مکتب امام خمینی و خطر تحریف مدعیان خط امام (3)
گروه سیره امامین انقلاب، خبرگزاری رسا؛ تقابل فقهای اسلامی با غربگرایان به اواخر دوره قاجار بازمیگردد. روشنفکرانی که با تایید و همکاری با رضاخان، استبداد ویران کنندهای را بر کشور حاکم ساختند و در طول چند دهه سیاه، هویت و دیانت و فرهنگ چندهزار ساله ایران را با آسیبهای جدی مواجه ساختند. نگاه تحقیر آمیز ایشان به ایران و اعتماد و ایمان به بیگانگان، موجب شد پس از انقلاب نیز در برابر نگاه اسلامی امامین انقلاب قرار گیرند و تمام نیروی خود را در تضعیف مبانی نظام و سست کردن مردم در تداوم انقلاب، به کار گیرند.
امام خميني(ره) در این خصوص فرمودند: «نبايد براي رضايت چند ليبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقيدهها به گونهاي غلط عمل كنيم [که] حزب الله عزيز احساس كند جمهوري اسلامي دارد از مواضع اصولياش عدول ميكند.»
آیا امروز از سخنان و اظهارات برخی مدعیان خط امام در تفسیر مکتب امام، رگههایی از تحریف به سبک آخوندفها مشاهده نمیشود؟ جریانی که به دنبال القای پروتستانتیزم اسلامی و به کاربستن سیاستِ استفاده ابزاری از اسلام علیه اسلام بود.
تظاهر به دلسوزی برای انقلاب و تحریف امام(ره)
برخی مخالفان مبانی انقلاب در حوزه علمیه قم که همّی جز تضعیف نظام جمهوری اسلامی ندارند، مدعی میشوند نظام از مسیر انقلاب منحرف شده است. اینان در پوشش دلسوزی برای انقلاب، این چنین نظام را آماج حمله غیرمنصفانه قرار میدهند. شاید برای برخی درک این مسئله چندان آسان نباشد. موضوعی که در سخنان 29 بهمن رهبر معظم انقلاب نیز مورد اشاره قرار گرفت و ايشان صداقت برخي افراد را غیر قابل قبول خواندند. رهبر معظم انقلاب فرمودند:
«انسان از بعضی میشنود که انقلاب از هدفهای خودش دور شده؛ نه، این جور نیست. اگر کشور از هدفهای انقلاب دور شده بود، دشمنان انقلاب این قدر دشمنی با نظام کشور و جمهوری اسلامی و ایران اسلامی نمیکردند؛ خود این دشمنیها نشانهی این است که کشور و نظام اسلامی به هدفها وفادار بوده و پایبند به این هدفها بوده. حالا انسان میشنود که افرادی میگویند نظام از هدفهای انقلاب دور شده؛ میخواهند نشان بدهند که به انقلاب دلبستهاند. من قبول ندارم این حرف را؛ من دلبستگی آنها به انقلاب را هم قبول ندارم. کسی که زندگی اشرافی را دنبال میکند و اصلاً حرکتش حرکت اشرافی است، نمیتواند شعار حمایت از پابرهنهها را قبول داشته باشد. شعار انقلاب شعار حمایت از مستضعفین و حمایت از پابرهنهها است؛ افرادی که دنبال زندگی اشرافی هستند و حرکتشان حرکت اشرافمنشانه است، نمیتوانند به این شعار وفادار باشند. شعار انقلاب مقابلهی با استکبار است، مقابلهی با حرکت استکباری و قدرتهای استکباری است؛ این کسانی که دم از تسلیم در مقابل استکبار میزنند، دم از تسلیم در مقابل آمریکا میزنند، نمیتوانند به این انقلاب و به این هدفها پابند باشند؛ این حرف قابل قبولی نیست.»
عدم صداقت برخی مدعیان تبیین امام(ره)
مقصود از صداقت نداشتن برخی در کلام رهبر معظم انقلاب، کدام جریان سیاسی است؟ ذکر یک نمونه خالی از لطف نیست. موسسه تنظیم و نشر آثار امام در بهمن ماه 1400 از شخصی برای تبیین مکتب امام دعوت به عمل آورد که در مواضع دیگر به صراحت نظر منفی خود نسبت به ولایت فقیه را اعلام کرده و هدف اصلی خود از پرداختن به این موضوع را نیز اعلام کرده است.
این سخنران -که نامش در دولت روحانی و توسط رسانههای برجامی، مطرح شد و اکنون عدهای در فقدان شخصیتهای اصلاح طلب به دنبال بزرگ کردن او هستند- در میان اهل اطلاع، به تئوری سازی علیه ولایت فقیه شناخته میشود. او در مقاله خود در کتاب صد سالگی حوزه قم، به صراحت اعلام کرده: باید فقه به مسیری برود که خروجیاش، حکومتی مورد قبول نظامهای سکولار جهان باشد. از این جهت در تشریح مکتب امام، اعتقاد به زعامت فقیه در تاریخ فقه شیعه را از اختصاصات امام خمینی دانست که پیش از این نقد شد. (اینجا)
او به مرحوم آیت الله العظمي صافی نسبت داد چون نفی حرج، از صدر تا ذیل اسلام جاری است، پذیرش سلطه و ولایت کفار در صورت حرج و مشقت (و لو در آينده) جایز است و این مدلول قرآن کریم نیز هست! با اینکه آیت الله العظمي صافی(ره) بر ضرورت حفظ عزت و اقتدار نظام در مذاکرات تاکید مينمودند!
در 16دي 1400 در قامت سخنران حرم امام خميني(ره)، همين مطلب عجيب و ناصواب را به امام خميني(ره) نیز نسبت داد و مدعي شد اگر حكمی اسلامي، مشقتي براي مسلمانان به وجود بياورد، (و لو شديد هم نباشد) نه تنها عمل نكردن به حكم اسلام جايز است، بلكه واجب است جلوي اجراي آن گرفته شود! حتي تسليم در ميدان جنگ و جهاد، نيز با وجود مطلق مشقت و لو در آینده پیش آید، لازم است!
گويي اصل وقوع انقلاب و هشت سال دفاع مقدس، در راه رسيدن به جايگاهی شايسته برای ايران، هيچ مشقتي براي مردم نداشته است! يا شاید او درباره امامي ديگر سخن ميگويد كه قيام مردم در برابر طاغوت را تحريم و دفاع در برابر بعثيها را ممنوع دانسته است!
آیا از استفاده ابزاری وتحریف کلمات امام خمینی(ره) بلکه تحریف آیات قرآن کریم (مثل آیه 28 سوره مبارکه آل عمران و 78 حج و 84 نساء) نمیتوان نوع تفکر آخوندفها را استشمام کرد؟ آخوندف که اسلام و معصومین را تمسخر و انکار کرده و به شدت اظهار دشمنی با اسلام داشت، دریافته بود ملّت مومن ایران را نمیتوان به یکباره از خداپرستی جدا و از معارف اسلامی بیگانه ساخت، لذا طرح اصلاح دینی و پروتستانتیسم اسلامی را داد تا با ساختن اسلامی التقاطی و دست بردن در مفاهیم قرآنی، زمینه به حاشیه راندن آن فراهم آید.
اکنون با جریانی مواجهیم که در جلسات تخصصی حوزوی برای ارائه نظرات شاذّ خود پای نمیگذارد و پاسخهای روشنگرانه را نادیده میگیرد. افرادی که در ظاهر دم از دین میزنند، ولی در تلاشند آزادیهای فراتر از اسلام را به کرسی بنشانند و برای نادیده گرفتن احکام الزامی شرع در تصویب قوانین و تضعیف ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی سر از پا نمیشناسند. این جریان از منظر تاریخی، دنباله چه خطی هستند؟
جمال مومنیزاده