۲۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۹
کد خبر: ۷۰۲۳۳۰
یادداشت؛

تحلیل قتل اخیر اهواز از منظر دینی

تحلیل قتل اخیر اهواز از منظر دینی
در جاهلیت مدرن، افراد نه در دنیای واقعی که در دنیای توهمی زندگی می کنند که خیلی وقت ها هیجانات کاذبی ایجاد می کند و حتی ممکن است رفتارهای جنون آمیزی را رقم بزند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،  برای روایت و تبیین ماجرا قبل از هر چیز نیازمند یک چارچوب نظری هستیم، در این چارچوب نظری مشخص می شود که آیا این ماجرا ریشه در دین و ارزش های دینی دارد یا بالعکس رفتاری مغایر با ارزش ها و شریعت اسلامی است.

برای تبیین این چارچوب از مفهوم جاهلیت که تعبیری قرآنی است بهره خواهم برد، جاهلیت دو گونه هست که حضرت رسول(ص) فرمودند من میان دو جاهلیت مبعوث شدم و جاهلیت دوم سخت‌تر است از جاهلیت اول. روایت دیگری هست که می‌فرماید زمانی که حضرت حجت ظهور می‌کند که مردم در جاهلیت بسر می‌برند و اینها نشان می‌دهد تطبیق جاهلیت مدرن بر جاهلیت دوم تطبیق چندان دشواری نیست. جاهلیت اول که دوران صدر اسلام هست و جاهلیت ثانی که هم اینک با آن روبرو هستیم؛ قرآن کریم برای این جاهلیت 4 ویژگی ذکر می‌کند.

اولی تعصب جاهلی؛ قرآن با عنوان حمیه جاهلی از آن یاد می کند در سوره مبارکه فتح می فرماید: إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ . تعصب با غیرت متفاوت است، امروز ما یکی از جنگهایمان در نبرد رسانه‌ای، نبرد برچسب ها هست و در واقعه اهواز، چیزی که اتفاق افتاده تعصب جاهلی بوده اما دشمنان برچسب غیرت دینی به آن زده اند. اصلا غیرت بر مدار دین هرگز نمی‌تواند چنین رفتارهایی را رقم بزند، اسلام دقیقا وقتی آمد با همین رفتارها مقابله کرد.

دومی تبرج جاهلی است، در قرآن کریم می فرماید: ولاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی؛ یعنی خودآرایی جاهلی و از روی جهل؛ در دوره فعلی هم این تبرج معنای جدیدتری و ظهور بیشتری پیدا کرده و با گسترش رسانه‌های اجتماعی خودنمایی مفهوم گسترده‌تری پیدا کرده است، شما مصاحبه‌های اطرافیان مقتول و قاتل را ببینید پدیده تبرج را به عنوان یکی از زمینه های اصلی قبل و بعد از این اتفاق می‌بینید، تبرجی که مقتول داشته و به سبب آن در دام قاچاقیان دختران افتاده است و تبرجی که قاتل پس از قتل داشته و پس از قتل آن رفتار عجیب را در ملا عام به نمایش گذاشته شده است.

سوم ظن جاهلی است، قرآن کریم می فرماید: یظنون بالله غیرالحق ظن الجاهلیه یعنی گمان و حدس جاهلی است البته در این ماجرا و ماجراهای مشابه، بدگمانی های زوجین به یکدیگر یکی از ریشه های آغازین ماجرا هست و در فاصله گرفتن زوجین از یگدیگر و سپس انحرافات اخلاقی بشدت موثر است. بدگمانی در پدیده‌های اینچنینی در جاهلیت مدرن تشدید می‌شود.

ویژگی چهارم حکم جاهلی است: افحکم الجاهلیه یبغون و من احسن من الله حکما لقوم یوقنون. حکمی جاهلیت بر مبنای عرف اجتماعی یعنی سنن غلط بنیان گذاشته می شود. این که حتما باید دختر به عقد پسر عمو در بیاید یا زنان به ازدواج یا عمل غیراخلاقی وادار شوند. قرآن و روایات این موارد را مورد نکوهش قرار داده اند: لاتکرهوا فتیاتکم علی البغاء. این هنجارها را اسلام احکام جاهلی می‌داند و مبنای دینی و اسلامی ندارد. اینکه فرد خودش دادگاه تشکیل بدهد و خودش حکم صادر کند و خودش حکم را اجرا کند این دستور دین نیست و قرآن صراحتا آن را رد می‌کند. در نقلی تاریخی از سعد ابن عباده، صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سوال می شود که اگر مردی را با همسرت در فراش ببینی چه می کنی او پاسخ می دهد او را با شمشیر می کشم.

سپس پیامبر می فرماید پس با چهار شاهد چه می کنی؟ او سوال می کند وقتی با چشم دیده ام و خدا هم شاهد بوده است آیا نیاز به شاهد هست؟ رسول خدا می فرماید: «نعم لان الله قد جعل لکل شئ حدا، وجعل علی من تعدی الحد حد» بلی خداوند برای هر چیزی حدی قرار داده است و برای هر کسی که از این حدود تجاوز کند نیز حدی قرار داده است. به عبارت دیگر همان خدائی که برای زنا حد قرار داده است برای اعمال آن حد، هم حد قرار داده و اگر تخلفی از حدود بشود خود مستوجب قصاص می شود. در ماجرای اهواز مشاهده می کنیم که چگونه حکم جاهلیت معیار این رفتار بوده است. قاتل خود حکم را صادر می کند و خود آن را اجرا می کند. کجای این رفتار دینی است اما در فضای رسانه‌ای مسموم کشور می‌بینیم با بی‌انصافی آن را به دین نسبت می‌دهند.

جاهلیت مدرن در فضایی شکل می گیرد که به تعبیر ژان بودریار، مملو از حادواقعیت ها (Hyperreality) و واقعیت های برساخته توسط رسانه هاست، در این فضاهای برساخته، آثار و پیامدهای مخرب جاهلیت اولی فزونی می یابد.

تعصب، تبرج، بدگمانی، احکام و قضاوت های بی مبنا مضاعف می شود، به حدی که شاهد سطحی از جنون فردی و اجتماعی می شویم.. ما با جهانی روبرو هستیم که دنیای رسانه ای برای ما ساخته و در یک چنین فضایی این چهار ویژگی برجسته تر می شود. در رابطه با حادثه اهواز، بستر اصلی هم جذب مقتول به شبکه قاچاق دختران، اینستاگرام و شبکه های اجتماعی است.

از سوی دیگر، بستر تحریک قاتل، توسط آن مرد سوری، مجددا همین فضاست. او مرتب با ارسال تصاویر و مطالب مختلف به آزار روحی و روانی قاتل می پردازد و یا تهدید به انتشار تصاویر در همین شبکه های اجتماعی او را تا سرحد جنون می رساند. پس از قتل همین شبکه های اجتماعی با پوشش گسترده و بازنمائی و روایت دروغ از این فاجعه دلخراش، مجددا افکار عمومی را جریحه دار کرده و به غلط ارزش های اسلامی و انسانی نظیر غیرت را زیر سوال می برند.

در جاهلیت مدرن، افراد نه در دنیای واقعی که در دنیای توهمی زندگی می کنند که خیلی وقت ها هیجانات کاذبی ایجاد می کند و حتی ممکن است رفتارهای جنون آمیزی را رقم بزند، رفتارهای بعضی سلبریتی ها در تبرج و جذب مخاطب که تعجب آور است به همین دلیل است، اگر از این منظر عمیق تر به حادثه اهواز بنگریم در می یابیم هم قاتل و هم مقتول هر دو قربانی فضای مجازی و آسیب های آن هستند.

حجت الاسلام محمدحسین هاشمیان

ارسال نظرات