خانواده سنگ زیربنای جامعه است
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا و به نقل از خبرگزاری حوزه،۱۳ شهریورماه سال ۱۳۹۵ بود که حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند.
از سوی دیگر نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن، همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهلبیت (ع) بوده است، از همین رو در گفتوگو با فاطمه السادات رازقی استاد دانشگاه و مشاور خانواده، به تبیین مفهوم خانواده محوری و بررسی سیاستهای کلی «خانواده» ابلاغی رهبر معظم انقلاب پرداختیم که در ادامه میآید.
از دیدگاه جامعهشناسان، خانواده واحدی اجتماعی است
تعریف خانواده از دیدگاه علوم مختلف متفاوت است. خانواده از دیدگاه جامعهشناسان، واحدی اجتماعی است که از پیوند مشروع مرد و زنی به وجود میآید و فرزندان پدید آمده از این پیوند آن را تکمیل میکند. در تعریف دیگری، خانواده شامل مجموعهای از افراد است که باهدف و اندیشه وصول به منافع مشترک زیر سقف قرار گرفته و زندگی میکنند. مهمترین شکلهای خانواده در جهان امروز از دیدگاه جامعهشناسان در سه سطح سنتی، مدرن و پستمدرن قابل دستهبندی هستند.
اسلام بهعنوان یک مکتب انسانساز، بیشترین عنایت را به تکریم و تعالی خانواده داشته و این نهاد مقدّس را کانون تربیت و مهد مودّت و رحمت میداند و سعادت و شقاوت جامعه انسانی را منوط به صلاح و فساد این بنا میداند. در اسلام هدف تشکیل خانواده را تأمین نیازهای مادّی، عاطفی و معنوی انسان ازجمله دستیابی به سکون و آرامش است. اسلام خانواده را گروهی متشکل از دو رکن اصلی زن و مرد میداند که در سایه ضابطهای مشروع و الهی در کنار یکدیگر قرار گرفته و بر اثر آن پیوند دارای شخصیت اجتماعی، حقوقی، معنوی و مدنی شدهاند.
اساس روابط انسان را نکاح تشکیل میدهد
اساس روابط انسان را نکاح تشکیل میدهد و نکاح عقد و پیمانی است که براساس آن رابطهی زوجیت مشروع میشود. قرآن کریم خانواده را نشانهای از آیات خداوند، سنت پیامبران الهی و عامل تکثیر نسل معرفی میکند و از همسران بهعنوان لباس یکدیگر نام میبرد. همچنین، روایات آن را محبوبترین بنا نزد خدا و بالاترین نعمت پس از اسلام میداند و ازدواج را کاملکننده دین، گشاینده درهای رحمت الهی و عامل ارزش یافتن عبادت معرفی میکند.
در نگرش اسلامی، پایدارترین تشکیلات و سازمان اجتماعی که از ابتدای خلقت انسان شکلگرفته، خانواده است. قرآن کریم مکرراً تأکید دارد که همه بشریت از یک خانواده گسترشیافته و شکلگیری خانواده در ابتدا و گسترش آن توسط وحی الهی با سازوکار خاصی مدیریت و سازماندهی شده است. از دیدگاه قرآن، اصول اساسی حاکمیت برای مدیریت، خانواده بنیاد بودن خلقت آدم است. زوج آفرینی آدمیان بخشی از جهانبینی توحیدی است. غایت تشکیل و تشکل و نهاد خانواده آرامش و آسایش آنان است و تداوم نهاد خانواده بر مودت، عشق، رحمت و بخشش استوار است. خانواده در اسلام کانون تعالی و نزدیکی فرد به خداوند است.
خانواده اساسیترین، دیرپاترین و درعینحال بادوامترین نهاد بنیادین و سنگ زیربنای جامعه است
خانواده اساسیترین، دیرپاترین و درعینحال بادوامترین نهاد بنیادین و سنگ زیربنای جامعه است که مبدأ تمامی ساختارهای موجود اجتماعی است و علیرغم اینکه هستهای کوچک از اجتماع را تشکیل میدهد، نقش حیاتی در سلامت و بیماری آن ایفا میکند. خانواده بهعنوان مهمترین واحد اجتماعی ـ عاطفی در تمام مراحل رشد افراد نقش مهم و انحصاری دارد و اساس چگونگی تشکیل شخصیت فرد را پیریزی میکند. کانون اصلی فرایند اجتماعی شدن فرد در خانواده شکل میگیرد. بر این اساس، در شکلگیری نگرشها و ارزشها و باورها فرد نقش اصلی را برعهده دارد و بر نوع روابط فرد با سایر افراد، عوامل و نهادهای اجتماعی دیگر تأثیر میگذارد. پژوهشگران خانواده معتقدند مشکلات و آسیبهای روانی اجتماعی افراد برگرفته از روابط درون خانواده است؛ ازاینرو، خانواده میتواند از یکسو کانون شکلگیری مشکلات و از سوی دیگر محور التیامبخش و درمان این مشکلات باشد.
خانواده منشأ اجتماعات بشری است
خانواده منشأ اجتماعات بشری است و بسیاری از نهادهای موجود و کارکردهای آنها ریشه در خانواده دارد که طی فرآیند تمایز، بهتدریج از خانواده جدا و به ساختار گسترده نظام اجتماعی واگذار شده است. امروزه بسیاری از تغییر و تحولات نظام گسترده اجتماعی، ریشه در خانواده دارد و این تحولات نهتنها یک مسئله اجتماعی تلقی نمیشود که دارای ابعاد مختلف فرهنگی روانشناختی، سیاسی و اقتصادی نیز هست.
خانواده در بافت فرهنگ اسلامی _ ایرانی نیز مهمترین رکن نظام اجتماعی است و در سند چشمانداز بیستساله نظام جمهوری اسلامی ایران نیز آمده که ایران کشوری توسعهیافته و برخوردار از نهاد مستحکم خانواده است؛ لذا اصطلاح خانواده محوری به این اشاره دارد که رمز داشتن جامعهای سالم، پیشرفته و غنی ازلحاظ فرهنگ و ارزشها و قدرتمند ازنظر علمی و اقتصادی در گروه توجه محوری به بنیان خانواده است. در نظام جمهوری اسلامی ایران که ساختار مردمسالار دارد و محتوای آن مبتنی بر ارزشها و قوانین شریعت و اصول اسلامی و بر پایه استقرار حاکمیت الهی و اطاعت از خدا رسول و ولی امر و استمرار حکومت دینی در دوره غیبت براساس فقه سیاسی شیعه شکلگرفته است، با توجه به اصل دهم قانون اساسی مبنی بر اینکه خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است؛ لذا بنا بود همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوطه در جهت تسهیل تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی تدوین و خانواده ایرانی با توجه به مبانی و آموزههای دینی و پشتوانه عظیم فرهنگی در حوزه خانواده در بهترین مرحله از ساختار خانواده قرار گیرد و نیز الگوی مطلوب را به سایر نقاط دنیا صادر کند.
تعریف عملیاتی خانواده در سیاستگذاریهای کلی خانواده در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران عبارت است از اینکه خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق نسب یا سبب و رضاع با یکدیگر بهعنوان شوهر، زن، فرزندان، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلاند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی به نام خانواده زندگی میکنند.
جایگاه خانواده در قوانین کشور
جایگاه خانواده در اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران به این شکل است که در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۵۸ و اصلاحشده در ۱۳۶۸ بر اهمیت جایگاه نهاد خانواده تأکید شده و خانواده بهعنوان واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان معرفی و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد پایندهی انسان است، اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی معرفی شده است. سند چشمانداز جمهوری اسلامی در افق ۱۴۰۴ در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهرهمندی از محیطزیست مطلوب مطرح شده است. در سیاستهای ابلاغی برنامه پنجم توسعه نیز در ذیل باب سیاستهای اجتماعی بر لزوم تحکیم خانواده و تقویت نقش خانوادگی و اجتماعی زن پرداخته شده است. در سال ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه ۵۶۴ اهداف و اصول تشکیل خانواده و سیاستهای تحکیم و تعالی آن را تصویب نموده است. همچنین الگوی خانواده ایرانی ـ اسلامی در چند سال اخیر در قالب گفتمان و نیز سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی موردتوجه بوده که محورهای کلی زیر را ذکر کردهاند:
۱. محوریت خانواده در پیشرفت فرد و جامعه؛
۲. آسیبزایی شرایط فعلی خانواده برای جامعه و لزوم رفع آن؛
۳. تحکیم روابط و بعد عاطفی میان فردی و اعضای خانواده؛
۴. تسهیل فرایند ازدواج در جامعه؛
۵. کاستن از رواج الگوهای غربی در سبک زندگی خانوادههای ایرانی.
همچنین، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاستهای کلی خانواده را پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۵ بهمنظور سامان بخشیدن به وضعیت خانواده ایرانی و رفع آسیبهای موجود ابلاغ کردند.
در سالهای اخیر، بهویژه در شرایط کنونی به موازات ترویج گفتمان تمدن ایرانی ـ اسلامی و گسترش مباحث پیرامون الگویی خاص برای سبک زندگی متناسب با جامعه اسلامی ـ ایرانی، یکی از محورهای مناقشات فکری در میان نظریهپردازان اجتماعی، نوع نگرش به نهادهای بنیادین اجتماعی یعنی سیاست، اقتصاد، تعلیموتربیت و خانواده بوده است. طبیعی است که سیاستگذاری نادرست و یا برنامهریزی ناقص و مخدوش در این حوزه میتواند تأثیر بهشدت منفی بر کل جامعه بگذارد؛ بنابراین برای رسیدن به الگوی زندگی اسلامی به آرای اندیشمندان علوم دینی و فرهنگی نیازمندیم. در این میان، رهبر معظم انقلاب به واسطه داشتن مسئولیتهای کلان کشوری بهویژه حضور در جایگاه ولایت فقیه و آشنایی با آرا و اندیشههای مکاتب و مذاهب گوناگون و همچنین تسلط عمیق بر مفاهیم دینی، قطعاً یکی از افرادی است که میتواند با نگاه راهبردی و کلنگر به نهادهای کلیدی جامعه ازجمله خانواده و معضلات آن بنگرد و راهکارهای برآمده از متن دین برای اعتلای نهاد آسیبدیده خانواده ارائه کند.
با توجه به فرمایشات و تألیفات مختلف مقام معظم رهبری، به طورکلی دیدگاههای نظری ایشان درباره خانواده اسلامی شامل عناوین کلی «دیدگاه معظم له نسبت به زوجین»؛ «دیدگاه ایشان نسبت به تشکیل خانواده»؛ «رابطه میان خانواده و جامعه» و «ویژگیهای مطلوب محیط خانواده» قابل تقسیمبندی است. بخش دیدگاه رهبری نسبت به زوجین به سه زیرمجموعه ترسیم جایگاه مرد در خانواده، ترسیم جایگاه زن در خانواده و همچنین نکات مشترک مرتبط با زوجین تقسیم میشود. رهبر معظم انقلاب در ترسیم جایگاه مرد در خانواده وی را مظهر اعتماد، نقطهی اتکا در مسائل ظاهری و سرپرست امور خانواده معرفی میکند. ایشان در ترسیم جایگاه زن در خانواده وی را مظهر زیبایی ظرافت، حساسیت و نقطه اتکا در مسائل روحی و معنوی میداند و از او بهعنوان عنصر اصلی تشکیل خانواده، مدیر داخلی خانه و مظهر انس، آرامش و آرایش معنوی محیط خانواده یاد میکند. در منظومه فکری رهبر انقلاب در خصوص خانواده اسلامی، دیدگاههای نظری مشترکی نیز درباره زوجین مطرح شده که اختصاص به هیچیک از آن دو ندارد و مرد و زن را شامل میشود. فرعی نبودن شخصیت زوجین، حقوق برابر ایشان، نقش تکمیلی این دو نسبت به یکدیگر و خاصیت پوشانندگی ایشان برای هم ازجمله این دیدگاههاست. همچنین ایشان معتقد به وجود تفاوت طبیعی میان زن و مرد است. این تفاوتها از منظر ایشان در نوع نگرش به همسر و در توانمندیهای جسمی، روحی و فکری وجود دارد.
در اندیشه رهبر انقلاب، خانواده و ازدواج نعمت و سیره الهی است
در اندیشه رهبر معظم انقلاب، ازدواج و تشکیل خانواده نعمت و سیره الهی است و ازدواج پدیدهای اجتنابناپذیر تلقی میشود. ازدواج و نهاد خانواده مقدس است و هدف اصلی از همسرگزینی، کسب آرامش است. ایشان شکلگیری نهاد خانواده و بهرهمندی فرد و جامعه از برکات این نهاد مقدس را یکی از مهمترین ثمرات ازدواج میداند. تأمین نیازهای اخلاقی و معنوی اعضای خانواده، تأمین نیاز زوج طلبی انسان، ارضای غرایز بشری و دلگرمی به تداوم فعالیت زندگی ازجمله این فواید است که درنهایت منجر به پرورش و رشد اعضا در سه بعد روحی، رفتاری و عاطفی هست. تولید نسل و بقای استقلال جامعه به همراه حفظ و انتقال فرهنگ و تمدن نیز از دیگر ثمرات تشکیل خانواده از منظر رهبر معظم انقلاب است که در زمره فواید اجتماعی ازدواج جای میگیرد. ویژگیهای مطلوب محیط خانواده از منظر رهبر انقلاب شامل حاکمیت آرامش، تدبیر و عقلانیت، لزوم وجود شادی و سرزندگی در خانواده و تأکید بر قرار گرفتن خانواده به محلی برای تجدید قوای اعضا اشاره دارد تا با روحیه بهتر به وظایف فردی و اجتماعی عمل کنند. ایشان افزون دیدگاههای نظری در خصوص خانواده، راهکارهای عملی برای حفظ و تحکیم این نهاد مقدس ارائه کردند. این راهکارها در تقسیمبندی کلی به سه موضوع تشکیل خانواده، اقتصاد خانواده و وظایف اعضای خانواده اختصاص دارد. در بخش تشکیل خانواده به دو زیرمجموعه مهم ملاکهای انتخاب همسر و ویژگیهای جشن ازدواج اسلامی اشاره دارد که عبارتاند از دینداری، اخلاق، شرافت، همشأنی در ایمان، صلاحیت و نجابت.
در حوزه اقتصاد خانواده، توصیه معظم له به مسلمین، رعایت سادگی در همه مراحل زندگی است و در این زمینه بیشتر بر رعایت سادگی در ابتدای زندگی مشترک تأکید دارند. در بخش وظایف خانواده، به وظایف زوجین نسبت به همدیگر و وظایف والدین اشاره میکنند.
امام خامنهای افزون بر ارائه دیدگاههای نظری درباره خانواده و ارائه راهکارهای عملی و تحکیم آن به ذکر عوامل تزلزل این نهاد مقدس نیز پرداختهاند که در دو بخش موانع تشکیل خانواده و عوامل تزلزل خانواده پس از تشکیل، جای میگیرد. از موانع تشکیل خانواده، میتوان به تشریفات بیجا و مسئولیت گریزی مجردها اشاره کرد و از عوامل تزلزل خانواده پس از تشکیل آن، آسیبهای درون خانوادگی و آسیبهای برون خانوادگی شامل آزادیهای جنسی و دخالتهای دیگران را در بیان معظم له میتوان دید.
در ارزیابی نگاه رهبری به امر تشکیل خانواده و ازدواج، ایشان تمرکز ویژهای بر امر تشکیل خانواده دارند. همچنین کمک به تشکیل و تحکیم خانواده از منظر معظم له وظیفهای همگانی است که بر دوش تمام مسلمین قرار دارد. توصیه به فراهم کردن زمینه ازدواج برای جوانان از سوی دولتها نیز در همین راستا ارزیابی میشود. امام خامنهای در بررسی دو مقوله خانواده و جامعه معتقد به رابطه دوسویه و مستقیم میان این دو هستند. از منظر ایشان هرقدر خانواده مستحکمتر باشد، جامعهای سالمتر و با استقلال فرهنگی و بهرهوری اقتصادی بیشتری خواهیم داشت و هرچه جامعه اسلامیتر باشد، خانواده مستحکمتر خواهد بود. رهبری همچنین میان آزادی جنسی و فروپاشی خانواده رابطه مستقیمی قائل هستند.
در ارزیابی نگاه رهبر معظم انقلاب به نظر میرسد پرداختن به اقتصاد در خانواده اسلامی صرفاً جنبه ابزاری دارد و بههیچوجه هدف محسوب نمیشود؛ به بیان دیگر، رفع نیازهای اقتصادی خانواده در اندیشه رهبری طریقیت دارد و موضوعیتی پیدا نمیکند و پرداختن به اقتصاد خانواده برای نیل به آرامش است و صرفاً به جهت رفع نیازهای اساسی مادی اعضا مطرح شده است؛ چراکه در طراحی عالم خلقت، انسان از جنس ماده است و گریزی جز کسب مادیات برای رسیدن به اهدافش ندارد. ایشان معتقدند هر یک از مسائل مادی و معنوی باید در جهتهای اصلی و حیاتی خود، تعریف شود.
یکی از نکات بسیار مهم و قابل توجه در بررسی آرای رهبری، تعمیم پیوند میان دنیا و آخرت به مسائل خانوادگی است. در توضیح این نکته باید یادآور شد که براساس اندیشههای امام خامنهای، دین اسلام برخلاف بسیاری از آیینهای معنوی نوظهور، قائل به سکولاریسم و جدایی دنیا از آخرت نیست. دنیا و آخرت در اسلام پیوندی جداییناپذیر با یکدیگر دارند و کاملاً درهم آمیختهاند. با این نگاه، تشکیل خانواده و انجام وظایف خانوادگی در راستای هدف خلقت قرار میگیرد و کسب لذات مادی از این طریق، نهتنها تناقضی با لذات معنوی و اخروی ندارد بلکه به آن کمک میکند و این نکتهای است که اسلام را از سایر ادیان و آیینها متمایز میکند.
در سیاستهای ابلاغ شده ایشان، تمام موارد فوق به خوبی و به شکل عمیق، تدوین و چراغ راه متولیان این حوزه، قانونگذاران و قوه مجریه قرار گرفته است. در این ابلاغیه تمام بخشهای جامعه اعم از فرد و سازمان، متخصص و غیرمتخصص در ایجاد خانواده سالم و تحکیم بنیان خانواده مسئول هستند و بیتفاوتی نسبت به این وظیفه از کسی پذیرفته نیست.
خانواده اصلیترین رکن جامعه است
یکی از اهداف انقلاب اسلامی در کشور ایران، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است، لازمه شکلگیری این تمدن نوین، توجه به آرمانها و اهداف مستقل از سایر تمدنهای بشری است. بدون شک در این الگوی اسلامی ـ ایرانی، باید توجه ویژهای به نهاد مقدس خانواده داشت؛ زیرا خانواده اصلیترین رکن جامعه و زمینهساز خوشبختی یا بدبختی انسانها و امت ها است. به علاوه انتقال فرهنگها، تمدنها و حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدن و فرهنگ به برکت خانواده انجام میگیرد. طبیعتاً اگر خانواده نباشد سلطه فرهنگی و در پی آن سلطه سیاسی و اقتصادی ساده و سهل میگردد. از سوی دیگر، خانواده از منظر اسلام دارای قداست و جایگاه ویژهای است که قابل قیاس با هیچ نهاد دیگری نیست؛ چراکه جامعه اسلامی حول محور خانواده قرار دارد. در جهان امروز خطری که نسل بشر را تهدید میکند تقدس زدایی از کانون خانواده است و تلاش برای به رسمیت شناختن انواع زندگی های اجتماعی در همین راستا صورت میگیرد. از آن گذشته، مهمترین مکتبی که در حال حاضر در برابر تمدن اسلامی خودنمایی میکند، لیبرالیسم است که در ذات خود فردگرا و مسئولیت گریز است که هردوی این صفات با تشکیل و تحکیم خانواده در تعارض است. در سیر حرکت مردم دنیا به سمت جهانی شدن، لیبرالیسم قوت بیشتری گرفته و متأسفانه نمود آن در جامعه ما نیز به وضوح دیده میشود و طبق آمارها هرروز به تعداد گروندگان به زندگی فردی افزوده میشود. آمارها حاکی از آن است که پدیده فردگرایی به کشور ما نیز سرایت کرده است. نگاهی گذرا به شاخص نسبت ازدواج به طلاق در کشور ما به خوبی مؤید این مطلب است
از آنجا که خانواده و جامعه دارای تأثیرات دوسویه میباشند، با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی ایران و وجود حاکمیت ارزشهای دینی و انقلابی و باوجود کوششهای فراوانی که در این نظام در راستای نگرش جدید به ساحت خانواده و احیای میراث وحیانی فراموششده صورت گرفته، اما متأثر از عوامل گوناگون درونی و بیرونی و همزمان با تحولات خانواده در دهههای اخیر، هماکنون خانواده ایرانی با خانواده متعادلی که باید سنگ بنای یک جامعه سالم باشد، فاصله زیادی دارد و مشکلات و آسیبهای جدی این نهاد در حوزه ازدواج و طلاق ضعف کارآمدی خانوادهها تزلزل ساختار خانواده، استحکام و بنیان آن را به مخاطره انداخته است. به نظر میرسد مواردی که میتواند تا حدی ما را در این زمینه نجات دهد عبارتاند از:
۱. به علت کمکاری در حوزه شناسایی و تعریف نقشهای اجتماعی در نظام خانواده، میبایست پژوهشهای مرتبطی در این حوزه صورت گیرد و خانواده از منظرهای گوناگونی مانند روانشناسی، جامعشناسی، فقه، حقوق و سایر حوزههای مرتبط واکاوی شود و نهایتاً حقوق و تکالیف اعضای خانواده بهگونهای متوازن و مبتنی بر ارزشهای اسلامی و براساس این نقشها مشخص گردد. در این صورت میتوان ادعا کرد که الگوی جامع و بهروز از خانواده اسلامی ارائه شده است.
۲. ترویج الگوی خانواده اسلامی، در قالبهای گوناگون رسان ای و استفاده از پتانسیل رسانهها و فضای مجازی میتواند اثر شگرف بر آحاد جامعه داشته باشد. لازم است در زمینه ارائه چنین مطالبی به جامعه، استفاده بیشتر و بهتری از قالبهای نوین صورت پذیرد.
۳. افزایش سواد رسانهای اعضای جامعه در خصوص چگونگی آسیب رساندن برخی پیامهای رسانهای و اثرات سوء فضای مجازی به نهاد خانواده، به همراه آموزش نحوه مقابله با این مسئله کمک بزرگی به تحکیم خانواده خواهد بود. پیشنهاد میشود اصول و روشهای این مهارت افزایی از طریق فعالیتهای پژوهشی، شناسایی شده و در اختیار مدیران و تصمیمگیرندگان و متولیان حوزههای مربوطه قرار بگیرد تا درنهایت، منجر به افزایش سواد رسانهای خانوادهها شود؛
۴. به مبحث مشاوره در قبل، حین ازدواج و در طول زندگی مشترک و همچنین تربیت فرزندان در سیاستگذاریها و فرهنگسازیها توجه جدی صورت بگیرد؛ البته تربیت مشاوران و متخصصان باسواد و دلسوز و متعهد از اولویت بیشتری برخوردار است که نیازمند نظارت بیشتر در حوزه آموزش عالی است؛
۵. اهتمام به فرهنگسازی، جهت شکلگیری ازدواج آسان و نه انتخاب آسان در تمام عرصههای فرهنگی؛
۶. ضرورت فراهم ساختن بستر یادگیری مهارتهای پایه زندگی در دوران تحصیل و پیش از انتخاب همسر؛
۷. ضرورت بر فرهنگسازی در خصوص فراگیری مفهوم اقتصاد مقاومتی و دوری از مصرفگرایی و زمینهسازی برای گرایش جوانان به کارآفرینی و بیرغبتی به داشتن وابستگی به مشاغل دولتی.