جایگاه و شخصیت محدث بزرگ شیعه، مرحوم شیخ کلینی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا درخراسان رضوی، حجت الاسلام سید علی دلبری، عضو هیئت علمی دانشگاه رضوی در یادداشتی به مناسبت سالروز بزرگداشت محدث بزرگ شیعه، به بیان جایگاه و شخصیت مرحوم شیخ کلینی پرداخت.
مرحوم کلینی از محدثان برجسته قرن سوم و چهارم است که دوران غیبت صغری را درک کرده، تاریخ تولد او در اطراف شهر ری دقیقا معلوم نیست لکن وفات ایشان را در سال ۳۲۸ یا ۳۲۹ گفته شده به گونه ای که می توان ادعا کرد این بزرگوار، دوران غیبت صغری و عصر نواب خاصه را درک کرده است و اساتید ایشان، محدثانی که ایشان از آنها نقل می کنند از شخصیتهای برجسته قم مانند علی بن ابراهیم قمی، احمد بن محمد بن عیسی و محمد بن یحیی که برخی از آنان عصر امام عسگری و امام هادی علیه السلام را درک کرده اند، هستند. ایشان صاحب کتاب های ارزنده ای همچون مهمترین آنها، کتاب شریف کافی است، کتاب الردّ علی القرامطه و کتاب رجال، کتاب تفسیر رؤیا، و کتابی در بارۀ اشعار پیرامون فضائل ائمه و نیز کتاب رسائل الائمه نوشته که این کتاب تا زمان سید ابن طاووس موجود بوده و سید از رسائل الائمه ایشان منقولاتی دارد.
اما کتابی که مرحوم کلینی با آن شناخته می شود و اساسا کتابش به نام خودش طبق نقل نجاشی معروف بوده به نام «الکلینی»، کتاب کافی شریف است که یکی از برجسته ترین جوامع حدیثی شیعه است. سنت جامع نویسی در میان شیعه از زمان اصحاب ائمه مثل مرحوم بزنطی از اصحاب امام رضا علیه السلام پا برجا بوده اما کتاب جامع مهمی که به جا مانده و در اختیار ما هست همین کتابی است که مرحوم کلینی در طول ۲۰ سال زحمت و تلاش به نگارش آن پرداختند.
از مزایای این کتاب جامعیت در مباحث مختلف اعتقادی، اخلاقی و فقهی است بر خلاف اقران این کتاب، مثل من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق و همینطور تهذیبین شیخ طوسی از کتب اربعه شیعه که تنها به فقه اختصاص دارند. پس امتیاز کتاب کافی شریف، افزون بر قدمت آن، جامعیت آن در مباحث اعتقادی، اخلاقی و فقهی است.
بزرگان شیعه در تجلیل مرحوم کلینی تعابیر بسیار ارزنده ای دارند. نجاشی مرحوم کلینی را با تعبیر «اوثق الناس فی الحدیث و اثبتهم» به عنوان موثق ترین فرد در حدیث معرفی می کند و یا شیخ طوسی وی را با عباراتی مانند «ثقة عارف بالاخبار»، «جليل القدر عالم بالأخبار» می ستاید و برخی «اعرف الناس و انقدهم» را در وصف ایشان به کار گرفته اند.
کتاب کافی که محصول تلاشهای قابل توجه ایشان در طول ۲۰ سال هست از جهات مختلفی ارزشمند است که عمدۀ آن از حیث اعتبار حدیث، دقت در محتوا و تبویب مناسب آن خواهد بود که ایشان از میان حدود ۳۰۰ هزار حدیث موجود در آن مقطع زمانی شانزده هزار و صد و نود و نه حدیث را گزینش کردند. در دو جلد، اصول کافی را جای دادند که با کتاب (العقل و الجهل) شروع شده و کتاب الحجه و سایر مباحث اعتقادی و بعد در پنج جلد فروع کافی از طهارت هست تا دیات کتب فقهی را متذکر می شوند و یک جلد پایانی هم مباحث اخلاقی و تاریخی که به عنوان روضه کافی معروف است.
کتاب کافی شریف از دیدگاه عالمان از جایگاه خاصی برخوردار است. شیخ مفید درباره این کتاب از تعبیر «اجلّ کتب الشیعه» یاد می کنند. شهید اول می فرمایند که این کتاب بی نظیری است «لم یُعمَل فی الامامیة مثلُه» و بزرگان دیگری تعابیر بسیار ارزنده ای نسبت به این کتاب دارند. در وجوه اعتبار این کتاب شریف نکاتی گفته شده اعم از ستایش هایی که عالمان برای مرحوم کلینی و یا دربارۀ کتاب کافی شریف مطرح کرده اند و یا آنچه که خود مرحوم کلینی به عنوان شهادت و گواهی بر اعتبار کتاب خود در مقدمه کتاب آورده قابل توجه است.
با توجه به سبک و روش نگارش کتب حدیثی در میان قدمای شیعه که کتاب محور بوده و سایر قراین اعتماد آفرین را که کنار هم بگذاریم انسان به گونه ای وثوق و علم عادی به اعتبار روایات کافی برای او حاصل می شود و می توان ادعا کرد اصل بر اعتبار روایات کافی است مگر اینکه دلیل قوی بر خلافش محرز شود.
به عبارت دیگر در اعتبار کتاب کافی شریف حرف و حدیث زیاد مطرح است برخی افراط کرده اند و همه روایات کافی را قطعی الصدور می دانند البته این قول به اخباریان منتسب است گر چه در نسبت آن جای تأمل است اما در اینکه همه روایات کافی از ناحیه اخباریان اعتبار ذاتی دارد محرز است. در برابر آن برخی اصولیان، واقع شده اند که کتاب کافی شریف را همچون سایر کتابها نیازمند به ارزیابی سندی می دانند و باید تک تک روایات از همین کانال ارزیابی سندی و وثوق مخبری و بر اساس اطلاعات رجالی ارزیابی شود و صحت و سقم آن معلوم شود روایاتی که از حیث سند شرایط لازم را نداشته باشند از درجه اعتبار و حجیت خارج اند. [گر چه اختلاف است در اینکه چه روایتی را ما معتبر بدانیم اعم از صحیح و حسن و موثق است و یا محدود شویم به خصوص روایات صحیح. در نزد برخی از معاصران مانند آیتالله خویی روایات معتبر در کافی و غیر کافی روایاتی هستند که صحیح باشند یا موثق یا حسن، اینگونه روایات مشمول ادله حجیت خبر واحدند و از آن طرف روایاتی را که این شرایط را ندارد ضعیف دانسته و از تحت ادله حجیت خبر واحد خارج می دانند]
دیدگاه دیگر، دیدگاه اخباری اصولی یا اخباریان معتدل از آنها یاد کنیم مثل مجلسیین رحمهالله علیهما که می فرمایند روایات کافی معتبر است و نیاز به ارزیابی سندی ندارد مگر در مقام تعارض که ما محتاج به ارزیابی سندی هستیم. طبق این دیدگاه همه روایات کتاب کافی شریف معتبر می شود مگر اینکه هنگام تعارض ما یک مرجحی نسبت به یک روایتی ممکن است داشته باشیم که سبب شود که روایت مقابلش را کنار بزنیم.
یک دیدگاه دیگر در اعتبارسنجی روایات وجود دارد که به عنوان «وثوق خبری و صدوری» از آن یاد می شود که بر اساس اعتماد و اطمینانی که محقق نسبت به یک روایت با توجه به قراین موجود برای او حاصل می شود حالا یا به عنوان (وثوق نوعی) یا (وثوق شخصی) در حقیقت هر گاه علم عادی و وثوقی نسبت به اخبار حاصل شد مورد اعتماد خواهد بود. بخش قابل توجهی از فقها عملا در طول تاریخ این دیدگاه را برگزیدند که منتسب به قدما هم هست که روش قدمای ما من جمله مرحوم کلینی، مرحوم شیخ صدوق، ارزیابی آنها نسبت به روایات و گزینش آنها بر این معیار وثوق خبری محصول قراین بوده است. در این مسلک وثوق صدوری هرگاه که به یک روایتی اعتمادی حاصل شد از هر راهی و قرینه ای که یکی از آن راهها (وثوق مخبری و وثاقت راویان) است یعنی با ارزیابی رجالی راویان مذکور در سند می بینیم که همه روات افراد مورد اعتماد و ثقه هستند این یک راه است ولی انحصار به این راه ندارد. تمایز بین این دو تا مسلک قدمایی با مسلک متأخرین در همین انحصار و عدم انحصار است، متأخرین راه اعتبار را منحصر به وثوق مخبری و راوی شناسی بر اساس اطلاعات دانش رجال می دانند ولی قدما این انحصار را برای ارزیابی روایات قبول نداشته اند. بله یکی از راههای قابل توجه، نگاه به راویان سند حدیث است ولی راهها و طرق دیگری هم برای اعتماد و اطمینان به صدور خبر وجود دارد؛ من جمله وجود روایت در کتب معتبر هست که این طریق بسیار در بین کتب شیعه و روایات شیعه از حیث اعتبارسنجی قابل توجه است. بزرگان اگر یک کتابی مورد اعتمادشان بود بابت شهرتی که داشته است یا بابت عرضه آن کتاب به معصوم آن کتاب را معتبر می دانستند و از آن روایت نقل می کردند و در حقیقت با این شهرتی که کتاب یا صاحب کتاب برای آنها داشت واسطه خودشان را تا صاحب آن کتاب که فرد مشهوری بوده یا کتاب کتاب معروف و مشهوری است اگر ارسالی در سند بود و یا روات مهملی وجود داشت و یا حتی روایت از یک راوی نقل شده بود که آن راوی بر اساس مستندات رجالی ضعیف بود، این ضعف آن راوی یا ارسال در سند سبب نمی شد که این روایت را نقل نکنند بابت همان شهرتی که کتاب یا بزرگان شیعه داشتند.
در حقیقت وقتی روات برجسته شیعه مثل اصحاب اجماع و دیگرانی حدیثی را نقل کرده بودند خود شهرت صاحب روایت و یا صاحب کتاب و یا شهرت خود کتاب در میان شیعیان آنها را از ارزیابی تک تک روات بی نیاز می کرد و این نکته ای است که متأسفانه به نظر برخی از متأخران مورد توجه واقع نشده است با اینکه این قرینه همچنان قابل بازیابی و احیا است و به مراتب از اطلاعات ناقص و بعضاً سست رجالی قویتر است. لکن اینان بر این باورند که الان این قرینه در اختیار ما نیست بنابراین دست ما بسته است و چاره ای جز ارزیابی سندی نداریم و حال اینکه با بازیابی اسناد و توجه به کتب معروف و مشهور و روات مشهور و قابل اعتماد به نظر می رسد که همچنان راهی برای بازیابی این قراین موجود است کاری که کمتر تحقیق روی آن شده وجا دارد که محققین در این زمینه بیش از پیش عنایت داشته باشند./933/