ اصل تقدم ارزشهای معنوی و الهی بر ارزشهای مادی؛ اصل اهتمام به عدالت، امنیت و رشد؛ اصل تقدم عدالت بر آزادی تاکید کرد.
بالاخره فصل دهم مبانی دینشناختی را دنبال میکند. از جمله مباحث این حوزه این است که حقیقت و خاستگاه دین چیست، دین چه ضرورتی دارد، آیا باورهای بنیادین دینی صادق و اثبات پذیراند، هدف، گستره و کارکرد دین چیست، رابطه دین با عقل، علم و پیشرفت چگونه است. پس از بررسی این موارد پیوسته چشم به نتایج و بروندادهای مباحث یاد شده در رابطه با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دوخته شده و نتیجه گرفتهایم که الگوی پیشرفت در تعریف و هدف تماما فراعلمی و نیازمند دین است. در تعیین روش، ابزارها و شرایط مناسب نیل به هدف نیز علمی صرف نیست؛ بلکه مبتنی بر پارهای مبانی نظری و آمیخته با مجموعهای از ارزشها و هنجارها و لاجرم مستمد و مستفید از دین است و دین از جهات مختلفی به آن مدد میرساند.
سرانجام بر اساس تحقیق حاضر، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت الگویی «رئالیستیک توحیدی» است. این ویژگی نتایج مهمی در رابطه با اصول تحلیل و آسیب شناسی وضعیت موجود و اصول راهبردی حرکت از وضعیت موجود به وضع مطلوب و نیز معیارها و شاخصهای پایش در پی میآورند که پارهای از جزئیات آنها در تحقیق کاویده شده است. /۱۳۳۰/د ۱۰۳/ج
ارسال نظرات