۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۱:۱۳
کد خبر: ۶۸۰۱۱۳
آیت‌الله سبحانی در بیانیه ای:

دولت افغانستان مانع پایمال شدن خون شهدای دانش آموز شود

دولت افغانستان مانع پایمال شدن خون شهدای دانش آموز شود
حضرت آیت‌الله سبحانی با صدور بیانیه ای کشتار فجیع افغانستان محکوم و تأکید کرد: از دولت افغانستان درخواست می‌کنم مانع پایمال شدن خون این عزیزان باشد.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله جعفر سبحانی در محکومیت کشتار فجیع افغانستان بیانیه ای صادر کرد.

متن این بیانیه بدین شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ‏ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصار؛ گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام مى‏دهند، غافل است! (بلکه کیفر) آن‌ها را براى روزى تأخیر انداخته است که چشم‌ها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حرکت بازمى‏ایستد – سوره ابراهیم/۴۲

اقدام جنایتکارانه و تروریستی در شهر کابل که طی آن تعدادی زیادی از دانش آموزان دختر مدرسه سیدالشهداء – سلام‌الله‌علیه، شهید یا مجروح شدند و صحنه‌‌های دلخراش این کشتار ظالمانه دل هر مؤمن و انسان آزاده‌ای را به درد‌‌ می‌‌آورد؛ موجب تأسف و تأثر شدید گردید.

هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان معصوم در ماه مبارک رمضان به جرم محبّت و ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) با هیچ منطق انسانی و اسلامی قابل توجیه نیست. اینجانب این حمله تروریستی تأسف‌بار را به ملت شریف افغانستان و خانواده‌ای داغدار و عموم مسلمانان تسلیت عرض نموده و برای مجروحان آرزوی بهبودی‌‌ می‌نمایم و امید است در سایه همبستگی بین همه طوائف شاهد ریشه کن شدن تروریسم و برقراری صلح و ثبات در منطقه و جهان باشیم.

از دولت افغانستان درخواست می‌کنم مانع پایمال شدن خون این عزیزان باشند و در سایه تلاش‌‌های دیپلماتیک و با مجاهدت‌‌های جوانان غیور افغانستان، مانع زیاده خواهی‌‌های گروه‌‌های تکفیری در منطقه باشیم./998/

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۵:۱۱
مقایسه کنید با خبر آقای وحید
2
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۴
به یاد دختران افغان که به جُرم هزاره بودن، به خون کشیده شدند....

گاهی پدر شدیم و پسر را گریستیم
گاهی پسر شدیم و پدر را گریستیم
هر روز و شب، درست چهل سال می‌شود
ساعاتِ تلخِ پخشِ خبر را گریستیم
هر دم به خون خویش فتادیم و ساختیم
هِی قبر تازه کوه و کمر را، گریستیم
مادر شدیم و از پس هر زخم انفجار
هی چشم‌هایِ مانده به در را گریستیم
در خون نشست روسریِ دختران‌مان
رخساره‌گانِ قرص قمر را گریستیم
بعد از تو روزگار همانی که بود، ماند
هر سال ما قضا و قدر را گریستیم
بعد از تو نیز مثل خودت عاصی عزیز!
«شب را گریستیم، سحر را گریستیم»
0
0