گزارشی از همایش وحدت حوزه و دانشگاه در قم
در این همایش که به همت بسیج دانشجویی دانشگاه قم برگزار شد، برخی رؤسای دانشگاه های استان، طلاب و فضلای حوزه و همچنین دانشجویان دانشگاه های قم حضور داشتند.
حجت الاسلام والمسلمین عسگر دیرباز:
رهبر گروهک فرقان جوان 20 ساله ای بود که چند صباحی هم در حوزه درس خوانده بود و علیرغم این معلومات اندک حوزوی تفسیر قرآن می کرد و گروهی را تشکیل داده بود. نتیجه این اقدامش این شد که بر اساس فهم اندک و سطحی خود بزرگانی همچون سرلشکر قرنی، شهید مطهری و شهید مطهری را به شهادت رساند.
اینکه کسی که در رشته ای به ویژه در حوزه مسائل دینی تخصص کافی پیدا نکرده و نظریه پرداز آن نشده و تنها مدت کوتاهی چند کتاب مطالعه کرده بیاید اظهار نظر کند و بر همان اساس توهمات خودش اقدامات عملی را آغاز کند مسئله ای خطرناک است.
از ویژگیهای دیگر اینگونه افراد معمولا انعطاف ناپذیری آنها در برابر اندیشه های صاحبنظران همان رشته است زیرا این افراد به نوعی دگماتیسم می رسند و حاضر به برگشتن از اشتباهاتی که خود به آن رسیده اند نمی باشند.زیرا این افراد تواضع علمی ندارند و حاضر نیستند استدلالهای دیگران را بشنوند و دیدگاه خودشان را در معرض نقد قرار دهند.
شاید بتوانیم این گروهها را به خوارج صدر اسلام تشبیه کنیم زیرا آنها هم به یافته های خودشان از دین چنان پایبند بودند که حکم به کفر امیرالمومنین علیه السلام دادند و بر اساس این حکم حضرت را به شهادت رساندند.
اگر رفتارهای کسانی که در حوزه های فکری و اندیشه ای وارد می شوند رفتارهای هیجانی باشد این خطر وجود دارد که به چنین نتایجی منجر شود.
نکته دوم بحث بنده پیرامون وحدت حوزه و دانشگاه است. اینکه اصولا مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه چیست و چه تصوراتی را می توان از این مسئله داشت یکی از نکات مهم است. دیگر اینکه راههای وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ و ضرورت این امر چیست؟. علاوه بر این موارد باید بررسی کنیم چه برکات و ثمراتی در این وحدت نهفته است.
با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب باید بررسی کنیم الان در چه وضعیتی هستیم و این ایده که هم امام راحل و هم رهبر معظم انقلاب پیگیری می کنند تا کجا پیش رفته است.
دکتر گودرزی:
اگر جامعه حوزوی در کنار دانشگاهیان به این نقطه اشتراک برسیم که برای تحقق جامعه دینی و تمدن اسلامی دست به دست هم بدهیم، ابتدا باید نقش هر کدام را مشخص کنیم. نباید در کلیات و شعارها متوقف شویم بلکه باید هر کدام از ما یک مسئله را حل کنیم و در عمل کار را شروع کنیم.
امروز بعد از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز هم مشکلاتی وجود دارد مانند فساد، عدم وجود عدالت اجتماعی، مسئله معیشت مردم. من فکر می کنم اگر در این مقطع بخواهیم به اندیشه های امام (ره) برگردیم و از امام بپرسیم چرا جامعه ما دچار چنین مشکلاتی شده است دو نکته را در پاسخ می شنویم. در واقع محور اندیشه های امام روی دو پایه اساسی قرار دارد که امروز باید مسئلین را به وسیله آنها محک بزنیم. نکته اول تاکید امام روی حضور حداکثری مردم در همه صحنه ها بود. این حضور هم برگرفته از اندیشه های غربی نبود زیرا اسلام به ذات خود مردم سالار است و از ظرفیتهای مردمی استفاده می کند.
حضرت امام خمینی(ره) نیز چه از ابتدای نهضت چه در سالهای پیروی انقلاب هر چه کرد با حضور مردم بود.
نکته دوم اندیشه امام نیز استفاده از نسخه کامل اسلام ناب بود. در این نسخه عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و فساد، پرهیز از اشرافیگری مسئولین، آزادی و پیشرفت با تعاریف الهی وجود داشت.
در طول این چهل سال مسئولین در سطوح مختلف بر اساس برداشت خودشان از اسلام هر کدام بخشی از این مفاهیم را دنبال کردند و طبق آن کارها را جلو بردند. یعنی مقام اجرا را با مقام اندیشه اشتباه گرفتند و نقش خودشان را متوجه نشدند. در برخی مقاطع مسئولین اجرایی فهم خودشان از آزادی را پیگیری کردند و در مقطع دیگر فهم خودشان از عدالت اجتماعی را دنبال کردند. یعنی نیامدند قانون اساسی و مبانی اندیشه های دینی را مطالعه کنند و تنها بر اساس فهم خودشان حرکت کردند.
الان هم مثلا در زمینه مبارزه با فساد وقتی به برخی مسئولین گفته می شود باید برخی داده ها و اطلاعات را شفاف سازی کنید و به مردم بدهید در برابر قانون مقاومت می کنند.
آنچه در قرآن و در سیره معصومین علیهم السلام در زمینه اداره جامعه دیده می شود مدل امت و امام است. یعنی رهبر در جامعه اسلامی تعیین کننده جهت ها و اولویت ها و چارچوب هاست اما تمام کننده نیست بلکه مردم و امت باید پای کار باشند. یعنی مَثَل امام مَثَل کعبه است که مردم باید اطراف او طواف کنند و او را تنها نگذارند. از سوی دیگر ما در اسلام دیکتاتوری نداریم و طبق قانون وظایف رهبری هم مشخص است وباید هدایتگری کند یعنی هم خودش رشد کند و هم جامعه و نخبگان را رشد بدهد.
به همین دلیل است که مرتبا با مردم و دانشجویان و نخبگان جلسه می گذارند. میزان سرعت هم بستگی به حرکت مردم دارد. در سالهای اخیر هم شاهد بودیم یک زمانی رهبر انقلاب درباره تمدن اسلامی و افقهای انقلاب صحبت می کردند اما اخیرا اغلب صحبت ایشان خطاب به مسئولین مسائل اولیه مانند رسیدگی به معیشت مردم است.
در بحث مبارزه با فساد رویکردهای ما دراین 40 سال اشتباه بوده است زیرا رویکرد پسینی داشته ایم و می خواستیم پس از اتفاق افتادن فساد با آن برخورد کنیم در صورتی که راه مبارزه با فساد رویکرد پیشگیری است. تجربه به ما ثابت کرد که با رویکرد پلیسی و قضایی چیزی حل نمی شود زیرا فساد گلوگاههای دارد که باید جلوی آنها را گرفت.
یکی از این گلوگاه ها عدم شفافیت در جریان یافتن پول، کالا و خدمات و جامعه است که موجب به وجود آمدن رانت می شود. مسئله دیگر اشکل در ساختار نهادهای نظارتی مانند دیوان محاسبات و حراست هاست. فرآیندهای قضایی هم متاسفانه یا سخت و خشن و بازدارنده نیست به این دلیل هزینه فساد پایین است. از طرف دیگر در سیستم اداری نیز باید نقش افراد و کاغذبازی کم شود و در تصمیم گیری ها مسئله تقدم منافع ملی بر منافع شخصی و گروهی مدنظر قرار گیرد. همچنین بین اختیارات و مسئولیت ها در برخی نهادها تناسب وجود ندارد به طور مثال بانک مرکزی به بانکهای خصوصی اجازه خلق پولهای کلان می دهد که خود مسئله ای فسادآور است.
حجت الاسلام والمسلمین فرحانی:
یکی از مسائلی که در دنیای غرب مطرح است این است که دین اسلام که در خاستگاه آن در شرایط ضعیف اقتصادی و جغرافیای خشک جزیرة العرب بوده است چگونه داعیه ایجاد تمدن دارد. امروز برای ما نیز بررسی این سابقه تاریخی از تاریخ ادیان مهم است. ما در تاریخ اسلام تمدنی داریم که امام صادق علیه اسلام پایه گذار آن بودند در واقع این مقطع اولین مواجهه اسلام با غرب بود که حاصل آن دانشمندانی نظیر جابربن حیان بودند. مدل تمدنی امام صادق علیه السلام مدلی تربیتی بود و انقلاب تمدنی آن حضرت پشتوانه یک حرکت دقیق علمی قرار گرفت یعنی مهمترین بخش این انقلاب بخش تربیتی آن بود.
در انقلاب اسلامی هم عامل موفقیت امام خمینی(ره) استفاده از همین مدل تربیتی بود. در حالی که مرحوم آیت الله بروجردی و مرحوم آیت الله کاشانی زیرساختهای تاریخی و مهمی را برای انقلاب آماده کرده بودند، امام طلوع کرد که ویژگیهای شخصیتی هر دو بزرگوار در او جمع شده بود و شرایطی به وجود آمد که امام در حوزه قم کرسی تدریس هزار نفره تشکیل داد. وقتی امام را تبعید کردند روش تربیتی امام بزرگانی مانند شهید مطهری در دانشگاه، شهید بهشتی در در اروپا و آیت الله خامنه ای در خراسان اندیشی دینی انقلاب را بسط دادند.
نکته دیگر این است که وقتی انقلابها پیروز می شوند معمولا دوران جهاد اکبر و مبارزه با دنیا طلبی آغاز می شود که در این دوران بسیاری دچار لغزش می شوند. رهبر انقلاب در پیام به دفتر تحکیم وحدت در سال 74 به این مسئله اشاره کردند. در زمان پیامبر اسلام نیز وقتی موفقیتهایی به دست آمد و چرب و شیرین دنیا خود را نشان داد خطر لغزش هم بیشتر شد. رهبر انقلاب در آن پیام می فرمایند: غمگنانه باید گفت حتی عدل علی، زهد علی، شجاعت و تدبیر علی هم نتوانست انقلاب صدر اسلام را نجات دهد.در واقع باید گفت حتی عدل علی هم نتوانست موج مخرب دنیا طلبی در جامعه در آن دوران را مهار کند.
امروز در وحدتی که بین حوزه و دانشگاه شکل می گیرد باید شرایطی فراهم شود که این چالش جامعه مدیریت شود. وقتی رهبری می فرمایند ما می توانیم از این مرحله عبور کنیم یعنی حضور جوانان مومن می تواند خطر دوران جهاد اکبر را کم کند و جلوی دشمن را سد کند زیرا مدل تمدنی اسلام تربیت نسلی است که بتواند بار اندیشه انقلابی را در این شرایط به دوش بگیرد و به مقصود برساند./998/د101/ب1