جدا کردن عاشورا از فقه، تحریفی بزرگ
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در نشست علمی «عزاداری در دوران کرونا» که از سوی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه کشور و با همکاری مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) و هیأت اندیشهورز دین، سلامت و سبک زندگی حوزه علمیه خراسان باحضور جمعی از اندیشمندان حوزه علمیه قم ودرحالی که از طریق فضای مجازی به صورت زنده پخش می شد، به سخنرانی پرداخت.
متن کامل سخنان آیت الله فاضل لنکرانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
فرا رسیدن ایام حزن و مصیبت و عزای آل الله را محضر مقدس امام زمان (عج) و همه مراجع بزرگور خصوصاً رهبری معظم انقلاب و مسلمانان و شیعیان و شما حضار بزرگوار تسلیت عرض میکنم. امیدوارم در مقدرات همه ما درک ماه محرم و اظهار ادب و عزاداری برای آن حضرت مقدر شده باشد.
قبل از شروع سخن از برادران محترم مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی که این جلسه محترم را با همکاری مرکز فقهی ائمه اطهار: و نیز دوستان هیئت اندیشهورز دین و سلامت مشهد مقدس، تشکیل دادند تشکر میکنم.
در آغاز بحث به نکاتی اشاره کرده و سپس به پاسخ سؤالات به صورت دقیقتر میپردازم.
کرونا ویروس مرموزی است که در چند ماه گذشته همه عالم را فرا گرفته و نه تنها نظام سلامت بلکه اقتصاد، سیاست، اجتماعات، ارتباطات و بهطورکلی همه امور بشر را تحت تأثیر قرار داده است و اکنون مجال بیان آمار تأثیرگذاریاش در دنیا نیست.
اینک مهم برای ما این است که بهجهت جلوگیری از انتقال این ویروس، مردم ما در ماه مبارک رمضان موفق به برگزاری بسیاری از مجالس و اجتماعات نشدند. الآن هم که درآستانه ماه محرم قرار داریم باز همین مسئله مطرح است که با وجود کرونا نسبت به عزاداری و اظهار ادب به سالار شهیدان چه باید کرد. بحمدالله با این ویروس کرونا این مطلب بخوبی برای دنیا روشن شد که تعارضی بین دین و علم وجود ندارد و واقعیتهای علمی را بزرگان دینی میپذیرند و به مقتضای آن واقعیتهای علمی مناسک دینی و نحوه حضور مردم در اجتماعات مذهبی را تنظیم می کنند این حرف که کرونا یک دروغ است یا بیش از حد خودش مطرح شده حرف غلو میکنند. واقعیت خارجی کرونا را همه به چشم خود میبینند. اینکه کسی بگوید کرونا در محدوده خاصی از محافل تأثیر میکند، به مساجد و حرمها نمیرود. کرونا در حدّ و اندازهای نیست که در مجلس امام حسینع اظهار وجود کند، حرف خیلی نادری است که قابل اعتنا هم نیست ولی متأسفانه در فضای مجازی مطرح میشود و گاهی به نام حوزه و روحانیت هم ثبت میشود.
بر حسب آن نقل معتبر سم در وجود نازنین حضرت رسول6 تاثیرکرده و امیرالمؤمنینع و دیگر ائمه اطهار: را هم به شهادت میرساند در حالیکه ما کسی را در میان بشر فوق نبی اکرم6 و بعد از آن حضرت به مرتبهی وجودی امیرالمؤمنینع و ائمه: نداریم که فرمودند: «ما منّا إلّا مسمومٌ أو مقتول»، پس چگونه کسی میتواند بگوید این ویروس در حرم و مجالس اهلبیت تاثیرندارد!و اگر خدای ناکرده افراد مبتلا در این مجالس حضور یابند ویروس سرایت نمیکند. متأسفانه این حرفهای غلط زده شده و در لابهلای بعضی از کتابها هم آمده. مگر در انتفاضه عراق شاهد نبودیم که چگونه صدام و سربازان منحوسش وارد حرم امیرالمؤمنینع و حرم امام حسینع شدند و حرم را به گلوله بستند و هنوز آثار گلولهها روی دیوارها موجود است. پس چهطور میتوان گفت در حرم ائمه گلوله اثر نمیکند؟
یکی از تحریف های بزرگ عاشورا، جدا کردن عاشورا و کربلا از فقه است
به هرحال ویروس کرونا یک واقعیت است؛ منتهی مسئله این است با وجود این ویروس و خطر انتقال آن ما با مسائلی که اساس انقلاب بر مبنای آن استوار شده و هویت شیعه به آن گره خورده یعنی عزاداری اباعبدالله الحسینع باید چه کار کنیم؟ آیا مجرد این حرف که مردم در منازل خودشان بنشینند و فقط از طریق صداوسیما عزاداری کنند قابل قبول است؟
باید این مسأله هم از نظر پزشکی و هم از نظر فقهی و هم از حیث اجرایی مورد بحث قرار گیرد تا انشاءالله یک راهکار بسیار دقیق ارائه گردد که هم عزاداران اباعبدالله الحسینع از فیض عزاداری محروم نشوند و بتوانند به شکل مناسب ارادت خود را اظهار کنند و هم مانع سرایت و انتقال این ویروس شوند.
یک نکته بسیار مهم این است که گاهی در فضای مجازی مطرح میشود که فقه با عزاداری امام حسینع چه کار دارد؟ میگویند عزاداری و قضیه عاشورا فوق فقه و عقل است، یعنی از اول میگویند فقه در این کار دخالت نکند. به نظر ما این مطلب کاملاً غلط است و من معتقدم یکی از تحریفهای بزرگ عاشورا جدا کردن آن از فقه است. اگر ما عزاداری، کربلا و عاشورا را از فقه جدا کرده و قطع نظر از فقه به ان نگاه نموده و آن را تحلیل کنیم. این یک تحریف بسیار بزرگ در قضیه عاشوراست. امام حسینع در آغاز حرکت در جلسهای که مروان حضرت را به قصد بیعت گرفتن برای یزید دعوت میکند، میفرماید: «علی الاسلام السلام إذ قد بلیت الامة براع مثل یزید»، از همان شروع نهضت مسئله حکومت صحیح بر مسلمین را مطرح میکند. همینطور اگر دیگر کلمات امام حسینع در طول مسیر مدینه به کربلا ملاحظه شود، مشحون از فقه است. آنجا که با استناد به فرمایش رسول اکرم6 فرمود: «من رای سلطانا جائراً مستحلاً لحرم الله ناکثاً لعهد الله مخالفاً لسنة رسول الله یعمل فی عبادالله بالاثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقاً علی الله ان یدخله مدخله»، این یک بیان کاملاً فقهی محض است، اساساً یکی از تحلیلهای قوی در مورد قیام امام حسین ع طرح مسئله جهاد ذبی یعنی دفاع از کیان اسلام است. اگر قیام آن حضرت از منظر جهاد ذبی مطرح نشود بسیاری از سؤالات در حادثه کربلا بیپاسخ میماند. جهاد ذبی یک بحث فقهی بسیار عمیق است. نباید گفته شود حرکت امام حسین ع ربطی به فقه ندارد، پس عزاداری را هم باید از فقه جدا کنیم، فقها و مراجع بزرگ ما، هم آنهایی که الآن در قید حیات هستند و هم آنهایی که در سیصد سال پیش بودند همگی نکات فقهی عزاداری را ذکر کردهاند. در همین زمان که مراجع بزرگوار و رهبری معظم انقلاب، دیدگاه فقهی خود را بیان کردهاند، عدهای درصدد هستند از این قضیه سوء استفاده کنند و به عزاداران بگویند شما کاری به فقه نداشته باشید، شما عاشق امام حسینع هستید، عاشق امام حسینع چه کار به فقه دارد؟
در قضای مجازی یک آقایی که متأسفانه لباس روحانیت به تن دارد میگوید امام حسین آقا بالاسر نمیخواهد و مردم را با این حرف غلط علیه روحانیت و مراجع تهییج میکند. مگر کسی گفته است امام حسین آقا بالاسر میخواهد؟ بشکند آن دهانی که بگوید بر امام حسینع یا بر دیگر ائمه: آقا بالاسری هست. این حرفها چیست که میزنید؟ این بزرگان و مراجع ما خود را اقل خدام الحسین میدانند، چرا اینطور با مردم حرف میزنید؟ مگر وقتی یک فقیه یا مرجعی مبنای فقهیای را مطرح کند که وظیفهاش اوست و مردم متدین هم آن را قبول کنند معنایش این است که او میگوید من آقا بالاسرم؟ اصلاً ما مرجعی نداریم که عزادرای امام حسین جزء تار و پود وجود او نباشد. همه اینها در همین حسینیهها و زیر همین خیمهها عزاداری کرده و درس گفتهاند و آنچه را که از خود امام حسین به ما رسیده یاد گرفته و به ما منتقل میکنند. لذا مردم عزیز ما، اهل نظر، اهل فکر، طلاب، فضلا، توجه به این توطئه داشته باشند مبادا با این تعابیر ذهن عزیزشان مشوه شود. ما باید ببینیم دین چه میگوید.
فریاد امام حسین این بود که «الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم» مشکل امام حسین با جامعه زمان خودش این بود که مردم دین را کنار گذاشتند، حال آیا ما میتوانیم بگوییم در عزاداری کاری به دین و فقه نداشته باشیم چون ما عاشق امام حسین هستیم؟ عشق امام حسین سر جای خود توفیق و افتخاری بزرگی است ولی باید رعایت همه جوانب بشود.
س) در این ایام سؤالات و شبهات مختلفی در مورد اهمیت و چگونگی برگزاری مراسمهای عاشورایی در فضای فکری جامعه مطرح شده است. اولاً بفرمایید از لحاظ فقهی مراسم عزاداری اهلبیت: و بهویژه حضرت اباعبدالله الحسین به خودی خود و در شرایط عادی چه حکمی دارد؟ آیا میتوان گفت مستحب است ولی برای بعضی از افراد واجب میشود یا اینکه نه، در هر زمان و شرایط و به هر شکلی واجب است؟
ج) در مورد حضرت سیدالشهدا دوبحث مطرح است؛ یکی زیارت آن حضرت است و دوم عزاداری برای آن حضرت و کیفیتش. مرحوم صاحب وسائل در جلد چهاردهم کتاب وسائل در کتاب الحج ابواب مزار روایات متعددی راجع به زیارت امام حسینع آورده است. عنوان یک بابش تأکد استحباب زیارة الحسین بن علیع و وجوبها کفایةً (باب 3ع) و عنوان باب 44 وجوب زیارة الحسین و الائمه: علی شیعتهم کفایةً است. هر فقیهی به این روایات مراجعه کند تأکد استحباب کاملاً از آن فهمیده میشود. تعابیری که در این روایات وارد شده، نظیر «من زاره عارفاً بحقه شیعوه ان یبلغوه مأمنه» کسی که آن حضرت را با شناخت و معرفت به حقش زیارت کند، ملائکه او را تا درب خانهاش مشایعت میکنند. اگر مریض بشود ملائکهی الهی صبح و عصر از او عیادت میکنند، اگر بمیرد در تشییع جنازهاش شرکت میکنند «غفر الله ما تقدم له من ذنبه و ما تأخر» گناهان گذشته و آیندهاش را خدا میبخشد. یا این روایت که «من زار قبر ابی عبدالله بشط الفرات کمن زار الله فوق عرشه» کسی که قبر پدرم را در کنار شط فرات زیارت کند همانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کند. اینها تعابیری است که هر فقیهی از آن تأکد استحباب را استفاده میکند.
صاحب وسائل علیه الرحمه علاوه بر تأکد استحباب، وجوب کفایی زیارت امام حسینع را هم پذیرفته است که فعلاً به بحث فقهی مفصل آن وارد نمیشوم که آیا از این روایات وجوب کفایی استفاده میشود یا خیر؟ در آن روایتی که صاحب وسائل وجوب کفایی را استفاده میکند امام باقرع میفرماید «شیعیان ما را به زیارت امام حسین امر کنید فإن اتیانه مفترضٌ علی کل مؤمنٍ یقرّ للحسین بالامام من الله عزوجل، جمعی از فقها و بزرگان هم به تبع صاحب وسائل وجوب کفایی زیارت امام حسینع را استفاده کردهاند، اما مورد سؤال الآن بحث عزاداری است؛ آیا ما از همین عناوینی که برای زیارت وارد شده میتوانیم تعدّی کرده و موضوع عزاداری را هم ملحق به زیارت کنیم و بگوییم عزاداری امام حسین نه تنها مستحب بلکه مستحب مؤکد است و بالاتر از آن واجب کفائی است؟
بنده در تتبع ادله به هفت عنوان در مجموعهی روایات برخورد کردهام که از آنها استحباب مؤکد عزاداری به خوبی استفاده میشود.
اول: روایات بکاء است «من بکی أو ابکی أو تباکا»، گریستن و گریاندن عزاداری است، اگر کسی در خانه بنشیند زن و فرزندانش را گرد خود جمع نماید و بگوید میخواهیم برای امام حسین گریه کنیم، مشمول این روایت است که بنده نیز توصیه میکنم در این ایام کرونایی اینگونه عزاداریها باید اوج بگیرد و این هم از برکات کروناست که سبب شده عزاداریها به درون خانهها راه یابد. همانطور که خیلی از خانهها الآن نماز جماعت برقرار میشود عزاداری هم باید همینطور باشد.
دوم : تعظیم شعائر است. عزاداری از مصادیق شعائر الله است «و من یعظم شعائر الله فإنها من تقوی القلوب».
سوم : احیای امر اهل بیت است. «رحم الله من احیی امرنا» و عزاداری احیای امر ائمه ومستحب است.
چهارم: مصداق همدری و شراکت در حزن اهلبیت است «یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا».
پنجم : مصداق اظهار مودت به اهلبیت است که پیامبر اکرم6 به دستور خدای تبارک و تعالی فرمود «قل لا اسئلکم علیه اجراً إلا المودة فی القربی» این مسئله که پیامبر اجری نمیخواهد، با چهار تعبیر در قرآن کریم آمده که این تعابیر را در کتاب گفتارهای حسینی مفصل آوردهام. در یک آیه خدا میفرماید «قل ما سئلتکم من اجر فهو لکم» (سبأ/ 4ع)، در آیه دیگر میفرماید «ما اسئلکم علیه من اجر و ما انا من المتکلفین» (صاد/ 86)، در سوره فرقان میفرماید «ما اسئلکم علیه من اجر إلا من شاءان یتخذ إلی ربه سبیلا» (فرقان/ 5ع)، و از همه مهمتر آیه 23 سوره شوری است «لا اسئلکم علیه اجراً إلا المودة فی القربی». از پیامبر6 پرسیدند قربای شما کیست؟ فرمود فاطمه، علی و فرزندانشان. از این آیه استفاده میشود که مودت اهلبیت واجب است، برای اظهار مودت به ساحت بزرگ آن بزرگواران همان طور که در ایام ولادتشان مجالس سرور میگیریم در ایام مصیبت هم باید مجالس حزن و اندوه و عزاداری برگزار کنیم.
ششم: مسئله وفای به عهد است؛ این نکتهای است که هر شیعهای باید بداند هر امامی یک عهدی بر عهده او دارد، مضمون روایت این است «إن لکل امامٍ عهداً علی عنق المؤمنین»، عزاداری از مصادیق وفای به این عهد است.
هفتم : مصداق خاص حب به امام حسینع و مشمول روایت معروف «احب الله من احب حسیناً» است.
اینها هفت دلیل روشن برای استحباب عزاداری و مستحب مؤکد بودن است.
در فقه عزاداری به عنوان اولی مستحب مؤکد است، به حسب این عنوان نمیتوان به کسی که عزاداری نمیکند بگوییم ترک واجب کرده است. اما به حسب عنوان ثانوی در بعضی از شرایط این عزاداریها عنوان وجوب پیدا میکند. امروز قوام و هویت شیعه و بقاء آن به این عزاداریهاست، از این جهت واجب کفایی است، اگر افرادی به قدر کفایت آن را انجام دهند از دیگران ساقط میشود، بنابراین حکم عزاداری در فقه به حسب عنوان اولی مستحب و به عنوان ثانوی واجب کفایی است.
س) بعضی از افرادی که در فضای مجازی در صدد تهییج هیجانات و احساسات مردم هستند میگویند به بهانه کرونا میخواهند چراغ عزای امام حسین را خاموش کنند، بر شما واجب است که به همان شیوههای مرسوم گذشته عزاداری خود را در مکانهای سرپوشیده به صورت انبوه و متراکم برگزار کنید، آیا چنین مراسمی در شرایط کنونی میتواند واجب باشد؟ در مورد کیفیت مراسم هم بفرمایید.
ج) آنچه از ادله و کلمات فقها استفاده میشود این است که شیعیان باید عزاداری کنند و کیفیت عزاداری به اختلاف زمان و مکان و عرف مردم مختلف است. فقها فقط یک قید ذکر کرده اند که عزاداری نباید مقارن با یک امر محرَم باشد مثل آنکه خدای ناکرده از موسیقی حرام در مجلس یا دسته عزاداری امام حسینع استفاده کنند که این جایز نیست. از طرف دیگر نمیتوان به آن کسی هم که به خاطر اجتناب از سرایت بیماری در عزاداری شرکت نمی کند، بگوئیم شور حسینی ندارد! یعنی دین نمیگوید شور حسینی این است که همه ضوابط را کنار بگذارید و مثل سابق عمل کنید. توضیح بیشتر این مطلب در قسمت بعد خواهد آمد.
اگر کسی جان خود و دیگری را بیجهت به خطر بیندازد گناهکار و ضامن است
اما از جهت کیفیت عزاداری: اولاً عزاداری باید خالصانه انجام بشود و انسان هرچه بیشتر اظهار ادب کرده و هرچه بیشتر بگرید و بگریاند و ناله و فریاد بزند اما شیوه خاصی برای عزاداری مطرح نشده است. یک وقتی که عناوین موجود در عزاداری را ملاحظه میکردم بیش از دوازده عنوان مثل بکاء، صرخه، نوحه، لطمه و... یافتم که در روایات مورد ترغیب قرار گرفته ولی اینطور نیست که اگر کسی فریاد نزد بگوئیم این عزادار نیست، اگر به خاطر مشکلی مثل مشکل زمان ما نتوانند اجتماع متصل به هم داشته باشند بگوییم پس شور حسینی ندارند! نه، شور حسینی با صورت و کیفیتهای دیگر محقق میشود.
اما در مورد برگزاری مراسم در شرایط کنونی شکی نیست که عقلاً و شرعاً بر هر فردی حفظ جان خود و دیگری واجب است و اگر کسی جان خود و دیگری را بیجهت به خطر بیندازد گناهکار و ضامن است. امروز متخصصان امر بهداشت تقریباً اتفاق نظر دارند که مراسمهای متراکم در مکانهای سرپوشیده بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی، فاصله اجتماعی، استفاده از ماسک و ... میتواند جان افراد را به خطر بیندازد و با انتقال این ویروس جامعه را با بحران و مشکل جدی مواجه کند، از طرف دیگر نوع مراسمهایی که در گذشته برگزار میشده در مکانهای سرپوشیده و با حضور انبوه جمعیت بوده، الآن آیا بدون توجه به نظر متخصصان کسی میتواند به استناد اینکه ما میخواهیم برای امام حسینع عزاداری کرده و شعائر حسینی را رعایت کنیم، جان خودش و دیگری را به خطر بیندازد؟ اگر ما بپذیریم که عزاداریهای امام حسینع حتی به کیفیت گذشته واجب و مستحب است، در مواقعی که بین وجوب حفظ جان و تحقق شعائر حسینی تداخل ایجاد میشود کدام یک مقدم است؟
ج) این سؤال خیلی مهم است و ان شاء الله بتوانم دقیق و صحیح پاسخ بدهم و تقاضا میکنم که خیلی دقت شود چون در این بحث خلطها و اشتباهاتی صورت گرفته است. یک فعل عزاداری امام حسینع است که هیچ تردیدی در رجحان آن نیست، حال یا مستحب مؤکد است یا حسب قول برخی بزرگان مثل آیت الله العظمی گلپایگانی واجب کفایی است. البته گفته شد بر حسب عنوان ثانوی مسلم واجب کفایی است.
از طرف دیگر امروز مسئله وجوب حفظ نفس عنوانی است که عقلاً و شرعاً واجب است، دین ما دینی است که کاملاً بر طبق ضوابط و ملاکهای عقل عمل میکند و یک مورد وجود ندارد که برخلاف ملاک عقل باشد، حفظ نفس واجب است مگر در موارد استنثنا مثل جهاد و دفاع از دین و جان و آبرو و ناموسش که اسلام میگوید باید جان خودت را بدهی و شهید هم محسوب میشوی.
بعضی از افراد اینجا مسئله قاعده لا ضرر را مطرح کرده و میگویند طبق این قاعده اگر شما بدانید یا احتمال بدهید از رفتن به این مجلس متحمل ضرر میشوید رفتن به این مجلس جایز نیست.
اولاً قاعده لا ضرر به نظر من ولو یک قاعده مسلم فقهی است، اما از این جهت که انسان خودش متحمل ضرر می شود ارتباطی به موضوع ما ندارد. در قاعده لا ضرر پنج مبنا وجود دارد و مبنای مشهور این است که اگر حکمی از احکام خدای تبارک و تعالی مستلزم ضرر شد بر طبق این قاعده آن حکم برداشته میشود، چه واجب باشد یا حرام و در مستحبات هم اختلاف هست که آیا لا ضرر مستحبات را برمیدارد یا نه؟ ولی به هر حال ارتباطی با این بحث ندارد، در مورد لا ضرار هم برخی آن را به همان لاضرر معنا میکنند و برخی دیگر به اضرار یعنی نمیتوان اضرار به غیر رساند. اضرار روی این معنا بابحث ما ارتباط پیدا میکند یعنی اگر یک کسی خدای ناکرده مبتلا به یک مرض مسری است و میداند اگر در مجلسی شرکت کند دیگران را هم مبتلا خواهد کرد این کار حرام است و جایز نیست و اگر رفت و دیگران را مبتلا کرد این فرد ضامن است.
در قاعده لاضرر بحثهای زیادی وجود دارد که از حوصله این جلسه خارج است، نظیر اینکه آیا علم به وقوع ضرر لازم است؟ یا ظنّ معتبر لازم است؟ یا ظنّ غیر معتبر هم کفایت میکند؟ عدهای مثل مرحوم صاحب جواهر علیه الرحمه میگویند هرجا که خوف ضرر باشد این قاعده جاری است ولو علم یا ظن معتبر هم نداشته باشیم و حق هم با ایشان است. اما مرحوم علامه و عمده فقها قبل و بعد ایشان لزوم علم یا ظن معتبر را مطرح میکنند.
مرحوم شیخ انصاری هم در یک جا میپذیرد ولی در جای دیگر آن را خلاف احتیاط می نامد. ولی عرض بنده این است که مسئله خوف ضرر یک عنوان مستقل است یعنی اگر شما در غذای خود احتمال دهید سم وجود دارد عقل و شرع حکم میکند که باید از آن اجتناب کنید، لازم نیست علم به وجود ضرر داشته باشید، حتی لازم نیست ظنّ به وجود ضرر داشته باشید و بگویید اگر احتمال وجود سم هفتاد درصد باشد من آن را نمیخورم! عقلا میگویند اگر ده درصد هم احتمال میدهید نباید آن را بخورید و اگر خوردی شما را مزمت کرده و میگویند خودت موجب هلاکت خود شدی. افراد اهل پژوهش باید دقت کنند که چقدر در این عناوین خلط میشود، الآن اگر از مراجع بزرگ بپرسند آیا حضور در جایی که احتمال عقلائی به وجود ویروس کرونا میرود جایز است؟ میفرمایند جایز نیست. هم فقه و هم عقل همین را میگوید، حال اگر بگویند با رعایت ضوابط بهداشتی، زدن ماسک و ضدعفونی کردن دستهای خود این احتمال منتفی گردیده و چنان ضعیف میشود که دیگر قابل اعتنا عقلائی نیست. اینکه مراجع بزرگوار میفرمایند رعایت این ضوابط واجب است بر همین اساس است، اسلام میگوید اگر در جایی خوف عقلایی بر ضرر جانی، بدنی و مالی هست این یک احتمال عقلائی است و باید اجتناب کنید مگر آنکه مقصود اهمی در کار باشد.
در اینجا بعضی از آقایان بحث تزاحم را مطرح کرده و میگویند باید دید کدام یک اهم و کدام مهم است؟ عزاداری مستحب است و مستحب نمی تواند با واجب تزاحم کند و اگر در شرایطی قرار داشتیم که عزاداری به عنوان ثانوی واجب باشد آنگاه واجب با واجب تزاحم میکند و میگوییم عزاداری واجب کفایی و حفظ نفس واجب عینی است پس اگر به قدر کفایت افرادی هستند که عزاداری کنند بر دیگران وجوب حفظ نفس مقدم میشود و اگر به قدر کفایت کسی عزاداری نکرد آنگاه عزاداری عنوان واجب عینی پیدا نموده و بر هر فردی عزاداری واجب میشود و در نتیجه تقابل دو امر وجوب حفظ نفس و عزاداری بوجود میآید.
حال باید دید اینجا تزاحم بوجود میآید که بگوییم کدام اهم و کدام مهم است؟به نظر من اصلاً تزاحم واقع نمیشود تا بخواهیم سراغ مرجحات باب تزاحم برویم چون تزاحم در جایی است که جمع بین دو امر امکان نداشته باشد در حالیکه در بحث ما جمع هر دو امر امکان دارد، میتوان با رعایت ضوابط بهداشتی به خوبی عزاداری کرد و جان خود را نیزحفظ نمود.
برخی نیز بحث تعارض را مطرح کردهاند. در بعضی از کتابهایی که مستوای فقهیشان زیر صفر است، گفتهاند استحباب زیارت حضرت رضا ع آیا میتواند مقیّد به مسئله عدم وجود خوف شود یا نه؟ اصلاً اینجا تعارض وتقییدی وجود ندارد، تعارض مربوط به مقام جعل حکم است. و حال آنکه حکم وجوب حفظ نفس با زیارت امام رضاع یا عزاداری در عالم جعل با هم تعارضی ندارند تا یکی بخواهد در دیگری تصرف کند و مقید آن شود، این هم که میگویند الجمع مهما امکن مربوط به باب تعارض است و ربطی به تزاحم ندارد، بنابراین اینجا نه تزاحم است برای اینکه امکان جمع وجود دارد و نه تعارض است چون تنافی در عالم جعل ندارد. یک سؤالی این روزها خیلی مطرح میشود اینکه حکم کسی که میداند یا احتمال عقلایی میدهد چنانچه در این مجلس شرکت کند مبتلا به ویروس کرونا میشود یا آنرا به دیگری انتقال میدهد چیست؟ در فرض انتقال ویروس به دیگری حکم این است که حضورش قطعاً حرام است و بدون هیچ تردیدی در صورت انتقال ضامن هم میباشد.
سوال دیگر این است اگر کسی به مجلس امام حسینع برود و احتمال ابتلاء هم بدهد حال چنانچه خدای ناکرده مبتلا به بیماری شود از ثواب عزاداری امام حسینع بهره مند میشود یا عزاداری او کالعدم میشود؟ آنچه ما در علم اصول خواندیم این است که این از موارد اجتماع امر و نهی است، استصحاب عزاداری این فرد جای خودش محفوظ است و ثوابش را هم به او میدهند، اما ارتکاب حرام و نهی لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه هم جای خودش است. چطور اگر کسی در حین خواندن نماز نعوذ بالله نگاه به نامحرم کند نمازش صحیح است و ثواب نمازش را به او میدهند، اما حرمت نگاه به نامحرم هم سر جای خودش هست و او را عقوبت میکنند مگر اینکه توبه کند، بنابراین در این مساله اصلاً نه بحث تزاحم مطرح است و نه بحث تعارض بلکه بحث اجتماع امر و نهی پیش میآید.
آنها که بیاعتنایی به اصول میکنند، ببینند علم اصول در چه شرایطی دست فقیه را میگیرد و او را هدایت میکند، اگر باب تزاحم بخواهد مطرح شود باید دید آنجا حفظ جان مقدم است یا عزاداری؟ یک کسی میگوید اگر عزاداری در شرایطی باشد که قوام دین به آن بستگی داشته باشد مثل آنکه دشمنان دنبال نابودی دین و خاموش کردن چراغ امام حسین باشند مسلم است که عزاداری بر حفظ نفس مقدم است. اگر بخواهد باب تعارض مطرح شود، تنافی در مقام جعل میخواهد که ندارد، علم اصول به ما یاد میدهد که اینجامورد اجتماع امر و نهی است، یک امر اولی استحبابی یا امر ثانوی وجوب کفایی نسبت به عزاداری داریم. یک نهی هم هست که جان خودت را در معرض خطر قرار نده، خودت را مریض نکن. رعایت ضوابط بهداشتی هم احتمال عقلائی ابتلاء به بیماری را منتفی میکند. حالا اگر کسی رعایت نکرد و میدانست که مبتلا میشود یا اصلاً فقط احتمال میداد، اینجا گناه و معصیت کرده که خود را در معرض ابتلاء قرار داده، اما ثواب عزاداریاو محفوظ است.
س)یکی از پرسشهایی که گاه نام شبهه هم میتوان بر آن نهاد این است که ما در دوران شیوع کرونا بیمارستانها را تجهیز کرده و تجهیزات پزشکی را برای مردم بیش از گذشته فراهم کردیم به خاطر اینکه مراکز درمانی شفاخانه هستند و مردم باید به آنجا مراجعه کنند تا از بیماری مصون بمانند یا بیماری خود را درمان کنند. از طرف دیگر در فرهنگ شیعی و بعضی از روایات ما به وفور مطرح میشود که زیارتگاههای ائمه و مجالس روضه اهلبیت شفاخانه هستند، همانطور که آن درمانگاهها را نباید ببندیم درب این شفاخانهها راهم نمیشود بست، باید اجازه بدهیم مردم و حتی بیماران کرونایی برای طلب شفا به حرم و مجالس روضه و هیئت آیند و آنهایی هم که میخواهند مصون از کرونا بشوند به هیئت و روضه بیایند و خودشان را در شفاخانه اهل بیت قرار بدهند. حال سؤال این است آیا واقعاً حرمهای ائمه علیهم السلام و مجالس روضه و جشن آنها شفاخانه امراض جسمیاند یا اینکه شفا در این مجالس و این مکانها یک امر استثنایی است؟ آیا یک بیمار آلوده به ویروس چنین اجازه ای دارد که به حرم برود با اینکه میداند حرم را آلوده کرده و افرادی را مبتلا میکند آیا ما میتوانیم به بیمار بگوییم به جای مراجعه به بیمارستان، بروید در حرم و آنجا شفا بخواهید؟ به صورت کلی آیا موضوعاً و حکماً مقایسه حرم با بیمارستان صحیح است یا نه؟
فقط برای شفای جسم به حرم ائمه معصومین رفتن ، تحقیر آنان است.
ج: البته ائمه معصومین: دارای مقامات بسیار متعددی هستند. ما معتقد به علم آنها به گذشته و حال و آینده هستیم. امیرالمؤمنینع میفرمود «سلونی قبل أن تفقدونی»، علم من به آسمانها بیش از زمین است. یکی از این مقامات آن است که به اذن خدای تبارک و تعالی مریض را شفا میدادند همانطوری که حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام کور را شفا میداد و بینا میکرد. اما حرف این است که این شفا دادن روال عادی آنها نبوده بلکه به عنوان یک کرامت و معجزه انجام میگرفت. ائمه ما زندگی خود را بر اساس آن علم لدنّی که خدا به آنها عنایت فرموده تنظیم نمیکردند، بلکه آن را بر اساس همین علم عادی بشری تنظیم مینمودند. لذا گاهی در منزل سراغ افراد را میگرفتند که فلانی کجاست؟ در حالی که به راحتی میتوانستند از علم لدنی استفاده نموده و این سؤال را نپرسند. استفادهی از علم لدنی برای پاسخ به سوالات مردم و احکام شرعی بود اما در امور عادی و طبیعی، مثل دیگران بودند مریض میشدند و به طبیب مراجعه میکردند در عین اینکه قدرت داشتند به اذن پروردگار جلوی ورود مرض به وجودشان را بگیرند اما از این قدرت استفاده نمیکردند، راه درمان و شفای خود را هم میدانستند اما از راه طبیعی استفاده میکردند. ما از این آقایانی که میگویند حرم شفاست، سؤال میکنیم آیا ائمه : در زمان حیاتشان خود را به عنوان طبیب جسمی مطرح میکردند؟ آیا اصحاب ائمه وقتی مریض میشدند اول سراغ امام رفته و بعد به پزشک مراجعه میکردند؟ یا ائمه به آنها یاد داده بودند که «ابی الله ان یجری الامور إلا باسبابها» خدا میخواهد امور دنیا با اسباب تکوینی و طبیعیاش واقع بشود، البته گاهی برای اثبات مقام خود کرامت و معجزهای هم نشان مردم میدادند، معرفی مقام ائمه به نظرم به این شکل که تا کسی ویروس گرفت یا مریض شد به حرم برود جز تحقیر ائمه و سست نمودن اعتقادات مردم چیزی بیش نیست، ائمه ما خود معدن علم بودند اما به اصحابشان میگفتند بروید پیش استاد و علم یاد بگیرید، مگر میگفتند هر روز بیایید تا فقط ما به شما درس بگوییم؟ اصحاب حتی نزد مشایخی از مذاهب دیگر درس میخواندند.
باید امام معصوم را واسطه بین خود و خداوند در توحید و عبادت و در معرفت و قرب به خدا قرار بدهیم
ما امام معصوم را باید واسطه بین خود و خداوند در توحید و عبادت و در معرفت و قرب به خدا قرار بدهیم، آنها نیامده اند تا مثل طبیبان امراض جسمی ما را شفا بدهند؟ مساله شفاء بیماران یک امر بسیار کوچکی است، منتهی چون عقول نوع مردم ضعیف است ائمه گاهی از همین راه برای نشان دادن مقام و منزلت خود استفاده کردهاند. امیرالمؤمنینع در یکی از جنگها به یکی از سربازانش که انگشتش قطع شده بود فرمود: چرا ناراحتی؟ عرض کرد انگشتم قطع شده. فرمود بیا جلو، انگشت بریده را برجای خود نهاد و زیر لب چیزی خواندند. آن سرباز دید انگشت او به حال اولیه درآمد، عرض کرد آقا چکار کردی؟ فرمود سوره حمد را خواندم، سوره حمد در قرآن شفاست، آن سرباز گفت مگر سوره حمد این قابلیت را دارد؟ تا تردید کرد انگشتش دو مرتبه جدا شد، بله، اینها واقعیت دارد اما وقتی خود امیرالمؤمنینع ضربت میخورد آن پزشک مسیحی را برای معالجه حضرت میآورند. اینکه خداوند به پیامبر امر میکند که به مردم بگوید « انما انا بشر مثلکم» من هم انسانی مثل شما هستم، این یعنی چه؟ یعنی شما به صورت طبیعی گرسنه میشوید من هم گرسنه میشوم، نیاز به نوشیدنی و آب دارید من هم همینطور، شما مریض میشوید و این مرض هم راههای طبیعی برای معالجه دارد من هم همینطور، این چه حرفی است که ما این همه مقامات ائمه را کنار گذاشته و بگوییم حرم اینها دارالشفاست این حرف دین و مقام ائمه را موهون میکند، علاوه بر اینکه با ادله و مبانی ما هیچ سازگاری ندارد.
الآن کسی که مبتلا به ویروس کروناست، دکتر به او میگوید باید در قرنطینه باشی و حق ارتباط با جامعه را نداری رعایت این دستور بر او واجب است، فقهای ما هم میگویند اگر در این موضوعات از قول یک فرد آگاه احتمال دهی مرض شما به دیگری سرایت میکند، حق نداری در اجتماع حاضر شوی. حال اگر به حرم بروی با آنکه میدانی اگر دست به ضریح بگذاری ممکن است به دیگری سرایت کند این کار حرام است و اگر به او سرایت کند ضامن هستی و چنانچه تلف بشود باید دیه او را بپردازی. بله اگر نداند حرمت تکلیفی برداشته میشود اما اگر معلوم بشود کشته شدن دیگری به خاطر این فرد بوده باید دیهاش را بپردازد.
پس فقه ما به وضوح میگوید کسی که مرض مسری دارد حق ندارد خودش را به پنجره فولاد و ضریح حضرت رضا ببندد و دیگران را مبتلا کند. حسب اعتقادات ما ائمه همه جا حضور دارند و از هرجا میتوان متوسل به ائمه شد و با همین توسل ارتباط برقرار گردیده و ان شاء الله شفا بیمار محقق میشود.
س) آیا میتوان به صورت کلی گفت تشخیص این موضوع بر عهده خود مکلف است ؟؟؟
ج) اینجا اصلاً بحث تزاحم مطرح نیست که مسئله اهم و مهم در میان باشد، همان طور که جای تعارض و قاعده لاضرر هم نیست، آنچه مطرح است اینست که اگر شما از هر راهی احتمال عقلایی بدهید ولو ده درصد در این لیوان آب سم وجود دارد، حق ندارید این آب را بیاشامید. در فقه ما از این به خوف ضرر تعبیر میکنند متاسفانه بسیاری افراد بین عنوان خوف ضرر و مسئله لا ضرر خلط میکنند. این مساله هیچ ربطی به لاضرر ندارد. خوف ضرر یعنی از هر راهی که احتمال ضرر بدهید حتی اگر از قول یک بچه یا یک فاسق باشد باید بر طبق این احتمال عمل کنید، بر این اساس امروز که ستاد ملی مبارزه با کرونا که مورد تأیید رهبری و مسئولین نظام است و متخصصین متدین در آن حضور دارند میگویند بدون رعایت ضوابط بهداشتی به مجلس امام حسینع نروید، این دستور باید تبعیت شود و مخالفت با آن هرگز جایز نیست و این امری بسیار واضح است.
البته این مطلبی که میگویند تشخیصش با خود مکلف است، بله، ولی کدام انسان عاقلی است که با این آمار روزانه مرگ و میرها در هر شهر بگوید من احتمال نمیدهم! احتمال ابتلاء یک احتمال عقلائی نزد همه است.
برگزاری عزاداری امام حسین افتخار بزرگی است
س) اگر توصیهای در برگزاری هرچه باشکوه تر مراسم عزاداری به مداحان اهلبیت و وعاظ، عموم مردم و کادر پزشکی و درمانی دارید بفرمایید.
ج) توفیق برگزاری عزاداری امام حسینع افتخار بزرگی است. اولا به عزاداران عزیز عرض میکنم سعی کنند مراسم امسال را باشکوهتر برگزار کنند اما معنای باشکوهتر مخالفت با ضوابط بهداشتی نیست. در این شرایط کرونایی امسال باید هر خانهای را تبدیل به حسینیه کنند، با هر اجتماع پنج شش نفره ذکری از اباعبدالله به میان آورند، مرثیه ای بسرایند و اشک بریزند، منازل خود را سیاهپوش کنند، امسال ما اجتماعات متراکم را که همه نفسها متصل به یکدیگر میشوند نمیتوانیم برگزار کنیم ولی به این معنا نیست که عزاداری حضرت را باشکوه برگزار نکنیم! ثانیاً رعایت دقیق ضوابط بهداشتی لازم است و کوچکترین تخطی جایز نیست کسی نگوید بیایید به عشق امام حسینع ماسک را کنار بگذاریم، این حرف عوامانه و جاهلانه ای است که در یکی از استانها گفتند سردر حسینیهای نوشته اند به احترام امام حسینع ماسک نزنید، این چه حرف جاهلانه ای است که به بهانه عزاداری جان عزاداران حضرت را در معرض خطر قرار میدهد. برای عزاداری ماسک بزنید، مجالس را ضد عفونی کنید، در خانه خود در عزای شهادت امام حسینع نوحه سر دهید و ضجه و فریاد زنید و سینه زنی کنید. رعایت نکردن ضوابط بهداشتی همان طوری که رهبری فرمودند ممکن است فاجعه به وجود آورد نباید کاری بشود که پس فردا به نام دین و امام حسین تمام شود. مبادا در دنیا بگویند ایرانیان به عزاداری پرداختند و باعث تلفات زیاد کرونایی شدند. انشاالله اینطور نخواهد شد ولی ما باید هم ضوابط پزشکی را مراعات کنیم و هم عزاداری را با شکوه و اخلاص و قصد قربت هرچه بیشتر برگزار کنیم.
از وجود مبارک امام حسین علیه السلام استمداد میطلبیم به خاطر اخلاص عزاداران خود دعا کنند تا این بلا هر چه زودتر از عامه بشر خصوصاً شیعیان مرتفع بشود ان شاء الله.
/1350/د102/ف