پایان قرن
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در دو شماره گذشته اتفاقات سیاسی در سال ۱۴۰۰ را تا پایان فصل پاییز بررسی کردیم و سه ماه دیگر، یعنی دی، بهمن و اسفندماه باقی مانده که به واکاوی این سه ماه پایانی نیز میپردازیم. از جمله مسائلی که این دولت در همین ماههای ابتدایی توانست آن را سر و سامانی بدهد، واردات واکسن بود. بسیاری از مسئولان پیشین بحث FATF را سدی برای واردات واکسن میخواندند و برخی هم سعی داشتند با فرافکنی موضوع تأمین واکسن را سیاسی کنند و بگویند رهبری اجازه واردات واکسن را نمیدهد! اما آقای رئیسی در دولت خود طی کمتر از سه ماه حدود 100 میلیون دوز وارد کرد.
در ادامه با قوت گرفتن روابط خارجی و دیپلماسی خارجی دولت به خصوص در منطقه، عدهای غرب زده در صدد این برآمدند تا سیاستهای دولت را زیر سؤال برده و مردم را از نتایج این نوع دیپلماسی بترسانند. نکتهای که مدافعان دولت قبل و اصلاح طلبان از آن بسیار نگران بودند، تقویت روابط میان ایران و روسیه بود و به خوبی خاطرمان هست که وقتی اسم قرارداد با چین یا روسیه و یا دولتهای منطقه به میان میآید، اصلاح طلبان در خط اول جبهه به جنگ با این طرحها میآیند و اذهان مردم را نسبت به این طرحها منفی میکنند و اوضاع را به گونهای جلوه میدهند که گویا قرار است استقلال کشور توسط روسیه و چین نابود شود!
دولت از طرفی در حال مذاکره برای احیای برجام با طرفهای غربی است. هرچند در ادامه مذاکرات سخن زیاد است اما اگر بتوان بدون اتلاف انرژی و دادن امتیاز آنچه باید بدست میآوردیم را بگیریم، ادامه مذاکرات ایرادی ندارد اما مشکل در جایی است که تیم مذاکره کننده بخواهد اشکالات تیم پیشین را تکرار کند و متأسفانه این مسأله را در کلام امیرعبداللهیان و شمخانی درباره مذاکره مستقیم با آمریکا دیدیم. امیرعبداللهیان در همایش ملی ایران و همسایگان تصریح کرد که «اگر در روند مذاکرات به مرحلهای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا، لازمهاش این باشد که سطحی از گفتوگو را با آمریکاییها داشته باشیم، این را در برنامه کاری که برای مذاکرات رفع تحریمها خواهیم داشت، نادیده نخواهیم گرفت».
فجر انقلاب
با فرارسیدن فجر انقلاب در سال گذشته اتفاقاتی پیش آمد که مهمترین آنها رحلت حضرت آیت الله صافی بود. رحلت این مرجع بزرگوار که به فرموده رهبری ایشان دلسوز انقلاب بود و همواره دربارهی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند. حضرت آیت الله صافی با پذیرش مسئولیت در زمان امام خمینی انقلابی بودن خویش را اثبات کرد و بارها در دیدارها به صورت مستقیم و حتی به صورت غیر مستقیم رهبر معظم انقلاب را از نظرات خویش آگاه میساخت و تذکراتی را که لازم میدانست، بیان میکرد. چیزی که پس از ایشان نگران کننده است، حرکت کسانی است که با وجود ایشان فرصت اظهار نشر و عرض اندام را نداشتند ولی پس از ایشان خود را مطرح میکنند در صورتی که شأنیت مطرح شدن را ندارند.
دیگر مسألهای که در دهه فجر رخ داد، همیاری و همکاری دو نهاد اصلاح طلب و ضد رهبری، یعنی مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه در نوشتن یک بیانیه بود. خط تعلیقی که در این بیانیه دیده میشود، اسلام آمریکایی و درواقع همان لیبرالیسم است و در کل این بیانیه تنها انگشت اتهام به سمت رهبری بود و بانی اوضاع امروز را کسی جز حضرت آیت الله خامنهای نمیدانست! این در حالی است که در دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنهای نخست وزیر هم فکر این افراد بود، هاشمی و کابینهاش نیز با این افراد هم راه بود و خاتمی که بر آمده از دل خودشان بود، روحانی و تیمش نیز همان تیم هاشمی و خاتمی بودند و در واقع کشور، 32 سال در اختیار تفکر این دو مجمع بود و امروز همین ها منتقدین وضع موجود هستند!
در همین ایام بود که سر و صداها از سوی روسیه و اوکراین زیاد شد و سخن از جنگ بالا گرفت. جنگ مذکور مستقیم به ما مربوط نمیشد ولی از جنبههای مختلفی برای ما اهمیت پیدا میکرد که مهمترین آن جنبهها، قدرت گیری ناتو و آمریکا در بالای سر ما بود. اگر اوکراین به ناتو ملحق میشد، ارتباط ما با روسیه بسیار سخت میشد زیرا کشورهای بین ما و روسیه همه در اختیار غربیها و آمریکاییها قرار گرفته بود و پس از آن نیز ناتو به فکر پیش روی میافتاد تا بین چین و روسیه و ما و چین نیز فاصله بیندازد. در نتیجه این سه قدرت توسط ناتو و آمریکا محاصره میشدند.
آخر سال
سپاه رفته رفته درحال پیشرفت است و این پیشرفت، خاری است در چشم دشمنان. در اواخر بهمن ماه موشک خیبر شکن سپاه رونمایی شد و در همان ایام بود که صوتی که چندین وقت پیش منتشر شده بود و پرونده اش نیز بسته، دوباره توسط معاندین منتشر شد تا سپاه را متهم کند. این صوت درباره هلدینگ یاس است که مخاطب گرامی از قضیه آن با خبر است اما چیزی که میخواهیم در اینجا بدان اشاره کنیم، رنگ باختن حنای دشمن است. غرب گراها از هر چیزی برای ضربه زدن به سپاه استفاده میکنند و مردم ما باید در مقابل این هجمهها به سپاه واکسینه شوند و آن را باور نکنند؛ زیرا اگر سپاه نبود که خلاءهای دولتها را پوشش دهد، هم در امنیت و هم در سایر مسائل کشور لنگ میزد.
سپاه پاسداران با حمله به مواضع صهیونیستها در اربیل ضربه شصت دیگری بود که دشمنان خوردند. این حمله با موضع گیری هایی از سوی دولت عراق همراه بود. پس از این حمله، سفیر ایران در بغداد توسط دولت عراق احضار شد تا پاسخگو باشد؛ وی توانست از پس پاسخگویی بر آید ولی جدای از اینکه چه اتفاقی در آن بازجویی رخ داد، خود این کار نشانه دور شدن عراق از ایران است؛ مسئولان عراقی باید مراقب باشند که اگر بخواهند با صهیونیستها یا دست نشاندههایشان در منطقه همراه شده و پشت به ایران و امنیت ملیشان بکنند، از سوی «بسیج مردمی» خود بیرون انداخته میشوند.
در پایان باید به تأکیدات رهبری در سال گذشته مبنی بر جهاد تبیین اشاره کرد. ایشان در سخنرانیهای متعددی و از جهات مختلفی جهاد تبیین را مطرح کردند. شاید آخرین آن را بتوان در دیدار ایشان با خبرگان یافت که بحث گفتمان سازی را مطرح کردند. ایشان در آن دیدار تیر آخر را زدند و بحث تأثیر خواص روی عوام را مطرح کردند و وظیفه حوزه علمیه را در این راستا بیشتر از سایر نهادها دانستند. ایشان اهمیت جهاد تبیین را به قدری دانستند که اگر به درستی جهاد تبیین پیاده نشود، دین هم در خدمت دنیا مداران قرار خواهد گرفت. پس جهاد تبیین تنها راه رهایی از مشکلات آن هم در سال و قرن جدید است.