ولنگاری واقعی فرجام رسانههای سیاستباز
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | محمد اصغری مرجانلو
نفس نفسزنان خود را به کمین گاه میرساند. اسلحهی مجهز به دوربین را در جایی مناسب تنظیم کرده و مترصد فرصتی مناسب میشود. به محض رؤیت آقا سید او را نشانه میرود. یک لحظه شک به دلش میافتد. نه، اشتباه نکنید؛ در زدن هدف شک نکرده است، مانده است که سر را نشانه بگیرد یا مستقیم به قلبش بزند.
این حال و روز برخی خبرنگاران و روزنامههای زنجیرهای است که دیگر نه خبر برایشان ارزش دارد، نه رسانه تقدس و نه مخاطب جایگاه.
آیت الله علم الهدی جز علمایی است که مخصوصا در سالهای اخیر بارها قربانی رسانه های سیاست باز بوده است. آخرین باری که تک تیر انداز رسانهای جریان اصلاحات به سویش شلیک کرد همین دیروز بود.
«از بعضی خواهرانی که در حجاب حالت ولنگاری دارند، میخواهم خواهش کنم اگر به هیچ جهت توجیه نمیشوید با حجاب باشید، به خاطر عشق به فاطمه و به خاطر دلدادگی به زهرا و زینب با حجاب شوید»
با دقت در این جملات چند نکته دستگیرمان میشود:
گوینده در این جملات حرف خود را با حالتی خواهشی شروع میکند، یعنی به شخصیت طرف مخاطب خود ارزش قائل است، دوم اینکه گوینده نمیگوید مخاطبش خانمهایی هستند که در همهی شئون شخصیتی ولنگار هستند بلکه میگوید آنها در حجاب و آنهم نه کاملا بلکه حالت ولنگاری دارند، سوم اینکه گوینده در سخنی پر از رأفت آنهایی را که حالت ولنگاری در حجاب دارند را جز عاشقان حضرت زهرا به شمار آورده دلدادهی حضرت زهرا و حضرت زینب خطاب میکند و گذشته از همهی اینها گوینده در ابتدای جملات و قبل از هر نصیحتی آن خانمهای کم حجاب را خواهر خود خطاب کرده و در دایرهی یک خانوادهی بزرگ اسلامی قرار میدهد.
حال به تیتر یک روزنامهی اعتماد دقت کنید: «از خوهران ولنگار میخواهم حجاب را رعایت کنند»
این جمله البته، تنها، تیتر یک روزنامه نیست بلکه تیری است که خبرنگار غیر متعهد از کمینگاهی ناجوانمردانه شلیک میکند، آن هم نه فقط به سوی شخصیت یک فرد به نام علم الهدی یا هر کس دیگر، این تیتر، تیری است به قلب فرهنگ که از اسلحهی سیاست شلیک میشود تا یک بار دیگر اخلاق و دین را در ملأ عام و برای رسیدن به اهداف سیاسی و گروهی از پای در آورد.
حرفهای سید را وارونه مینویسند تا وارونگی خودشان به چشم نیاید، همین چند وقت قبل بود که حرفهای آیت الله را بریده و به هم دوختند تا آنچه خودشان میخواهند را از میان آن کلمات استخراج کنند.
اینجاست که خبر، چون سلاحی سهمگین، ابزاری میشود برای ترور در قاب صفحهی اول یک روزنامه؛ و دقیقا همینگونه میشود تا عریانترین حالت ممکن از ترور اخلاق در گیشههای رسمی روزنامه فروشی بی آنکه اعتراض و وحشتی ایجاد کند در صبحی دل انگیز اتفاق میافتد و انسانیت و شرف در سراشیب سقوط قرار میگیرد؛ تا روزنامه و خبرنگار، یعنی چشم بینای مخاطب، در اقدامی آشکار، ماکیاولی را امام خویش قرار داده و رسیدن به هدف را با هر وسیلهای مجاز اعلام کند؛ حتی اگر آن وسیله ذبح دین و اخلاق، و پایمال و ترور کردن شخصیت یک انسان باشد./918/ی702/س