فرهنگ "روز طبیعت"
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، سیزده بهدر، نام آشنا و روز دوست داشتنی ایرانیان است. روی کره زمین کمتر ایرانی پیدا میشود در سیزدهامین روز سال به سیاحت و گردشگری نرود یا نرفته باشد. خانوادهها، دوستان و رفقا در تماس و یا در بازدیدها، برنامه گشت و گذار روز سیزده را میچینند.
شب قبل سیزده بهدر
یک شب قبل از رهسپاری، پدر ماهرانه ماشین خود را چک میکند. مادر دلسوزانه در حال تدارک و تهیه ناهار فردا است. بچهها نیز باانرژی تمامنشدنی وَرژِه وورژه میکنند و البته کمی کمکدست پدر و مادرند. برخی از بچهها از ذوق رفتن به گردش سیزده بهدر ، شب قبل از رفتن، خوابشان نمیبرد.
سوالی که مطرح میشود این است؛ در چنین روز خواستنی، اغلب خانوادهها و جمعهای دوستانه به کجا میروند؟
آری! سیزده بهدر، در محیط باطراوت و دارای گل و گیاه، بیشتر میچسبد. دار و درخت با گذر آب خوشگوار، بهترین گزینه برای اطراق در روز سیزده بهدر خواهد بود. خلاصه پاسخ سوال فوق، یک کلمه است و آن《طبیعت》است. ولی چرا طبیعت؟ جواب چرایی را به فلیسوف شهیر و مسلمان، ابن سینا میسپاریم. او میگوید: کسانی که در محیط و مناطق خوش آب و هوا زندگی میکنند از طراوت و نشاط و تندرستی خاصی برخوردارند.۱
کوچکترین پدیده دلپذیر و حتی عارضه ناخوشایند پیرامون انسان بر روح و روان، تاثیرگذار است. فضای آرام، سرسبز و پاک همراه با ترنم دلنشین چهچه پرندگان، سلامت فرد و اطرافیان را تضمین میکند. متاسفانه رفتار مردم با طبیعت دشمنگونه است. بیرحم و بیخیال آنجا را مملو از پس ماندهای خود میکنند.
تبدیل سیزده بهدر به روز دشمنی با طبیعت
عدهای وقتی وارد محیط سرسبز و آبدار میشوند و زباله از سر و کول آن محیط بالا رفته باشد، نهایت واکنش آنها، دست به چانه شدن و نوچ نوچ کردن است و میگویند:چکار میشود کرد دیگر! مردم رعایت نمیکنند و بیتفاوت میگذرند. غافل از اینکه خود آنها، جزو آن مردماند. زیرانداز را پهن میکنند. وسایل را از ماشین خارج میسازند. میوهای و همچنین غذای بیارزشی همچون پفک و چیپس نوش جان میکنند. پسمانده میوهها و پاکتهای هلههولهها را به باد میسپارند تا بر آن کوه آشغالی که ساعاتی پیش، نیروی تاسفشان را برانگیخته بود و عاملان آنرا تقبیح کرده بودند، اضافه کند. پوست تخمه و پسمانده چلسمه و تنقلات را با دهان به طرفی هدایت میکنند. پس از چندی به شاخههای درختان آویزان شده و قطعشان میکنند -با گفتن به به، چه چایی از آب درآید و این گوشتها چه کبابی شود- آنها را آتش میزنند و اینچنین به چهره زیبای طبیعت چنگ نابودی میزنند.
انواع و ویژگی های افراد بیتفاوت نسبت به طبیعت
ممکن است در میان هر جمعی افرادی پیدا شود، نسبت به طبیعت بیخیال باشند. بیتفاوتی آنها اینگونه است:
۱. در مقابل چشمان خود، فرزندشان درحال شکستن شاخهها و کندن گیاهان است. به او لبخند میزند و میگوید ماشاءالله چه فرزند باهوشی داریم.
۲. برای آنها، ریختن آشغال و پرتابکردن زباله بر روی زمین، امری عادی است.
۳. اعضاء خانواده و فامیل همگی بسیج شده و در حال تمیزکردن فضای سبز هستند اما آنها ایستادهاند و تخمک می شکنند.
۴. به مردمی که دلسوزی کرده و هوای طبیعت را دارند، میگویند؛مگر شما پاکبان هستید.
منش این اشخاص ما را از دوستی با طبیعت باز ندارد. نگوئیم چون در تمیزکاری و جمعآوری زبالهها، دست به سیاه و سفید نمیزنند، پس ما هم وقعی نمینهیم. بلکه با قصد خداپسندانه، پسمانده مواد مصرفی خود را در یک پلاستیک قرار داده و در جای مخصوص جمعآوری زبالهها قراربدهیم.
برخی خرافهها در سیزده بهدر باعث آسیب به طبیعت می شود
از هفتسین سفره هفتسین، سبزه میباشد. سبزه نماد سرحالی و سلامتی است. برخی بر این باورند بعد از گشت و گذار سیزده بهدر و هنگام برگشت به محل سکونت، میبایست سبزه را روی زمین پرت کرد تا بدبختی بههمراه آن به زمین زده شود و زیر چرخ ماشینها له و لورده شود. اعتقاد دارند سبزه تا روز سیزده بهدر بدبختی به خود میگیرد و با رهاکردن آن در جادهها، دیگر سیهروزی بههمراه نخواهند داشت.
اندیشه، قفل تمامی خرافات است. تفکر و تعقل، اوهام و خرافه را به زنجیر هلاکت و فراموشی میکشاند. سبزهای که در لحظات اول سال خوشیمنی را بهدنبال دارد چگونه است در پایان روز سیزده بهدر- پس از اتمام گردش- بدیُمنی و نکبتی بهخود میگیرد و باید در جادهها بهدر شود. به نظر شما عملکرد اینگونه افراد جز کثیف کردن زمین چه چیزی بهدنبال دارد؟/918/ی703/س
سیدتقی نوری
۱. ابن سینا قانون اول ص ۲۱۳