۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۰
کد خبر: ۶۱۶۹۴۲
یادداشت؛

مناجات‌های بی‌نجوا

مناجات‌های بی‌نجوا
کسی مخالف روضه خوانی نیست و این را نیز همه می‌دانیم که تنها وسیله‌ی قرب به خدا، محبت و اطاعت از اهل بیت(ع) است؛ اما صحبت در این است که اصلا هدف از مناجات خوانی چیست؟

باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | علی خردمردی

‌نمی‌دانم برای نخستین بار چه کسی گفت که دستگاه امام حسین(ع) حسابش جداست و نباید نزدیکش شد. اصلا منظورش از این جمله چه بوده است؟ هر چه که باشد در زمانه‌ی ما این جمله یک معنا بیشتر ندارد و آن یعنی در نحوه‌ی اداره مجالس عزاداری به هیچ شخص یا گروهی نباید خرده گرفت وگرنه به غضب امام حسین(ع) دچار می‌شویم. در سال‌های اخیر وضع از این هم بدتر شده است به حدی که دامنه‌ی عزاداری سیدالشهداء(ع) مناسبت‌های دینیِ دیگر را نیز تحت پوشش قرار داده است به طوری که مجالس جشن و سرور را گاهی تبدیل به مجلس روضه خوانی می‌کنند.

نمونه‌ی دیگر از چنین اشتباهی که در سال‌های اخیر رونق گرفته است، تبدیل مجلس مناجات خوانی به مقتل‎خوانی است. چند روز قبل در مراسم دعای عرفه‌ی یکی از هیئت‌های بزرگ شرکت کردم. جدای از این که مجلس پر سوز و گدازی بود، اما نکته‌ای توجه من را به خود جلب کرد. فردی که مشغول خواندن دعا بود به هر بهانه‌ای فراز‌های مختلف دعا را به یک روضه‌ی جانسوز از امام حسین(ع) ربط می‌داد. هر چند، بسیاری از فراز‌ها را نیز برای مستمعین ترجمه می‌کرد.

ناگهان در ذهنم این سوال ایجاد شد که آیا فضای مناجات خوانی هم باید شبیه روضه خوانی باشد؟ کسی مخالف روضه خوانی نیست و این را نیز همه می‌دانیم که تنها وسیله‌ی قرب به خدا، محبت و اطاعت از اهل بیت(ع) است. اما صحبت در این است که اصلا هدف از مناجات خوانی چیست؟

در فرهنگ شیعیِ ما برای مناجات با خدا حساب ویژه‌ای باز شده است. فقط یکی از نماد‌های راز و نیاز با خداوند، کتاب شریف صحیفه‌ی سجادیه است. علمای دین نیز سفارش زیادی به این امر کرده اند. درد و دل با خداوند و اقرار به گناهان و طلب حاجات معنوی و مادی، همه زیرمجموعه مناجات قرار می‌گیرند. هدف از مناجات بی شک اُنس با خدا و تقویت این ارتباط است. وقتی انسان به یک یقین نسبی برسد که هیچ گاه تنها نیست و خالقش همیشه در کنارش هست، دیگر در زندگی دنبال گمشده‌ای نیست چرا که گمشده اش را پیدا کرده است و در نتیجه به یک طمانینه‌ای می‌رسد.

ادعیه‌ای مانند دعای عرفه از ابتدا تا انتهایش سعی در این دارد که به انسان بفهماند که تو کسی را داری که بدون منت به تو لطف کرده و می‌کند. بیا و با او اُنس بگیر. این خدایی است که در بهترین شکل تو را خلق نموده است.

حال ما با این دعا چه کرده‎ایم؟ هنگامی که به فراز‌هایی می‌رسیم که امام حسین(ع) برای نعمت‌هایی مانند اعضای بدنشان خدا را شکر می‌کنند، شروع می‌کنیم و بلا‌هایی که در روز عاشورا بر بدن مطهر آن حضرت روا داشتند را بیان می‌کنیم. همان طور که گفته شد، اصل روضه خوانی بسیار هم مطلوب است، اما اصل راز و نیاز و درک مضامین دعا چه می‌شود؟ با این کار شاید مستمع اشکی هم بریزد و لذت ببرد، اما دیگر شیرینی گفتگو با خدا را به او نچشانده ایم.

مناجات با خدا و روضه خوانی دو بال برای تقرب به خدا محسوب می‌شوند. خطای بزرگِ بسیاری از فرق اسلامی این است که فقط با بال مناجات می‌خواهند در آسمان معنویت پرواز کنند و از بال توسل غافل شده اند. ما نباید این اشتباه را در خودمان تکرار کنیم و از آن طرف بیفتیم. مناجات با خدا برای یک جوان متدین باید همان قدر با اهمیت باشد که مجلس توسل اهمیت دارد.

سخن در این نیست که در مجلس مناجات فقط و فقط مناجات خوانده شود و در توسل فقط روضه خوانی شود. بلکه سزوار است که در مجلس دعا اصل بر راز و نیاز باشد و در کنارش به صورت کوتاه یادی از مصائب اهل بیت(ع) شود و در مجلس روضه خوانی برعکس.

روحانیت مهم‌ترین نقش را در اصلاح این ساختار دارد. متاسفانه گاهی دیده می‌شود که بعضی از روحانیون نیز هم صدا با مادحین می‌شوند و کارشان را تصدیق می‌کنند. ترویج فرهنگ مناجات توسط روحانیت، امروز مشتاقان زیادی در بین جوانان دارد و جان‌های تشنه‌ای را سیراب می‌کند. کسی که اهل مناجات با خدا باشد، دیگر روضه و توسل نیز برایش رنگ و بوی دیگری پیدا می‌کند چرا که در اوج روضه‌ها به این نکته پی می‌برد که ائمه‌ی معصومین(ع) خودشان برای چه وجودی فدا کردند./918/ی702/س

ارسال نظرات