خیر علمی این است که انسان اهل برهان باشد
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق خود در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام به شرح نود و چهارمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداخت و بیان داشت: در نهج البلاغه آمده است که از حضرت سؤال کردند خیر چیست؟ «سُئِلَ عَنِ الْخَیرِ مَا هُوَ فَقَالَ(علیه السلام) لَیسَ الْخَیرُ أَنْ یكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ وَ لَكِنَّ الْخَیرَ أَنْ یكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ یعْظُمَ حِلْمُكَ»؛ حضرت امیر(سلام الله علیه) در پاسخ این سوال فرمود خیر، داشتن مال و فرزند زیاد نیست، فرزند صالح شرفبخش است، مال حلال، طیب و طاهر باعث برکت است، اینها خیر است. خیر در دو چیز است؛ در بخش «اندیشه» داشتن علم صائب و در بخش «انگیزه» داشتن حِلم صالح.
وی ادامه داد: حضرت در ادامه می فرماید: «وَ أَنْ تُبَاهِی النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ»؛ تو اگر بتوانی در عبادت بیش از دیگران بروی این خیر توست و اگر کار خیر کردی نگویی من کردهام! فرمود معنای خیر این نیست که ارقام صفر ثروت شخص بیشتر باشد، این یک بارداری و حمّالی برای وراث و دیگران است. چیزی که انسان باید بگذارد و برود که خیر نیست؛ آری اگر به تولید و ایجاد اشتغال بپردازد و مشکلات جامعه را حل کند، دست چنین کارگری را پیغمبر بوسید؛ وگرنه حضرت فرمود خیر در این نیست که مال تو زیاد شود، یا اولاد تو زیاد بشود بلکه خیر در دو چیز است: در بخش عقل نظر، اندیشه صائب و محققانه و در بخش عقل عمل، حِلم و بردباری.
وی خاطر نشان کرد: خیر علمی، این است که انسان اهل برهان باشد؛ نه بیجا سخن میگوید نه سخن بیجا میتواند او را از جا در ببرد، انسانی که حلیم، سنگین و بردبار است نه بازیگر است نه میشود او را بازی داد. در قرآن کریم فرمود مردانی به مقصد میرسند که نه خودشان اهل بازی باشند نه بتوان اینها را بازی داد. در سوره مبارکه «مؤمنون» فرمود: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ﴾؛ بعد فرمود: ﴿الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ﴾ خودشان اهل بازی نیستند. همچنین در سوره مبارکه «نور» فرمود: ﴿رِجَالٌ لاَّ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَیعٌ﴾ فرمود مردانی به مقصد میرسند که اولاً بازیگر نیستند، و ثانیاً اینها را نمیشود بازی داد، ﴿رِجَالٌ لاَّ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَیعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ﴾.
حضرت آیت الله جوادی آملی در تفسیر ادامه فرمایش حضرت امیر علیه السلام در این فقره تصریح داشت: حضرت فرمود، «خیر» در بخش اندیشه این است که علم شما زیاد بشود و در بخش انگیزه، حلم، صبر و بردباری شما زیاد بشود که اگر یک حادثه جزئی دیدید نرنجید، دنیا جای آزمون و امتحان است. فرمود خیر در این است که «أَنْ یكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ وَ لَكِنَّ الْخَیرَ أَنْ یكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ یعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِی النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ»؛ اگر لغزشی دارید فوراً توبه کنید و نگذارید کهنه بشود؛ مثل یک بیماری که فوراً انسان باید به درمان بپردازد.
وی ادامه داد: حضرت می فرماید «وَ لَا خَیرَ فِی الدُّنْیا إِلَّا لِرَجُلَینِ»؛ از دنیا فقط دو گروه خیر میبینند، «رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ وَ رَجُلٍ یسَارِعُ فِی الْخَیرَاتِ ـ وَ لَا یقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى وَ كَیفَ یقِلُّ مَا یتَقَبَّلُ»؛ یکی آن شخصی که اگر پایش لغزید فوراً برخیزد و استغاثه، استنصار و استغفار کند و خدا «غفّار الذنوب» است، او به قدری کریم است که قابل وصف نیست؛ اگر کسی با خدا رابطه داشت و آبروی کسی را نبُرد، اگر روزی لغزید، خداوند نیز آبروی او را حفظ میکند و گروم دوم که از دنیا خیر می بینند کسانی هستند که اگر کار خیر کردند، آن را بازگو نکند.
حضرت آیت الله جوادی آملی در تبیین استدلال حضرت در این خصوص ابراز داشت: حضرت می فرماید میدانید چرا اینها خیر است؟ برای اینکه میماند که میماند که میماند، میشود ابدی، می شود فرا زمانی و فرامکانی؛ انسان نیز چنین موجودی یک موجود ابدی است، در اینجا استدلال حضرت این است که کار خیر کم نیست «كَیفَ یقِلُّ مَا یتَقَبَّلُ» بعد استدلال میکند به آیه: ﴿إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ﴾ اگر خدا چیزی را پذیرفت برای ابد میماند، اینجا استدلال وجود مبارک حضرت امیر این است فرمود: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِیاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلَا [ع]» این آیه را: «﴿إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِی وَ الَّذِینَ آمَنُوا﴾»، فرمود شما چرا ارتباط خودتان را با انبیاء کم کردید؟
حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه داد: یک شجرهای سادات بزرگوار دارند، آن کمال و عنایت الهی است و فیض خاص است، اما شجرهای برای همه ما است که فرزندان معنوی انبیا باشیم فرمود: ﴿إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِی وَ الَّذینَ آمَنُوا﴾ برای اینکه خدای سبحان ولی مؤمنین است؛ بعد فرمود ولی رسول خدا(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) کسی است که «أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ»؛ گرچه از نظر نَسب فاصله دارد ولی از نظر سبب و پیوند با پیغمبر نزدیک است. بنابراین انسان میتواند با پیغمبر، با علی بن ابیطالب(علیهما آلاف التحیة و الثناء) و سایر ائمه اطهار علیهم السلام رابطه برقرار کند که امیدواریم همه شما به برکت قرآن و عترت این پیوند ناگسستنی را با قرآن و عترت داشته باشید./998/