یادداشت؛
عقب نشینی خفت بار سعودی
عقبنشینی عربستان از موضع جنگی در یمن و اتخاذ وجههای متفاوت را باید اعتراف و فریادی از سر شکست تعبیر کرد و نه تغییر استراتژی آل سعود از جنگ به صلح.
به گزارش خبرگزاری رسا، بیش از چهار سال است که سعودیها با سودای تار و مار کردن حوثیها و نیروهای مردمی یمن، در باتلاق یمن گرفتارشدهاند و هر چه برای بیرون آمدن از آن بیشتر تقلا میکنند، بیآبرویی و ناتوانی آنها در این معرکه بیشتر هویدا میشود.
سال گذشته، «حسین امیر عبداللهیان»، معاون سابق عربی آفریقایی وزارت امور خارجه فاش کرد که سه هفته بعد از انتصاب «عادل الجبیر»، وزیر سابق امور خارجه عربستان به وی در جده گوشزد کرده بود که حمله این کشور به یمن اشتباه است و مقامات ریاض خواهند دید که راهکار این غائله، صرفاً سیاسی است، اما وزیر سعودی با غرور و عصبانیت پاسخ داده بود: «خواهید دید که کمتر از سه هفته همه حوثیها را نابود خواهیم کرد»!
به گفته این مقام سابق وزارت امور خارجه کشورمان، کمتر از یک سال بعد، سعودیها وقتی فهمیدند که با عدهای جنگ نابلد طرف نیستند و حمله نظامی فایدهای ندارد، پیامی مبنی بر درخواست از ایران برای میانجیگری بین آنها و انصار الله فرستادند و جمهوری اسلامی نیز علیرغم اینکه رابطه دیپلماتیک با ریاض نداشت، برای توقف کشتار و خونریزی، مقدمات دیدار یک فرمانده بلندپایه سعودی با یکی از فرماندهان مهم انصار الله در یک منطقه مرزی را فراهم کرد.
قرار بر این شد که تا زمان حصول توافق، این دیدار محرمانه باقی بماند، اما بنا به دلایلی، خبر آن درز کرد و عربستان نیز منکر هرگونه گفتگو با یمنیها شده و آن را در سطح ملاقاتی بین سران قبایل مرزی دو کشور تقلیل داد.
حالا با گذشت بیش از سه سال از آن ماجرا، روز گذشته «ولید المعلمی»، نماینده دائم عربستان در سازمان ملل، پس از پایان جلسه شورای امنیت با موضوع جنگ علیه یمن، اعلام کرد که ریاض آماده تعامل دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران است! وی همچنین با بیان اینکه کشورش خواستار جنگ با ایران، در یمن و خارج از آن نیست تصریح کرده که زمان پایان بحران یمن فرا رسیده است؟!
این سخن دیپلمات سعودی از جانب مسئولین کشورش، نه مختص حال حاضر، بلکه تصریحی است که بارها پیش از این – همانگونه که شرح آن گذشت – در خفا با ایران و سایر کشورها در میان گذاشته بودند. دریوزگی سعودیها از ایران، در حالی است که به اتکا تسلیحات و کمکهای اطلاعاتی – لجستیکی آمریکاییها گمان میکردند که پیروز بلامنازع معرکه خواهند بود و حالا که به فرموده رهبر معظم انقلاب، بینی آنها به خاک مالیده شده، به دنبال رهیافتی برای خروج از باتلاق خودساخته جنگ یمن از طریق ابرقدرت منطقه هستند.
البته جمهوری اسلامی بر اساس مشی انقلابی خود، هر فرصتی را برای توقف درگیریها و پایمال شدن خون بیگناهان مغتنم میداند، اما شرایط فعلی با سه سال پیش بسیار متفاوت است و عربستان برای در امان ماندن از ضرب شست انصار الله و ارتش یمن باید هزینه بیشتری پرداخت کند.
یمنیها اکنون به قدرت نظامی شگفتآوری در پرواز دادن پهپادهای دور پرواز، هدف قرار دادن اهداف راهبردی عربستان و شلیک موشکهای بالستیک نقطه زن دستیافتهاند و حالا که آتش در خانه سعودیها افتاده، فرار از این مهلکه و بالا بردن دستها برایشان به این سادگیها نخواهد بود. سعودیها در حال حاضر در برابر یک قدرت منطقهای که توانی برابر با توان نظامی معدود کشورهای جهان را داراست، قرار گرفته است؛ قدرتی که دهها نقطه راهبردی را بهرغم استقرار پدافند آمریکایی پاتریوت و تاد، مورد اصابت موشکها و پهپادهای انتحاری خود قرار داده است. بنابراین، دلایل التماس بیپرده عربستان از ایران اسلامی برای پایان دادن به جنگ یمن را میتوان به شرح ذیل احصاء کرد.
۱. فرودگاه ریاض یکی از اهداف مهم برای انصار الله است که چنانچه سعودی دست نجنبانند و به خود نیایند، پس از فرودگاههای ابها و جیزان، نوبت به این فرودگاه خواهد رسید. این فرودگاه به همراه شرکت نفتی آرامکو، نیروگاههای برق جنوب این کشور و ایستگاههای پمپاژ نفت در بندر ینبوع که روزانه ۳ میلیون بشکه نفت از آنجا به اروپا صادر میشود، شریانهای حیاتی اقتصاد عربستان هستند و انصار الله با چند حمله رعدآسا و هماهنگ میتواند بهصورت همزمان، صدها هدف اینچنینی را به آتش بکشد.
افزون بر ضررهای اقتصادی، خسارتهای انسانی ازجمله دهها فرمانده بلندپایه و تعداد زیادی از نیروهای ارتش سعودی که طی حدود چهار سال و نیم گذشته به درک واصلشدهاند و خسارتهای سیاسی در خصوص حصول اطمینان از تحقق پیروزی در یمن و فروپاشی ائتلاف خود خوانده آنها را نیز باید به دلایل غلط کردن سعودیها نیز افزود.
۲. عربستان هزینههای چند صد میلیارد دلاری برای حفاظت از خود در برابر دشمن خودساختهای به نام جمهوری اسلامی صرف کرده و با خرید انبوهی از تسلیحات آمریکایی، از کاخ سفید انتظار داشت که پس از نمایشهای ساختگی در بندر فجیره و دریای عمان و همچنین سقوط پهپاد جاسوسی آمریکا، علیه جمهوری اسلامی دست به اقدام بزند و قدرت خود را به رخ کشورمان بکشد.
نهتنها عربستان، بلکه دیگر کوتولههای منطقه نیز چنین انتظاری داشتند، اما رئیسجمهور آمریکا با تلکه کردن کشورهای دیگر برای تشکیل ائتلافی بهمنظور بهاصطلاح حفاظت از تردد دریایی در تنگه هرمز و باب المندب، پاسخ آنها را داد! عربستان به این جمعبندی رسیده که آمریکا شریک مطمئنی برای تأمین امنیتش نیست و حالا که جرأت کوچکترین واکنشی در برابر جمهوری اسلامی را ندارد و همه فشارهای اقتصادی و جنگ روانی علیه ایران به «هیچ» ختم شده، بهطور حتم نمیتواند در جنگ یمن نیز کاری از پیش ببرد و باید هر چه زودتر خود را از جهنم یمن خارج کند.
۳. دست برتر ایران و مقاومت در عراق، سوریه و لبنان نیز در این تصمیمگیری دخیل بوده است. جنگ هشتساله سوریه در حال حاضر، مغلوبه شده و تروریستهای موردحمایت عربستان و ترکیه، در مربع ادلب گرفتارشدهاند.
رژیم صهیونیستی – متحد و یار غار عربستان – علیرغم دهها حمله به پایگاهها و مواضع ارتش سوریه از یکسو و حمایت تدارکاتی، لجستیکی، اطلاعاتی و پزشکی از تروریستها از سوی دیگر، کاری از پیش نبرده و همچنان از گسیل شدن نیروهای مقاومت به سمت بلندیهای جولان پس از یکسره کردن کار ادلب وحشتزده است.
بهویژه که دبیر کل حزبالله لبنان هفته گذشته از هزاران هدف در سراسر سرزمینهای اشغالی رونمایی کرد که در صورت تجاوز صهیونیستها، اسرائیل را به تلی از خاکستر تبدیل خواهند کرد و آن را به عصر حجر بازخواهد گرداند؛ و بالاخره اینکه عقبنشینی عربستان از موضع جنگی و اتخاذ وجههای متفاوت را باید اعتراف و فریادی از سر شکست تعبیر کرد و نه تغییر استراتژی آل سعود از جنگ به صلح.
سعودیها ثابت کردهاند که دست از خوی تجاوزگری و خونریزی خود دست برنخواهند داشت و تنها زمانی عقب مینشینند که طرف آنها، دست برتر را داشته باشد؛ اتفاقی که امروز در مورد انصار الله، نیروهای مردمی و ارتش این کشور افتاده و زمانی که انصار الله شرایط خود برای آتشبس را به عربستان تحمیل کند، دور نخواهد بود. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات